برگزیت نرم، فرصتی هوشمندانه است یا تهدیدی برای منافع بریتانیا

کش مکش های برگزیت

۲۹ تیر ۱۳۹۷ | ۱۲:۰۰ کد : ۱۹۷۷۹۰۷ اخبار اصلی اروپا
سیده مسعوده میرمسعودی در یایدداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: اصل برگزیت در حقیقت پروپاگاندای دیوید کامرون برای آزادی انتخاب در بریتانیا بود که این موضوع، ماندن در اتحادیه اروپا یا خروج از آن به انتخاب گذاشته شد.
کش مکش های برگزیت

نویسنده: سیده مسعوده میرمسعودی، سردبیر مجله ایرانی روابط بین الملل

دیپلماسی ایرانی: وقتی مردم بریتانیا در23 ژوئن 2016 میلادی  در همه پرسی برگزیت شرکت کردند و رای مثبت به خروج این کشور از اتحادیه اروپا دادند فکر نمی کردند در ادامه برگزیت به چنین سختی دچار بشوند .

همچنین ترزا می که برگزیت، شانس نخست وزیری را به او داد وقتی در ماه مارس رسما خواستار اجرای بند 50 پیمان لیسبون شد و روند خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا را آغاز کرد فکر نمی کرد که اجرای این خروج چه دست اندازهایی پیش روی کابینه او بگذارد.

در هرحال مذاکرات برگزیت که بین لندن و اتحادیه اروپا سال گذشته آغاز شده و قرار بود تا مارس 2019 میلادی پایان یابد در چند روز اخیر با پیشنهاد برنامه جامع مشترک اقتصادی و کشاورزی ترزا می باعث آشوب در کابینه او شد و دیوید دیویس، وزیر خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا در اعتراض به سیاست‌های دولت ترزا می کناره‌گیری کرد. آقای دیویس که مسئولیت انجام مذاکرات خروج از اتحادیه اروپا را بر عهده داشت، در حالی استعفا داد که چند روز پیش اعضای کابینه خانم می به توافق رسیدند که منطقه‌ای آزاد برای تجارت با اتحادیه اروپا ایجاد شود.

این توافق که باید به تصویب پارلمان می رسید با واکنش منفی آن عده از اعضای حزب محافظه‌کار همراه بود که خواهان خروج کامل بریتانیا از اتحادیه اروپا هستند. و در ادامه بوریس جانسون که یکی از طرفدار ان جدی برگزیت بود با لحن اینکه بریتانیا نمی تواند خراجگذار اتحادیه اروپا باشد از مقام خود استعفا داد .

با  این مقدمه وارد بحث اصلی می شویم که آینده برگزیت چگونه خواهد بود و پیش بینی این تحلیل از این روند چه چیزی است؟ از طرفی دیگر با سفر ترامپ به بریتانیا موجی از تظاهرات علیه سفر ترامپ داشتیم که با هوا کردن بادکنک ترامپ در میدان ترافالگار لندن به این تنش ها در پارلمان بریتانیا اضافه شد. ترامپ نیز روح این برنامه را بر خواندن "برگزیت نرم" تایید کرد که در بریتانیا که مردم سالاری و رای مردم در تصمیم گیرهای کلیدی ارزش دارد این موضوعات در روند برگزیت و حاشیه های ایجاد شده در آن  کلیدی عمل کند .

به نظر نویسنده اصل برگزیت در حقیقت پروپاگاندای دیوید کامرون برای آزادی انتخاب در بریتانیا  بود که  این موضوع، ماندن در اتحادیه اروپا یا خروج از آن به انتخاب گذاشته شد.  اول باید این موضوع را درک کرد که در کشورهای دموکراتیک سنجش رای مردم از قبل بسیار سخت است به دو دلیل، اول اینکه انعطاف پذیری و شفافیت و پاسخگویی و مسئولیت پذیری دولت در برابر مردم بسیار زیاد است و اگر دولتی حس کند که مردم خواستار هم پرسی درباره موضوعی هستند باید آن را به مرحله عمل برساند .

دوم اینکه در یک انتخاب، مردم بر اساس رفاه خودشان و میزان مشارکت شان در طرح ها دست به انتخاب با مطالعه می زنند پس از قبل قابل پیش بینی نیست. دیوید کامرون وقتی برگزیت را مطرح کرد فکر نمی کرد 53 درصد رای به خروج دهند و استعفای او هم به همین خاطر بود که خود از طرفداران ماندن در اتحادیه اروپا بود و به نوعی می توان گفت دیوید کامرون دچار اشتباه محاسباتی شد. در ادامه می توان به این نتیجه رسید که تصمیم های این جنسی می تواند آینده یک کشور را در دست اندازهای سختی  بیاندازد و در کشورهای دموکراتیک  که مردم سالار هستند این موضوع  بسیار پررنگ تر است.

ترزا می خود از طرفداران ماندن در اتحادیه اروپا  بود و منتقدین اش هم، بسته پیشنهادی اخیر به کابینه در مورد برنامه جامع مشترک در مورد برگزیت را ناشی از این اعتقاد او می دانند، خانم می سعی دارد بندهایی از اتصال به اتحادیه با این بسته پیشنهادی را زنده نگه دارد که این موضوع طرفداران برگزیت را آشفته کرده است. تیم فکری ترامپ نیز سعی دارد با خواندن برگزیت نرم سیاست همراهی با سیاست های دولت وقت بریتانیا را بپیماید که زیاد هم دور از عقل نیست ولی در پشت پرده نیت تیم فکری ترامپ چیز دیگری است و آن آشوب و سردر گمی در سیاست های روز بریتانیا است و آن هم به پوسته اصلی بر می گردد، به اینکه آمریکا از انگلستان یک متحد "بله قربان گو" می خواهد ولی انگلستان از آمریکا توقع یک همراه و دوست همپایه و مستقل در سیاست ها انتظار دارد.

البته می توان برگزیت مشروط یعنی برگزیت با یک منطقه آزاد تجاری و کشاورزی با برنامه قوانین مشترک به نفع بریتانیا خواهد بود. حال حامیان برگزیت چرا با این منطقه مخالف هستند، به دو دلیل، اول اینکه بار تجاری و قوانین مشترک، حوزه عمل بریتانیا را کم می کند و او را وابسته به اتحادیه نگه می دارد و به نفع اتحادیه اروپا است چون از مواهب بریتانیا استفاده می کند و به قول دیوید جانسون به خراج گذار اتحادیه تبدیل می شود. از طرفی دیگر حامیان برگزیت خواستار طلاق کامل بریتانیا از اتحادیه هستند و دلیل شان هم آزادی عمل بریتانیا در اقدامات جهانی در صورت خروج کامل است .

در آخر اگر بخواهیم یک جمع بندی از موضوع داشته باشیم، بسته پیشنهادی ترزا می به نفع بریتانیا  خواهد بود به شرطی که قوانین مشترک، حقوق یک کشور را در مقابل 27 کشور عضو اتحادیه حفظ کند و می تواند یک انتخاب هوشمند برای بریتانیا تلقی شود ولی اگر قوانین مشترک بخواهد با بندهایی حوزه عملیاتی بریتانیا را محدود کند انتخاب هوشمند برای اتحادیه و تهدید منافع برای بریتانیا خواهد بود. بنظر نویسنده برگزیت یک سیاست تقلیل گرا برای بریتانیا است نباید در آن وارد می شد و حال که وارد شده به نفع اش است که خروج کامل از اتحادیه اروپا را انجام دهد یعنی طلاق کامل از اتحادیه که می تواند پرستیژ این کشور را به عنوان یک کشور مستقل به او بدهد و می تواند سیاست های اجرایی خود را بهتر عمل  کند. بریتانیا کشوری که از نظر ژئوپولتیکی منحصر به فرد است و تاریخ پرنشیب و فرازی هم داشته به همین دلیل علاقه دارد در موضوعات بین المللی بطور مستقل عمل کند و برگزیت کامل این مهم را بر آورده می کند.

کلید واژه ها: برگزیت ترزا می


( ۲ )

نظر شما :