تئوری «صبر استراتژیک» از حادثه نطنز خطرناکتر است
کمالوندی در حالی اعتراف میکند که محدودیتهای برجامی باعث شده است تا مجموعه حادثه دیده با تمام ظرفیت کار نکند که قبلا دولت در گام پنجم کاهش تعهدات هسته ای اعلام کرده بود دیگرهیچ محدودیتی را بر سر فعالیتهای هستهای رعایت نمیشود.
پایگاه تحلیلی خبری هم اندیشی:عقبنشینی در برجام که باعث شد صنعت هستهای کشور به عقب پرتاب شود انتهای کار دشمنان ایران در دشمنی با مولفههای قدرت ساز کشورمان نیست چرا که پس از خروج یک طرفه آمریکا از برجام دولت روحانی نشان داد حاضر نیست واکنش متقابل و قاطعی از خود نشان دهد. انفجار چند روز قبل نطنز و برخی اقدامات خرابکارانه اخیر در کشور نشان داده که بازی دشمن با ایران وارد مرحله جدیدی شده که ارتباط به شدت مستقیمی با امنیت ملی دارد. در نتیجه نیاز به راهبردی تازه و فعال در برابر شرایط جدید امری لازم و ضروری است.
بامداد پنج شنبه ۱۲ تیرماه در مجتمع هسته ای شهید احمدی روشن (نطنز) انفجاری رخ داد که طی آن بخشی از سوله مربوط به مونتاژ سانتریفیوژهای نسل جدید دچار خسارت بالایی شد.
ساعاتی بعد کمالوندی سخنگوی سازمان انرژی اتمی اعلام کرد در این حادثه یک سوله در دست احداث دچار آسیب شده است! اما سه روز بعد وی حجم خسارت را «قابل توجه» معرفی کرد. او همچنین اعلام کرد علت حادثه مشخص شده است اما ملاحضات امنیتی اجازه توضیح آن را نمیدهد.
کمالوندی این حادثه را باعث کندی در مسیر توسعه و تولید ماشینهای پیشرفته خواند و گفت: «مکن است این حادثه در برنامه میانمدت در توسعه و تولید ماشینهای پیشرفته کندیهایی ایجاد کند که با تلاش شبانهروزی و کار جهادی همکاران سازمان این کندی را انشاءالله جبران میکنیم بهنحوی که حتی ظرفیتهایی بیشتر از قبل در این سایت ایجاد شود. همکاران ما عزم جزم دارند در این زمینه تمام تلاش خود را بهکار گیرند.»
کمالوندی همچنین خبر داد که تجهیزات موجود در این سوله تجهیزات دقیق و پیشرفته ای بوده که حالا غیرقابل استفاده شده است: «تجهیزاتی که در این سالن وجود داشت تجهیزات اندازهگیری و ابزارهای دقیق بودند که در اثر این حادثه بخشی از آن از بین رفته و بخش دیگری نیز خسارت دیدند. بدلیل نوع تجهیزات حتی اگر حادثه ابعاد کوچکتری نیز می داشت دیگر نمیتوانست قابل استفاده باشد.»
سخنگوی سازمان انرژی اتمی همچنین از سرنوشت پرفراز و نشیب این سوله مهم گفت و اینگونه توضیح داد: «قرار بود در این سوله نمونههای بیشتری از ماشینهای سانتریفیوژ پیشرفته تولید شود. این سوله بعد از خروج آمریکا از برجام و دستور رهبری معظم به سازمان انرژی اتمی مبنی بر ایجاد زمینه لازم برای تولید 190 هزار سو (در چارچوب برجام) دقیقاً دو روز بعد از این فرمایش ایشان یعنی در روز 16 خرداد 1397 با حضور خبرنگاران این مجموعه افتتاح شد. البته مجموعه بهدلیل محدودیتهای برجامی با ظرفیت کامل کار نمیکرد در عین حال تکمیل هرچه بیشتر سالن مدنظر بود که تا روز حادثه نیز در دست اقدام بود.»
کمالوندی در حالی اعتراف میکند که محدودیتهای برجامی باعث شده است تا مجموعه حادثه دیده با تمام ظرفیت کار نکند که قبلا دولت در گام پنجم کاهش تعهدات هسته ای اعلام کرده بود دیگرهیچ محدودیتی را بر سر فعالیتهای هستهای رعایت نمیشود.
دولت در روز ۱۵ دی ۹۸ طی بیانیه گام پنجم اعلام کرده بود آخرین مورد کلیدی از محدودیتهای عملیاتی خود در برجام، یعنی «محدودیت در تعداد سانتریفیوژها» را کنار می گذارد و بدین ترتیب برنامه هستهای ایران دیگر با هیچ محدودیتی در حوزه عملیاتی (شامل ظرفیت غنی سازی، درصد غنی سازی، میزان مواد غنی شده، و تحقیق و توسعه) مواجه نیست و از این به بعد برنامه هستهای ایران صرفا بر اساس نیازهای فنی خود پیش خواهد رفت.
این نکته نشان میدهد که گامهای کاهش تعهدات ایران به صورت واقعی اجرا نشده است، این درحالی است که فشارها و تحریمهای دشمن به طور کامل پس از خروج آمریکا از برجام اعمال شده است. این عدم توازن عقبنشینیهای ایران و آمریکا از تعهدات موجود در برجام بارها موجب زیادهخواهی و وقاحت بیشتر دشمن شده است.
در اتفاق اخیر نیز کمالوندی خبرداده که « سوله [جدید] در ابعادی بزرگتر ساخته میشود و از تجهیزات بیشتر و پیشرفتهتری در آنجا استفاده خواهد شد» اما این اقدام به تنهایی نمیتواند پاسخ خوبی به دشمن باشد. به نظر میرسد افزایش غنیسازی و بازگشت به غنی سازی بیست درصد به صورت عملیاتی و عینی و فارغ از شعارهای بدون محتوا همچون انچه در گامهای کاهش تعهدات ایران رخ داد میتواند عزم راسخ و جدی دولت ایران در برابر زیادهخواهی و مانع تراشی دشمنان را بدهد.
انفعال مسئولین با عنوان صبر استراتژیک
صبر استراتژیک اصطلاحی است که پس از خروج آمریکا از برجام و بی خاصیت شدن این توافق توسط غربگرایان داخلی استفاده میشود. معنای عملیاتی این راهبرد معرفی شده نیز به عدم اقدام متقابل در برابر آمریکا و اروپا و دوری از بازگشت کامل به فعالیتهای هستهای گذشتهی کشور بوده است. کارشناسان معتقدند این راهبرد منفعلانه حتی در زمان دولت اوباما و نقض های مکرر برجام در تحریمهای آیسا و کاتسا و ویزا و ... وجود داشته است و اگر در همان زمان بر اساس برجام دولت ایران دست به اقدام متقابل و کاهش تعهدات و محدودیتهای هستهای میزد نه تنها دونالد ترامپ خروج از برجام را اعلام نمیکرد که دشمنیها به این حد نمیرسید.
حالا با اینکه رسانههای صهیونیستی مدعی شده اند که این رژیم در این حادثه دست داشته است، دولت روحانی حتی به تهدید زبانی عوامل این حادثه دست نزده و با تکرار سیاست صبر استراتژیک ترجیح داده در این خصوص سکوت کند.
به عنوان نمونه عراقچی روز دوشنبه یعنی چهار روز پس از این انفجار در نشست مدیران ارشد وزارت امور خارجه با معاون اول رئیس جمهوری گفت : « هر حرکتی که ایران را در عرصه بینالمللی به عنوان یک تهدید معرفی کند، بازی در زمین آمریکا است و نباید بهانهای به آمریکا بدهیم.»عراقچی به انتخابات آمریکا اشاره کرده و اعلام میکند نباید حرکتی کنیم که ایران تبدیل به وجهالمصالحه رقابت های انتخاباتی شود.
این درحالی است که تا انتخابات آمریکا بیش از چهارماه دیگر زمان باقی است و اینگونه صحبتها میتواند به دشمنان این پیام را بدهد که ایران در برابر هر شیطنت و خرابکاری در ماههای آینده هم سکوت خواهد کرد. این پیام خطرناک پس از انفجار در یکی از حساس ترین مراکز هستهای کشور میتواند پیامدهای ناگواری برای امنیت ملی ایران داشته باشد.
نورنیوز رسانه نزدیک به شورایعالی امنیت ملی نیز در گزارشی در این خصوص نوشت: « تلاش محور رسانهای عبری ـ عربی برای ایجاد جنگ روانی و تحت الشعاع قرار دادن مخاطبین خود تماما در راستای فشار برای واکنش جمهوری اسلامی ایران و عدول از سیاست راهبردی صبر استراتژیک است تا بدین وسیله دست آمریکا را برای جلسه ارائه قطعنامه پیشنهادی این کشور در راستای تمدید مجدد تحریم تسلیحاتی ایران باز گذاشته و با آغاز نمودن یک جنگ ترامپ را برای فرار از سرنوشت خطرناک پیش رویش در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در سال جاری یاری نمایند.»
این رسانه نیز درحالی اینگونه تحلیل کرده که عدول از راهبرد صبر استراتژیک میتواند دست امریکا در تمدید تحریم تسلیحاتی ایران در شورای امنیت را باز کند که روسیه و چین از مخالفان این اقدام هستند. همچنین پاسخ احتمالی ایران هم نمیتواند این کشورها را به راحتی از این سیاست در پیش گرفتهشان دور کند. دولت و وزارت خارجه میتواند با دیپلماسی فعال حق دفاع مشروع و مقابله به مثل را که طبق حقوق بینالملل برای کشورها به رسمیت شناخته شده است به کرسی بنشاند و سکوت انها را جلب کند. چراکه انفجار در مرکز هسته ای به معنای ورود به خطوط قرمز امنیتی برای هر کشور است.
نورنیوز حتی در تحلیلی عجیب شروع یک جنگ را برای فرار رئیس جمهور آمریکا از مهلکه انتخابات ضروری دانسته است. این درحالی است که دونالد ترامپ در داخل با اعتراضات ضدنژادپرستی و همچینین بیماری کرونا و عدم مقبولیت درگیر است و تلاش میکند تا ثابت کند به شعار اول آمریکای خود و خروج نظامیهایش از منطقه پایبند مانده تا بتواند برای 4 سال دیگر در اتاق بیضی شکل کاخ سفید بماند.
رهبرانقلاب هم قبلا اعلام کرده بودند که نه جنگ میشود و نه مذاکره میکنیم. اما برخی در داخل بازدارندگی کشور را به عنوان تنش زایی و عامل جنگ معرفی میکنند.
اگرچه عجله نکردن در پاسخ به دشمن و مقابله در فرصت مناسب مساله ای مهم و قابل درک است اما اظهارات مسئولان دولتی که پیام ضعف و انفعال صادر میکنند و دشمن را نسبت به اقدامات بعدی بیمه کردهاند برای امنیت کشور میتواند تبعات غیرقابل پیشبینی داشته باشد.
نظر شما :