عدم خروج از برجام و ان پی تی بهترین واکنش دیپلماتیک تهران
ایران می تواند از آمریکا در دیوان دادگستری بین المللی شکایت کند
دیپلماسی ایرانی – بعد از خروج امریکا از برجام شرایط دیپلماتیک برای بقای توافق هسته ای مسیر سخت و پیچیده ای را پیش رو دارد. در شرایطی که اکنون بیشتر نگاه ها به اروپا به ادامه برجام دوخته شد این سوال مطرح می شود که وضعیت حقوقی برجام در حال حاضر دارای چه اقتضائاتی است و از همه مهمتر واکنش یا اقدامت حقوقی ایران در مقابل رفتارهای آمریکا می تواند در چه اولویت هایی خلاصه شود. دیپلماسی ایرانی هم این موضوع را در گفت و گویی با دکتر مهدی ذاکریان، کارشناس و پژوهشگر حقوق بین الملل و تحلیلگر مسائل اسرائیل در میان گذاشته است که در کارنامه خود تدریس و تحقیق در بنیاد دانشگاهی اروپا - بروکسل، موسسه مطالعات اسلام معاصر دانشگاه لایدن، دانشکده حقوق و مرکز مطالعات خاورمیانه دانشگاه پنسیلوانیا، موسسه دانشگاهی اتحادیه اروپا و همچنین استاد مدعو دانشکده حقوق دانشگاه پنسیلوانیا، عضو هیات تحریریه فصلنامه Relacions Internationales دانشگاه کورتابیا و بوینس آیرس را دارد.
بعد از خروج آمریکا از توافق هسته ای معادلات دیپلماتیکی برجامی در هم پیچیده شده است. اما اگر به عقب باز گردیم از دیدگاه شما به واقع رفتار آمریکا و شخص ترامپ در خصوص توافق هسته ای ناشی از چیست؟
ابتدا به ساکن باید گفت که این مساله ناشی از دشمنی و کینه دیرینه آمریکا با ایران است. در ثانی رفتار ترامپ در خصوص برجام نشان از عدم حضور یک تیم خبره دیپلماتیک و آشنا به فن سیاست است که بتواند با مشاوره های درست راه منطقی تعامل با توافق هسته ای را پیدا کرده و به ترامپ نشان دهند. در این رابطه اکنون کسانی که به دنبال تغییر رژیم در ایران هستند بدنه حاکمیتی آمریکا را در اختیار گرفته اند. این نکته به شدت در مواضع برجامی ترامپ موثر بوده است. لذا در مجموع آن چه این روزها در مواضع آمریکا مشهود است نه بحث برجام، فعالیت هسته ای و مسائلی از این دست، بلکه بیشتر حملات آمریکا در خصوص مسائل غیر برجامی و با ادبیاتی تحکم آمیز بوده است. ادبیاتی که در طول این سال ها در رابطه با ایران شکست خورده است. نکته دیگر این است که گویا هنوز ترامپ در دوران انتخابات به سر می برد و این نشان از عدم اطمینان به آینده سیاسی او است. آینده ای که خود او هم به آن امید ندارد. چرا که فکر می کند که باید به هر چه که وعهد داده عمل کند تا بتواند خود را در قدرت نگاه دارد. این از عدم اطمینان او به آینده خبر می دهد. در حالی که سیاست ها و تصمیمات، نه بر اساس وعده ها بلکه بر مبنای واقعیت ها و حقایق در صحنه بین الملل و سیاست داخلی آمریکا رقم می خورد. در همین راستا تمام رفتارهای ترامپ در چارچوب عدم شناختش از سیاست و دیپلماسی سبب انزوای او در محافل بین المللی شده است. چنان که مواضع حداقل سیاسی طرف های اروپایی برای حفظ و تداوم برجام و نیز تلاش برای حمایت عملی از این توافق بر خلاف دیدگاه ترامپ می تواند به عنوان گسل و شکاف آمریکا با صحنه بین الملل تلقی شود.
با توجه به این که شما از اساتید حقوق بین الملل هستید نهایتا با خروج ترامپ و شکل گیری کش و قوس های دیپلماتیک آینده توافق هسته ای در حوزه حقوق بین الملل به کجا کشیده خواهد شد؟
در شرایط فعلی که با تاکید همه طرف ها به جز آمریکا توافق هسته ای پابرجا است می توان گفت که برجام از حیث حقوقی هنوز از اعتبار ساقط نشده است. نکته مهم دیگری که در خصوص سوال شما باید گفت این است که در برجام کمیته رسیدگی به شکایات و تخلف های طرفین دیده شده است. اما هیچ بند یا ماده ای برای خروج یکی از کشورهای حاضر در 1+5 و ایران از توافق دیده نشده است. چرا که اساسا هیچ کدام از طرفین تصور خروج از توافق هسته ای را نداشت. به هر حال برجام ماحصل دو سال پروسه سخت و پیچیده دیپلماتیک بوده که بر پایه تضاد منافع شکل گرفته است، نه بر اساس میل خود طرفین؛ لذا در طول روند مذاکرات گاه تضاد آراء کار را به جایی می رساند که هر لحظه امکان قطع گفت وگوها وجود داشت. اما در آن زمان آن قدر تضمین ها و مذاکرات جدی بود که کسی تصور خروج از برجام را نداشت تا بتوانند از نظر حقوقی برای آن برنامه ای داشته باشند. بنابراین عملی که ترامپ در قبال توافق هسته ای انجام داد، نقض یک امر محتوم و آشکاری است که در حقوق بین الملل این مساله نادیده گرفتن توافق اجماعی بر پایه یک تفاهم بین المللی است. از طرف دیگر این مساله نقض فاحش قطعنامه 2231 شورای امنیت است. البته مضاف بر این نکات باید گفت که مواضع ترامپ در قبال ایران این فرصت را به ایران می دهد که بر پایه عهدنامه مودت میان ایران و آمریکا در 1956 میلادی از دولت ایالات متحده شکایت کند. شکایتی که در سایه نقض توافق هسته ای می تواند انجام گیرد. چرا که برجام توافقی میان ایران و 1+5 بوده که آمریکا هم جزء آن به شمار می آید. آن هم در شرایطی که علاوه بر آژانس بین المللی انرژی اتمی و اتحادیه اروپا حتی سرویس های امنیتی این کشورها به خصوص سی آی ای هم به تعهدات ایران به مفاد برجام صحه گذاشته است. در این راستا حتی سرویس های جاسوسی اسرائیل هم هیچ سندی را در خصوص فعالیت غیرقانونی هسته ای ایران بعد از برجام نداشته است حتی در آن نمایش مسخره نتانیاهو هم یک برگ سند در این خصوص رو نشد. پس با این استدلال ایران می تواند به رغم تمامی این تضمین ها حتی تضمین شورای امنیت علیه آمریکا از نظر حقوقی طرح دعوی کند. این حق برای ایران در دیوان دادگستری بین المللی محفوظ است که از آمریکا به خاطر نقض عهد و نیز خسارت های ناشی از آن و همچنین زیان بازگشت تحریم ها شکایت خود را داشته باشد.
اما با رصد تمامی شرایطی که بعد از خروج آمریکا از برجام وجود دارد، آیا ایران حق خروج از برجام و حتی ان پی تی را می تواند برای خود محفوظ بداند؟
این که می تواند، بله؛ اما آیا این واکنش عقلانی و مبتنی بر منطق دیپلمتیک است، خیر. در خود ان پی تی خروج اعضا پیش بینی شده است. اما در برجام خیر. برجام یک تفاهم نامه بین المللی است، اما ان پی تی از نظر حقوق بین الملل یک کنوانسیون جهانی است. فراموش نکنیم که اگر چه برای تمامی اعضای ان پی تی حق خروج دیده شده است، اما ایران دلیلی برای انجام آن ندارد. ایران تا کنون به صورت شفاف و صادقانه تمام فعالیت های صلح آمیز هسته ای خود را به آژانس نشان داده است. افزون بر این نکته حق عضویت کشورها در ان پی تی به دلیل ممنوعیت از پروسه ساخت سلاح هسته ای است که اساسا ایران آن را حرام شرعی می داند و هیچ گاه هم به دنبال ساخت آن نیست. پس اتفاقا ان پی تی سند و کنوانسیون بدی نیست و در این راستا تهران باید جزء سردمداران حمایت از ان پی تی عمل کند، ولو این که ترامپ چنین رفتارهایی را در قبال ایران و برجام داشته باشد. لذا خروج از ان پی تی نیاز نیست. در همین رابطه جان برتون، نظریه پرداز روابط بین الملل معتقد است که دنیا می تواند یا مانند میز بیلیارد محل برخورد توپ ها باشد و یا می تواند مانند مدل تار عنکبوتی بر اساس درهم تنیدگی و همکاری مسالمت آمیز شکل بگیرد. در این وضعیتی که ترامپ به وجود آورده و بیشتر شبیه مدل بیلیارد است ایران برای عدم تنش بیشتر باید به سوی مدل تار عنکبوتی پیش برود.
در نهایت ایران می تواند چه واکنشی را در برابر اقدامات ترامپ در پیش بگیرد؟
اگر در نهایت آن چه در برجام مد نظر بود برای ایران حاصل نشد، باید تمامی فعالیت های صلح آمیز هسته ای کشور را به حالت گذشته ادامه داد و هم زمان نیز همکاری خود را بر حسن ظن با آژانس بین الملی انرژی اتمی داشت. ببینید عرصه دیپلماسی بر اساس توافق شکل می گیرد. امروز در روابط بین الملل هیچ ایده آلی برای کشورها روی نمی دهد، اما دیپلماسی می تواند تا اندازه ای مواضع کشورها را در بستر روابط بین الملل تامین کند. دیپلماسی بر اساس منفعت مشترک از ضرر و تنش ها در جهان جلوگیری می کند. لذا در این شرایط باید دیپلماسی بتواند تبعات خروج آمریکا را کاهش دهد نه این که آتش بحران را بیشتر کند. اکنون منطق سیاسی حکم می کند که از مسیر همان دیپلماسی و با مذاکره با 5 کشور دیگر حاضر در برجام و نیز نماینده اتحادیه اروپا توافق هسته ای را نگه داشت، هرچند که این کار آسان نخواهد بود. اما باید تلاش های دیپلماتیک انجام گیرد. یقینا کسی از تنش و بحران سودی را نصیب خود و یا دیگران نخواهد کرد.
نکته مهمی که در این میان کمتر به آن پرداخته شد بحث هسته ای ایران و تهدید ترامپ به تحریم های شدید هر کشوری است که در این زمینه با ایران همکاری داشته باشد. اساسا از دید کاخ سفید مرزی میان فعالیت های صلح آمیز هسته ای ایران و تلاش برای دستیابی به سلاح هسته وجود دارد یا این که هر گونه فعالیت هسته ای ایران به پای تلاش برای ساخت سلاح هسته ای گذاشته خواهد شد؟
تا امروز فعالیت های هسته ای ایران بیشتر بومی بوده است. لذا همکاری آن چنانی در این خصوص با کشوری انجام نگرفته است مگر در زمینه ساخت نیروگاه؛ لذا تحریم کشوری در خصوص همکاری هسته ای با ایران در آینده چندان موثر نیست، چرا که همکاری بین الملی چندانی در این زمینه میان ایران با دیگر کشورها وجود ندارد. در سایه همین نکته هم بود که ایران بارها اعلام کرده در صورت رسیدن به این یقین که برجام دیگر هیچ سودی برای کشور ندارد، فورا تمامی فعالیت های صلح آمیر هسته ای خود را دوباره آغاز خواهد کرد. این مساله در سایه فناری بومی شکل می گیرد نه وابستگی؛ اگر چه کشور در برخی ابعاد دارای سوء مدیریت است، اما این مساله به معنای آن نیست که در زمینه هسته ای خلاقیت و نبوغی نداریم. افزون بر این نکته هم باید گفت که امروز دیگر کشورها در نظام تک قطبی زندگی نمی کنند که به راحتی کشوری مانند آمریکا بتواند برای همکاری دیگران با ایران تحریم صادر کند. امروز تعدد کشورها با پتانسیل های متفاوت نظام تک قطبی و ابرقدرتی را به حاشیه برده است. امروز بر خلاف دهه 90 میلادی بسیاری از قطعنامه های آمریکا در شورای امنیت به راحتی وتو می شوند. در خصوص ایران هم همین سال گذشته و در جریان ناآرامی های دی ماه خانم نیکی هیلی یک پیش نویش قطعنامه علیه وضعیت نابه سامان وضعیت حقوق بشر در ایران را به شورای امنیت ارائه داد، اما برای آن پیش نویس چه اتفاقی روی داد. 14 کشور به این پیش نویس آمریکا رای منفی دادند.
پس با این نکته ای که به آن اشاره داشتید به باور شما می توان برجام را بدون آمریکا ادامه داد؟
یقینا این امر شدنی است. هر چند که می تواند ادامه توافق هسته ای کمی با سختی و پیچیدگی همراه باشد، اما باید سیر مذاکرات برای حصول راهکارهای رسیدن به عدم تاثیر آمریکا بر برجام انجام گیرد. البته این نکته را هم مجددا تکرار می کنم حالا که آمریکا از برجام خارج شده و مسیر را قدری برای ادامه برجام دشوار کرده است ایران باید در دیوان دادگستری بین المللی طرح شکایت خود را داشته باشد.
اما مواضع آمریکا و شخص ترامپ در خصوص به اصطلاح بی ثباتی منطقه از طریق ایران و یا حمایت از تروریسم باید چه راهکاری را در پیش گرفت؟
زمانی که بهانه آمریکا برای خروج از برجام، نه فعالیت های صلح آمیز هسته ای که دیپلماسی منطقه ای، حقوق بشر و توان دفاعی است باید گفت که این مسائل مستمسک هایی برای تغییر نظام در ایران است تا واشنگتن بتواند به اهداف خود دست یابد. در زمینه اتهام حمایت ایران از تروریسم و رابطه با طالبان و القاعده باید گفت که اگر چه شاید ترامپ به آلزایمر و یا عدم شناخت و آگاهی از سیاست و دیپلماسی مبتلا باشد، اما همه می دانند که در زمان خود تنها سه کشور حکومت طالبان را به رسمیت شناختند؛ عربستان سعودی، امارات متحده عربی و پاکستان. امروز هر سه کشور از متحدین جدی آمریکا به شمار می روند. در حالی که ایران تا مرز جنگ با طالبان پیش رفت و حتی دیپلمات های خود را در افغانستان به دست طالبان از دست داد. این گونه بود که ایران قربانی تروریسم دیپلماتیک جنایت طالبان در مزار شریف شد. ضمن این که القاعده و طالبان را خود آمریکا و سرویس های جاسوسی این کشور در مقابل شوری سابق به وجود آوردند. سی آی ای از طالب های افغانی و دیگر افراد حمایت سیاسی – نظامی خود را داشت تا بتوانند شوروی را از خاک افغانستان بیرون کنند. لذا اگر ترامپ به دلیل عدم فهم سیاسی با این مسائل آشنا نیست دیگران را هم مانند خود تصور نکند. او یک تاجر است و شناختی هم از این مسائل ندارد. او توهمات خود را در قالب اتهام ارتباط ایران با طالبان والقاعده به خورد جهان می دهد تا شابد بتواند علیه ایران اجماعی را شکل دهد. در خصوص اقدامات بی ثبات کننده ایران در خاورمیانه هم باید گفت که کدام کشور با تمام وجودش در برای تروریسم وحشی داعش که تا مرزهای ترکیه و حدود خاک اقلیم کردستان عراق هم پیش رفته بود، ایستاد. اگر ایران و سپاه نبود اقلیم کردستانی وجود نداشت و اکنون ترکیه هم به مانند سوریه تکه تکه و ویران شده بود. امنیت خاورمیانه مدیون و مرهون تلاش های ایران است. اگر در عراق انتخاباتی برگزار می شود محصول تلاش ایران در شکست تروریسم تا بن دندان مسلحی بود که بنای نابودی کل خاورمیانه را داشت. من بر این نکته تاکید دارم که در سایه این تلاش ها باید سپاه پاسداران صورت حساب جنگ چند ساله خود را با تروریسم برای ترامپ بفرستد و باید آمریکا و کشورهای عربی منطقه هزینه این صورت حساب ها را بپردازند. اگر ایران نبود هر روز داعش سربازان آمریکای و دیگر نیروها را زنده زنده به آتش می کشید و یا سر می برید. تا همین دو سه سال پیش دامنه عملیات داعش تا خاک اروپا رفته بود و تقریبا هیچ کشور اروپایی از این حملات و کشتارها در امان نمانده بود. پس نقش بی ثبات کنندگی ایران کجاست؟ اگر ایران نبود ثباتی هم نبود.
اما در خصوص حقوق بشر چطور؟
در خصوص این مساله هم باید گفت زمانی این دروغ آمریکا آشکار می شود که نماینده رسمی و قانونی ایران که از دل انتخاباتی دموکراتیک برگزیده شده پای میز مذاکره با جامعه جهانی حاضر می شود. در ایران اکنون شرایط اعتراضات مردمی و نحوه برخورد آن در قیاس با برخی کشورهای منطقه به مراتب بهتر است. در امارات متحده عربی اساسا انتخاباتی وجود ندارد. در عربستان با مخالفین و معترضین چه برخوردی می کند. البته با این سخنان نمی خواهم از شرایط و وضعیت حقوق بشری در ایران دفاع کنم. در این راستا من به عنوان فعال و استاد حقوق بین الملل بر این باورم که ایران با ایده آل های حقوق بشری فاصله دارد. همانطوری که همه کشورهای جهان این فاصله را دارند. علیرغم این مساله ایران در مقایسه با بسیاری از کشورهای خاورمیانه و غرب آسیا یک کشور پیشگام در حقوق بشر است. اما امروز ایران به عنوان حکومت دیکتاتور معرفی می شود و بسیاری از کشورهایی همسایه که با صندوق رای بیگانه هستند به عنوان همپیمان آمریکا تلقی می شوند. پس می بینید که مساله برجام و توافق هسته ای نیست، بلکه بهانه ها و اتهاماتی است که آمریکا از طریق آن به دنبال نوعی دشمنی و شکل دادن اجماع مجدد جهانی علیه ایران است تا بتواند به تغییر نظام در ایران دست یابد.
انتشار اولیه: دوشنبه 7 خرداد 1397 / انتشار مجدد: دوشنبه 14 خرداد 1397
نظر شما :