در ادامه بحران ایران-ایالات متحده:

مسیرهای بالقوه تهران به سمت مصالحه

۱۴ تیر ۱۳۹۸ | ۱۶:۳۰ کد : ۱۹۸۴۶۲۷ اخبار اصلی آمریکا پرونده هسته ای خاورمیانه
تنش ها بین ایران و آمریکا شاید تشدید شده باشد، اما ایران هنوز هم می تواند بدون نقض خط قرمزهای خود مجددا بر سر برجام با امضاکنندگان کنونی مذاکره و با تثبیت اعتبار بین المللی خود، ایالات متحده را به پیوستن مجدد به توافق هسته ای وادار کند.
مسیرهای بالقوه تهران به سمت مصالحه

نویسنده: اییِن داجِن

دیپلماسی ایرانی: تهدید دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا، به واکنش نظامی به حمله ایران به «هر چیزی متعلق به آمریکا»، هشداری واضح به تهران و همه گروه های تحت حمایت آن محسوب می شود مبنی بر اینکه واشنگتن اکنون اقدام نظامی مهلک را نیز به برنامه جنگ افزاری خود افزوده است. جنگ افزاری اقتصادی، واقعیت شدت تحریم های اقتصادی آمریکا علیه ایران و جنگ افزاری سایبری، از جمله ابزاری برای خنثی سازی نظام های فرماندهی و کنترل ایران، از دیگر عناصر این برنامه به شمار می روند.

و آنچه تنش ها را تشدید می کند این است که تحریم های اخیر ترامپ به طور مستقیم سران ایران را هدف گرفته که به طور قطع آنها را به مقاومت بیشتر در برابر اعمال فشار ایالات متحده ترغیب خواهد کرد. اما اگر جنگ طلبان در واشنگتن خودشان شرایط را به گونه ای مهیا کرده باشند که ایران را به حمله به منافع و دارایی های آمریکایی تحریک کنند تا ترامپ بهانه ای برای اقدام نظامی تلافی جویانه علیه ایران داشته باشد، آنگاه باید گفت که رویکرد آنها ناموفق بوده است.

ایرانی ها به خوبی می دانند که هر گونه حمله اولیه از سوی ایالات متحده روی هدف های خاص از جمله پایگاه ها و کارخانه های موشکی ایران، دارایی های دریایی و هوایی که حمل و نقل دریایی در منطقه را تهدید می کنند و تاسیسات هسته ای متمرکز خواهد بود. هر اندازه که گزینه ها و تاکتیک های ایالات متحده پیچیده و در هم تنیده باشد، بازی نهایی ترامپ کاملا آشکار است. او می خواهد ایران را به تسلیم و مذاکره درباره تغییراتی در توافق هسته ای موسوم به برجام از جمله اضافه کردن تدابیری در ارتباط با برنامه توسعه موشکی ایران و اقدامات منطقه ای آن، وادار کند. در غیر این صورت، ترامپ درصدد در هم شکستن نظام کنونی ایران و تحمیل نظر خود در جایگزینی نظام سیاسی بعدی در ایران بر خواهد آمد.

تمایل کنونی ایالات متحده به مذاکره بدون پیش شرط، اساسا یک پیشنهاد توخالی است. منابع آگاه گفته اند تصور می کنند که اگر ایران با گفت و گو موافقت کند، ایالات متحده بالافاصله به عنوان بهای پیشرفت بر تحقق خواسته های خود اصرار خواهد ورزید. اما عمق تعهد ایالات متحده به خواسته هایش همچنین نشان می دهد که در شرایط کنونی انعطاف پذیری در بررسی گزینه های مختلف را از دست داده است.

تا به امروز مسیری که ایران طی کرده، رد شدید هر گونه مذاکره مجدد و تحمیل عواقب احتمالی در صورت ناتوانی اروپا و دیگران در تسهیل فشار تحریم های ترامپ یا ارائه راهی برای دور زدن آنها و از سرگیری تجارت بوده است. دو مورد از تهدیدهای ایران به تحمیل این عواقب به طور مستقیم بر برجام تاثیر می گذارد. حسن روحانی، رئیس جمهوری ایران، ماه گذشته اعلام کرد در رابطه با خروج آمریکا از برجام و اعمال مجدد تحریم ها، ایران اورانیوم را در سطح بالاتری غنی می کند و حجم ذخایر اورانیوم غنی شده خود را افزایش می دهد. ایران همچنین تهدید کرده در صورتی که چشم اندازی برای تحقق مزایای اقتصادی توافق پیش روی خود نبیند، به طور کامل از برجام خارج خواهد شد.

تهدید اولی تا حد زیادی نمادین بهشمار می رود، اما دومی عواقب شدیدی خواهد داشت. ایران دیگر تحت محدودیت های اعمالی برجام نخواهد بود و اعتبار بین المللی ای که از سال 2015 از طریق تعهد کامل و مورد تایید آژانس بین المللی انرژی اتمی به برجام به دست آورده را از دست خواهد داد. خروج ایران از برجام حتی ممکن است با اعمال مجدد تحریم های سازمان ملل قبل از حصول توافق، همراه شود.

اما احتمالا ایران در نهایت بر سر برجام با امضاکنندگان کنونی آن مذاکره خواهد کرد. هر گونه توافق زودهنگامی اعتبار بین المللی ایران را افزایش خواهد داد و در چنین شرایطی، این احتمال وجود دارد که از ایالات متحده نیز برای پیوستن مجدد به برجام در برابر عقب نشینی آن از نظام تحریمی، دعوت شود. تعهد مجدد ایران به خودداری از دنبال کردن قابلیت ساخت سلاح هسته ای، نگرانی ها درباره اینکه موشک هایش قابلیت حمل کلاهک دارند را نیز از بین می برد. ایران همچنین می تواند متعهد شود که موشک بالستیک بین قاره ای نمی سازد و برای دفاع، نیازی هم به آن نخواهد داشت.

فعالیت های منطقه ای ایران از جمله فعالیت هایی که دولت ترامپ رفتارهای «شرورانه» می خواند، نباید بخشی از برجام بازنگری شده باشند، چرا که اساسا مساله متفاوتی هستند. اما ایران در بازیابی اعتبار خود باید در نظر داشته باشد که بهترین اقدام ارائه توضیحاتی درباره فعالیت های منطقه ای است و می تواند به طور مشابه به مبارزه با تروریسم و پیشبرد اهداف مشترک در ایجاد ثبات متعهد شود. بخشی از این روایت هم باید تعهد به محافظت از حمل و نقل دریایی در خلیج فارس و آب های مرتبط با آن را شامل شود. اکنون زمان تصمیم گیری های دشوار است؛ اما همه گزینه های بالا ممکن می شوند اگر که سران ایران تصمیم بگیرند تصویر ساخته شده از آن در صحنه بین المللی را به تصویری از یک کشور دارای اعتبار و سازنده تغییر دهند.

منبع: موسسه سیاست استراتژیک استرالیا / مترجم: طلا تسلیمی
 

کلید واژه ها: تنش ها بین واشنگتن و تهران مذاکره مجدد بر سر برجام ترغیب آمریکا به پیوستن به برجام رویکرد ترامپ در قبال ایران


( ۱۴ )

نظر شما :

عبدالمجید ۱۴ تیر ۱۳۹۸ | ۱۹:۲۱
سیاست زیربنایی ایلات متحده، تجزیه کشورهای خاورمیانه برای برتری و احاطه اسرائیل بر این منطقه است. مسوولان امریکایی قبلا چنین موضوعی را مطرح کرده‌اند. سیاست آن‌ها در قبال لیبی و پس از آن دخالت در سوریه و فعالیت‌های چند ساله‌ گذشته‌شان در عراق این سمت و سو را نشان می‌دهد. ورود ایران به پرونده‌های عراق و سوریه این پروژه را ناکام گذاشته است. رویکرد امریکا به ایران از زمان بوش پسر با تهدید، اوباما با توافق، و ترامپ با فشار و مذاکره، همراه با تلاش‌های سیاسی، رسانه‌ای، امنیتی و ترور بر علیه ایران و اختلاف با همسایگان نیز همه در یک جهت به نظر می‌رسند: مهار ایران سپس کنترل ایران سپس تضعیف شدید سپس تسلیم یا بی ثباتی و در آخر تجزیه ایران. (اگر بتوانند!) جنگ برایشان گزینه نیست و نبوده چون عکس این مسیر عمل می‌کند: وحدت، مقاومت، پیشرفت نظامی و نفوذ بیشتر در منطقه. در گزینه‌های غرب نرمال شدن رفتار ایران هم هدف نهایی نیست. یعنی هرچند حکومت ایران صد درصد هم گوش به فرمان غرب باشد، خطر بالقوه در آن همیشه وجود دارد. همانطور که سال ۵۷ انقلاب شد و نتایج امروز را برای اسرائیل به وجود آورده است. ایران، این کشور مسلمان بزرگ به طور بالقوه برای توسعه اسرائیل خطرناک است (آن هم با این سابقه انقلابی) پس لازم می‌دانند که آنرا تجزیه کنند. این شواهد نشان از آن دارد که اکنون برای دولت و ملت و سرزمین ایران موضوع بقا مطرح است نه امتیازهای موقتی. دولت ایران اگر هوشیار باشد، باید غرب را در همین گام اول (مهار ایران) نگه دارد و با تقویت خود آنقدر استقامت کند که پروژه طرف مقابل فرسایشی و بی اثر گردد. وگرنه هیچ حسن نیتی در طرف مقابل نیست. ارائه هر پیشنهاد از طرف آن‌ها تاکتیکی است برای رسیدن به اهدافی که دنبال می‌کنند تا نهایتا به تجزیه منطقه برسند. اگر اکنون که در مرحله اول هستیم استقامت کنیم آسانتر است تا وقتی که قدرت بازدارندگی را واگذار کرده باشیم. توسعه پایدار را در آینده هم می‌توان دوباره برپا کرد ولی سرزمین از دست رفته را . . .؟
Iranian ۱۴ تیر ۱۳۹۸ | ۱۹:۳۸
There is no real difference between Britishs, Australins and Americans, they are evil, manipulator, robber and lair by nature.
نیا ۱۵ تیر ۱۳۹۸ | ۲۰:۵۶
پس از گروگان‌گیری ۲۰۱۴ سیدنی زمزمه هایی به گوش رسید که ایران و استرالیا در موارد امنیتی مخصوصا دادو ستد اطلاعاتی در مورد اتباع مخل امنیت فرامرزی به تفاهم رسیده اند و اگر دقت کرده باشید چند سالیست متفاوت از رفتار خواهرخوانده خود کانادا به هیچ کدام از شئونات داخلی و خارجی ایران حتی با حجم گسترده مراودات مالی با عربستان و جمعیت بالا و موثر بهائیان و پیمان نظامی با امریکا وارد نمیشد. با فعال شدن انگلستان در جهت منفی برجام و عدم حصول نتیجه مثبت از سفر آبه و اعلام موضع مالزی در قبال استکاک ایران و امریکا . این مقاله به وضوح بیان میکند که استرالیا خواستار اتمام این بحران حتی بقیمت بخطر افتادن امنیت ایران است.
رضا ۱۵ تیر ۱۳۹۸ | ۲۲:۱۸
چه مزخرفاتی
Ali ۱۶ تیر ۱۳۹۸ | ۰۰:۱۴
به نظر این تحلیلگر بهتر است ایران شرایط امریکا را بپذیرد و جزو دست نشاندگان امریکا شود که مبادا تحریم شود.واقعا این بیانات چندش اور است.