دولتمردان آمریکایی چه چهره ای از آمریکا ترسیم کردهاند؟
ترامپ و اطرافیان وی با در پیش گرفتن رویکرد نازل سیاست ورزی در مناسبات جهانی چهره آمریکا را در آمریکا به شدت تخریب کردهاند. اگر بپذیریم که بخشی از قدرت نرم چنین قدرتهایی ناشی از نوع سیاست ورزی دولتمردان آنهاست، وجهه آمریکا در زمان حضور ترامپ در کاخ سفید به شدت خدشه دار شده است.
به گزارش خبرنگار ایرنا، بعد از شکستهای دیپلماتیک آمریکا در پیشبرد سیاست یکجانبه گرایانه که در هفتههای اخیر رخ داد، انتظار میرفت مقامات آمریکایی در سیاستهای خود تجدید نظر کنند ولی واقعیت این است که زمان کوتاه باقیمانده تا انتخاباتآتی آمریکا چنین فرصتی را در اختیار ترامپ و همکاران وی قرار نمیدهد. هرچند ممکن است در انتخابات آتی آمریکا ترامپ بار دیگر رییس جمهورآمریکا شود اما اگر بنا بود آمریکای ترامپ از سیاستهای یکجانبه گرایانه و سیاست اول آمریکا استفاده انتخاباتی کرده باشد باید این روزها دستاوردهای خود را ارائه می کرد.
واقعیت این است که سیاستهای دونالد ترامپ بر پایه زور و قلدری بنا شده است. در این سیاست او دوست و دشمن هم نمیشناسد. ترامپ در این مدت هر کاری توانست علیه نهادها و نمادهای چندجانبه گرایی انجام داد. وی از پیمانهای زیادی خارج شد، تعهدات خود را نادیده گرفت و در مقابل بسیاری از کشورها از در جنگ و ستیز درآمد. فارغ از اینکه این سیاست ترامپ در کدام لابیها و اتاقهای فکر پخت و پز میشد، روحیات و خلقیات شخصی ترامپ هم در این زمینه نقش کلیدی ایفا کرده است. از این جهت و با عنایت به پیوستگی سیاست داخلی و سیاست خارجی میتوان دریافت که ترامپ در عرصه داخلی هم چنین خط مشی را در پیش گرفته و روحیات استبدادی او در مناسبات داخلی هم ظهور و بروز داشته است.
ایران به هر دلیل یکی از نقاط کانونی سیاست ترامپ در سیاست خارجی بوده است. خروج از برجام و به راه انداختن ظالمانه ترین کارزار سیاسی، اقتصادی و تبلیغاتی علیه ملت ایران در قالب سیاست فشار حداکثری در زمان حضور ترامپ در کاخ سفید به طور مستمر و با جدیت پیگیری شده است. اما رویدادهای هفتههای اخیر نشان داد که نمیتوان در جهان امروز به واسطه داشتن قدرت اقتصادی و نظامی برتر همانند یک پادشاه دیوانه حکمرانی کرد.این همان نکته ای است که حجت الاسلام و المسلمین حسن روحانی، رئیس جمهوری هفته گذشته در هفتاد و پنجمین نشست سالانه مجمع عمومی سازمان ملل متحد بیان و تاکید کرد که دوران سلطه و هژمونی به سرآمده و امروز زمان نه گفتن به زورگویی و قلدرمآبی است.
در سالهای اخیر بویژه از زمانی که ترامپ در کاخ سفید حضور داشته ایران متحمل بیشترین فشارهای آمریکا بوده است با این حال ایران حاضر نشد سر تسلیم در مقابل ترامپ فرود بیاورد. این رویکرد ایران البته گذشته از مبنای فرهنگی و ارزشی ریشه در منطق عقلایی هم دارد. کوتاه آمدن و تسلیم در مقابل زورگویی معلوم نیست نفعی برای کشورها و دولتها داشته باشد. در واقع این رویکرد ممکن است حد یقف نداشته باشد و دولت زورگو ممکن است با اجابت خواستههای ناشروعش درخواستهای غیر منطقی بیشتری داشته باشد. بسیاری از دولتها در مقابل فشارهای آمریکا حاضر نشدند با ایران مراودات خود را ادامه دهند و تسلیم زیادهخواهیهای ترامپ شدند با این اوصاف انتظار میرود در صورت پیروزی وی این کشورها امتیازات بیشتری در حوزه های دیگر بپردازند.
شاید مقاومت اعضای شورای امنیت در هفته های اخیر ناشی از درک این موضوع باشد که کوتاه آمدن در مقابل ترامپ ممکن است همه ظرفیتها و ابزارهای قدرت این کشورها را تخریب کند. برای همین رویارویی اخیر آمریکا با ایران در شورای امنیت مهر تاییدی بر این مساله بود که زمان زورگویی و قلدرمآبی به سر آمده و کشورهای جهان دنباله رو و تابع سیاستهای غیرمنطقی آمریکا نیستند. از این جهت مخالفت اکثریت اعضای شورای امنیت با قطعنامه ضد ایرانی آمریکا و نیز مخالفت آنها با فعال کردن مکانیسم ماشه، در تاریخ ۷۵ ساله سازمان ملل بی سابقه بود و پافشاری کشورها در این مقاومت می تواند طلیعه بخش حاکمیت قانون در جهان و در مناسبات بین المللی باشد.
اما دولت ترامپ با وجود شکستهای پیاپی اخیرش همچنان به قلدری در جهان ادامه میدهد. دولت ترامپ پس از آنکه نتوانست کشورهای جهان را در اقدامات غیرقانونی خود همراه کند، شروع به تهدید کرده است. مایک پمپئو وزیر امور خارجه آمریکا در گفت وگو با تارنمای واشنگتن اگزمینر، تهدید کرد که کشورش در صورت فروش تسلیحات چین و روسیه به ایران، آنها را تحریم خواهد کرد.
در واقع اظهار نظرهای مقاماتآمریکا نشان میدهد که این افراد حاضر نیستند در اتفاقاتی که در اطراف آنها رخ می دهند درس بگیرند. مقاماتآمریکایی این روزها حتی تلاش نمی کنند ظاهر انسانی به سیاستهای غیر انسانی خود بدهند. افتخار میکنند که درآمدهای دولت ایران را قطع کرده و مردم ایران را در شرایط کرونا زده تحت فشار قراردادهاند و تهدید میکنند که در صورت پیروزی در انتخابات کشورها به سختیها و دشواریهای بیشتری مواجه خواهند بود.
حضور سیاستمدارانی با چنین سطح نازل برای کشوری که مدعی ابرقدرتی چهار بعدی است، یکآسیب جدی تلقی میشود. در واقع بخشی از قدرت چنین کشورهایی ناشی از قدرت نرم آنها و نحوه بازیگری و رفتارهای دولتمردان آنهاست. برای همین بسیاری از کارشناسان و ناظران مسائل بین المللی اعتقاد دارند که حضور ترامپ برای یک دوره دیگر باعث تنزل بیش از پیش جایگاه آمریکا در عرصه بین المللی میشود. همین موضوع شاید باعث شود نخبگان آمریکا و مردم این کشور تلاش کنند در هفتههای آینده تصمیم عاجلی برای سپردن اختیار کاخ سفید به چهرهای معقولتر بگیرند.
دولت دونالد ترامپ توانایی به کار گیری سیاسی معقول و مبتکرانه را ندارد چرا که نه تنها ترامپ بلکه اطرافیان او از جمله مایک پمپئو وزیر امور خارجه اش با رویکردی امنیتی به مسائل می نگرند و به دلیل دنبال کردن خواستههای غیرقانونی چارهای جز توسل به زور و قلدری ندارند. این سیاست قلدرمابانه که در ارتباط با سایر کشورها و حتی سازو کارهای بین المللی به کار گرفته میشود به یک معضل جهانی تبدیل شده است. از زمان جنگ جهانی دوم، این نخستین بار است که آمریکا نمیتواند نقش رهبری جهانی ایفا کند.
نظر شما :