یادداشت ظریف در العربی جدید درباره پاردایم منطقه ای
به سوی یک پارادایم امنیتی جدید بر مبنای گفتگو و اعتمادسازی در منطقه
شکست های سنگین داعش طی یک سال اخیر، پروژه دولت اسلامی در عراق و شام را متوقف نموده و جریان افراط گرایی خشونت طلبی که منطقه ما را در یکی از خسارت بارترین دوره های تاریخی اش قرار داده بود، در بعد سرزمینی با شکست جدی مواجه ساخته است. با این حال، «تروریسم و افراط گرایی» هنوز فعال بوده و با توجه به شبکه های وسیعی که در کشورهای مختلف ایجاد کرده است، همچنان یک تهدید برای منطقه و جهان به شمار میرود. جلوگیری از گسترش افراط گرایی همچنان به عنوان یک اولویت، پابرجا است. ما از چالش سرزمینی دولت جعلی اسلامی در عراق و شام عبور کرده ایم ولی تا رسیدن به شرایط مطلوب امنیتی فاصله زیادی در پیش داریم. در این دوره تاریخی، ما و دیگر بازیگران منطقه ای با سه چالش اساسی مواجهیم: نخست، درک درست از واقعیت های موجود، دوم، دستیابی به درکی مشترک در خصوص وضعیت مطلوب منطقه و سوم، راه های رسیدن به این وضعیت مطلوب. حل این چالشها به شکلی امیدبخش تأمین کننده آسایش و امنیت فرزندانمان خواهد بود.
ایده «منطقه قوی» ریشه در نگاه راهبردی جمهوری اسلامی ایران به منطقه پیرامونی خود دارد. این ایده به معنای پذیرش اصل تأمین منافع جمعی، ضرورت احترام به آن و تعمیم اصل برد ـ برد به سطح منطقه و ایده ای مخالف برتری جویی و حذف دیگر کنشگران است. بر اساس آن، تامین منافع هر یک از کشورهای منطقه در گرو تامین منافع همه کشورهای منطقه است و اگر چه رقابت بین کشورها در مسیر توسعه اقتصادی و اجتماعی ناپسند نیست اما تلاش برتری جویانه برای حذف رقبا و تبدیل شدن به قدرت فائقه نه تنها دستنیافتنی است، بلکه تنش زا و اصولا ناممکن است. چنین رقابتی تنها دور باطل و مخربی را موجب می شود که جز تنش مزمن و درگیری مستمر حاصلی ندارد. باید دست از تخریب برداشت و به این باور رسید که ما مسلمانان میتوانیم و باید بکوشیم منطقه خود را به آرامش، امنیت، صلح و پیشرفت اقتصادی برسانیم.
در شرایطی که منطقه ما با طیفی از مشکلات مانند تروریسم، بحران های زیست محیطی، تشدید مهاجرت و نظایر آن مواجه است، رقابت مخرب تسلیحاتی و تنش بین همسایگان به معنی تحمیل هزینه های بیشتر بر ملت های منطقه خواهد بود و این در حالی است که میانگین هزینه های نظامی همسایگان ما در منطقه خلیج فارس نسبت به تولید ناخالص داخلی بالاترین میزان در سطح جهانی است. چنین اقدامی هم موجب تنش شده و به بی اعتمادی دامن می زند و هم موجب هدر رفتن سرمایه های حیاتی منطقه و پر کردن خزانه های یغماگران سازنده تسلیحات می شود؛ روندی که نتیجه آن جز افزایش ماجراجویی های فاجعه بار نیست. هیچ راهی جز شروع یک روند اعتمادساز فرارویمان قرار ندارد.
با توجه به واقعیت های جهان به هم پیوسته کنونی و شرایط منطقه ما به ویژه در خلیج فارس، روش های قدیمی ائتلاف سازی کارآمدی خود را از دست داده است. همزمان، برخی تفاوت ها در جمعیت، توان اقتصادی و قدرت نظامی زمینه ساز نگرانی های امنیتی دائمی کشورهای کوچکتر و تکیه بر قدرت های خارجی بوده و به توهم خرید امنیت یا وارد کردن آن از خارج از منطقه انجامیده است. راهکار برون رفت از این چرخه باطل و خطرناک، امنیت شبکه ای است که بر مشارکت همه کشورهای منطقه در چارچوب یک سازوکار مشترک استوار است که برای ورود به آن، کشورهای منطقه باید به استانداردهای مشترکی همچون اصل برابری کشورها، عدم تهدید یا توسل به زور، حل مسالمت آمیز اختلافات، اصل احترام به تمامیت ارضی کشورها و اصل عدم مداخله در امور داخلی یکدیگر و احترام به تعیین سرنوشت هر کشور متعهد شوند. این تجربه در مناطق دیگر که سال ها جنگ و خونریزی را تجربه کردند و اشتراک منافع سیاسی و اقتصادی بسیار کمتری از کشورهای منطقه ما داشته اند موفق شده و هیچ دلیل ندارد که امید به توفیق آن در منطقه ما دور از دسترس باشد.
امنیت شبکه ای به دنبال حذف اختلاف نظرها و یا نادیده گرفتن مشکلات تاریخی نیست بلکه روشی برای جلوگیری از افزایش خصومت ها و ائتلاف های مقطعی ناکارآمد است. در این چارچوب همه کشورهای منطقه، امنیت شبکه ای را مبنای همکاری برای دستیابی به ترتیبات پایدار جهت حفظ امنیت منطقه قرار می دهند. بر مبنای این نگرش، امنیت یک کشور یا گروهی از کشورها نمی تواند بدون امنیت دیگران تعریف و یا تامین شود و دکترین های ناکارآمد قدیمی باید جای خود را به سازوکار مبتنی بر شناسایی و حتی تولید حوزه های منافع مشترک، مشارکت و ارتقای همکاری در این حوزه های منافع مشترک و گفتگو در حوزه های اختلاف نظر و منافع بدهد.
برای رسیدن به ثبات و شرایط امنیتی مطلوب، در شرایط کنونی بیش از هر زمان دیگر باید به سوی گفتگو و انجام اقدامات اعتمادساز حرکت کنیم. ما در منطقه غرب آسیا در تمامی سطوح با کمبود گفتگو مواجهیم. دولت های ما بیش از هر زمان دیگر نیاز به گفتگوهای اطمینان بخش دارند. این گفتگوها باید با هدف فهمیدن یکدیگر و شناخت متقابل باشد و روشن کند که همه ما نگرانی ها، ترس ها، آرزوها و امیدهای کم و بیش مشابه داریم و به حکم جغرافیا و اشتراکات تاریخی، فرهنگی و مذهبی می توانیم از این گفتگو و تعامل مثبت در جهت منافع مردمان مان بهره ببریم. چنین گفتگوهایی می تواند و باید جایگزین لفاظی ها و بیانیه های بی حاصل تبلیغاتی شود که از طریق رسانه ها به سوی هم خطاب می کنیم.
گفتگو یکی از مهمترین ابزارها برای رفع بی اعتمادی است. با این حال در مواردی در کنار گفتگوی مستقیم نیازمند اتخاذ تدابیری با هدف کاهش سطح نگرانی ها هستیم. از این رو گفتگو باید همراه با تدابیر لازم جهت اقدامات اعتمادساز باشد که تبادل اطلاعات در همه حوزه ها درمقدمه این تدابیر قرار می گیرد و جلوگیری از سوء برداشت ها و اجتناب از اقدامات تنش زا از اهداف عمده آن است. توسعه ارتباطات مردمی مانند تشویق گردشگری و همکاری در حوزه های مشترک بویژه اقتصادی و تجاری نیز می تواند زمینه های مؤثر اقدامات اطمینان ساز باشد. ایجاد کارگروه های مشترک در موضوعات مختلف از ایمنی هسته ای تا مدیریت آلودگی محیط زیست و فجایع طبیعی، دیدارهای مشترک نظامی، اطلاع رسانی قبل از مانورهای نظامی، شفاف سازی در حوزه تسلیحاتی وکاهش هزینه های نظامی می تواند در دستور کار قرار گیرد و حتی در نهایت به یک پیمان عدم تجاوز بیانجامد.
نظر شما :