نگاهی به چرایی حمایت مالی ایران از گروههای مقاومت
اظهارات الزهار، روایتی است جذاب از چگونگی نقل و انتقال پول میان ایران و گروههای مقاومت فلسطینی، اما آنچه که رسانههای معاند و ضدانقلاب فارسیزبان به آن پرداختهاند، برجستهسازی کمکهای مالی جمهوری اسلامی ایران به همپیمانان منطقهای خود با چاشنی پنهانکاری است
گروه سیاسی خبرگزاری فارس: اظهارات محمود الزهار چهره ارشد حماس و وزیرامور خارجه سابق فلسطین در گفتگویی با شبکه العالم به مناسبت سالروز شهادت حاج قاسم سلیمانی که گفته است در سفرش به تهران حاج قاسم به آنها کیفهایی حاوی ۲۲ میلیون دلار داده تا با آن حقوق کارمندان دولت خودگردان پرداخت شود، چند روزی است به سوژهای برای رسانههای فارسی زبان و شبکههای اجتماعی تبدیل شده است.
آنطور که محمود الزهار خودش در این گفتگو روایت میکند، سفرش به تهران مربوط به سال ۲۰۰۶ میلادی است که در دیدار با محمود احمدینژاد رئیس جمهور وقت، درخواستهایی را مطرح میکند و احمدینژاد هم او را به فرمانده نیروی قدس سپاه ارجاع میدهد.
الزهار ادامه میدهد که در دیدار با حاج قاسم سلیمانی بر روی مبلغی برای کمک به دولت فلسطین برای پرداخت حقوق کارمندان و کمک به مردم به توافق میرسند، اما زمانی که به فرودگاه میروند چند چمدان را میبینند که حاوی ۲۲ میلیون دلار بوده. به گفته او مبلغ توافقی بیش از این بوده اما به دلیل آنکه هیأت آنها ۹ نفر بوده و گنجایش هر چمدان هم ۴۰ کیلوگرم بوده، بیشتر از این مبلغ را نتوانستهاند منتقل کنند.
در نخستین نگاه اظهارات الزهار، روایتی است جذاب از چگونگی نقل و انتقال پول میان ایران و گروههای مقاومت فلسطینی، اما آنچه که رسانههای معاند و ضدانقلاب فارسیزبان به آن پرداختهاند، برجستهسازی کمکهای مالی جمهوری اسلامی ایران به همپیمانان منطقهای خود با چاشنی پنهانکاری است، گویی که کمکهای مالی ایران به گروههای همفکر منطقهای موضوع تازهای است که نخستین بار از زبان الزهار مطرح شده است.
کمک جمهوری اسلامی ایران به همپیمانان و گروههای همفکر منطقهای موضوعی است که تاکنون چندین بار چه از سوی رهبر معظم انقلاب و چه از سوی دیگر مقامات و مسئولین کشور و نظام و حتی دیگر مسئولان و رهبران مقاومت در منطقه بیان شده است و برای آن شاهد مثالهای فراوانی وجود دارد.
** کمک میکنیم و هیچ ابائی هم از گفتن آن نداریم
بعنوان مثال رهبر معظم انقلاب ۱۴ بهمن ۱۳۹۰در خطبههای نماز جمعه تهران، فرمودند: ما در قضایاى ضدیت با اسرائیل دخالت کردیم؛ نتیجهاش هم پیروزى جنگ سى و سه روزه و پیروزى جنگ بیست و دو روزه بود. بعد از این هم هر جا هر ملتى، هر گروهى با رژیم صهیونیستى مبارزه کند، مقابله کند، ما پشت سرش هستیم و کمکش میکنیم و هیچ ابائى هم از گفتن این حرف نداریم. این حقیقت و واقعیت است.
** تمام بودجه و هزینههای ما از جمهوری اسلامی ایران میرسد، شفافیت بیشتر از این میخواهید؟
سید حسن نصرالله هم تیرماه سال ۹۵ که بانک مرکزی لبنان در اقدامی ۱۰۰ حساب بانکی حزب الله را به دلیل تحریمهای آمریکا مسدود کرده بود، در سخنرانی خود به مناسبت چهلمین روز شهادت مصطفیبدرالدین گفته بود: «ما خیلی صریح می گوییم و شاید چنین چیزی در تمام جهان وجود نداشته باشد که کسی بیاید و به صورت علنی، شفاف و صادقانه بگوید؛ در مقابل همه جهان می گوییم! برادر ما بی پرده می گوییم! بودجه و هزینه و خرج و خورد و خوراک و سلاح و موشک های حزب الله از جمهوری اسلامی ایران می رسد! تمام؟ هیچ ربطی به بانک ها ندارد و تا زمانی که ایران پول داشته باشد یعنی ما پول داریم. شفافیت بیشتر از این می خواهید؟»
** به فلسطینیها کمک کردیم و باز هم کمک میکنیم
رهبر انقلاب یکبار دیگر در ۲۴ آبان ۱۳۹۸ و در دیدار مسئولان نظام، مهمانان کنفرانس وحدت و سفرای کشورهای اسلامی نیز تاکید کرده بودند: موضع ما در قضیّهی فلسطین یک موضع اصولی است؛ یک موضع قطعی و اصولی است. از پیش از پیروزی انقلاب، از اوایل نهضت، امام بزرگوار ما به خطر نفوذ صهیونیسم و دخالت صهیونیسم و ظلم صهیونیسم تصریح کرد؛ از اوّل انقلاب هم ما در این موضع قرار گرفتیم. اوّلین کاری که جمهوری اسلامی کرد، این بود که مرکز صهیونیستها در تهران را که مال رژیم قبل بود، از آنها گرفت، بیرونشان کرد، داد به فلسطینیها؛ این یک کار واقعی و نیز یک کار نمادین بود و تا امروز ما در موضع خودمان قرار داریم. ما از فلسطین حمایت کردیم، به فلسطینیها کمک کردیم، باز هم کمک میکنیم، هیچ گونه ملاحظه و رودربایستی هم در این قضیّه نداریم. باید همهی دنیای اسلام به فلسطین کمک کنند.
با این حال سوال دیگری که مطرح میشود این است که آیا کمک یک کشور آن هم در اِشِل جمهوری اسلامی ایران به همپیمانان خود آنقدر موضوع عجیبی است که رسانههای فارسیزبان معاند آن را یک نکته منفی قلمداد میکنند؟
به طور طبیعی اولین علت منطقی کمکهای ایران به گروههای همفکر در منطقه، موضوع منافع ملی و در رأس آنها امنیت است؛ بخشی از امنیت ملی هر کشوری در خارج از مرزهای آن کشور تأمین می شود. بعنوان مثال طی سالهای اخیر رژیم صهیونیستی بعنوان دشمن شماره یک ملت ایران در تلاش بوده تا با حمایتهای سیاسی ایالات متحده آمریکا به منظور تهدید امنیت داخلی ایران، حضور خود در کشورهای همسایه جمهوری اسلامی ایران را تقویت کند که بخشی از سناریوهای اخیر پیاده شده در منطقه از جمله قراردادهای ننگین عادیسازی روابط چند کشور عربی با رژیم اشغالگر قدس هم به همین دلیل است.
طبیعی است در جاییکه دشمن شماره یک کشوری به دنبال نزدیکی به مرزهای آن کشور است، طرف دیگر نیز به صورت مستقیم و یا غیرمستقیم (از طریق همپیمانان و یا نیروهای نیابتی) تهدید متقابلی را متوجه دشمن کند؛ مانند تهدیدی که امروز جمهوری اسلامی ایران با تقویت گروههای مقاومت مانند حزبالله لبنان و حماس فلسطین متوجه رژیم صهیونیستی ساخته است.
اما تقویت همپیمانان هم نیازمند صرف هزینههایی است مانند آنچه که اخیرا محمود الزهار بیان کرده است؛ پرسشی که ممکن است این موضوع در ذهن ایجاد کند این است که آیا هزینه کردن برای گروههای همپیمان برای کشورمان به صرفه است؟ آیا بهتر نیست هزینههایی که صرف گروههای مقاومت میشود را صرف امور دیگری در کشور مانند کارهای عمرانی و خدماتی و ... کرد؟
پاسخ به پرسش ساده است، هزینههایی که امروز جمهوری اسلامی ایران صرف تقویت گروههای مقاومت در منطقه میکند تا بتواند موازنه قدرت و امنیت را در منطقه به نفع خود حفظ کند، بسیار کمتر از هزینههایی است که برقرار نبودن این موازنه میتواند به کشور و فعالیتهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و ... آن تحمیل کند.
نظر شما :