چهره ای که پادزهر رادیکالیسم و تکفیر بود

«علامه طباطبایی؛ مفسر اعتدال و صلح»

۲۵ آبان ۱۳۹۸ | ۱۲:۰۰ کد : ۱۹۸۷۵۲۸ نگاه ایرانی خاورمیانه
نویسنده خبر: نعمت الله مظفرپور
نعمت اله مظفرپور، پژوهشگر حوزه روش، نظریه و دیپلماسی در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی نوشت: علامه طباطبایی(ره) را به دلیل روش تفسیری آیه به آیه از قرآن، می توان مفسر اعتدال و مکتب فکری او را پادزهر تکفیری گری و رادیکالیسم دانست. اگر ما‌ در کنار مغازه چهار نبش مداحان محترم و‌ اصحاب شریف امنیت، دکه محقری هم برای مکتب علامه در«فضای گفتمانی» قایل شویم؛ روندهای سیاست داخلی و خارجی و دیپلماسی و قدرت نرم ملی متحول شده و سرچشمه های‌داخلی سیاست خارجی جان‌خواهند گرفت. دهل زنی که از این کوچه مست میگذرد/مجال نغمه به ساز و چغور او‌‌ ندهد
«علامه طباطبایی؛ مفسر اعتدال و صلح»

نعمت اله  مظفرپور، پژوهشگر حوزه روش، نظریه و دیپلماسی

دیپلماسی ایرانی: سلسله استدلال های ذیل در خصوص الهام بخشی متدلوژی علامه قابل ذکر است: 

۱. طه حسین می نویسد یکی از مشکلات بزرگ تمدن اسلامی تاویل و تفسیر به رای آموزه های دینی و پریشان شدن منشور واحد امت  بعد از پیامبر اسلام (ص) بوده است و‌ لذا مسلمین موفق به شکل دهی و تعهد به منشور واحد نشدند و به افراط و تفریط رفتند.

۲. سید جمال معتقد است، بدکرداری مسلمین نه به خاطر عقاید غلط بلکه، فهم کج از عقاید درست بوده است.

۳. در این راستا، ماکس وبر بر این باور است که بزرگترین مشکل امت محمد (ص) فهم و نگاه نظامی – امنیتی صرف (یک مصداق فهم ناصحیح مد نظر سید جمال) از آموزه های مترقی پیامبر بوده که تاکنون موجب امتناع تمدن اسلامی شده است.

۴. به نظرم اکنون نیز در میان مسلمانان قرآن تفسیر به رای شده و گزینشی خوانده می شود و نگاه نظام مند به متن مادر وجود ندارد.
۵. در داخل کشور، متن قرآن و نهج البلاغه و ارزش های انقلاب اسلامی از قبیل استقلال و مقاومت؛ غیر متوازن و غیر نظام مند و گاهی اوقات پارتیزانی و نظامی تفسیر شده و «انفرادی»  دیده می شوند. یعنی آموزه جهاد بدون توجه به سایر آموزه های انقلاب اسلامی تفسیر می شود. برخی فقط جهاد و برخی بالعکس فقط توسعه  را ملاحظه کرده و برجسته می کنند. در حالی که، دستور کار ملی باید محصول نگام سیتماتیک به ارزش ها و در سطح نخبگی محصول دیالوگ  نظامیان – دانشمندان و سیاسیون باشد تا به اعتدال گراید و «اجماع ملی» را رقم بزند. نگاه هژمونیک به اصول و ارزش ها و «مقاومت»و معرفی آن به عنوان اصولگرایی، مخل اجماع ملی و عامل فرسایش دولت و ملت و مذهب است و نظام اسلامی را از قابلیت الگوسازی در خارج ساقط می کند. 

۶. جالب اینکه در سطح بین المللی هم؛ ارزش های مندرج در منشور ملل متحد و ارزش های حقوق بشری اسناد ملل متحد – با همه نقایصی ماهوی و شکلی که دارند – از سوی غربی ها؛ غیرمتوازن و هژمونیک – اقتدارگرایانه تفسیر و به کار برده می شوند. این هم نوعی رادیکالیسم است و مخل صلح جهانی.

۷. این شاخصه افراطی است که به اعتدال، صلح، عقل و توسعه در داخل، جهان اسلام و کلیت عالم لطمه می زند.

۸. نتیجه اینک روش تفسیری آیه به آیه قرآنی علامه طباطبایی را باید مولد و محمل اعتدال و صلح و چالشگر بزرگ افراط گرایی و تروریسم و قشری گری در عصر حاضر دانست. ما با الهام از وی باید قرآن را آیه به آیه و انقلاب اسلامی را ارزش به ارزش تفسیر کنیم تا بتوانیم با کسب مخرج مشترک ارزش ها؛ در محل اعتدال واقع شده و به سوی تمدن سازی سیر کنیم. روش شناسی علامه می تواند الهام بخش و تکیه گاهی علی حده و رهیافتی نوین برای پرتاب به آسمان صلح، اعتدال و تمدن در ایران، منطقه و جهان باشد. نکته اینکه علامه فیلسوف هست و فلسفه یعنی عقلانیت موجد اعتدال.

نکته دیگر که بسیار مهم است روانشناسی شخصیت وی و حسن سلوک اوست که اگر نبود بلاشک نمی توانست کرسی فلسفه را با کسب اجازه از آیت الله بروجردی دایر کند. او اهل تنش نبود. نجیب و آرام  و معتدل بود. لذا کمتر عکس العمل مخالفین را برانگیخت و در نهایت تا حدی کار خودش را کرد. «روحیه» عنصر مهمی در شکل دهی یک تفکر و نشو و نمای آن و اساسا توسعه ملل و نحل است.

نعمت الله مظفرپور

نویسنده خبر

پژوهشگر اندیشه سیاسی و دیپلماسی

اطلاعات بیشتر

کلید واژه ها: علامه طباطبایی رادیکالیسم میانه روی اعتدال تکفیر


( ۴ )

نظر شما :

ولی اله ۲۵ آبان ۱۳۹۸ | ۱۸:۳۰
مطالب بسیارمهم و قابل تاملی مطرح شده است ای کاش تصمیم گیران مملکتی چنین مواردی را چندین بار مطالعه و تحلیل نمایند خیلی ممنون و خداقوت استاد مظفرپور
صدرا ۲۶ آبان ۱۳۹۸ | ۱۳:۵۴
مطالب مظفر جان‌همه اش ناب و عمیق. نعمت اله هم استاد نظر است و هم عمل. فهم تمییز و عمیق و بیان منحصر به فرد
ابراهیم قدیمی ۰۲ آذر ۱۳۹۸ | ۰۲:۵۵
از این غزل حافظ کسی زیباتر میتواند نظر شما رابیان کند دوش دیدم که ملایک در میخانه زدند گل ادم بسرشتند وبه پیمانه زدند ساکنان حرم ستر وعفاف ملکوت با من راه نشین باده مستانه زدند اسمان بار امانت نتوانست کشید قرعه کار بنام من دیوانه زدند جنگ هفتاد دوملت همه را عذر بنه چون ندیدند حقیقت ره افسانه زدند شکر ایزد که میان من او صلح افتاد صوفیان رقص کنان ساغر شکرانه زدند اتش ان نیست که از شعله اوخندد شمع اتش ان است که در خرمن پروانه زدندکس چو حافظ نگشاد از رخ اندیشه نقاب تاسر زلف سخن را بقلم شانه زدند.
امین ۰۲ آذر ۱۳۹۸ | ۱۰:۰۲
همچون گذشته کوتاه و مفید بود. به عبارت دیگر به جای پرداختن به مطالب حاشیه ای جان کلام عنوان داشته شده است. در راه اعتدال گرایی گزینه و مثال نابی چون علامه طباطبایی آورده شده است که به واقع می تواند چراغ راه باشد. ضمن آن تلنگری است بر اهمیت روش که امری است مغفول مانده در آراء و نظرات بسیاری ...