چهره ای که پادزهر رادیکالیسم و تکفیر بود
«علامه طباطبایی؛ مفسر اعتدال و صلح»
نعمت اله مظفرپور، پژوهشگر حوزه روش، نظریه و دیپلماسی
دیپلماسی ایرانی: سلسله استدلال های ذیل در خصوص الهام بخشی متدلوژی علامه قابل ذکر است:
۱. طه حسین می نویسد یکی از مشکلات بزرگ تمدن اسلامی تاویل و تفسیر به رای آموزه های دینی و پریشان شدن منشور واحد امت بعد از پیامبر اسلام (ص) بوده است و لذا مسلمین موفق به شکل دهی و تعهد به منشور واحد نشدند و به افراط و تفریط رفتند.
۲. سید جمال معتقد است، بدکرداری مسلمین نه به خاطر عقاید غلط بلکه، فهم کج از عقاید درست بوده است.
۳. در این راستا، ماکس وبر بر این باور است که بزرگترین مشکل امت محمد (ص) فهم و نگاه نظامی – امنیتی صرف (یک مصداق فهم ناصحیح مد نظر سید جمال) از آموزه های مترقی پیامبر بوده که تاکنون موجب امتناع تمدن اسلامی شده است.
۴. به نظرم اکنون نیز در میان مسلمانان قرآن تفسیر به رای شده و گزینشی خوانده می شود و نگاه نظام مند به متن مادر وجود ندارد.
۵. در داخل کشور، متن قرآن و نهج البلاغه و ارزش های انقلاب اسلامی از قبیل استقلال و مقاومت؛ غیر متوازن و غیر نظام مند و گاهی اوقات پارتیزانی و نظامی تفسیر شده و «انفرادی» دیده می شوند. یعنی آموزه جهاد بدون توجه به سایر آموزه های انقلاب اسلامی تفسیر می شود. برخی فقط جهاد و برخی بالعکس فقط توسعه را ملاحظه کرده و برجسته می کنند. در حالی که، دستور کار ملی باید محصول نگام سیتماتیک به ارزش ها و در سطح نخبگی محصول دیالوگ نظامیان – دانشمندان و سیاسیون باشد تا به اعتدال گراید و «اجماع ملی» را رقم بزند. نگاه هژمونیک به اصول و ارزش ها و «مقاومت»و معرفی آن به عنوان اصولگرایی، مخل اجماع ملی و عامل فرسایش دولت و ملت و مذهب است و نظام اسلامی را از قابلیت الگوسازی در خارج ساقط می کند.
۶. جالب اینکه در سطح بین المللی هم؛ ارزش های مندرج در منشور ملل متحد و ارزش های حقوق بشری اسناد ملل متحد – با همه نقایصی ماهوی و شکلی که دارند – از سوی غربی ها؛ غیرمتوازن و هژمونیک – اقتدارگرایانه تفسیر و به کار برده می شوند. این هم نوعی رادیکالیسم است و مخل صلح جهانی.
۷. این شاخصه افراطی است که به اعتدال، صلح، عقل و توسعه در داخل، جهان اسلام و کلیت عالم لطمه می زند.
۸. نتیجه اینک روش تفسیری آیه به آیه قرآنی علامه طباطبایی را باید مولد و محمل اعتدال و صلح و چالشگر بزرگ افراط گرایی و تروریسم و قشری گری در عصر حاضر دانست. ما با الهام از وی باید قرآن را آیه به آیه و انقلاب اسلامی را ارزش به ارزش تفسیر کنیم تا بتوانیم با کسب مخرج مشترک ارزش ها؛ در محل اعتدال واقع شده و به سوی تمدن سازی سیر کنیم. روش شناسی علامه می تواند الهام بخش و تکیه گاهی علی حده و رهیافتی نوین برای پرتاب به آسمان صلح، اعتدال و تمدن در ایران، منطقه و جهان باشد. نکته اینکه علامه فیلسوف هست و فلسفه یعنی عقلانیت موجد اعتدال.
نکته دیگر که بسیار مهم است روانشناسی شخصیت وی و حسن سلوک اوست که اگر نبود بلاشک نمی توانست کرسی فلسفه را با کسب اجازه از آیت الله بروجردی دایر کند. او اهل تنش نبود. نجیب و آرام و معتدل بود. لذا کمتر عکس العمل مخالفین را برانگیخت و در نهایت تا حدی کار خودش را کرد. «روحیه» عنصر مهمی در شکل دهی یک تفکر و نشو و نمای آن و اساسا توسعه ملل و نحل است.
نظر شما :