آسیب شناسی ۴۰ سال دیپلماسی ایران

محمدجواد ظریف، نقطه عطف دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران است

۲۲ بهمن ۱۳۹۷ | ۱۶:۰۰ کد : ۱۹۸۱۶۵۲ خاورمیانه انتخاب سردبیر
مرتضی موسوی خلخالی در گفت و گو با دیپلماسی ایرانی در خصوص ارزیابی و آسیب‌شناسی دیپلماسی ۴۰ ساله جمهوری اسلامی ایران معتقد است که در این چهار دهه می‌توان حضور محمد جواد ظریف را یک نقطه عطف در دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران دانست، چرا که با یک نگاه جدید و در عین حال جدی، وزیر امور خارجه ای روی کار آمد که توانست در سایه سال ها تجربه در حوزه سیاست خارجی و دیپلماسی چهره ایران را در جامعه جهانی تغییر دهد.
محمدجواد ظریف، نقطه عطف دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران است

گفت و گو از عبدالرحمن فتح الهی، عضو تحریریه دیپلماسی ایرانی 

دیپلماسی ایرانی – دیپلماسی به‌عنوان یکی از ابزارهای مهم در تحقق اهداف و منافع ملی هر کشوری در نظام بین‌الملل، جایگاه والایی در اندیشه و عمل هر دولت و وزیر امور خارجه ای دارد که انقلاب اسلامی ایران با 12 دولت و 7 رئیس جمهوری نیز از این قاعده مستثنی نیست. با گذشت 40 سال از پیروزی انقلاب اسلامی سیاست خارجی ایران در این مدت نگاه های مختلفی را از سر گذرانده است که هر کدام از این نگا ه ها موجب شده تا اقتضائات دیپلماسی کشور در این 4 دهه دستخوش تغییر شود. دیپلماسی ایرانی به منظور بررسی کلی و اجمالی در این خصوص، گفت وگویی را با دکتر سید مرتضی موسوی خلخالی، دیپلمات اسبق و کارشناس مسائل خاورمیانه صورت داده است که در ادامه می‌خوانید:

در سایه چهل سال دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران و حضور ۱۱ وزیر امور خارجه، از نگاهی کلی برآورد و تحلیل شما از این چهار دهه سیاست خارجی انقلاب اسلامی ایران تا به امروز چیست؟

در دوران وزارت امور خارجه قبل از پیروزی انقلاب اسلامی ما شاهد حضور وزرای امور خارجه ای بودیم که با آشنایی به تحولات و اقتضائات جهانی و منطقه ای و نیز دارا بودن دانش و آگاهی کافی، توانسته بودند وزارت امور خارجه و دیپلماسی فعالی را برای پیگیری منافع ملی و امنیت کشور شکل دهند. در این راستا بعد از پیروزی انقلاب اسلامی نیز در سال های ابتدایی انقلاب با تصدی گری مرحوم سنجابی و یزدی، شرایط به گونه ای بود که دیپلماسی باز به دنبال حفظ منافع و امنیت کشور بود، اما رفته رفته شرایط انقلاب و فضای رادیکال سیاسی، اجتماعی و فرهنگی آن دوران، تاثیرات غیرقابل انکار و اجتناب ناپذیر خود را بر همه عرصه‌ها به خصوص سیاست خارجی گذاشت. از این رو از وقوع انقلاب هر چه زمان می گذشت، شرایط برای یک تحقق و ظهور یک دیپلماسی مستقل و در عین حال کارآمد رو به تغییر گذاشت. به خصوص در دوران جنگ تحمیلی دیپلماسی به طور کلی با یک تغییرات اساسی روبه رو شد. همین نگاه در سال‌های بعد از جنگ نیز به صورت کج دار و مریز ادامه پیدا کرد. لذا باید عنوان داشت که سیاست خارجی و دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران در این چهار دهه در سایه همین نگاه انقلابی نتوانست موجودیت مستقلی از خود نشان دهد و خاستگاه و مرز آن را همین خاستگاه فرا دیپلماتیک تعیین کرد.

با این وصف نقطه و یا نقاط عطف دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران در این چهار دهه را در چه برهه یا برهه هایی می دانید؟

به نظر من در این چهار دهه می‌توان حضور محمدجواد ظریف را یک نقطه عطف در دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران دانست، چرا که با یک نگاه جدید و در عین حال جدی، وزیر امور خارجه ای روی کار آمد که توانست در سایه سال ها تجربه در حوزه سیاست خارجی و دیپلماسی چهره ایران را در جامعه جهانی تغییر دهد. به باور من فعالیت های ایشان در طول این شش سالی که از تصدی‌گری بر وزارت امور خارجه می‌گذرد نشان داده است که ایشان لیاقت وشایستگی این پست و سکان داری این وزارتخانه را دارد. در همان سال‌های ابتدایی دولت یازدهم ایشان در یک برنامه ریزی دقیق و در عین حال فشرده، رایزنی و مذاکرات دیپلماتیک گسترده ای را با شش ابر قدرت جهانی شکل داد. همین مسئله سبب شد تا جایگاه، نفوذ و اهمیت ایران در مناسبات منطقه و حتی جهانی چند برابر شود. چرا که در یک سوی میز مذاکره ایالات متحده آمریکا، روسیه، چین، آلمان، فرانسه و انگلستان قرار داشت و در سوی دیگر نیز تنها و تنها جمهوری اسلامی ایران حضور داشت. همین مسئله  به خودی خود و فی نفسه یک پیروزی بزرگ دیپلماتیک را برای ایران رقم می‌زند. چرا که این مذاکره به خوبی و روشنی نشان داد که توانایی دیپلماتیک و سیاست خارجی ایران تا چه اندازه بالا است که از دل دو سال مذاکرات دیپلماتیک سند مهمی به نام برجام شکل گرفت که به نظر من یکی از مهمترین سندهای دیپلماتیک تاریخ سیاست خارجی ایران به شمار می‌رود، اگر نگوییم که مهمترین سند دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران است، آن هم در مورد یکی از حساس ترین و چالش برانگیزترین پرونده های ایران یعنی پرونده هسته ای بود که قطعنامه های متعددی را در شورای حکام و شورای امنیت سازمان ملل برای تهران رقم زده بود. اما برجام در نهایت توانست تمام این قطعنامه‌ها را در ملاقات کند و به بستر را برای بازتعریف ایران در مناسبات جهانی از حیث سیاسی دیپلماتیک و اقتصادی شکل دهد و این یک دستاورد کم نظیر در دیپلماسی ایران به شمار می رود 
همچنین در این راستا می توان به فعالیت های ایشان در دیگر حوزه ها اشاره داشت که یکی از مهمترین آنها به دستاوردهای سفر اخیر ظریف به عراق اشاره کرد. اگر چه ما در دوران پیش از پیروزی انقلاب اسلامی مناسبات نسبت تنش زایی را با عراق در خصوص وضعیت نوار مرزی خود داشتیم و در مسئله اروند و یا شط العرب قراردادهایی را با بغداد به امضاء رساندیم، اما هیچ گاه به شرایط برای تحقق آن وجود نداشت و در دوران بعد از پهلوی نیز بغداد به بهانه های مختلف مانند جنگ، درگیری و ناامنی از تحقق برخی از تعهدات خود مانند لایروبی اروند و دیگر مسائل خودداری می‌کرد، اما در همین سفر اخیر آقای محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه به عراق در خصوص همین مسئله نیز پیگیری‌های لازم در خصوص تعهدات عراق انجام گرفت و بغداد را وادار به انجام تعهدات خود طبق یک پروسه معین و زمان بندی شده کردند. پس این دست از فعالیت ها نشان از جدیت، دقت و نیز کارآمدی ایشان به عنوان یکی از موفق ترین وزرای امور خارجه جمهوری اسلامی ایران دارد. 

در سایه این نکات ارزیابی شما برای دیپلماسی ایران در آینده چیست؟

من معتقدم که آینده دیپلماسی کشور باید تاکید جدی بر تقویت و حتی افزایش جایگاه و نفوذ ایران در خاورمیانه و به خصوص کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس داشته باشد. چرا که در حال  حاضر یکی از خلاءها و نقاط ضعف دیپلماسی ایران به کم کاری در این حوزه بازمی‌گردد. لذا به نظر من باید در آینده شرایط برای حصول منافع ملی در سایه گسترش روابط با کشورهای عربی این منطقه در بستر تلاش های دیپلماتیک به وجود آید. یقینا ایران به عنوان کشوری که دارای موقعیتی استراتژیک در منطقه خاورمیانه و غرب آسیا است، از طریق ایفای نقش فعال در این منطقه و نیز با نیم نگاهی به برخی جریان های جهانی مانند جنبش عدم تعهد و حضور فعال در مذاکرات بین المللی تلاش کرده به حل بحران های منطقه کمک کند و این مسئله تا اندارززه ای توانسته است نقش ایران را پررنگ کند اما نیاز به فعالیت بیشتری در این زمینه احساس می شود. هر چند برخی رفتارها و اقدامات تهران تنش ها و تبعاتی را برای کشور شکل داده است، اما به هر حال تأثیرگذاری ایران در حل بحران های منطقه و در نتیجه تحکیم زمینه های صلح و امنیت در منطقه خاورمیانه نتیجه و برآیند همین رویکردها بوده است و بدون شک ایران یکی از قدرت های مهم در غرب آسیا به شمار می رود. اما در عین حال مسئله عداوت و دشمنی جدی برخی کشورهای منطقه را نباید از نگاه دور داشت. در این راستا ایران و به خصوص دستگاه سیاست خارجی ضمن گسترش تعاملات منطقه ای با کشورهای همسایه از جمله ترکیه، پاکستان و عراق باید با برخی از کشورهای همسایه عربی خود به ویژه عمان و کویت  مناسبات منطقه ای خود را تقویت کند.   

کلید واژه ها: مرتضی موسوی خلخالی آسیب شناسی 40 سال دیپلماسی انقلاب اسلامی


( ۷ )

نظر شما :