بلوک جدید اعراب اسرائیل در برابر محور مقاومت
ایران، ترکیه و انقلاب استراتژیکی که در خاورمیانه رخ داد
نویسندگان: لویس لیبی و هیلل فرادکین
دیپلماسی ایرانی: در دو ماه گذشته از آغاز یک انقلاب استراتژیک در خاورمیانه حکایت داشت. بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، و رهبران میانه رو عرب از جمله محمد بن زاید آل نهیان، ولیعهد امارات متحده عربی، اکنون در نتیجه تلاش های رئیس جمهوری دونالد ترامپ، آشکارا همکاری دیپلماتیک، اقتصادی و بالقوه نظامی را در علیه دو «تهدید منطقه ای» آغاز کردند. اینکه کشورهای عربی اکنون به اسرائیل به چشم بخشی از راه حل به این «تهدید» می نگرند، از تغییری تاریخی در چارچوب نیروهای سیاسی منطقه حکایت دارد.
از نظر کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس، اولین «تهدید» مهم دولت شیعه ایران است و دومی، دولت سنی مذهب ترکیه و جاه طلبی های تهاجمی رئیس جمهوری رجب طیب اردوغان. افزایش سرعت مداخله چین و روسیه و تمایل آمریکا به کاهش حضور نظامی در منطقه محاسبات جدیدی را در پی داشته که به تغییر ساختاری در دیپلماسی خاورمیانه انجامیده است.
امارات، اسرائیل و ایالات متحده در تاریخ 13 اوت اعلام کردند امارات و اسرائیل در جهت عادی سازی روابط حرکت کرده و خود را در صلح با یکدیگر می دانند. اسرائیل و امارات در چند سال گذشته تا حدودی به یکدیگر نزدیک شده بودند؛ اما اعلام عادی شدن روابط این نزدیکی را به یک مرحله بالاتر، تعیین کننده تر و قابل توجه تر ارتقاء داد. 11 سپتامبر هم بحرین از امضای پیمان صلح با اسرائیل خبر داد. در این میان، در یک جلسه اتحادیه عرب درخواست فلسطین برای محکوم کردن توافق اسرائیل امارات رد شد. چندین کشور عربی حاشیه خلیج فارس نیز موافقت ضمنی خود را با روندهای عادی سازی روابط اسرائیل و اعراب اعلام کرده اند. در ایالات متحده، تقریبا بیشتر تفسیرها درباره توافق اسرائیل و امارات بر پیامدهای آن برای فلسطین متمرکز بودند.
اما در منطقه خاورمیانه می توان گفت مهمترین جنبه توافق «ادغام» اسرائیل در «همسایگی» آن بود. رهبران اسرائیل از بنیان گذاران آن گرفته تا بنیامین نتانیاهو به دنبال چنین ادغامی بودند. توافق امارات متحده عربی نشانه دهنده تلاش های نتانیاهو در این زمینه و البته به منزله تایید پیشبرد دستورکار محمد بن زیاد در مقابله با تهدیدهای تجدید نظر طلب در منطقه بود.
تلاش های دیرینه جمهوری اسلامی برای «صادر کردن» انقلاب آن در تشکیل «هلال شیعه» از خلیج فارس تا دریای مدیترانه موثر بوده است. کشورهای عربی به ویژه آنهایی که «گروه عملگرایان اهل سنت» انگاشته می شوند، خود را قادر به پاسخگویی به این چالش نمی دانند. در واقع، قدرت و نقش کشورهای عربی سال هاست در قیاس با دوره ای که آنها بر سیاست های خاورمیانه تسلط داشتند، رو به زوال گذاشته است و بدتر اینکه ظاهرا آنها دیگر به حمایت دیرینه، فعال و عملی آمریکای برای تقویت نقاط ضعف خود اعتمادی ندارند و این مساله بر محاسبات آنها تاثیر گذاشته است. در چنین شرایطی، همسویی با اسرائیل به یک راه حل تبدیل شد و رهبر امارات را بر آن داشت تا در جهت منافع خودش و سایر کشورهای عربی، به گرم کردن روابط با اسرائیل روی آورد.
اما امارات و سایر کشورهای عربی یک دشمن بزرگ دوم هم در منطقه دارند که ترکیه تحت ریاست جمهوری رجب طیب اردوغان است. اسرائیل هم با اعراب در وضعیت مشابهی به سر می برد. ترکیه هم مانند ایران خیلی زود توافق امارات و اسرائیل را محکوم کرد چون این نزدیکی مانعی در مسیر اهداف اردوغان است. اردوغان هم می خواهد «هلال» مختص خود را در خاورمیانه از خلیج فارس تا مدیترانه از جمله در آفریقای شمالی ایجاد کند و سرزمین هایی که در تاریخ به ترکیه تعلق داشته را مجددا بازگرداند. به علاوه، او سعی دارند شکوه مسلمانان را باز گرداند و روح و مسیر اسلام گرایی افراطی سنی را تجسم می بخشد. اردوغان این هدف را از طریق یک انقلاب داخلی در ترکیه با هدف تربیت «نسلی متدین» و حمایت از اخوان المسلمین دنبال کرده است. اکنون ترکیه به طور واقعی مقر اخوان المسلمین به شمار می رود و اردوغان هم مدعی رهبری اهل سنت خاورمیانه است.
از این رو، رژیم های عربی که به دنبال حفظ وضعیت موجود و دوری از تحولات انقلابی هستند، ترکیه را یک چالش اساسی دیگر می پندارند. امارات متحده عربی در چند صحنه از جمله در مصر و لیبی در برابر ترکیه ایستاده است. امارات به اخوان المسلمین به چشم تهدید داخلی و خارجی می نگرد و کارزاری فعال علیه آن به راه انداخته است. شدت وخامت شرایط برای اعراب با توجه به این حقیقت که ترکیه تنها با ایران گفت و گویی مطلوب دارد، بیشتر می شود. کشورهای عربی در مقابله با تهدید مشترک ایرانی-ترک با اسرائیل وجه اشتراک دارند. اردوغان در سال های گذشته روابط خصمانه ای با اسرائیل داشته و از جنبش حماس که شاخه اخوان در فلسطین محسوب می شود، حمایت می کند.
بسیاری از محافل سیاسی در ایالات متحده امیدوار بودند مجازات های مالی دولت انقلابی ایران و تمایلات نو-عثمانی ترکیه را متوقف کنند؛ اما اراده استوار ایران تا این لحظه این امیدها را بر باد داده و اردوغان هم هنوز از رویا شکوه سلجوقیان دست نکشیده است. از این رو، توافق امارات و بحرین با اسرائیل با میانجی گری آمریکا می تواند شروع یک بلوک جدید در مقابل نیروهای تجدید نظر طلب در منطقه باشد.
منبع: موسسه هادسون / تحریریه دیپلماسی ایرانی 34
نظر شما :