لزوم حل و فصل هشت مورد

تغییرِ افراد اُولویت دارد یا تغییرِ اندیشه ها؟

۱۰ دی ۱۳۹۹ | ۱۱:۰۰ کد : ۱۹۹۸۵۱۸ نگاه ایرانی خاورمیانه
نویسنده خبر: محمود سریع القلم
محمود سریع القلم در یادداشتی می نویسد: اگر قرار باشد کشور به کارآمدی، ثبات، رشد و امنیت پایدار دست یابد، با تغییر افراد و تعدادی سمینار، مدارک تحصیلی، کارگاه های آموزشی و کمپین های انتخاباتی به دست نمی آید، بلکه محتاج تحولِی اندیشه ای است (Paradigm Shift). فرازُ و نشیب و عملکرد دولت­های چپ و راست در دورانِ بعد از جنگ، در نهایت تابع درآمد نفت بوده به طوری که ریل سیاست خارجی، مسیرِ مستقلِ خود را طی کرده است. سعی و خطا از یک طرف و انطباق با شرایط و حرکت از یک ستون به ستونی دیگر، عمدتاً متدلوژی حکمرانی بسیاری از دولتها بوده است.
تغییرِ افراد اُولویت دارد یا تغییرِ اندیشه ها؟

دیپلماسی ایرانی: اخیراً از دانشجویانِ فوق لیسانسِ روابط بین الملل خود پرسیدم، نخست وزیر یا رئیس جمهور این کشورها را نام ببرند: کرۀ جنوبی، اندونزی، ژاپن و اطریش.

یا نمی دانستند یا اشتباه گفتند. اما همه جوابِ این سوال در مورد مصر، عربستان و لیبی را می دانستند. این تمرینِ ساده یک نتیجۀ مهم داشت: در کشورهایی که سیستم، حزب، تشکیلات، بنگاه و شرکت ها کار می کنند، افراد دیده نمی شوند کما اینکه ژاپن در جهان با سونی، پاناسونیک، هوندا و تویوتا شناخته می شود. هرچند افراد به عنوان مدیر و تصمیم گیرنده مهم هستند ولی ظرفِ بزرگتر اندیشه ها که این افراد در قالبِ آن فکر و عمل می کنند به مراتب تعیین کننده تر است.

در حال و هوای انتخابات 1400، بعضی رسانه ها لیستی از افراد را مطرح می کنند اما به ندرت دیالوگ و مناظره ای پیرامونِ اندیشه هایی که قرار است به بهبودِ وضع جامعه منجر شوند را به میان می آورند. البته هزاران سال تاریخِ ما حولِ افراد شکل گرفته و خروج از این سنتِ تاریخی به سوی سیستم، تشکیلات، بنگاه و قراردادِ اجتماعی کارِ سهلی نیست. دورۀ 136 سالۀ قاجار با هفت نفر و دورۀ 57 سالۀ پهلوی با نام دو نفر آمیخته است. افکار، سلایق، منافع و تمایلات این 9 نفر، 193 سال از تاریخ ایران را رقم زده است. هم زمان با این 193 سال، بخشِ مهمی از جهان به سیستم و تشکیلات روی آورد و افراد، صرفاً مجریان و گردانندگان سیستم ها شدند. این به معنای آن است که فقط تا چند قرنِ اخیر، حکمرانی منحصراً تابعِ افراد بوده و ظهور سیستم و تشکیلات، پدیده ای نوین است.

هرچند علل مختلفی برای ظهورِ سیستم در جهان را می توان مطرح کرد ولی به اعتقادِ این نویسنده، علتِ شاید 70-80 درصدی ضرورتِ ایجاد سیستم و تشکیلات، در تولید است. واژه هایی مانند شبکه، کارخانه، بنگاه، برق، نفت، تلگرام، تلفن و بالاخره کامپیوتر و اینترنت همه به خاطر تولید و کیفیت و گسترش آن به وجود آمده اند. فناوری، دانشگاه، شهرنشینی، حمل و نقل هوایی و عموماً «توانایی» و «سرعت» در اختیار تولید قرار گرفته اند. اگر تولید نباشد، کارآمدی، بهینه سازی و حکمرانی مطلوب معنایی نخواهند داشت. اگر تولید نباشد، چه ضرورتی به ثبات سیاسی، آرامش اجتماعی و توسعۀ اقتصادی وجود خواهد داشت؟ اگر تولید نباشد، فکرِ حفظِ وضع موجود و استفاده از آنچه موجود است رایج می شود. جهش و گسترش تولید از 1600 به بعد شروع شده ولی تولد رسمی و همه جانبۀ دموکراسی، سال 1924 است زیرا ثباتِ سیاسی و رقابتِ حزبی نتیجۀ افزایشِ صعودی تولیدِ ناخالص ملی، مدیریتِ جمعی و عقلانی جامعه در کشورهای غربی بوده است.

اگر قرار باشد کشور به کارآمدی، ثبات، رشد و امنیت پایدار دست یابد، با تغییر افراد و تعدادی سمینار، مدارک تحصیلی، کارگاه های آموزشی و کمپین های انتخاباتی به دست نمی آید، بلکه محتاج تحولِی اندیشه ای است (Paradigm Shift). فرازُ و نشیب و عملکرد دولت­های چپ و راست در دورانِ بعد از جنگ، در نهایت تابع درآمد نفت بوده به طوری که ریل سیاست خارجی، مسیرِ مستقلِ خود را طی کرده است. سعی و خطا از یک طرف و انطباق با شرایط و حرکت از یک ستون به ستونی دیگر، عمدتاً متدلوژی حکمرانی بسیاری از دولتها بوده است.

به عنوان یک نظر، حکمرانی سیستمی و تشکیلاتی مبتنی بر کارآمدی، ثبات و امنیت، تابعِ بحث، گفت وگو، مناظره و اندیشه ورزی پیرامونِ حل وفصلِ هشت مورد زیر است:

1. آیا سیاستِ خارجی تابعِ اقتصاد است یا اقتصاد تابعِ سیاستِ خارجی؟

2. آیا تولید ناخالصِ ملی امنیت می آورد یا امنیت به رشد اقتصادی منجر می شود؟

3. آیا رویارویی با نظم جهانی ضرورتی انتزاعی است یا یک پایۀ حکمرانی؟

4. آیا انسجام فرهنگی به جامعه ای تزریق می شود یا نتیجۀ تولید اقتصادی و ثبات سیاسی است؟

5. آیا در نیم قرنِ آینده، کشور تابع درآمد های ناشی از فروشِ منابع فسیلی خواهد بود یا باید در فکرِ مزیت های تولیدی و خدماتی قابلِ عرضه در منطقه و جهان باشد ؟

6. کدام استراتژی ها، کشور را به سمت مازادِ سرمایه، افزایشِ تولید و مزیت های نسبی سوق خواهند داد؟

7. آیا باید از فرآیند های جهانی شدن فاصله گرفت یا باید به آنها پیوست؟

8.  کدام کشورها به پیشرفت ایران علاقه مندند و از این پیشرفت نفع می برند؟

دستیابی به پاسخ هایی دقیق، با جزئیات، متمرکز و با پشتوانۀ مطالعاتی، تابعِ یک کار جمعی است. در فرآیند دستیابی به این پاسخ ها، افراد دیده نمی شوند بلکه دانش، تخصص، تسلطِ علمی و آگاهی آن ها شرط است. صحبت های مبهم، کلی، چند پهلو و غیرِ دقیق به مازادِ سرمایه، ثروتِ ملی و ثباتِ اقتصادی – سیاسی منجر نمی شوند. اگر در پی سیستم، کارآمدی و ثبات هستیم، نیاز داریم فراتر از افراد بیاندیشیم و با فکر و اندیشه های ناظر به دراز مدت به صلح برسیم. سپس این اندیشه های دراز مدت را به قراردادِ اجتماعی تبدیل کنیم. کانون و مرکز ثقل تمامی این چالش ها در این است که چگونه تولید را در کشور به صورت صعودی افزایش دهیم، هم برای مصرف داخلی ولی بیشتر برای صادرات.

محمود سریع القلم

نویسنده خبر

عضو هیئت علمی و استاد دانشگاه شهید بهشتی و کارشناس ارشد روابط بین‌الملل.

اطلاعات بیشتر

کلید واژه ها: ایران جمهوری اسلامی ایران محمود سریع القلم رشد ایران اقتصاد ایران سیاست ایران دیپلماسی ایران


( ۱۲ )

نظر شما :

محمد ۱۰ دی ۱۳۹۹ | ۱۲:۰۷
لابد چون بچه های تو کوچه هم اسم رییس جمهور آمریکا و فرانسه و صدر اعظم آلمان و نخست وزیر انگلیس رو می دونند این کشور ها سیستمی اداره نمی شوند؟ انصافا همین جوری استدلال می کنید به سوال های هزار بار پاسخ داده شده انتهای متن می رسید. با این شیوه استدلال هرگز جوابی نخواهید یافت.
ناشناس ۱۰ دی ۱۳۹۹ | ۱۴:۲۸
اینهمه سوال برای چیست؟ آیا آقای سریع القلم جواب این سوال ها را نمی دانند؟ اگر جواب منفی است، وقت آنست که ایشان بازنشسته شده و مقام خود را به کسی بدهند که قادر است به جای سوال پرسیدن، برای رشد مملکت راه حل های عملی ارائه کند. ایران نیازمند راه حل های غیر پیچیده، قابل اجرا با محدودیت های نیروی انسانی و مادی کنونی و در بازه های حاصل دهی کوتاه مدت است.
پویا علامه ۱۰ دی ۱۳۹۹ | ۱۶:۳۵
صادقانه می‌نویسم. این آدم خیلی کمتر از آنچه نشان می‌دهد، سواد و تخصص دارد. از کاه، کوه ساختن و از کوه، کاه ساختن، هنر اوست.
سهراب ۱۰ دی ۱۳۹۹ | ۱۷:۰۳
دقیقا. مشکل ما این هست که جواب سوالات به این سادگی را هنوز معلوم نیست به این معنی جزئ از سیاست اجرایی نشده. مهمترین سوال البته این هست که ایران یک کشور هست یا یک نهضت؟ در ضمن در تصحیح جناب سریع القلم که نوشتند هزاران سال تاریخ ما حول افراد شکل گرفته، باید بگویم این تا حدودی درست هست و در همه جای دنیا چنین هست ولی دیوانسالاری هخامنشی و مخصوصا ساسانی که تا زمان عباسیان هم ادامه داشت یک مکانیزم اداری و بروکراتیک بود که مستقل از افراد با کارامدی و ثبات کار میکرده به شهادت تاریخ. برای بر پا کردن یا شروع چنین سیستمی احتیاج به افراد لایق هست.
محمد ۱۰ دی ۱۳۹۹ | ۱۸:۰۸
2. آیا تولید ناخالصِ ملی امنیت می آورد یا امنیت به رشد اقتصادی منجر می شود؟ شما که ادعای دانش دارید هم نمی تونید درست فکر کنید! وگرنه امنیت و اقتصاد رو در برار هم قرار نمی دادید. والبته اگر بحث اولویت باشه امنیت اولویت اول هر کشوری هست. لااقل به تجربه غرب احترام بزارید.
کوروش ۱۰ دی ۱۳۹۹ | ۲۳:۲۵
پرسش اساس دانایی است .نادانی بر بستر من می دانم شکل می گیرد ولذا نیازی هم به کار جمعی و خرد گروهی ندارد .من با نظرات سریع القلم موافقم .در جوامع پیشرفته افراد مهم نیستند .اندیشه ها .رویکردها .سیستم و تشکیلات مهم ترند.
رضا میرزائی ۱۱ دی ۱۳۹۹ | ۰۹:۳۶
اصولا این نظر رو از این استاد ارجمند گذاشتید که در جو روانی خود وی را بایکوت نمائید. این اولین نتیجه من از این سایت و تشکیلات و ترتیبات و جریانات پشت و روی آنست. میدانم این نظر را درج نخواهید کرد، و اصولا همین فیلترها ست که اولین سد یک اجماع فکری نخبگی است. این یعنی اولین سد اندیشگی!!! پس به حق است که اندیشه نیازمند تغییر است. این سوال مطرح است که این افراد موفقی که به دنبالش هستیم قرار است در چه ساختاری کار کنند؟
یک ایرانی ۱۱ دی ۱۳۹۹ | ۲۰:۱۸
حتما تغییر افراد من جمله روحانی و تیم ضعیف النفس فوق تخصص ترسویی اما در باب اندیشه تغییر باید به طرف حق وحقیقت وسیر در وصول به آن باشد و اینجا معیار لازم هست انسانی که اگر کلا عقل محض باشد از برآوردن احتیاجاتش درمانده هست مثل جریان کرونا این انسان نمی تواند برای سعادتش برنامه بریزد چون فقر محض دارد و قائم بذات نیست پس بنابراین کسی که او را آفریده برنامه اش را هم قبل از خلقتش ریخته، الرَّحْمَنُ 1. عَلَّمَ الْقُرْآنَ ﴿۲﴾ خَلَقَ الْإِنْسَانَ اول نرم افزار را خداوند متعال بیان می کند و سپس سخت افزار وکلا تمام مصائب انسان عدم پذیرش ربوبیت هست و تا ظهور آن بزرگوار
حسین ۱۲ دی ۱۳۹۹ | ۰۱:۵۴
سریع القلم با تئوریهای غربگرایانه اش به اندازه کافی مشکل برای مملکت درست کرده است و نیازی به افاضات ایشان نیست و البته تئوریزه کردن سیاستهای غرب در ایران جزو دستور کارش می‌باشد و به اختیار خودش نیست و باید هر آنچه میخواهند همان را اجرا کند.
بختیارنیا ۱۴ دی ۱۳۹۹ | ۱۸:۵۷
این موضوع که تاکنون در مورد اشخاصی که کاندیدادی ریاست جمهوری بوده اند تاکنون در خصوص اندیشه های انان و یا برنامه های اجرایی آنها برای تغییر وضع موجود و رسیدن به رشد و توسعه هیچ مطالبه ایی ننموده ایم درست است اینکه چرا در خصوص روند موفقیت برنامه توسعه 1404 که قرار است ما را به قطب اقتصادی منطقه برساند هیچ تلاشی ننموده ایم درست است.اینکه چرا بعد از گذشت سالها هنوز به درآمد نفت با آنکه می دانیم محقق نمی شود وابسته هستیم همه بی پاسخ باقی می ماند. از اینکه عقاید متفاوتی با نویسنده داشته باشیم و آن را نقد نماییم حتما در آشنایی امان با نظرات مختلف می تواندمفید وموثر باشدولی شرط آن نقد منطقی و با استدلال و مودبانه است.