بایدن و لزوم تغییر در نگاه واشنگتن و تهران
ضرورت تاکید بر رویکرد برجامی
دیپلماسی ایرانی: صحنه سیاست، صحنه معجزه نیست. قدرت، مهمترین عنصر تعیین کننده معادلات عرصه سیاست است و امدادهای غیبی، آسمانی و ماورایی در آن نقش ندارند. سازوکار سیاست زمینی است و در میدان عمل، قابلیت هاست که میزان قدرت کشور را تعیین می کند. اگر جز این بود بسیاری از وقایع تلخ و شیرین دیروز، امروز و فردا به گونه ای دیگر رقم می خوردند.
علی رغم تمامی مخالفت های صورت گرفته علیه برجام، سیاست راهبردی ایران حتی پس از خروج آمریکای ترامپ از برجام، احیای برجام بود. با انتخاب بایدن و با مد نظر قرار دادن وعده بازگشت او به برجام که خواسته ایران نیز هست، اگر سیاست های دو کشور بر مبنای برد – برد بر اساس وزن باشد، می توان نه تنها به احیای برجام، بلکه گشایش هایی بیش از برجام نیز امیدوار بود. البته اگر از درون و بیرون بگذارند.
مخالفان داخلی دیروز و امروز برجام باید درک کنند که دستور عمل نرمش قهرمانه، عامل بازدارنده سوق یافتن کشور به سوی جنگ بوده و ما همچنان در آمریکای پس از ترامپ، به دنبال بازگشت بایدن به برجام هستیم که از منظری این خود طنزی تلخ و در عین حال عبرت آمیز است.
باید بیش از هر زمانی بدانیم با توجه به شرایط سخت داخلی و بین المللی فرصت ها همیشگی نیستند. رهبران و سیاستمدارانی که دغدغه ملی دارند، هیچگاه غرور ملی یک ملت و کشور را قربانی ریسک های بی محاسبه نمی کنند. فارغ از چرایی رسیدن ایران به این موقعیت که جای بحث و انتقاد فراوان دارد، می توان گفت در ارتباط با تحرکات دولت ترامپ، نظام رفتاری قابل قبول از خود عرضه کرد و وارد دامی نشد که گرک های پیرامونی در انتظار آن بودند. این یک اصل است که بدانیم که خطر وارد نشدن در جنگ و درگیری که شکست نتیجه قطعی آن است، خود هنری بزرگ و حاصل درایت و عقلانیت است. در حال حاضر انتخاب بایدن سبب آرامش روانی نسبی جامعه ایرانی و به تبع آن تاثیرات مثبت بر اقتصاد کشور شده است. اگر ما درست و با درایت عمل کنیم و تغییراتی را در سیاست های کلان خویش ایجاد کنیم، روند ایجاد شده می تواند موقعیت اقتصادی، سیاسی و بین المللی ایران را نه تنها بهبود بخشد، بلکه به ارتقای جایگاه ایران و ایرانی بینجامد. برخی دلواپسان نعمات تحریم، برآنند تا با عدم تغییر در سیاست ها بتوانند با تداوم تحریم ها، همچنان نانخور تحریم باشند. می دانیم که ادامه تحریم ها آسیب های فراوان سیاسی، اقتصادی و اجتماعی را سبب خواهد شد و شرایط کشور را رفته رفته بیشتر امنیتی خواهد کرد. روشن است که در شرایط امنیتی، پرسش و پاسخی در کار نخواهد بود و این خود بسترسازی نعمات تحریم است.
و اما در پاسخ به کسانی که می گویند مگر برجام چه دستاورد ملموسی داشته است، باید بگویم این توافق حداقل برای مدتی کوتاه که علت کوتاهی آن هم دو طرفه بود،سبب قطع یا کاهش رانتخواران تحریم شد و سایه شوم جنگ را از کشور دور کرد. از آغاز روند برجام و پس از آن و تا امروز بخشی از مخالفان برجام خود را به خواب زده اند و نمی خواهند از خواب برخیزند. به این خواب زدگان باید گفت در نقطه ایده آل، برجام مطلوب هیچ کس نبوده و نیست، اما در آن مقطع و امروز جایگزین مخالفان برجام چه بوده و چیست. ما امروز در جایی ایستاده ایم که همچنان خواستار بازگشت آمریکا به برجامی هستیم که مخالفان بسیار در درون و بیرون داشته و دارد.
اگر باور داریم برجام سایه جنگ را از ایران دور کرد، با روشن شدن نتایج انتخابات آمریکا باید از شعار و ادبیات سلحشوری که جای در سیاست ندارد، فاصله گرفت. نباید با تاکید بر عدم تفاوت ترامپ با بایدن، با حماسه سرایی کشور را تا پای جنگ یا ادامه تحریم های بدتر از جنگ کشاند. بدانیم همه و همه ذیل نام ایران تعریف دارند و هپچ کس و جریانی مهمتر از ایران نبوده و نیست.
شرایط داخلی، منطقه ای و بین المللی بیانگر آن است که باید رویکردها و سیاست ها را تغییر دهیم. با همین فرمان دیگر نمی شود پیش رفت. باید در کنار تلاش برای احیای برجام، روابط با همسایگان را نیز احیا کنیم. جغرافیای مشترک فارغ از هر دلایلی این مهم را یک ضرورت اجتنابناپذیر کرده است. نه می توان ماهیت وهابی عربستان را انکار کرد و تغییر داد و آن کشور را با خاک یکسان کرد و نه بحرین و.... را تهدید کرد. در منطقه خاورمیانه نیز باید واقعیت ها درک و حوزه های نفوذ را به رسمیت شناخت و در تعاملی مثبت به سوی صلح و ثبات حرکت کرد. بدانیم در نظام بینالملل دیگر قامت کشورها چندان اهمیت ندارد. سیاست و ادبیاتی که دیروز کویت و امروز امارات را مهره ای نمی دانست، نه آن روز و نه امروز و نه فردا کاربرد نداشته و ندارد. صدام به بهانه کویت رفت. باید درک کرد اهمیت کشورها حاصل هویت حقوقی آنان و جایگاه آنان در نظام بین الملل است.
در کنار پایبندی به اصول عزت، حکمت و مصلحت، باید در فضای پس از انتخابات آمریکا، با درک خطرات مترتب بر امنیت ملی ایران، با استفاده از شعور، از شعار دوری کرد و زبان سلحشوری را از صحنه سیاست حذف کرد. اولویت امروز ایران باید بیش از هر زمان دیگری ارائه یک چهره صلح طلب از کشور باشد. در شرایط خاص امروز، همگان موظفند به جای ارسال پیام های سلبی، پیام های ایجابی به جهان و منطقه ارسال کنند تا پروژه ایران هراسی دشمنان با شکست مواجه شود. این مسئله با توجه به تحولات در لبنان، سوریه، عراق و ماه های اخیر در جنوب و شمال ایران و با مدنطر قرار دادن تنهایی تاریخی این سرزمین کهن، یک ضرورت است و تلاش مضاعف می خواهد.
این اصل را دریابیم که درک موقعیت خود بخشی از موفقیت است. اگر نمی توانیم فرصت ساز باشیم، نباید استاد فرصت سوزی باشیم. اگر در امریکا تغییر رخ داده است، به تبع آن ما نیز باید نشانه های تغییر را بروز دهیم که اگر تغییر نکنیم تغییرمان خواهند داد. تغییرات را خود مدیریت کنیم قبل از آن که از سر اجبار تغییر کنیم یا تغییرمان دهند.
سخن آخر این که همه چیز روشن است و چندان به نوشتن و گفتن نیازی نیست، نگذاریم دیر شود.
نظر شما :