حمله نظامی واشنگتن به تهران می تواند فاجعه به بار آورد (بخش چهارم و پایانی)
اشغال نظامی ایران در میان گزینه های موجود نیست
دیپلماسی ایرانی: برای ایران اوضاع فعلی به سناریوی خطرناک ایجاد شده توسط بریتانیایی ها در اوایل قرن بیستم شباهت زیادی دارد. ایالات متحده نیروهای اشغال گر یا حداقل شمار قابل توجهی از نیروهای نظامی را در شرق و غرب ایران، یعنی افغانستان و عراق، مستقر دارد. ایران نگران حمله مستقیم این نیروهای نظامی به مرزهای خود نیست. در حقیقت چنین حمله نظامی ممکن نخواهد بود. نگرانی ایران این است که ایالات متحده از این مواضع برای فراهم آوردن بسترهای لازم برای ایجاد اختلافات قومی در ایران استفاده کند.
مواجهه ایران با همه این تهدیدها چندین بعد مختلف دارد:
1. حفظ قابلیت های امنیتی اقتدارگرایانه و سرکوبگرانه برای مواجهه با این مشکلات؛ دولت ایران به ویژه باید بر منطقه خوزستان تمرکز داشته باشد چرا که هم از نظر فیزیکی و جغرافیایی آسیب پذیرترین بخش ایران است، بلکه بسیاری از مهمترین ذخایر نفتی ایران هم در همین استان واقع هستند. این شرایط می تواند توضیح ساده ای برای درگیری هایی همچون دستگیری دریانوردان بریتانیایی و گزارش های متداول درباره عملیات ویژه نیروهای ایالات منطقه باشد.
2. اعمال نفوذ در تنش های قومی و مذهبی در عراق و افغانستان به منظور تاثیرگذاری بر موقعیت آمریکا در این کشورها و جلب کردن توجه ایالات متحده به اهداف دفاعی به جای اهداف تهاجمی؛
3. حفظ نیروی نظامی قادر به محافظت از کوه های احاطه کننده ایران در جهت ممانعت از نفوذ نیروهای آمریکایی به این مناطق؛
4. اقدام علنی در جهت ایجاد نیروی هسته ای به عنوان قدرتی بازدارنده از حملات در بلند مدت و موضوعی برای چانه زنی در مذاکرات در کوتاه مدت؛
همانند گذشته، استفاده از کوه ها به مثابه یک قلعه همچنان در بطن استراتژی ایران قرار دارد. تا زمانی که ایران قدرت خود را در این کوه ها حفظ کند، امکان حمله به آن وجود نخواهد داشت. الکساندر (اسکندر) موفق شد به ایران حمله کند و عثمانی ها به موفقیت های محدودی دست یافتند، اما حتی رم باستان و بریتانیا هم تا کنون برای استفاده از نیروهای نظامی گسترده در منطقه اقدام نکرده اند. حمله و اشغال ایران در میان گزینه های موجود نیست.
برای ایران مشکل اول و آخر همواره تنش های داخلی بوده است. اما حتی این تنش ها هم عمدتا به دلیل نظام امنیتی قوی ایران، تحت کنترل بوده اند. ایرانی ها از زمان امپراطوری پارسی نظام هایی را ساختند که پیوستن به آن برای دیگر گروه های قومی مزایای زیادی داشت و ارتداد از آن به مجازات می انجامید. در وزارت اطلاعات و امنیت امروز ایران و در میان سران سپاه پاسداران انقلاب اسلامی هم ذهنیت مشاهبی دیده می شود.
از این رو، ایران یک موجودیت خودکفا و مستقل است. این کشور را می توان به طور نسبی فقیر دانست، اما در عین حال کشوری با توانایی دفاع از مرزها، دارای یک دولت مرکزی با نظم و انضباط و یک دستگاه اطلاعاتی و امنیتی داخلی فوق العاده است. ایران از همین نقاط قوت خود برای بی ثبات کردن موقعیت آمریکا یا هر قدرت خارجی دیگری در نزدیکی مرزهای خود استفاده می کند. در حقیقت، تزلزل و آشفتگی در کشورهای اطراف ایران تا اندازه ای می تواند به معنای امنیت این کشور باشد. ایران برای مقابله با مواضع قدرت های خارجی مستقر در منطقه از قابلیت های پنهان کاری خود با کمترین هزینه و کمترین مخاطره استفاده می کند. در این زمینه تا اندازه ای قدرتمند است که می تواند با عملیات مخفی دیگران نیز مقابله کند. بدین ترتیب، تا زمانی که ایران سلطه خود را بر کوه هایش حفظ کند و وضعیت داخلی را تحت کنترل داشته باشد، کشوری با ثبات خواهد بود که تهدید قابل توجه خارجی ایجاد نخواهد کرد.
در این میان، برنامه هسته ای ایران دو کارکرد دارد. در صورت موفقیت، اول اینکه به صورت عاملی بازدارنده در برابر تهدیدهای بیشتر خارجی عمل می کند و دوم اینکه صرف وجود برنامه هسته ای به قدرت ایران می افزاید. از آنجایی که عواقب حمله به چنین تاسیساتی نامشخص است و احتمال اقدام ایران در جهت ممانعت از عبور محموله های نفتی از خلیج فارس را افزایش می دهد، خطر استراتژیک حمله برای اقتصاد مهاجم آن را از حمله باز می دارد. در چنین شرایطی مسیر دیپلماتیک مذاکره بر سر برنامه هسته ای در برابر امنیت و قدرت منطقه ای از حمله به یک تهدید احتمالی در کشوری با توانایی مقابله، بیشتر می شود.
ایران عملا از حمله برنامه ریزی شده در امان است و این امنیت خود را از طریق دو تاکتیک بالا می برد. اول این است که داشتن یا نداشتن قابلیت تهاجمی هسته ای را پنهان می سازد و دومی این است که تصویری از یک افراط گرای ایدئولوژیک از خود ارائه می دهد تا غیرقابل پیش بینی شود. ایران سعی می کند نشان دهد که تهدیدآمیز و بی ثبات است. این شرایط سبب می شود که دیگران در برخورد با تهدید ایران محتاطانه عمل کنند، چرا که حملات هوایی اگر حمله زمینی را در پی نداشته باشند، بی فایده خواهند بود. اگر فقط به تاسیسات هسته ای ایران حمله شود و حمله ناموفق باشد، واکنش ایران غیر قابل پیش بینی و به طور بالقوه نامتناسب خواهد بود. رفتارهای ایران بر عدم اطمینان از نتیجه می افزاید. تهدید حمله هوایی به ایران با تهدید حمله ایران به خطوط حمل و نقل دریایی همراه است. چنین حملاتی تاثیرگذار نخواهند بود، اما حتی یک اختلال کوتاه مدت در عرضه جهانی نفت هم خطری است که ارزش به جان خریدن ندارد.
ایران همانند همیشه در کناره های کوه های خود با یک قدرت بزرگ جهانی مواجه می شود. کوه های ایران از آن در برابر حمله گسترده نظامی محافظت می کند، اما در برابر بی ثباتی نه. از این رو، ایرانی ها کشور خود را از طریق ترکیبی از هم گرایی سیاسی و اعمال فشار منسجم می سازند. قدرت بزرگ جهانی نهایتا منطقه را ترک خواهد کرد و ایران تا زمانی که بر کوه های خود سلطه داشته باشد، مقتدر باقی خواهد ماند.
منبع: نشنال اینترست / مترجم: طلا تسلیمی
نظر شما :