دلایل تشدید شکاف بین آمریکا و اروپا

ترامپ اروپا را متحد نزدیک نمی‌بیند

۰۴ آبان ۱۳۹۸ | ۱۶:۰۰ کد : ۱۹۸۷۰۸۵ اخبار اصلی اروپا آمریکا
مرتضی مکی در یادداشتی می‌نویسد: آمریکا در دوره‌های مختلف به ویژه در دوره ترامپ نشان داده که به اروپا به عنوان یک متحد نزدیک نگاه نمی‌کند؛ خروج از پیمان آب و هوایی پاریس، خروج از برخی از پیمان‌های تجاری و خروج از برجام برخلاف خواست دولت‌های اروپایی، بیانگر آن است که  پیوندهای سیاسی و تاریخی میان دو سوی آتلانتیک در حال کمرنگ شدن است، چرا که منافع مشترک آنها کمتر شده است.
ترامپ اروپا را متحد نزدیک نمی‌بیند

نویسنده: مرتضی مکی، کارشناس مسائل اروپا

دیپلماسی ایرانی: شکاف فعلی میان اتحادیه اروپا و آمریکا به نوعی به تغییر و تحولاتی که پس از جنگ سرد در نظام بین‌الملل به وجود آمد و ظهور قدرت‌هایی مانند چین بازمی‌گردد. نوع رویکرد آمریکا به این تحولات باعث شده که پیوندهای سیاسی، اقتصادی و امنیتی که در دوره جنگ سرد میان دو سوی آتلانتیک به دلیل تهدید مشترکی به نام شوروی وجود داشت، از سوی واشنگتن کمرنگ‌تر شود.

در دوره ریاست جمهوری باراک اوباما، در پی تغییر رویکرد آمریکا در قبال تحولات شرق آسیا و مقابله با تهدید چین این پیوندها کمی کمرنگ‌تر شد، ولی اوباما تلاش می‌کرد با سیاست چندجانبه‌گرایی، گفت وگو و مذاکره با اروپایی‌ها مسائل بین‌المللی به خصوص مسائل خاورمیانه را مدیریت و نقش اروپا را در این زمینه پررنگ‌تر کند؛ اما در دوره ریاست‌جمهوری دونالد ترامپ این شکاف عمیق‌تر شده و ترامپ با روی کار آمدن با صراحت اعلام کرده که اولویت اول برای او منافع آمریکا است و این کشور دیگر نمی‌خواهد هزینه تامین امنیت دیگران را به دوش بکشد. این مواضع ترامپ آغازی برای عمیق‌تر شدن شکاف میان اروپا و آمریکا در دوره اخیر است.

همچنین تحولاتی که در خاورمیانه صورت گرفته و برداشت متفاوتی که از مفهوم امنیت و تهدید میان اروپا و آمریکا وجود دارد، عملا باعث شده است که اروپایی‌ها‌ دیگر نتوانند به آمریکا اعتماد و اتکای چند دهه قبل را داشته باشند.

در این بین آنگلا مرکل، صدر اعظم آلمان و امانوئل مکرون، رئیس جمهوری فرانسه به صراحت طی سال‌های گذشته به این نکته تاکید داشتند که اروپا باید خود به فکر تامین امنیت و حل معضلات و تهدیداتی باشد که با آن مواجه است. در این بین خط مشی اعلام شده از سوی امانوئل مکرون، رئیس جمهوری فرانسه درباره از سرگیری مجدد روابط با روسیه نیز در همین راستا قابل ارزیابی است. مکرون در اواخر ماه اوت سه بار این مسئله را شرح داد که چرا نزدیکی روسیه به اروپا در خط مشی سیاست خارجی فرانسه ضروری شناخته شده است.

در رابطه با روابط روسیه و اروپا باید توجه داشت که روسیه در چند سده گذشته در مواقعی تهدید، در مواقعی همکار و در مواقعی رقیبی برای اروپایی‌ها بوده است. چون روسیه و اروپا در همسایگی یکدیگر قرار دارند، همواره سعی می‌کردند در تغییر و تحولات در عرصه نظامی با هم همکاری و همزیستی یا رقابت و جنگ داشته باشند. در دوره جنگ سرد، به دلیل ایدئولوژی کمونیستی حاکم بر شوروی، این کشور یک تهدید مشترک برای آمریکا و اروپا به شمار می‌رفت، اما بعد از پایان جنگ سرد و فروپاشی شوروی و نظام‌های کمونیستی در اروپای شرقی، آمریکا تلاش داشت تا همچنان روسیه را به عنوان یک تهدید برای اروپایی‌ها نگه دارد و به این بهانه چتر امنیتی ناتو را بر فراز اروپا حفظ کند.

بحث استقرار سامانه‌ ضدموشکی در لهستان و جمهوری چک یکی از این موارد است که در دوره اوباما کنار گذاشته شد، اما امروز دوباره ترامپ بحث استقرار این سامانه را در رومانی و لهستان مطرح کرده و در حال اجرای آن است؛ لذا اینگونه مسائل و نوع رفتار و نگاه اروپا و آمریکا به روسیه از جمله موارد اختلاف دو سوی آتلانتیک بوده است. پس از بحران اوکراین، اروپایی‌ها تلاش کردند که با گفت وگو این بحران را مدیریت کنند، اما آمریکایی‌ها به دلیل عدم احساس تهدید از سوی روسیه، رفتار تندروتر و بی‌محاباتری نسبت به اروپایی‌ها در مواجهه با سیاست‌های مسکو داشتند. این باعث شد که در اروپا شاهد رشد گرایش احزاب راست افراطی باشیم که از دوستی و همکاری با روسیه سخن می‌گفتند. به دنبال این مسئله، این پرسش نزد سیاستمداران و رهبران اروپایی مطرح شد که چرا اروپایی‌ها باید هزینه‌های تنش و درگیری با روسیه را به خاطر کشورهایی که هیچ منفعتی برای آنها ندارند، بپردازند.

به همین دلیل همچنان میان دولت‌های اروپایی سیاست منسجمی در مقابله با روسیه وجود ندارد که بخشی از این مسئله به سیاست‌های آمریکا در قبال روسیه بازمی‌گردد که مانع از نزدیکی دولت‌های اروپایی به روسیه می‌شود؛ زیرا این نزدیکی می‌تواند در میان مدت و بلندمدت به زیان واشنگتن تمام شود.

در حال حاضر نیز اختلافات فراآتلانتیکی خیلی پررنگ‌تر از گذشته شده است؛ اروپایی‌ها به نوعی تلاش می‌کنند تا در چارچوب خوداتکایی امنیتی، تهدید روسیه را با نزدیکی به این کشور کمتر کنند تا بتوانند به مرور به سیاست خارجی و امنیتی مشترکی دست پیدا کنند.

در نهایت باید توجه داشت که آمریکا در دوره‌های مختلف به ویژه در دوره ترامپ نشان داده که به اروپا به عنوان یک متحد نزدیک نگاه نمی‌کند؛ خروج از پیمان آب و هوایی پاریس، خروج از برخی از پیمان‌های تجاری و خروج از برجام برخلاف خواست دولت‌های اروپایی، بیانگر آن است که  پیوندهای سیاسی و تاریخی میان دو سوی آتلانتیک در حال کمرنگ شدن است، چرا که منافع مشترک آنها کمتر شده است.

به هر حال در کوتاه مدت نمی‌توان انتظار تنش یا اختلاف جدی میان بروکسل و واشنگتن را داشت، چراکه وابستگی و چسبندگی اقتصادی آمریکا و اروپا به اندازه‌ای است که اجازه نمی‌دهد یک شکاف عمیق میان دو طرف را شاهد باشیم؛ اما بدون شک این اختلافات در حوزه‌های مختلف در روند تحولات و مدیریت بحران‌های جهانی تاثیرگذار خواهند بود. در عین حال برخی تهدیدات برای دولت‌های اروپایی به خصوص از حوزه خاورمیانه و شمال آفریقا افزایش خواهد یافت، زیرا آمریکا دیگر مانند گذشته به این منطقه توجه ندارد و نگاهش بیشتر به شرق آسیا و مقابله و مواجهه با چین معطوف شده است./ یوروآتلانتیک

کلید واژه ها: امریکا و اروپا دونالد ترامپ باراک اوباما فراآتلانتیکی


( ۳ )

نظر شما :