برآیند دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران در سالی که گذشت و چشم انداز آن در سال ۹۸

۹۷، سال تزلزل برجام

۰۴ فروردین ۱۳۹۸ | ۱۵:۰۰ کد : ۱۹۸۲۳۳۳ پرونده هسته ای نگاه ایرانی خاورمیانه
نویسنده خبر: افشار سلیمانی
افشار سلیمانی در یادداشتی اختصاصی برای دیپلماسی ایرانی پیرامون برآیند دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران در سال تصریح کرد: سال ۱۳۹۷ در عرصه سیاست خارجی، سال پیروزی‌های متحدان منطقه‌ای ایران از یک‌سو و تزلزل جایگاه توافق هسته‌ای وین (برجام) از سوی دیگر بود.
۹۷، سال تزلزل برجام

دیپلماسی ایرانی -  سال ۹۷ با  تحولاتی ازقبیل خروج امریکا از برجام و اعلام رسمی بیت المقدس بعنوان پایتخت اسرائیل از سوی امریکا  وانتقال سفارت امریکا به این شهر بعنوان قطعه ای از پازل معامله قرن برای حل بحران خاورمیانه  وحمایت برخی کشورها از آن شروع تحریمهای یکجانبه این کشور علیه ایران ، افزایش سرسام آور نرخ ارز و  کالاهای مختلف، سقوط ارزش ریال و افشای فسادهای کلان دولتهای پیشا روحانی، استعفای وزرای بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و مسکن، راه و شهرسازی، سفر اعلام نشده و بدون اطلاع وزارت امورخارجه بشار اسد رئیس جمهور سوریه و استعفای وزیر امورخارجه به همین دلیل  عدم پذیرش آن ازسوی رئیس جمهور، انتصاب رئیس جدید قوه قضائیه و گمارده شدن رئیس پیشین این قوه به ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام، کشاکش لوایح مربوط به عضویت ایران در اف.ای .تی .اف میان مجلس شورای اسلامی ،شورای نگهبان قانون اساسی ومجمع تشخیص مصلحت نظام و بلا تکلیف ماندن آن در این سال، انتقادهای تند افراطیون از وزیر خارجه  ناشی از برجام و اف .ای.تی .اف ،تشکیل نهاد اینستکس توسط سه کشور اروپای فرانسه،آلمان و بریتانیا و عملیاتی نشدن آن تا پایان سال و سفر نمایندگان این نهاد به ایران در ایام پایانی سال به ایران باهدف مذاکره پیرامون عملیاتی کردن آن و تاسیس نهادی در ایران به همین منظور، پیروزیهای روسیه، ایران و ارتش سوریه دربیرون راندن داعش و برگزاری نشستهای روند آستانه بمنظور حل سیاسی بحران سوریه و دیدارهای سران ایران، روسیه و ترکیه در همین راستا، برگزاری کنفرانس ورشو با تلاش امریکا و متحدینش بمنظور افزایش فشار برایران، پیروزی دولت عراق بر داعش با کمک ایران، برگزاری انتخابات مجالس لبنان و عراق وتشکیل دولتهایی نسبتا مطلوب هماهنگ با ایران و عدم موفقیت امریکا در تشکیل  دولتهایی همسو با کاخ سفید در این دوکشور، انجام چند عملیات تروریستی و ربوده شدن چند مرزبان ایرانی و  سفر نتیجه بخش حسن روحانی به عراق در روزهای پایانی سال ۹۷ و انجام سفرهای متقابل مقامات ایرانی و برخی کشورهای همسایه از جمله آذربایجان، ارمنستان و روسیه، کشاندن خط آهن آذربایجان به آستارای ایران برغم عدم احداث راه آهن آستارا- رشت و افتتاح آزمایشی خط آهن رشت - قزوین در خاطره ها ماند.
می توان  گفت سال ۱۳۹۷ در عرصه سیاست خارجی، سال پیروزی‌های متحدان منطقه‌ای ایران از یک‌سو و تزلزل جایگاه توافق هسته‌ای وین (برجام) از سوی دیگر بود.

در منطقه غرب آسیا، وضعیت سوریه تا حدود زیادی به تثبیت نزدیک شد. اگرچه بحران در سوریه همچنان ادامه‌دارد و اوضاع در ادلب و مناطق کردی این کشور کماکان بلا تکلیف است، اما یک واقعیت آشکار پیش چشم همگان قرار گرفته است. اینکه دیگر کسی از رفتن بشار اسد سخن نمی‌گوید یا نمی‌تواند سخن بگوید، اگر چه چشم‌انداز سیاسی هنوز مبهم است.

تروریسم تکفیری در منطقه در بُعد میدانی جدا تضعیف شده است. «سیطره داعش» از میان رفته و در سوریه، تکفیری‌ها بیشتر به «ادلبستان» محدود شده‌اند. در عراق نیز تکفیری‌ها ، حرف چندانی برای گفتن ندارند.

چشم‌انداز کلی منطقه برای ایران مثبت است هرچند که هنوز چالش‌هایی وجود دارند. اما در عرصه بین‌المللی، چالش‌هایی جدی در سال ۹۷ رخ نمودند که می‌توانند حتی به عرصه منطقه‌ای هم تسری یابند. سال ۹۷، تقریبا مقارن با دومین سال زمام‌داری دونالد ترامپ در واشنگتن بود. ترامپ در قبال ایران همچون سال اولش ،دست‌کم سه هدف مشخص را دنبال می‌کند:

اول، تشدید امتیازدهی ایران در برجام؛

دوم، تحدید نفوذ منطقه‌ای ایران؛

سوم، کاهش توان موشکی ایران.

این سیاست‌ها که تقریبا همه با نحوه اجرای آن در سال ۹۷ آشنا هستند و نیاز چندانی به مرور آن نیست، نه‌تنها جایگاه برجام را قویا تضعیف کرد، بلکه سیاست خارجی ایران و اقتصاد داخلی را در سال 97  با چالش‌هایی مواجه کرد. جمهوری اسلامی ایران   وبویژه دستگاه دیپلماسی آن  در سال 97، در سیاست خارجی خود دست‌کم با چهار چالش قابل پیش‌بینی مواجه بود:

الف – حفظ برجام؛

ب – سیاست‌های منطقه‌ای حلقه واشنگتن، ریاض و تل‌آویو؛

ج – تعامل با اروپای ترامپ‌زده.

د - نحوه تعامل با روسیه و چین 

ذیلا به‌صورت خلاصه توضیحاتی در خصوص موارد فوق داده خواهد شد:

الف – حفظ برجام

دولت  حسن روحانی، برجام را دست‌آوردی بزرگ در دیپلماسی خود می‌داند  و بدیهی است حفظ آن برای  دولت و کشور  یک اولویت جدی است. برغم گفته مقامات دولتی، از جمله سید عباس عراقچی، معاون وزیر خارجه، ایران تا زمانی در برجام می‌ماند که منافع آن شامل حالش شود اما بدیهی است که دستگاه دیپلماسی فعلی تمام تلاش خود را به کار برده و خواهدبرد تا این توافق باقی بماند.هرچند برجام به دلیل خروج ترامپ ازآن در زمینه اقتصادی  دستاوردهای زیادی نداشته است اما در ابعاد سیاسی نتایج روشنی بارمغان آورده است ،ازجمله مانع اتحاد اروپا وچین و  روسیه با امریکا علیه ایران شده است، آنگونه که در دوره قبل از دولت تدبیروامید شده بود وقطعنانه های تحریمی درشورای امنیت سازمان ملل علیه ایران تصویب  و باجرا درآمده بود. اگر برجام نبود تلاش امریکا درنیویورک ،ورشو و بروکسل برعلیه ایران به نتیجه می رسید.
هرچند ترامپ به‌دنبال آن است تا بندهای انقضاپذیر برجام را ابدی کند و مسائل غیرهسته‌ای را نیز در آن دخالت دهد، اما ایران در سایه برجام  تا کنون  چنین امتیازاتی به واشنگتن نداده است.

ب - سیاست‌های منطقه‌ای حلقه واشنگتن، ریاض و تل‌آویو

هرچند سابقه دشمنی‌های ریاض با تهران حتی به پیش از انقلاب اسلامی ایران بازمی‌گردد اما از زمان روی کار آمدن «سلمان بن عبدالعزیز»، عربستان سعودی به خصمی آشکار برای ایران بدل شده است. این خصومت دیگر به جلسات مخفی با مقامات غربی و «ابراز تمایل به زدن سر افعی» محدود نمی‌شود بلکه به عرصه میدانی وارد شده است.

ریاض که این سال‌ها در سوریه ویمن شکستی جدی را تجربه کرده و نتوانسته از باتلاق یمن خارج شود، روی کار آمدن ترامپ در واشنگتن را فرصتی غیرقابل تکرار می‌بیند که باید نهایت استفاده را از آن ببرد. ترامپ در واشنگتن، نتانیاهو در تل‌آویو و محمد بن سلمان در ریاض را می‌توان «مثلث خصومت با ایران» نامید. 

برای درک بهتر شرایط، کافی است به ادبیات این سه‌تن توجه شود. در خصوص ترامپ کافی است سخنرانی او در هنگام اعلام عدم پایبندی ایران به برجام  و زمان خروجش از آن  و اظهارات متناوب بعدی اورا به‌خاطر آورد. در خصوص نتانیاهو اصلا نیاز به یادآوری چیزی نیست که هر جا می‌رود، یک نقاشی یا قطعه‌ای مکانیکی یا نقشه  و تصاویز قفسه ها ی مملو خز زونکنهای اطلاعات به سرقت برده از ایران درزمینه تلاش ایران برای دسترسی به سلاح هسته ای را به همراه خود دارد  تا به اصطلاح برای ادبیات ایران‌هراسانه‌اش مخاطب بیشتری جلب کند. بن‌سلمان نیز در مصاحبه‌هایش از توهین به ایران غافل نمی‌شود و اگر احیانا اهمالی بکند، «عادل الجبیر»، وزیر خارجه پیشین و وزیر مشاور درامورخارجی پرحرف عربستان به یاری او می‌آید.

قابل توجه است که دستگاه دیپلماسی ایران در تمام این مدت مستمرا برای گفت‌وگو با ریاض اعلام آمادگی کرده اما کوچک‌ترین نشانه‌ای از نرمش در دولت‌مردان ریاض مشاهده نشده است. بن‌سلمان به این خیال است که با وجود ترامپ در کاخ سفید، نتانیاهو در تل‌آویو و طراحی‌های اندیشکده موسوم به «بنیاد دفاع از دموکراسی‌ها» نیازی به گفت‌وگو با ایران نیست و می‌توان ایران را تحت چنان فشاری گذاشت که در منطقه امتیاز بدهد اما تاکنون به اهداف خود نرسیده است و به قتل رساندن جمال قاشقچی درکنار ناکامیها و چالشهای دیگرش در عرصه های داخلی وخارجی سبب شد در در میان افکارعمومی  جهان و حتی  نمایندگان جمهوریخواه حامی اش در امریکا، وجهه نه چندان مناسبش بیشتر خدشه دار شود و اورا از ادامه بازیهای به ظن خودش جسورانه بازدارد.

مهم‌ترین هدف مثلث خصومت با ایران در عرصه منطقه‌ای، قطع حمایت جمهوری اسلامی از محور مقاومت، خروج ایران از سوریه و کاهش نفوذ ایران درعراق و عدم حمایت ایران از انصارالله یمن  است.

مثلث خصومت، مسئول عدم شکست محور مقاومت در تحولات پس از 2011 را ایران می‌داند و سیاست اصلیش این است که با اعمال فشار شدید بر مرکزیت محور، اتفاقی که در سال 2011 و پس از آن نیفتاد، رخ دهد.

درحال حاضر استراتژی امریکا در این راستا ،تقویت حضورنظامی در عراق و اعمال جنگ افتصادی علیه ایران و کاهش یا قطع درآمد نفتی  به منظور جلوگیری از دسترسی ایران به سوریه  و مدیترانه و دور کردن ایران از دسترسی به حزب الله لبنان و نیروهای مقاومت فلسطینی است.

ج – تعامل با اروپای ترامپ‌زده

شاید پیچیده‌ترین بخش چالش‌ها در سال ۹۷ بروز چالشهای جدی در مسیر این تعامل بود. اروپا از یک‌سو خواستار حفظ برجام است و تمایل دارد با حفظ آن، استقلال خود را از واشنگتن نشان دهد اما از دیگر سو در برخی موارد از جمله توان‌مندی موشکی ایران و مباحث مربوط به منطقه، تفاوت موضع روشنی با واشنگتن، ریاض و تل‌آویو ندارد و گویا همان حرف‌های مثلث خصومت را با ادبیاتی نرم‌تر به‌زبان می‌آورد و در مذاکرات حفظ برجام نیز به آنها می پردازد.
در معادلات قدرت بین‌المللی، اروپا اکنون ترامپ‌زده است، از یک‌سو رهبران اروپایی دل خوشی از سیاست‌های رئیس‌جمهور آمریکا ندارند اما از دیگر سو، به‌خاطر روابط گسترده با آمریکا ، تاثیر پذیری و رعب بخش خصوصی  از تحریمهای امریکا و نقش بین‌المللی واشنگتن، خود را ملزم به راضی کردن کاخ سفید می‌بینند. شاید در همین راستا بود که لندن، پاریس و برلین با تلاش برای اعمال تحریم‌های غیرهسته‌ای از سوی اتحادیه اروپا علیه ایران یا حداقل با طرح چنین موضوعاتی، سعی در راضی کردن ترامپ دارند تا به توافق هسته‌ای برگردد، حتی پوتین هم پیشنهاد بازگشت ترامپ به برجام در ازای خروج ایران از سوریه را به ترامپ داده بود که با اقبال طرف امریکایی مواجه شد.

برخی کشورهای اروپایی حتی اتحادیه اروپا نیز در گیرودار مذاکرات حفظ برجام و تاسیس سامانه مالی ویژه تجارت با ایران، اقدام به دستگیری ومحاکمه چند ایرانی و اخراج چند دیپلمات ایرانی به اتهام تلاش برای ترور مخالفین جمهوری اسلامی کردند.

فدریکا موگرینی، هماهنگ‌کننده سیاست خارجی اتحادیه اروپا در چند نوبت اظهار داشته است که  «به موضوعات منطقه‌ای مانند موشک‌های بالستیک‌ ایران باید به صورت جداگانه پرداخته شود. وی همچنین اعلام نموده که گفت‌وگوهای سیاسی سطح بالایی با ایران درباره موضوعات منطقه‌ای داریم که درباره یمن به نتایج نه چندان خوب اما دلگرم‌کننده رسیده ایم.» 

ایران در سال 97 با اروپایی طرف بود که تاحدود زیادی  قصد داشت به‌قیمت تحدید توان موشکی و نفوذ منطقه‌ای ایران، بقای توافق هسته‌ای را برای ایران تضمین کند و عملیاتی نشدن اینستکس یا بروز تاخیر در اجرایی شدن آن را تاحدود زیادی میتوان درهمین راستا تفسیر کرد. 

سطور فوق شاید تصویری پرچالش از فضای پیش روی سیاست خارجی ایران ارائه کنند اما در برابر تمام تهدیدها و چالش‌ها،فرصت‌ها و نقاط قوتی هم وجود دارند که مهارکننده شرایط پر پیچ و خم پیش رو هستند.

در منطقه همان‌طور که پیش‌تر ذکر آن رفت، دست برتر در عرصه میدانی با متحدین ایران است. حتی در راه‌حل‌های سیاسی مدنظر در خصوص منطقه، نظیر مساله سوریه، نقش ایران  تا حد قابل توجهی پررنگ است و هیچ ساز و کار سیاسی بدون دخالت ایران پیشرفتی نخواهد داشت.هرچند همواره این نگرانی وجود دارد که مسکو وواشنگتن برای دور زدن ایران به مصالحه ای دست یابند و دراین راستا نقش اسرائیل را که با روسیه نیز مناسبات خوبی دارد و مسکو نیز همچون واشنگتن تامین امنیت اسرائیل را از جمله تعهدات خود میداند و با واشنگتن نیز برغم اختلافاتی که دارند رابطه و تماس مستقیم دارد نباید از نظر دور پنداشت ،این درحالیست که ایران با امریکا وعربستان در وضعیت قطع روابط سیاسی است و اسرائیل را هم به رسمیت نمی شناسد.

از دیگر سو، خصم‌های منطقه‌ای ایران با مشکلاتی مواجه‌اند. نتانیاهو در سیاست داخلی خود در سرزمین‌های اشغالی دچار مشکل و متهم به فساد است و اخیرا حتی با اعتراضات خیابانی مواجه بوده است و این شرایط در آستانه برگزاری انتخابات پارلمانی به اوج خود رسیده است. محمد بن‌سلمان نیز که نتوانسته در یمن موفق شود و برای خود مشروعیت به‌بار آورد، با به بند کشیدن شاهزادگان سعودی برای خود دشمنی خرید و با به اصطلاح اصلاحات اجتماعی، خود را در برابر سنت‌های جامعه قبیله‌ای عربستان قرار داد و موقعیت خودرا با قتل جمال قاشقچی بیش از پیش متزلزل نمود و در معرض ترور نا فرجام نیز ازسوی نزدیکان خود واقع شد . ائتلاف عربستان و اسرائیل و امارات و بحرین نیز به ائتلافی همه‌جانبه بدل نشد؛ به‌طور مثال اگر آن‌گونه که ریاض ادعا کرده، به‌دنبال توسعه توان هسته‌ای باشد، تل‌آویو تا چه حد این سیاست را تحمل خواهد کرد؟ هرچند ترامپ چراغ سبزهایی در این رابطه به عربستان نشان داده و گفته می شود اقدامات اولیه ای صورت گرفته است. ناتوی عربی نیز که ازسوی امریکا و عربستان علیه ایران پیگیری میشد با بروزاختلاف میان برخی کشورهای عربی خلیج فارس و عدم همراهی  برخی دیگرداز کشورهای عربی به سرانجامی نرسید.

د- تعامل ایران با روسیه و چین

در مباحث راهبردی می‌توان با استفاده از فرصت‌ها، برخی تهدیدها و نقاط ضعفها را پوشش داد.برهمین پایه در عرصه بین‌المللی نیز دو دسته چالش وجود داشت ( هنوز نیز ادامه  دارد ) که برای ایران فرصت‌ساز شد. پوتین که برای چهارمین بار بریاست جمهوری رسید دردومین سال حضورش در کرملین با چالشهایی با امریکا مواجه شد ،دخالت روسیه در انتخابات  ریاست جمهوری  امریکا به نفع ترامپ سبب شد بافشار افکارعمومی امریکا و اندیشکده ها و نمایندگان  مجالس این کشور و رسانه های با نفوذ روابط پوتین -ترامپ آنگونه که درنظر داشتند پیش نرود  و از دیگرسو، مسکو به قتل یک جاسوس روس‌تبار بریتانیایی متهم شد و روابط این کشور با لندن نیز روند  مثبتی را طی نکرد ، در همین رابطه ، اروپا نیز پشت بریتانیا ایستاد و اختلاف به اختلاف اروپایی – روسی بدل شد.  لاینحل ماندن بحران خ اوکراین و گرجستان و قره باغ نیز که با دخالتهای روسیه حادث شده اند و ادامه تحریمهای روسیه از سوی غرب  مزید برعلت گردید تا امکان معامله و مصالحه میان روسیه و امریکا وغرب تا حدود زیادی فراهم نشود و از همین رو مسکو مجبور به همکاری با ایران درسوریه و برخی مسایل منطقه ای وبین المللی گردیدو بدین صورت به فرصتی برای ایران تبدیل شد.

از سوی دیگر، موارد اختلاف بین اروپا و آمریکا و امریکا و چین هم کم نبودند جنگ تعرفه‌ای ترامپ و سیاست‌های ضدنهادگرایانه او زمینی حاصل‌خیر برای رشد اختلافات میان واشنگتن و بروکسل وپکن و مسکو فراهم نمود .

در مجموع فضا در سال 97 در عرصه سیاست خارجی پرچالش و نیازمند مدیریت و تدبیر بود .جمهوری اسلامی ایران دربرخی موارد از این فرصتها استفاده کرد و در برخی جهات نیز اشتباهات استراتژیک امریکا  وبرخی کشورها که برعلیه بودند و نیز بروز بعضی حوادث به فرصتی برای ایران تبدیل شدند.

سال ۹۷  با تمام فراز و فرودهایش در حوزه سیاست خارجی در واپسین روزهای خود قرار گرفته است و با وجود اینکه برخی موفقیت ها (که به آنهااشاره شد) در عرصه منطقه ای و جهانی نصیب ایران شده است اما خروج آمریکا از برجام بویژه در سایه مدیریت ناکارآمد برخی مسئولان  بعضی دستگاههای ذیمدخل در سطوح مخالف نظام سیاسی کشور درحوزه های اقتصادی مشکلات زیادی را برای مردم وکشور ایران ایجاد کرده است. ولی این موضوع تنها چالش کشور در سال ۹۷ نبود و باید در کنار این مسئله موضوع رابطه با کشورهای همسایه بویژه خلیج فارس،ثبات منطقه و تثبیت نقش ایران در منطقه را هم در این فهرست قرار دهیم که همچنان در مجامع بین‌المللی از موضوعاتی است که مورد توجه قرار دارد. هنوز  شاهد قطع روابط سیاسی و بحران وتنش در روابط ایران با عربستان سعودی هستیم،همچنین تنش در مناسبات ایران با بحرین و امارات ادامه دارد ، روابط ایران با مصر کماکان قطع است ،روابط با کویت در حد متوسط قراردارد ،مناسبات با قطر بواسطه اشتباه ریاض ،ابوظبی و منامه درتحریم دوحه به شرایط مطلوبی بازگشته است ،روابط با با آذربایجان و گرجستان در قفقاز جنوبی رو به بهبود رفته اما تعمیق نیافته است، اما روابط با ارمنستان بواسطه قرار گرفتن در محاصره ازسوی ترکیه و آذربایجان و برخی دلایل امنیتی از و ضعیت  بهتری نسبت به دو کشور دیگر در قفقاز برخورداراست. اما حضور اقتصادی و نفوذ سیاسی ترکیه در آذربا یجان و  گرجستان به مراتب بیشتر و عمیق تر از حضور ایران در این دو کشوراست، ترکیه علیرغم قطع رابطه سیاسی و انسداد مرزهایش با ارمنستان، به اندازه ایران با ارمنستان مراوده تجاری دارد و میزان صادراتش به دو کشور دیگر قفقاز بیش از ده برابر صادرات ایران به این کشورهاست. (۵ میلیارد دلار دربرابر ۵۰۰ میلیون دلار)

یکی دیگر از موضوعات مهم سیاست خارجی که از دیدگاه ژئو پولیتیک و ژئو اکونومیک حائز اهمیت است، امضای کنوانسیون رژیم حقوقی دریای خزر است که در سال ۹۷ بدون اینکه تکلیف ایران از میزان سهم ایران در زیر بستر این دریا روشن شود به امضای روسای جمهور پنج کشور ساحلی این دریا رسید و ایران برخلاف ادعای اولیه  چشم خود را بر قرادادهای دو و سه جانبه میان روسیه، قزاقستان و آذربایجان که سهم خود را بر اساس مدل خط میانی تعیین کرده اند رضایت داد و  خودرا با چالش مذاکرات با ترکمنستان و آذربایجان قرار داد. در شرایط کنونی ابهام و سوال جدی این است که آیا سه کشور مذکور از قراردادهایی که امضا کرده اند عدول خواهند کرد تا سهم مورد ادعای ایران اززیر بستر دریای خزر به این برسد.

اگر نگهداشتن برجام و ادامه مذاکرات با امضاکنندگان اصلی برای کاهش احتمال از سرگیری تحریم‌ها و آغاز تحریم‌های جدید، یکی از چالشهای سیاست خارجی ایران در سال ۹۷ بود، درسال ۹۸ نیز حفظ برجام بدون امریکا و عملیاتی شدن مکانیزم اینسکتس یک ضرورت همراه با چالش خواهد بود. یافتن راههای جدید دور زدن تحریمها در سال جدید و همکاری تنگاتنگ با کشورهای همسایه و دولتهای مخالف خروج امریکا از برجام در همین راستا ضرورتی دیگر خواهد بود اگرچه  بخش خصوصی و در موارد متعددی حتی بخشهای دولتی کشورهای اروپایی، روسیه و چین به درجات متفاوتی تحت تاثیر تحریمهای امریکا در همکاریهای اقتصادی و تجار ی  و صنعتی از ایران فاصله گرفته اند و کشورهای همسایه نیز وضعیت مشابهی دارند. شاید دیدار رسمی حسن روحانی از عراق در ایام پایانی سال ۹۷ به دلیل شکل و محتوا و زمان این دیدار در صدر موفقیتهای دولت تدبیر وامید قلمداد شود و با کاهش تاثیر پذیری عراق از تحریمهای امریکا روزنه ای نو برای اقتصاد ایران بویژه درزمینه تبادلات ارزی محسوب شود. در شرایط کنونی به نظر می رسد مشکلات و چالشهای سیاست خارجی ایران در سال ۹۷ در ابعاد و مقیاس بیشتری در سال ۹۸ ادامه خواهد یافت و در صورت عملیاتی نشدن اینستکس یا تبلور محدود و کم اثر اگر منجر به خروج ایران از برجام شود (که البته بعید بنظر می رسد) و مصوبات مرتبط با اف .ای . تی .اف که از سوی مجلس تصویب شده، مورد تایید مجمع تشخیص مصلحت نظام قرار نگیرد، شرایط اقتصادی و ارزی و ارزش پول ملی کشور بحرانی تر خواهد شد. 

چالش مهم دیگر در سال ۹۸ که در سال ۹۷ نمود عینی یافت و هنوز نیز تعدادی از مرزبانان کشورمان در اسارت تروریستهای جیش الظلم قراردارند مقابله با افراط گرایی در حاشیه مرز‌های  شرقی و غربی کشور و جلوگیری از نفوذ و رسوخ آن به داخل مرز‌ها است.

چالشهای مربوط به حضور ایران در سوریه و واکنشهای اسرائیل و امریکا به آن، تردیدهای ناشی از تعامل روسیه، امریکا و اسرائیل در رابطه با این حضور، مقابله امریکا و اسراییل و عربستان با نفوذ ایران در عراق و تاثیر ایران بر انصارالله یمن و حزب الله لبنان  همچون سال ۹۷ در سال جدید نیز ادامه خواهد یافت. اما پاشنه آشیل ایران بحران اقتصادی ناشی از سوء تدبیرهای نهادهای مختلف کشوری و تحریمهای امریکا خواهد بود.

حفظ برجام شکاف برداشته که سبب جلوگیری از اتحاد همه جانبه جهانی علیه  ایران گردیده و ائتلافهای ضد ایرانی رابا ناکامی نسبی مواجه کرده کماکان در سال ۹۸ نیز اجتناب ناپذیر خواهد بود، چرا که خروج از آن وانجام اقدامات بر خلاف مفاد آن اوضاع را به شرایط پیشا برجام برمی گرداند و ایران را ذیل فصل هفت منشور ملل متحد می برد و در معرض تهدید و اقدام نظامی احتمالی قرار می دهد. به موازات حفظ برجام و ارتباط تنگاتنگ با اروپا و چین و روسیه، تنش زدایی با منطقه و گرفتن بهانه های امریکا ازدست افراطیون مستقر در کاخ سفید ضروری خواهد بود و ایران با همه داشته های منطقه ای اش و با ارتقاء انسجام داخلی و اصلاحات درونی باید در این راستا تلاش کند. در همین راستا مجموعه ساختار تصمیم گیری نظام و دستگاه های نظامی، امنیتی و دیپلماسی کشور باید از اینکه موقعیت منطقه ای ایران به موازات تشدید بحران اقتصادی تضعیف شود و مجبور به دادن امتیازات بیشتر حتی بسیار فراتر از آنچه در بیانیه الجزایر، قطعنامه ۵۹۸ و برجام دادند شوند (و منافع و امنیت ملی و تمامیت ارضی کشور) نگران باشند و برای هر اقدامی با دست پر به سراغ دیپلماسی بروند که در نهایت یگانه راه خروج از بحران است. هر کشوری مجبور است با اتکا به کم وکیف مولفه های قدرت ملی و جایگاهش در هرم نظام بین المللی بازیگری کند و با هزینه  کمتر منافع بیشتری برای ملت خود به ارمغان آورد، نظام بین الملل عرصه اخلاقیات و رویکردهای صرفا آرمانی و آرزوهای نیک  وحق وعدالت نیست بلکه عرصه قدرت نرم و سخت و ضرورت تامین منافع ملی و دییلماسی است وتاریخ روابط بین الملل گویای همین پارادیم است و اگر غیر از این بود، راه هیتلرها، استالینها، موسولینیها ادامه می یافت و کشورهای قدرتمندی مانند چین و اروپا و تا حدودی روسیه پوتینی با علم به ماهیت نظام بین الملل و  درس عبرت گرفتن از تجارب تاریخی فروپاشی نظامهای مختلف درجهان، دیپلماسی هوشمندانه به کار بسته اند و تقویت قوه نظامی را توامان با توسعه هنه جانبه اقتصادی پی گیری کرده و این راه را ادامه می دهند.

در خاتمه باید به این نکته اشاره کنم که اگر چه محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه کشورمان از حیث انجام مذاکرات و تلاش در نهادهای بین المللی کارنامه قابل قبولی دارد اما در زمینه روابط دوجانبه با کشورها و مدیریت داخلی وزارت امور خارجه و استقرار شایسته سالاری در ستاد و صف دستگاه دیپلماسی نمره قبولی نمی گیرد و تغییر ساختار وزارت امور خارجه و تغییر مکان ادارات تابعه (که با اصرار و تحکم  وزیر و در حالیکه اکثریت کارمندان رسته سیاسی با آن مخالف بودند محقق شد و مصداق بارز آزموده را آزمودن خطاست، بود) همانگونه که نگارنده نیز قبل از شروع تغییرات پیش بینی کرده بود گرهی از گره های سیاست خارجی را نگشوده و کارمندان وزارت امورخارجه نتوانسته اند از لحاظ محتوایی و مکانی خودرا با مدل جدید سازگار کنند.

افشار  سلیمانی

نویسنده خبر

سفیر اسبق ایران در آذربایجان و پژوهشگر و تحلیلگر مسائل روسیه و منطقه.

اطلاعات بیشتر

کلید واژه ها: افشار سلیمانی ارزیابی عملکرد وزارت امور خارجه در سال 97 محمد جواد ظریف


( ۵ )

نظر شما :