ظاهرا پکن برنده نهایی است
نبرد اقتصادی بی فایده ترامپ با چین
نویسنده: بهاره سلطان پور، عضو تحریریه دیپلماسی ایرانی
دیپلماسی ایرانی: چین و امریکا به عنوان دو قدرت برتر اقتصاد دنیا، هیچ گاه رابطه بین المللی خوبی با هم نداشتند. این روابط گاهی با تنش و گاهی هم با تحریم های اقتصادی هر دو طرف روبه رو شده است. از زمان جنگ در شبه جزیره کره که امریکا و چین در مقابل هم ایستاند تا امروز که مشکل اساسی آنها برتری اقتصادی در دنیا است، این دو کشور با هم درگیر هستند. در سال 1971 ایالت متحده امریکا غول اقتصاد دنیا بود ، اما با اصلاحاتی که چینی ها از سال 1987 انجام دادند، رفته رفته در کنار آمریکا در اقتصاد جهان قرار گرفتند. این موضوع باعث ترس آمریکا شده است.
درست از زمانی که ترامپ در آمریکا رئیس جمهور شده، روابط تا حد زیادتری خراب شده است. در سال 2017 شورای امنیت ملی آمریکا سندی استراتژیک را منتشر کرد که در آن چین به عنوان رقیب استراتژیک و تهدید مطرح شده بود. این نوع ادبیات در تاریخ امریکا به جز سندی که بعد از اصلاحات بازار چین سال 1987، در زمان ریگان، در ایالت متحده منتشر شده، بی سابقه است. دونالد ترامپ از همان زمانی که کمپین انتخاباتی به راه انداخته بود، چین را به عنوان یک تهدید بزرگ برای آمریکا معرفی می کرد.
محمد زارع، کارشناس مسائل چین در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی درباره روابط چین و آمریکا می نویسد: «روابط چین و امریکا را می توان یکی از پیچیده ترین روابط دو قدرت بزرگ در مقطع کنونی دانست و به نظر می رسد که با گذر زمان بر حجم و میزان این پیچیدگی نیز بیشتر افزوده خواهد شد. تقریبا یک سال است که از ریاست جمهوری دونالد ترامپ می گذرد و در این یک سال روابط چین و امریکا هر چند مسیر ثبات را طی کرده لیکن با نوساناتی هم روبه رو بوده است.» وی در ادامه می افزاید: «روابط چین و آمریکا در سال 2017 را می توان به سه دوره تقسیم کرد. دوره اول این روابط را می توان از زمان کمپین انتخاباتی دونالد ترامپ تا سه ماهه اول ریاست جمهوری وی دانست، دوره دوم که در واقع دوره "ماه عسل" روابط چین و آمریکا است را می توان از زمان دیدار و ملاقات شی جین پینگ و دونالد ترامپ در امریکا تا سفر دوازده روزه وی به آسیا دانست و دوره سوم روابط چین و امریکا را نیز می توان از زمان سفر 12 روزه دونالد ترامپ به آسیا و چین تا زمان اعلام استراتژی امنیت ملی آمریکا و نگاه به چین به عنوان یک تهدید و "رقیب استراتژیک" قلمداد کرد.»
وی درباره سفر ترامپ به چین می نویسید: «در این سفر که در واقع دومین سفر دونالد ترامپ پس از سفر به خاورمیانه بود، تلاش شد تا کدنویسی ژئوپلتیکی جدیدی از سوی دونالد ترامپ برای مهار چین ارائه شود. اولین ستون این کدنویسی جدید ارائه و معرفی استراتژی ایندو پاسفیک بود که از سوی تحلیلگران و استراتژیست های چینی به عنوان یک طبقه بندی جدید ژئوپلتیک معرفی شد و دومین ستون این کدنویسی جدید هم معرفی "گروه چهار" متشکل از کشورهای آمریکا، هند، ژاپن و استرالیا برای مهار چین بود. طبیعتا آثار و پیامدهای این کدنویسی جدید می تواند تا آینده قابل پیش بینی فضای سیاسی و امنیتی منطقه شرق آسیا را متاثر کرده و سال 2018 را به سال گسترش و تشدید رقابت های منطقه ای تبدیل کند.»
ترامپ به عنوان رئیس جمهور ایالت متحده به فکر بهبود اقتصاد کشورش است. او زمانی که وارد کاخ سفید شد با همکاری کنگره توانست طرح کاهش مالیات را عملی کند. چنین کاری در هر کشوری سرمایه گذاری بیشتری را باعث می شود. آمریکا هم از این قاعده مستثنا نیست. با سرمایه گذاری بیشتر در آمریکا اشتغال هم رفته رفته زیاد شد تا جایی که کسانی که در سال های ۲۰۰۷ تا ۲۰۰۹ به دلیل بحران بزرگ از کار بیکار شده بودند، مجددا به کار برگشتند. اما بسیاری از تحلیلگران اقتصادی مانند ترامپ به آینده اقتصاد آمریکا خوش بین نیستند. آنها خروج آمریکا از معاهدات چند جانبه بین المللی را به ضرر آمریکا می دانند. ولی به عقیده ترامپ خروج از معاهده های بین المللی به نفع منافع ملی کشورش است. به این دلیل که با خروج کشورش از این معاهدات، دیگر ایالت متحده هزینه دیگر کشورهای عضو را پرداخت نمی کند.
«ریچارد مورفی»، دیپلمات پیشین و کهنه کار امریکایی در گفت و گو با خبرگزاری مهر درباره خروج آمریکا از معاهدات بین المللی می گوید: «اقدامات امریکا بعد از جنگ جهانی دوم جهت بازسازی و توسعه اقتصادی و افزایش اعتماد به نفس کشورهایی آسیب دیده طی جنگ ضروری بود. در حال حاضر به نفع امریکا نیست از این کشورها و رژیم های بین المللی دور بماند.»
در چند ماه گذشته دونالد ترامپ تعرفه گمرکی محصولات چینی را به چندین برابر رسانده است. در مقابل چینی ها هم همین اقدام را انجام داده اند. اگر تنشی که امروزه بین واشنگتن و پکن اتفاق افتاده حل نشود، نه تنها اقتصاد این دو کشور بلکه اقتصاد جهان از این تنش ها ضرر خواهد کرد. شاید هدف اصلی ترامپ به زانو در آوردن اقتصادی باشد که به عنوان مهمترین رقیب آمریکا شناخته شده است، اما چین در طول این چند سال توانسته ارزش پول ملی خود را در برابر دلار قرار دهد. با این حال هدف ترامپ برای ضربه زدن به اقتصاد چین بی فایده هست و خواهد بود!
نظر شما :