ترویج سبک زندگی ایرانی- اسلامی مستلزم عمل است نه گفتار
چه کنیم غربزده نشویم
دیپلماسی ایرانی: یکی از اتفاقات مهم در آغاز هزاره سوم، رواج افسارگسیخته فناوریهای ارتباطی است؛ امروزه اینترنت و فضای مجازی، اصلیترین محیطهای برقراری ارتباطات انسانی، شناخته میشوند. شبکههای اجتماعی بهمثابه یکی از مهمترین این ابزارها، با قابلیتها و امکانات خود تأثیرات عمیقی بر جنبههای اجتماعی زندگی کاربران در جوامع گوناگون گذارده است.
بنابراین، پیشرفت در فناوری اطلاعات و ارتباطات سبک زندگی و شیوه تعاملات انسان را بهشدت تغییر داده و این تغییر بر جهانبینی و نوع نگرش افراد به زندگی نیز تأثیرگذار بوده است. طبیعتاً در چنین فضایی، جمهوری اسلامی ایران نیز از فرایند جهانیشدن ابزارهای ارتباطی مستثنی نبوده و استفاده جوانان ایرانی از شبکههای اجتماعی مجازی رو به گسترش است. نکته مهم اینجاست که بهطور گریزناپذیری، جوانان و نوجوانان، پرجمعیتترین و پرتعدادترین گروه نسلی ایران در مواجهه با اینترنت و متأثر از فضای مجازی هستند.
در واقع، جوانان و نوجوانان امروزی برخلاف نسلهای گذشته، بیش از آنکه در زمینه ارزشها، باورها و رفتارها و در یک کلام، هویتشان از والدین و خانواده، متأثر باشند از رسانهها، صنعت فرهنگ، همسالان وجوانانی که چه بسا از دیگر کشورها باشند، تأثیر میپذیرند. به این ترتیب، مهمترین چالشی که رسانهها و ابزارهای دیجیتال در جامعه ایرانی بهوجود آوردهاند، ناشی از تقابل آشکار بین ارزشها و جهت گیریهای محتوای این ابزارها با ارزشهای ایرانی - اسلامی است. رسانههای الکترونیکی جدید از نظر هویتی وضعیت تازهای ایجاد کردهاند که بسیاری از جوانان کاربر این وسائل در ایران هماکنون مثل غربیها رفتار میکنند، لباس میپوشند و به موسیقیهای آنها گوش میکنند. نتیجه چنین وضعیتی انفعال جوانان ایرانی و وابستگی آنها به غرب از نظر ذهنی و سبک زندگی خواهد بود.
به این ترتیب، ابزارهای نوین ارتباطی هر چند قابلیت استفاده و کاربرد مثبت در فرهنگ دینی ایران را دارند،اما به دلیل نبود فرهنگ استفاده و نیز نداشتن آمادگی و برنامهریزی نهادهای متولی فرهنگ و هویت دینی، در حال حاضر کارکردهای منفی بیشتری داشته و با کاهش نقش والدین، خانواده و نهادهای دینی در فرایند هویتسازی جوانان، میزان مصرفگرایی، نسبیگرایی، فردگرایی و لذتگرایی آنها را نیز افزایش داده و از این طریق هویت ملی و دینی جوانان ایرانی را تضعیف کردهاند.
نمود و نتیجه عینی این ضعف هویتی در سال های اخیر، جذابیت یافتن سبک زندگی غربی برای جوانان ایرانی و فاصله گرفتن هر چه بیشتر نسل های جدید از سبک زندگی ایرانی- اسلامی بوده است. بر این اساس احساس تعلق و عضویت در چهار هویت قومی، ملی، امتی و جهانی، غرور و افتخار به گذشته و تاریخ کشور، تمایل به حفظ یکپارچگی و به هم پیوستگی جامعه، اهمیت دادن به فرهنگ و ارزش های ایرانی – اسلامی و تعهد برای دفاع از سرزمین که جزو مؤلفه های مهم سبک زندگی ایرانی- اسلامی هستند، در برخی موارد جای خود را به فردگرایی، خانواده گریزی، مصرف گرایی، شتاب زدگی و تنوع طلبی داده اند که از مهمترین مؤلفه های فرهنگ غربی محسوب می شوند.
در این میان هر چند برخی متولیان فرهنگی، اخلاقی و ارزشی جامعه می کوشند با معرفی و نهادینه کردن ارزش های ایرانی- اسلامی، جوانان کشور را از پیروی از سبک زندگی غربی بازدارند، اما به نظر می رسد از یک طرف تلاش ها در این زمینه کافی نبوده و از طرف دیگر، برخوردهای سختگیرانه، تقابلی و فیزیکی برخی از نهادهای مسئول، به نوعی در جوانان ایرانی حالت ایستادگی در برابر فرهنگ سازی اجباری و عدم تمایل درونی به هنجارها و ارزش های بومی را ایجاد کرده است؛ وضعیتی که بی شک مانعی مهمی در برابر رواج سبک زندگی ایرانی – اسلامی خواهد بود.
گریز از چنین شرایطی و مهیا کردن نسل نوجوان و جوان جامعه برای ایستادگی و پایمردی بر سر فرهنگ و ارزش های بومی نیاز به پیش زمینه هایی دارد که در اینجا به برخی از آنها اشاره می شود:
- در درجه نخست به نظر می رسد مسئولان جامعه باید در ابعاد مختلف اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی شرایطی را برای کشور فراهم کنند که غرور آفرین و مایه افتخار هر ایرانی باشد؛ زمانی که هر فرد ایرانی احساس کند کشورش در عرصه منطقه ای و جهانی سرآمد و مورد احترام است و به الگوی ملت های دیگر تبدیل شده، خواه ناخواه به ارزش های ملی و دینی خود افتخار می کند و می کوشد با رعایت و به نمایش گذاشتن هر چه بیشتر آنها، سهمی در افزایش اعتبار کشور داشته باشد.
- نکته مهم دیگر، دعوت جوانان ایرانی به ارزشهای ایرانی- اسلامی با عمل است نه در گفتار؛ در سال های اخیر مکررا ویدئوها و تصاویر مختلفی از سبک زندگی غیر ایرانی، غیر اسلامی و حتی غربزده برخی مسئولان و مسئولان کشوری و یا فرزندان آنها در فضای مجازی منتشر شده و باورهای واقعی آنها را به نمایش گذاشته است؛ از آنجا که نوجوانان و جوانان کاربران اصلی و در نتیجه اولین دریافت کنندگان چنین تصاویری در فضای مجازی و شبکه های اجتماعی هستند؛ نمی توان به آنها گفت مسئولان و فرزندانشان اینگونه زندگی می کنند، اما شما مقید به سبک زندگی ایرانی- اسلامی باشید! «دعوت به نیکی با عمل» به کرات در ادبیات ملی و دینی ما نیز مورد تأیید قرار گرفته؛ چنانکه فردوسی، شاعر بلند آوازه ایرانی می گوید: «دو صد گفته چون نیم کردار نیست» و امام صادق(ع) نیز می ¬فرمایند: «کونوا دعاه الناس بغیر ألسنتکم؛ با غیر زبان هایتان مردم را دعوت کنید».
- تقویت رسانه های تصویری، صنعت فیلم، انیمیشن و بازی های کامپیوتری کشور یکی دیگر از راه های مهم تشویق نسل جدید جامعه به سمت ارزش ها و سبک زندگی ایرانی اسلامی است. امروزه یکی از مهمترین ابزارهای کشورهای غربی برای ترویج فرهنگ و ارزش های خود، بهره گیری از رسانههاست؛ شیوه ای که به آنها کمک کرده تا سبک زندگی و فرهنگ خود را جذاب و کارامد جلوه دهند و فرهنگهای دیگر را تحقیر کنند و به حاشیه برانند.
فرهنگ سازی و نهادینه کردن یک سبک زندگی خاص نیاز به تعمق، تدبیر، اجماع نخبگان، برنامه ریزی و عزم ملی دارد و با حرکت های شتاب زده و مقطعی سازگاری نیست. بنابراین چنانکه جمهوری اسلامی ایران می خواهد در عرصه فرهنگ سازی و احیاء و رواج سبک زندگی ایرانی- اسلامی گام بردارد؛ باید الزامات و ابزارهای آن را بشناسد و برای آنها برنامه ریزی و سرمایه گذاری کند.
نظر شما :