رئیس جمهوری انتقام جو

چطور پوپولیسم وحشیانه دوترته بر فیلیپین چیره شد؟ (بخش سوم)

۱۷ آبان ۱۳۹۸ | ۱۲:۰۰ کد : ۱۹۸۷۳۱۹ اخبار اصلی آسیا و آفریقا
دوترته در سومین سال ریاست جمهوری خود یک کارگزار پرقدرت و یک استاد تاکتیک های سیاسی تمام عیار بود. اعتراض ها و انتقادهای او از نخبگان، مصرف کنندگان مواد مخدر و مجرمان به نگرانی عمومی درباره نظام قضایی شکست خورده و طبقه حاکم بی پروا دامن زد. دوترته بر یک موج سیاسی جهانی سوار بود؛ موجی از حمایت عمومی از بی نظمی. اما چطور یک شهردار پیشین ۷۴ ساله اسلحه به دست از جبهه جنوبی فیلیپین توانست تا این اندازه خود را با شرایط سیاسی جهانی تطبیق دهد؟
چطور پوپولیسم وحشیانه دوترته بر فیلیپین چیره شد؟ (بخش سوم)

نویسنده: شیلا اس. کُرُنِل

دیپلماسی ایرانی: دوترته جدای از سابقه فعالیت در سمت شهردار داوائو، هیچ تجربه اجرایی دیگری ندارد. اداره داوائو همه چیزی است که او در موردش می داند. به همین دلیل است که ترجیح می دهد او را به جای «رئیس جمهوری»، «شهردار فیلیپین» بخوانند. نگرانی های شهردار بی اهمیت و کوچک هستند: جرائم؛ دست انداز ها و چاله ها در خیابان و مجوزهای تجاری. دوترته یک ایدئولوگ نیست. اظهارات او علیه نخبگان امپریالیست در مانیل و در ایالات متحده و گرایش او به چین و روسیه از ایدئولوژی نه، بلکه از احساسات او نشئت می گیرد. آنها درمانی برای غرور آسیب دیده او هستند. و آنها مهره های بازی سیاسی هستند: دوترته چه در سیاست خارجی و چه در امور داخلی از بازی دادن رقبا در برابر یکدیگر لذت می برد.

احساسات، تجربیات و دوستان دوترته هستند که سیاست های او را تعریف می کنند. او به فیلیپین وعده یک دولتمرد را نداده است؛ او به آنها دوترته به عنوان مجازات کننده مجرمان، انتقام جوی غرور آسیب دیده فیلیپینی ها و مردی را پیشکش کرده که جاده می سازد، ترافیک را کاهش می دهد و اوضاع را در میانه بن بست های دموکراسی پیش می برد.

حلقه افراد قابل اعتماد دوترته از افرادی تشکیل شده است که در داوائو آنها را می شناخت و با آنها کار می کرد. نزدیک ترین مشاور سیاسی دوره اول ریاست جمهوری دوترته، لئونسیو ایواسکو جونیور، یک کشیش کاتولیک بود. کریستوفر «بونگ» گو هم که در داوائو مشاور دوترته بود، او را در کاخ ریاست جمهوری هم همراهی می کرد. گفته می شود گو که اکنون یک سناتور است در حال حاضر بیشترین تاثیرگذاری را بر دوترته دارد. برخی از دیگر اعضای با نفوذ کابینه رئیس جمهوری از جمله کارلوس دومینگوئز سوم، وزیر دارایی، و عیسی دورِزا که تا سال گذشته مشاور ریاست جمهوری در روند صلح بود، از همکلاسی های دوران کودکی دوترته بودند.

استراتژی پلیسی دوترته نیز از دوران فعالیت او در داوائو الهام گرفته شده است. معمار کمپین مبارزه با مواد مخدر و اولین رئیس پلیس در ریاست جمهوری دوترته، دلا روزا، رئیس پلیس پیشین داوائو و سناتور کنونی، بود. دلا روزا مبدع روشی بود که در آن ماموران پلیس و مقامات استانی درب خانه مظنونین به فروش مواد مخدر را می زندند و از آنها درخواست می کردند به فعالیت خود در این زمینه پایان دهند. دلا روزا روز اول فعالیتش به عنوان بالاترین مقام پلیس فیلیپین، به همه پایگاه های پلیس دستور داد که این عملیات را در سراسر کشور آغاز کنند. بسیاری از آنها که درب منزلشان به صدا در آمده بودند، نهایتا مردند؛ یا در عملیات پلیس کشته شدند با قاتلان ماسک دار آنها را کشتند. جنگ دوترته علیه مواد مخدر همانند علامت تجاری اوست: تهیه فهرستی از اسامی مظنونین؛ اعلام عمومی نام های آنها و تهدید آنها در ملاء عام؛ اعدام توسط موتور سواران مسلح؛ علامت های دست نوشته در کنار اجساد؛ برخورد با مواد مخدر به عنوان تهدیدی اساسی. حقیقت این است که میزان استفاده غیرقانونی از مواد مخدر در فیلیپین از ایالات متحده یا تایلند کمتر است، اما هشدارهای دوترته درباره این مشکل سبب شده مردم به شدت نگران شوند.

حتی حالا هم دوترته بخشی از هفته را در داوائو می گذراند و می گوید گرم گرفتن با جامعه مانیل برای او دشوار و ناخوشایند است. این ناراحتی دوترته در طبقه متوسط جدید که هواداران دو آتشه او هستند نیز طنین انداز شده است. طبقه ای که کارگران فیلیپینی سراسر جهان را که به عنوان پرستار بچه، پرستار، دریانورد و کارگران ساختمانی کار می کنند و همچنین افرادی که در مراکز تماس کشور در مانیل و سایر شهرها مشغول به کار هستند، را تشکیل می دهند.

هوادارن دوترته را مردان و زنان بی پروا، سخت کوش و مشتاق تشکیل داده اند. اقتصاد جهانی به آنها فرصتی برای رهایی از فقر داده، اما آنها را قروتمند نمی کند. شرایط آنها از فقرا بهتر است، اما همچنان انتخاب های محدودی در زندگی دارند. آنها نمی توانند آپارتمان های فانتزی داشته باشند یا در مراکز خرید لوکس از مارک های گران قیمت خرید کنند. آنها نگران جنایات کوچک، رفت و آمدهای طولانی و چشم انداز زندگی فرزندانشان هستند. آنها از ثروتمندان که در چند سال گذشته از همه مزیت های اقتصادی با رشد نسبی 5، 6 درصدی برخوردار بوده اند، ناراضی هستند. آنها از فقرا که از مزایای برنامه های مبارزه با فقر بهرمند بوده اند هم چندان دل خوشی ندارند. آنها از اینکه از قانون پیروی می کنند، مالیات خود را می پردازند ، ساعات طولانی کار می کنند و باز هم تحت فشارند، عصبانی هستند. جولیو تیهانکی، دانشمند علوم سیاسی فیلیپینی اینطور توضیح می دهد: «پدیده دوترت قیام فقرا نیست؛ نخبه محور است. اعتراض خشم آلود افراد ثروتمند، تازه ثروتمند شده، خوب و طبقه متوسط نسبتا موفق (از جمله کارگران مرکز تلفن، رانندگان اوبر و کارگران فیلیپینی در خارج از کشور است. با این حال، طبقخ متوسط به رغم رشد قابل توجه اقتصادی در 6 سال ریاست جمهوری آکینو به جای اینکه در شرایط بهتری قرار بگیرد، با کمبود خدمات عمومی، ترس ها در خیابان ها و ترافیک هوایی، ترس از بین رفتن صلح و نظم و نابود شدن مالیات هایی که پرداخته در میانه فساد به رغم وعده های حکومت داری بهتر را شاهد بوده است.»

اختلال دوترته

هیچ شکی نیست که دوترته یک اخلال گر است. او در تلاش ها برای پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری بر پول و ماشین های بازیکنان باثبات تر سیاسی چیره شد. مبارزات انتخاباتی او به داوطلبان بدون حقوق و فیس بوک متکی بود؛ دوترته را می توان اولین رئیس جمهوری فیلیپین دانست که با قدرت رسانه های اجتماعی در انتخابات پیروز شده است. دوترته برخلاف روسای جمهوری پیشین فیلیپین، هرگونه ادعای احترام به هنجارهای دموکراتیک را کنار گذاشته، مدافعان حقوق بشر را به سخره گرفته، کشتارهای پلیس را مورد تایید قرار داده و عموم مردم را به خشونت علیه مصرف کنندگان مواد مخدر و مجرمان ترغیب کرده است. (این مطلب ادامه دارد.)

منبع: فارن افرز / مترجم: طلا تسلیمی
 

کلید واژه ها: مردان استبداد دوترته رودریگو دوترته


( ۱ )

نظر شما :

ابراهیم قدیمی ۱۸ آبان ۱۳۹۸ | ۰۳:۱۳
فرهنگ عمومی جامعه از دو منبع سرچشمه میگیرد. اول فرهنگ حاصل ازاموزش وتجربه فردی واجتماعی است که پایه فرهنگ اجتماعی است. ودوم فرهنگ حاصل از نتیجه تبلیغات وتحریکات فردی واجتماعی توسط گروههای منتفع که بیشتر مقطعی است.نتیجه هر انتخابات نشان دهنده فرهنگ عمومی جامعه در زمان انتخابات که از مجموع فرهنگ پایه جامعه بعلاوه فرهنگ تبلیغات وتحریکات است حاصل میشود.انتخاب اقای دوترنه وامثالهم نتیجه تاثیر بسیار بالای فرهنگ تبلیغات وتحریکات است.در این جوامع هم سطح فرهنگ عمومی بالا نیست وهم قابلیت تحریک پذیری اجتماعی بالاست.اینگونه انتخاب در کشوری با سطح بالای فرهنگ عمومی وسیاسی وتاثیر پذیری محدود از تبلیغات وتحریکات امکان پذیر نیست.