آقای هوک دیپلماسی شما نژادپرستانه و مافیایی است!

نویسنده: سعید محمدی، کارشناس روابط بین الملل

دیپلماسی ایرانی: نماینده ویژه دولت آمریکا در امور ایران هم زمان با تدارک سفر به منطقه خاورمیانه در گفت وگو با خبرگزاری آسوشیتدپرس با تحریف واقعیت در مورد ایران گفت: «اگر ما با قواعد ایران بازی کنیم، ایران برنده می‌شود. این یک تاکتیک مافیایی است وقتی که افراد یک نوع خاصی از رفتار را از ترس وقوع یک چیز بدتر قبول می‌کنند». از آنجا که همواره دروغگو فراموش کار است، او در ادامه اظهاراتش با استفاده از مبانی و آداب مافیایی افزود: «استراتژی فشار حداکثری آمریکا این کشور (ایران) را در دو راهی و معمای انتخاب یک گزینه از بین دو گزینه زیر قرار داده است: حمایت از متحدان خود در سوریه و منطقه یا توجه به وضعیت داخلی اقتصادی ایران». بریان هوک در واقع در همین چند جمله کوتاه راز نهانی افکار ماکیاولیستی، اندیشه فاقد اخلاق و مبتنی بر دروغگویی خود و نهاد مافیا سالارانه سیستم ایالات متحده آمریکا را هویدا کرد.

بریان هوک راجع به موضوع  لغو تحریم تسلیحاتی ایران که بر اساس مفاد قطعنامه 2231 شورای امنیت سازمان ملل و ذیل آن توافق نامه برجام که در مهر ماه منقضی می شود، هم اشک تمساح ریخت. او در مسیر سفر به عربستان سعودی و امارات متحده، بزرگترین مشتری سلاح های ممنوعه آمریکا، نیز چنین اظهار می کند که «بایدتحریم (ایران) تمدید شود». 

بی شک چنانچه امکانی برای برگزاری یک دادگاه صالحه بین المللی فراهم بود، امثال بریان هوک، نماینده بزرگترین باندهای مافیایی فروش اسلحه آمریکا باید به سئوالات بسیاری پاسخ می دادند از جمله اینکه؛ به چه دلیل ضمن اعمال سیاست های دوگانه از یک سو برای کشورهایی چون عربستان سعودی و امارات متحده عربی که کودکان و زنان بیگناه یمنی را با سلاح های آمریکایی سلاخی و به خاک و خون می کشند، تسلیحات  ممنوعه، بسیار خطرناک و حتی کشتار جمعی ارسال می کنید؟!!! اما در سوی دیگر در مورد اجرای مصوبه شورای امنیت سازمان ملل متحد در مورد رفع تحریم یک عضو متعهد سازمان ملل که به توافقات و وظائف متعهد بوده و مسئولانه عمل کرده است، اینگونه  بر آشفته رفتار می کنید؟!!! در شرایط کنونی بریان هوک به جز دروغ برای عوام فریبی، پاسخی ندارد.  

در واقع نماینده وزارت امور خارجه آمریکا در امور ایران  طبق روال عرفی مافیا با فرافکنی و هیاهو، بی هیچ دلیل مشخصی به سوی ایران انگشت اشاره گرفته و انذار می دهد.  اما او همان گرگی است که اینک در پوستین میش به منطقه خلیج فارس سفر کرده و دستور العمل های اربابانش را با رهبران گروه های تروریستی تنظیم می کند. تروریست هایی که دستشان به خون هزاران نفر از مردم ایران و منطقه خاورمیانه آغشته است. در این اثنا بریان هوک ایران را به اجرای تاکتیک های مافیایی متهم می کند، اما با ارزیابی سر انگشتی کاملا روش و مبرهن است که او و دیگر مقامات ارشد کاخ سفید به دنبال آتش افروزی در منطقه و جهان هستند.

فرافکنی بریان هوک از آنجا مایه می گیرد که خود و مشاوران رژیم آمریکا از میان تروریست های ضد ایران انتخاب شده اند. مشکل هوک و افرادی مانند او این است که خوی نژاد پرستی و فاشیسم اجازه دیدن واقعیات میدانی را از آنها سلب کرده و موجب تنگ نظری شده است. افرادی چون هوک، جان بولتون و مایک پومپئو، رئیس بالا دستی هوک به نیابت از تروریست ها همواره راهکارهای خشونت بار، جنگ سالارانه و ضد ایرانی را در سبد دونالد ترامپ قرار داده اند که شاید با فریبکاری کام تروریست ها و رهبرانشان را شیرین و از ایرانیان انتقام بگیرند. اینک آخرین تیر ترکششان هم، پس از ایجاد مشکل برای برجام و برقراری تروریسم اقتصادی علیه ملت ایران، به سمت قطعنامه 2231 نشانه رفته است.

اسناد و مدارک موجود و مستند حکایت از آن دارد که رژیم آمریکا، داعش و القاعده و دیگر گروه های تروریستی را برای تسلط بر منطقه خاورمیانه خلق کرده، این بخشی از سیاست امپریالیستی و استعمارگرانه تحت عنوان «خاورمیانه بزرگ» آمریکا است. سپس بر اساس سناریویی ساختگی و اهداف مشخص با بهانه قرار دادن مبارزه با گروه های خود ساخته چون داعش و القاعده، سرباز به منطقه خاورمیانه اعزام می کند تا به طور کامل و تمام، ضمن حمایت از رژیم های خودکامه، جنایتکار و افراط گرا نفوذ خود را تثبیت کند. رژیم آمریکا طی هم پیمانی با تروریست ها هزاران زن و کودک افغانی، عراقی، سوری، یمنی، لیبیایی را کشته و آواره کرد. آمریکا مردم را به قتل رساند تا با ایجاد هرج و مرج و آشوب نقشه خیالی خود را برای تسلط بر منابع استراتژیک عملیاتی کند. با سیاست های نژاد پرستانه و فاشیستی از نتانیاهو و صهیونیست های اشغالگر در منطقه حمایت کرده، نقشه اشغال کامل سرزمین های فلسطینی را با عنوان «معامله یکجانبه قرن»، ترسیم و با تایید تجاوز، اشغال و پایمال کردن حقوق ملت های مسلمان جهان سفارت آن رژیم را به بیت المقدس، قبلگاه اول مسلمانان جهان و ملت فلسطین، انتقال داد. آمریکا در دهه های خونین گذشته از خاورمیانه نفت برد و سلاح های ویرانگر برای کشتار مردمان خاورمیانه در اختیار تروریست ها و حامیان آنها قرار داد و نفرت آفرید. امثال هوک دنباله همان سیاست را پیگیری می کنند. 

اینک که دولت دونالد ترامپ در پایین ترین سطح محبوبیت داخلی قرار دارد، بر اساس مشاوره با عناصر وابسته به گروه های تروریستی که با اتکا به رژیم آمریکا، علیه مردمان جهان و حتی خود ملت آمریکا ظلم و تعدی کرده اند، به مانند آب خوردن قوانین و مقررات بین المللی را زیر پا می گذارد. توافقات بین المللی را یکجانبه نقض و دولت ها و کشورهای مستقل را به انحاء مختلف تهدید می کند و ضمن توسل به دروغ و فریبکاری، پیمان شکنی و یکجانبه گرایی را اولی بر چند جانبه گرایی و توافقات مبتنی بر مشارکت جمعی قرار داده است. به ویژه نسبت به مردمان منطقه خاورمیانه و ایران در دوران پاندمی کرونا که جهان به همکاری و مشارکت انسانی نیازمند است، ظلم و جفا روا می دارد و این موضوعی است که خشم ملت آمریکا، دولت های مستقل و مردمان جهان را در اقصی نقاط برانگیخته است. 

در مقابل، ایران در برنامه سیاست خارجی خود شفاف و آشکار عمل کرده است و می کند: به برجام پایبند بوده و علیرغم همه نفرت پراکنی ها، اقدامات ظالمانه و خباثت بار آمریکا و اقمار اروپایی اش، از این توافق عدول نکرده است. موضوع حمایت از مظلومان آنچه امثال بریان هوک از آن بهره نبرده اند، بخش شفاف این سیاست خارجی است. سیاست خارجی که مبتنی بر توسعه مشارکت و همکاری جمعی به ویژه با همسایگان، کشورهای همسود و ملت ها و دولت های منطقه و جهان است، حمایت از مظلومین و مبارزه با تروریسم بخش لاینفک این سیاست است. البته مقامات دولت آمریکا شفافیت را بر نمی تابند؛ موضوعاتی که در سیاست خارجی آمریکا کاربرد دارد از اساس مبتنی بر یکجانبه گرایی، با هدف توسعه نفوذ برای غارت ثروت های ملل مختلف و به ویژه مردمان خاورمیانه است. بنابراین مسیر دولت آمریکا سرابی بی حاصل است که موفقیتی در پی نداشته و نخواهد داشت. تبعیت از اصول نژادپرستی برای ادامه دشمنی با ملت ها و خصومت ورزی در راستای تامین منافع باندهای مافیایی، غارتگران و کارتل های فروش اسلحه دیگر چاره کار نیست. این بن بست، پایان مسیر همه دولت های  نژادپرست و دروغگو است.

بر خلاف آداب هوک و رژیم آمریکا، ایرانیان با شفافیت کامل مسیر تعامل برای صلح و ثبات و همکاری مشارکت آمیز مبتنی بر احترام و اعتماد متقابل را به همه ملل جهان به عنوان برترین راه پیشرفت، پیشنهاد می کنند.