رهبر نئولیبرالیسم معرفی میشود
اسطورهای به نام شی
دیپلماسی ایرانی: تمرکز جغرافیای سیاسی قرن بیست و یکم که هنوز در ابتدای راه است، از اقیانوس هند و خیلج فارس تا دریای چین جنوبی در کنار طیفی که از جنوب غرب آسیا تا آسیای مرکزی کشیده شده است، به چین بازمی گردد. این جغرافیا تبدیل به یک زمین بازی شده و چه در خشکی، آسمان و یا دریا جاده ابریشم جدید که ابتکار کمربند و جاده(بی آرآی) نامیده می شود، احیا شده است.
مرکز تحولات جهانی به سمت شرق کشیده شده و در برخی از محافل سیاسی ایالات متحده آنچه برآروده شدن رویای چینی به رهبری شی جین پینگ تبدیل به کابوس آمریکایی شده است. استدلال اساسی هم این است که امپراطوری شی با احیای جاده ابریشم گسترده شده و قصد دارد قدرت جهانی را به دست آورد. طرح بی آرآی بدون شک بزرگ ترین سرمایه گذاری خارجی چین است. جایی با دانش فنی بالا، ظرفیت بسیار بالا در تولید فولاد، آلومینیوم و بتن، مشارکت های مالی دولتی و خصوصی براساس ارز یوان و اتصال کاملی از زیرساخت ها و جریان اطلاعات.
با این حال بی آرآی یک موضوع جغرافیای سیاسی نیست که از سوی نیروهای نظامی پشتیبانی شود بلکه ایجاد جغرافیایی سیاسی بر اساس تجارت و سرمایه گذارای است. بی آرآی آن چنان در بازی های منطقه ای موثر بوده است که هند و ژاپن مجبور به ارائه طرح های جایگزین منطقه ای براساس داشته های خود شده اند. طرح هایی که در اساس یک الگوبرداری از بی آرآی و با هدف مبارزه با سلطه جهانی چین برنامه ریزی شده اند. استراتژی اساسی دولت ترامپ نیز که در اواخر سال 2017 معرفی شد ایجاد تجارت آزاد اقیانوس هند و آرام است که در برابر تهدید چین تعریف شده است. استراتژی امنیت ملی(ان اس اس) و استراتژی دفاع ملی(ان دی اس) همگی طرح هایی در برابر دکترین چین است. ان اس اس بیان می کند که «چین و روسیه قدرت، نفوذ و منافع ایالات متحده را به چالش کشیده اند و تلاش دارند تا امنیت و رونق اقتصادی ایالات متحده را کاهش دهند.» ان اس اس نیز چین و روسیه را متهم می کند که «می خواهد جهانی را شکل دهند که ارزش ها و منافع امریکا» را به چالش می کند و پکن را متهم می کند که به دنبال جایگزینی ایالات متحده در منطقه هند و اقیانوس آرام است و همچنین می خواهد قدرت خود را در مناطق دیگر نیز گسترش دهد.
قدرت هایی همانند چین و روسیه در صورت اینکه بتوانند بین بی آر آی و اتحادیه اقتصادی اوراسیا(به رهبری روسیه) وجوه اشتراکی بیابند می توانند مشکلات ایالات متحده را دوبرابر کنند. اتحادیه اقتصادی اوراسیا در واقع گام دیگری از استراتژی مشترک روسیه و چین است که در سال 2012 کلید خورد و از دستاوردهای رئیس جمهور شی محسوب می شود. در مجمع بی آر آی که در سال 2017 در پکن برگزار شد ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه شرکت کرد و مفهوم مشارکت گسترده تر در اوراسیا را تقویت کرد. اتصال چین به شرق اروپا اتفاقی بزرگ در دنیای تجارت است که ضمن افزایش حجم تجاری می تواند هزینه های انتقال را نیز کاهش دهد.
برای مسکو محور شدن در اوراسیا تنها بخشی از پروژه اش در سیاست خارجی است. بخش مهم دیگر برنامه های انها بهبود روابط با آلمان است است کشوری صنعتی که نقشی حیاتی در تجارت و سرمایه گذاری این کشور ایفا می کند. جالب است که چنین انقلابی را در تاریخ هم دنبال کنیم. زمانی که مارکو پولو در اواخر قرن سینزدهم از جاده ابریشم بازدید کرد و حالا آنچه که شی در حال گشترش آن است بی شباهت به نسخه دیجیتالی از آن روزگار نیست. یوان می توان به ارزی مرجع در منطقه روسیه، ایران یا هند بدل شود و یادآور روزهای طلایی چین در گذشته باشد. آنچه که ایران را به کلیدی مهم در جاده ابریشم بدل می کند توان این کشور در ایجاد ثبات در این جاده است. همکاری چین، روسیه و ایران کاملا برضد منافع واشنگتن است و پنتاگون تمامی این جغرافیای سیاسی را به عنوان یک تهدید می بیند. همه این موارد با هم چین را تبدیل به رهبری نئوامپریالیسم کرده و شی جین پیمگ را تبدیل به اسطوره ای برای چین می کند.
منبع: آسیا تایمز/ مترجم: روزبه آرش
نظر شما :