هزینه های اقتصادی آن بر دوش کیست؟
جنگ سرد جدید بدون ضوابط جنگ سرد قدیم
نویسنده: رفیق خوری
دیپلماسی ایرانی: ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری روسیه همچنان با درخشانی بازی پیچیده ای را با امریکا و اروپا پیش می برد. آن چه او در سخنرانی اخیرش در مجلس دومای روسیه بیان کرد همان چیزی بود که چند سال پیش نیز گفته بود و از احیای قواعد بازی دوران اتحاد جماهیر شوروی صحبت کرده بود: تعامل با مسکو از موضع کشوری که در راس کشورهای مورد احترام جهان قرار دارد و باید به منافعش احترام گذاشت یا این که بپذیرید هزینه های انتقال استراتژیکی که از پی دخالت مستقیم نظامی در جنگ گرجستان و جنگ سوریه و به طور مستقیم در اوکراین و انضمام شبه جزیره کریمه و شکایت از توسعه پیمان ناتو تا مرزهای روسیه به وجود آمده است را بپردازید.
آن چه امروز شاهدیم تقاضا برای انتقال از قمار به تفاهم با امریکا برای مشارکت در نظام جهانی و توافقات سیاسی است که از سوریه تا اوکراین را شامل می شود. واشنگتن هنوز پاسخ مثبت به این خواسته های مسکو نداده و روی رویارویی تمام عیار حتی نظامی با روسیه حساب کرده است. در حالی که یک اصل برای روسیه پابرجا مانده است، تقویت نظامی با مدرن ترین و قدرتمندترین سلاح ها. اگر این قدرت نباشد غرب روسیه را کوچک می شمارد در حالی که با وجود این سلاح هاست که برای غرب فشار و تضعیف روسیه سخت می شود.
آن چه گویا و نمایان است این است: جنگ سرد جدیدی در راه است اما بدون این که ضوابط جنگ سرد اول در آن وجود داشته باشد؛ زمانی که افراد موجود در راس قدرت در واشنگتن و مسکو منتظر بودند ببیند که کدام یک اشتباه می کند یا کجا فرصتی به وجود می آید تا واکنش نشان دهند و عکس العملی از نوع جنگ سرد از خود نشان دهند. هیچ کس حتی در خواب هم نمی دید که کسی مثل دونالد ترامپ در کاخ سفید به قدرت برسد که تاجری نارسیسی است که نه می خواند و نه به حرف کسی گوش می دهد. آن چه شاهدیم نسخه دومی است از رقابت تسلیحاتی ای که در ایام ریاست جمهوری رونالد ریگان و میخائیل گورباچف، رهبر سابق اتحاد جماهیر شوروی هدایت می شد و به جنگ ستارگان مشهور شد، اما در سایه اوضاع سخت اقتصادی در امریکا و سخت تر در روسیه.
برای همین است که می توان گفت پوتین به عقب نشینی امریکا از معاهده منع گسترش سلاح های تهاجمی استراتژیک و استقرار سامانه های دفاع موشکی در کشورهای اروپایی و همچنین توسعه بی سابقه سلاح های پیشرفته شکست ناپذیر امریکا در چارچوب اردوگاه مشترک استراتژیک هسته ای جدید واکنش نشان داد. او برای توجیه کار خود گفت: آنها در مهار روسیه موفق نخواهند شد، آنها نمی خواهند به ما گوش دهند اما الآن باید گوش کنند و در محاسباتشان واقعیت های جدید را بگنجانند.
اما پرسشی سخت در برابر همگان است: تا کجا اقتصاد امریکا می تواند تحمل هزینه های این جنگ سرد را بپردازد، با وجود این که از لحاظ اقتصادی در جهان اول است، آیا هزینه های سنگین گسترده نظامی را بعد از بحران مالی ای که به امریکا و جهان ضربه زد که دلیل آن هزینه های سرسام آوری بود که در دو جنگ افغانستان و عراق پرداخت، می تواند بپردازد؟ آیا اقتصاد روسیه که 40 درصد اقتصاد آلمان است تاب و تحمل هزینه های زیاد نظامی را دارد؟ پوتین تا چه اندازه می تواند میان هزینه های نظامی و وعده هایی که در آستانه انتخابات ریاست جمهوری بر سر توسعه زیربناهای کشور، مبارزه با فقر، بهبود زندگی مردم، توسعه برنامه های اسکان و آموزش داد، هماهنگی ایجاد کند؟ و این که چگونه می تواند از تجربه رقابت تسلیحاتی در وضعیت اقتصادی سخت دوران گورباچف که اتحاد جماهیر شوروی را قربانی کرد، فرار کند؟
منبع: الانوار / تحریریه دیپلماسی ایرانی/11
نظر شما :