توسعه اقتصادی می تواند محور دیپلماسی امنیتی ایران در غرب آسیا باشد
سیاست موازنه قوای مثبت، عامل سفر ظریف به پاکستان
عبدالرحمن فتح الهی – سفر سه روزه محمد جواد ظریف در صدر هیئت بلندپایه سیاسی، نظامی و به ویژه اقتصادی به پاکستان نشان از جدیت ابعاد و اهداف متنوع و در عین حساس تهران از حضور در اسلام آباد دارد. دیپلماسی ایران در خصوص پاکستان در بستر نگاهی واقع گرایانه همواره حفظ توازن مثبت با هند همراه بوده است. از سوی دیگر ایران در سایه صدها کیلومتر مرز مشترک با پاکستان و متعاقبش حساسیت های ژئوپولتیکی ناشی از آن و نیز وجود دغدغه های امنیتی، در پی افزایش همکاری ها، تعاملات و مراودات تجاری، امنیتی ودیپلماتیک است تا قدری از این حساسیت ها در کنار مرزاهی شرقی کشور کاسته شود. از همین رو دیپلماسی ایرانی اهداف سفر وزارت امورخارجه به پاکستان را در گفت وگویی با محسن روحی صفت، سرپرست سابق سرکنسول گری جمهوری اسلامی ایران در مزار شریف، پیشاور، قندهار، سرپرست سابق نمایندگی ایران در بامیان، معاون سابق آسیا و اقیانوسیه وزارت امور خارجه، رئیس سابق ستاد افغانستان و کارشناس مسائل شبه قاره پی گرفته است که در ادامه می خوانید:
محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران برای انجام سفری سه روزه از 21 اسفندماه به همراه هیئت بلندپایه سیاسی، نظامی و به ویژه اقتصادی عازم اسلام آباد شد. آیا گسترش مناسبات با هند در سایه سفر روحانی به دهلی نو و افزایش حساسیت های رقیب این کشور یعنی پاکستان سبب شد تا تهران با انجام سفرهای مشابه سعی در اطمینان بخشی به پاکستان در رابطه با عدم تاثیرگذاری توسعه همکاری های ایران و هند بر مناسبات تهران و اسلام اباد را دارد؟
همواره تهران در رابطه با معادلات دهلی نو – اسلام آباد با یک سیاست و دیپلماسی هوشمندانه سعی در برقراری یک موازنه قوای مثبت را داشته است. اما مساله دیگر به این نکته باز می گردد که آقای دکتر ظریف در برنامه اعلامی خود به مجلس برای تصدی دوباره پست وزارت امور خارجه دو موضوع عمده را برای برنامه کاری خود مطرح کردند؛ اول پیگیری جدی دیپلماسی اقتصادی و دیگری هم دیپلماسی همسایگی. این سفر وزارت امور خارجه به پاکستان در راستای تبلور همان دیپلماسی همسایگی است. لذا پس از سفر دکتر روحانی به هند و گسترش مناسبات میان تهران با دهلی نو، وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران در سایه سفر به پاکستان سعی دارد تا همسایه دیوار به دیوار شرقی خود را هم با پیگیری یک موازنه قوای مثبت به یک اطمینان برساند. در واقع تهران با این سفر سعی داشت تا به اسلام آباد نشان دهد که پاکستان هم برای ایران از جایگاه مهمی برخوردار است. امروز مساله امنیت مرزی و نیز افزایش امنیت افغانستان از اولویت های دو کشور ایران و پاکستان است، چرا که این مساله می تواند بر امنیت غرب آسیا اثر گذار باشد. لذا ظرفیت های اسلام آباد می تواند به گسترش صلح و امنیت در کنار مرزهای شرقی ایران کمک شایانی بکند. از طرف دیگر به دلیل همراه داشتن هیاتی اقتصادی در سفر آقای ظریف به پاکستان مساله تعرفه های گمرکی میان دو کشور می تواند از اهداف اقتصادی این سفر باشد. اگر ما بتوانیم تعرفه های ترجیحی را مانند ترکیه در خصوص پاکستان هم داشته باشیم، در واقع آقای ظریف توانسته در این سفر بنیان های اکو را محکم تر کند. چرا که پیشتر همین تعرفه های ترجیحی با برخی دیگر از اعضای اکو مورد توافق قرار گرفته است.
اما جناب روحی صفت مساله توازن مناسبات میان دهلی نو و پاکستان باعث نخواهد شد که اهداف سفر ظریف تحت الشعاع قرار گیرد؟
ببینید سیاست خارجی ایران در خصوص این مساله همواره یک توازن قوای مثبت بوده است. اساسا هم منطقی نیست که در شرایط و اقتضائات خاص میان پاکستان و هند دیپلماسی ایران یک طرفه باشد. هم هند و هم پاکستان از اهمیت و جایگاه ویژه ای در مناسبات ایران برخوردار هستند. لذا باید موازنه را با هوشمندی دیپلماتیک پیش برد. این امر هم منافاتی با پیگیری اهداف اقتصادی، تجاری، سیاسی و امنیتی ما ندارد.
شاید اسلام آباد در حال گرو کشی باشد؟
خیر این چنین نیست. روابط امروز در جهان در حال گسترش است. عرصه دیپلماسی هم در حال جهانی شدن است. پاکستان هم این مساله را خوب درک کرده است. امروز نگاه بسته به واسطه برخی مسائل در کشورها وجود ندارد. اسلام آباد هم به خوبی از جایگاه تهران در منطقه و حتی جهان آگاه است. لذا پاکستان هم به همان اندازه به ایران نیاز دارد. همه کشورها امروز باید بپذیرند که برای گسترش روابط با همه طرف ها نیازمندند روابط خود را تحکیم بخشند. تا کنون هم در سایه یک سیاست خارجی موفق این موازنه میان هند با پاکستان از جانب ایران انجام شده است. البته خود هند و پاکستان هم این راهبرد را دارند. چون که همه کشورهای به این باور رسیده اند که در سایه روابط با همه کشورها منافع بیشتری نصیب آنها خواهد شد.
اما در راستای همان پیگیری دیپلماسی اقتصادی، مساله خط لوله صلح می تواند از دیگر اهداف سفر ظریف قرار گیرد؛ چرا که به نظر می آید این طرح و پیشنهاد سازنده ایران در حال اجرایی شدن بدون حضور خود ایران است؟
آقای خاقان عباسی، نخست وزیر فعلی پاکستان، پیش تر وزیر نفت این کشور بوده اند. ایشان در زمان تصدی پست وزارت نفت طرف مذاکره کننده با تهران بود که تلاش های زیادی را برای تحقق این خط لوله صلح داشتند. امروز هم آقای عباسی بر اهمیت این طرح واقف است. مساله مهم در این خصوص عدم حضور شرکت ها و موسسات سرمایه گذاری در این خصوص است. تا کنون هیچ شرکت و یا موسسه تجاری بین المللی در این باره سرمایه ای را در پاکستان صرف نکرده است. حتی شرکت روسی که قرار بود کار لوله کشی را انجام دهد از جانب آمریکا تحریم شده است. لذا در این سفر یقینا آقای ظریف در راستای تحقق و پیشبرد همان دیپلماسی اقتصادی تلاش های خود را با طرف پاکستانی خواهد داشت. امروز بیش از هر زمان دیگری کشور به مساله کمک های سیاست خارجی به اقتصاد داخلی نیازمند است. این گونه سفرها و این گونه تلاش های دیپلماتیک می تواند در کمک به اقتصاد کشور مفید واقع شود. در ادامه هم باید گفت که پاکستان بیشتر از ایران به دنبال انجام مقدمات طرح خط لوله صلح است، چرا که اسلام آباد امروز به شدت به بازار انرژی و سوخت نیازمند است.
اما در خصوص مسائل امنیتی مرزهای مشترک این سفر چه اهداف و برنامه هایی را داشته است؟
آقای ظریف مسائل امنیتی را به صورت جد در دستور کار دارند. از همین رو نیز دیداری را هم با فرمانده کل ارتش پاکستان هم داشته اند. ایران برای حل مشکلات امنیتی مرزهای مشترک خود با پاکستان چندین راه حل را مطرح نموده که در این سفر پیگیری کرده است. یکی مساله تعریف کردن کنسول های مرزی در سطوح مختلف است که این کنسول ها دو جانبه و حتی سه جانبه (با حضور طرف افغانستانی) می تواند به حل سریع تر و در عین حال جدی تر مشکلات و تنش های مرزی مشترک میان این سه کشور بینجامد تا مانع از حضور و نفوذ تروریست ها و اشرار در خطوط مرزی شوند. مساله دیگر به این واقعیت باز می گردد که عملا پاکستان تسلط چندان قدرتمندی را بر مناطق بلوچستان خود ندارد، بنابراین یکی از محورهای گفت وگوی آقای ظریف توصیه به پاکستان برای افزایش تسلط نظامی – امنیتی بر منطقه بلوچستان خوهد بود. در این خصوص حتی ایران می تواند به صورت مشترک در افزایش امنیت این مناطق به پاکستان کمک کند، چرا که اساسا کمک به افزایش امنیت پاکستان به معنای افزایش امنیت مرزهای شرقی کشور است.
بعد از شکست داعش در سوریه و عراق شاهد حضور آنها در افغانستان هستیم. در این خصوص اساسا دیپلماسی امنیتی ایران برای افزایش امنیت در مرزهای شرقی خود و منطقه غرب آسیا چیست، چرا که مساله حضور داعش با ایجاد کنسول مرزی مشترک حل نخواهد شد، بلکه به واقع نیازمند نگاهی کلان تر و برنامه ریزی شده تر در بستر سیاست خارجی فعال تری است. از همین رو برنامه های تهران در این خصوص چه خواهد بود؟
پیش بینی حضور داعش در افغانستان به خصوص مناطق شمالی این کشور در صورت شکست در عراق و سوریه از مدت ها قبل مطرح شده بود. این نگرانی هم در سیاست خارجی ایران مطرح بوده است به گونه ای که آقای ظریف در سخن رانی در اسلام آباد به همین مساله اشاره کردند. ببینید هیچ راه حلی به جز همکاری و همراهی اطلاعاتی، امنیتی و نظامی میان ایران با پاکستان و افغانستان برای حل چالش حضور داعش در غرب آسیا وجود ندارد. راه حل دیگر هم در این خصوص افزایش سرمایه و توسعه اقتصادی در این مناطق است. یقینا توسعه اقتصادی مانع از جذب افراد در گروه های تروریستی می شود. حساب مردم رنج دیده افغانستان با گروه های تروریستی چون طالبان و داعش جدا است. این مردم از لحاظ فرهنگی و عقیدتی هیچ گاه پذیرای تفکرات رادیکال این گروه های تروریستی نبوده و نیست، اما باید پذیرفت که گاهی به دلیل مشکلات جدی اقتصادی و فقر تقریبا همه گیر در کشور افغانستان برخی به این گروه های گرایش پیدا می کنند. لذا مساله توسعه اقتصادی هم یکی از راه حل های جدی مبارزه با تروریسم در غرب آسیا است که می تواند در دستور کار دیپلماسی امنیتی کشور قرار گیرد.
نظر شما :