معماری شکاف عربستان و ایران
شش پیشنهاد استراتژیک برای بهبود روابط ایران و اعراب
سید حسین موسویان متخصص امور هسته ای و خاورمیانه دانشگاه پرینستون و معاون پیشین سیاست خارجی دبیرخانه شورایعالی امنیت ملی
نقش آمریکا و قدرتهای منطقه ای
تغییرات معادلات سیاسی و اقتصادی درجهان، موجب شده که آمریکا برای مهار قدرتهای نوظهور مثل چین و هند، حضورخود درخارج از خاورمیانه را تقویت کند. این مهم موجب ایجاد خلاء و تشدید رقابت عربستان و ایران در منطقه شده است. گسترش نفوذمنطقه ای ایران و ترس از پرکردن این خلاء توسط ایران، ائتلاف آمریکا را به وحشت انداخته است بویژه دردورانی فعلی که جهان در عرب در دوران افول بسر می برد.
در این راستا سیاست عربستان برسه محور متمرکز شده:
1-تثبیت اقتدار و سلطه آمریکا برخلیج فارس.
2-اتحاد با اسراییل جهت بهره مندی از لابی قدرتمند جهانی صهیونیست.
3- مقابله با ایران و متحدین منطقه ای اش.
متقابلا ایران نیز استراتژی منطقه ای خود را بر چهار محور متمرکز کرده:
1-مقابله با هژمونی آمریکا،
2-حمایت از نیروهای مقاومت مثل حماس و حزب الله و حوتی های یمن.
3-مقابله باگروه های تروریستی تکفیری-وهابی مثل داعش و القاعده.
4- ممانعت از سلطه عربستان برکشورهای کوچک عربی خلیج فارس.
تاثیر منطقه ای شکاف ریاض-تهران
سوریه و عراق:
ایران نقش کلیدی درشکست سلطه داعش بر عراق و سوریه ایفاء کرده که این مهم موجب افزایش نگرانیهای عربستان از تقویت نفوذ ایران در کشورهای عربی شده است.
یمن:
زیدیها و حوثی ها که حدود یکهزار سال بریمن حکومت داشتند و بعد از تجاوز نظامی مصر در اوایل دهه 60 متحد عربستان شدند، با حمله نظامی ریاض به یمن به سمت ایران چرخش کردند. باوجودیکه درمورد دخالت ایران در یمن اغراق شده، واقعیت این است که:
* ایران از حوثیها درمقابل تجاوز نظامی عربستان حمایت نموده است. عربستان، یمن را حیاط خلوت خود تلقی کرده و نگران سلطه ایران است و ایران نیز مخالف سلطه عربستان بر یمن و نادیده گرفتن حقوق زیدی ها و حوثی هاست.
* تجاوزعربستان به یمن، بزرگترین فاجعه انسانی راخلق کرده، 7 میلیون نفر رادرمعرض قحطی قرارداده، 20 میلیون انسان رامحتاج کمکهای انسانی نموده و موجب دهها هزارکشته و زخمی و میلیونها آواره شده است.
لذا ضروری است عربستان و ایران سریعا گفتگوهای دوجانبه برای راه حل جامع بحران یمن شامل آتش بس فوری، تسهیل کمک های فوری انسانی وگفتگوی ملی برای تشکیل دولت اتحاد ملی با مشارکت همه بازیگران اصلی را آغاز کنند.
لبنان:
موفقیت حزب الله بعنوان یک قدرت سیاسی و نظامی در دفع تجاوزات اسراییل به لبنان، موجب شده که نگرانی عربستان از قدرت یافتن متحد ایران در لبنان افزایش یابد. همچنین نقش موثر حزب الله در مقابله با داعش درلبنان و سوریه و عراق، بر نگرانیهای عربستان بخاطر نفوذ منطقه ای حزب الله افزوده است. بنابراین در هرطرحی برای بهبود روابط عربستان و ایران باید بهبودی روابط حزب الله و عربستان هم مدنظر قرار گیرد.
فلسطین و اسراییل:
اخیرا روابط محرمانه و اتحاد مخفی عربستان با اسراییل جهت مقابله با ایران افشاء شده است و لذا از نظر ایران، عربستان از خط قرمز عبور کرده زیرا تهران همکاری ریاض با تل آویو برای مقابله با منافع ایران را تحمل نمیکند. اخیرا افشاء شد که دولت ترامپ و تل آویو، عربستان را برای تسلیم کردن فلسطینی ها به کار گرفته اند.
ازنظر ایران تشکیل دولت یهود، شکست مقاومت فلسطین، پذیرش اشغالگریهای اسراییل و تسلیم شدن جهان اسلام درقضیه فلسطین، زمینه ساز سلطه دولت صهیونیستی برخاورمیانه میباشد. لذا ایران با اشغالگری اسراییل درفلسطین مقابله میکند.
مصر:
با بروز بهار عربی، مصر جایگاه رهبری جهان عربی خود را به عربستان واگزار کرده است. باوجودیکه دولت السیسی در قاهره درزمینه مقابله با گروههای تروریستی درکشورهایی مثل سوریه با مواضع ایران نزدیکتر بوده، منتهی جان کری افشاء کرد که کشورهای عربستان و امارات و مصر در گفتگوها با دولت اوباما، خواهان حمله نظامی به ایران بوده اند. با این وجود ایران و مصر با برخورداری از دوتمدن بزرگ بشری، درموارد مهمی مثل مقابله با ایدئولوژی وهابیگری، مقابله با تروریستهای تکفیری داعشی، خلع سلاح اتمی اسراییل و عاریسازی خاورمیانه از سلاحهای کستار جمعی دارای مواضع و منافع مشترک هستند.
خلیج فارس:
شورای همکاریهای خلیج فارس متشکل از عربستان، قطر،امارات،عمان، کویت و بحرین در سال 1980 برای مقابله با انقلاب اسلامی ایران شکل گرفت و از آن زمان به بعد هم صدها میلیارد دلار ثروت خود را خرج تسلیحات آمریکایی کرده اند. منتهی درسال 2017، بحران در روابط عربستان و قطر نشان داد که عربستان بدنبال سلطه برکشورهای کوچک عربی خلیج فارس است.
لذا ایران با بازکردن مرزهای خود، تحریم سعودی-امارات علیه قطر را درنطفه خفه کرد و موجب شکست طرح تغییر رژیم عربستان در قطر شد وحفظ حاکمیت ملی قطرشد. با مشاهده طرح سعودیها برای قطر، ایرانیها متوجه شدند که ریاض بدنبال سلطه برکشورهای کوچک عربی حاشیه خلیج فارس برای تشکیل "بلوک سعودی" است و نه "بلوک خلیج فارس". بهرحال موضوع قطر مثال خوبی است برای سعودی که مسیر همکاری با ایران را انتخاب کند یا تقابل.
مسیر تقابل:
مسیر تقابل سعودی-ایران نه تنها خصومتهای دوجانبه را تشدید بلکه حل و فصل بحرانهای جاری منطقه را غیرممکن خواهد ساخت. سالها طول خواهد کشید تا دوقدرت عربی سوریه و لیبی قدرت گذشته خود را بازیابند. قدرتهای عربی مصر و عراق هم با بحرانهای متعدد تروریسم و بحرانهای سیاسی و اقتصادی و امنیتی داخلی مواجه هستند. واقعیت این است که جنگ عربی-عربی درجریان است. ثروت عربستان و قطر و امارات بجای توسعه و رونق جهان عرب، صرف جنگ و خونریزی درجهان عرب شده است. اتحادیه عرب سقوط کرده و موضوع فلسطین هم بخاطر سازش سعودی-امارات، دیگرمنشاء همگرایی درجهان اسلام نیست. نهایتا اسراییل برنده اصلی این تحولات شده است. تقابل عربستان و ایران به تضعیف بیشتر جهان اسلام و متعاقبا تحکیم و اقتدار بیشتر اسراییل خواهد انجامید. پیروزی ایران یا عربستان بر یکدیگر هم همین نتیجه را خواهد داشت.
تعامل و همکاری:
سعودیها نفوذ ایران در کشورهای عراق و لبنان و سوریه و یمن را درراستای احیاء "امپراطوری فارس" تلقی میکنند. درنقطه مقابل، ایرانیها هفت نگرانیهای واقعی دارند ازجمله اینکه:
اول: آمریکاییها با اتحاد با سعودی و اسراییل دنبال تغییر رژیم در ایران هستند،
دوم: ایرانیها هنوز تجاوز صدام به خاک ایران با حمایت آمریکا و عربستان و متحدینش را ازیاد نبرده اند، تجاوزی که به قصد تجزیه ایران و تغییر رژیم در ایران صورت گرفت،
سوم: آمریکا دراطراف مرزهای حضورنظامی دارد و سیل ارسال صدها میلیارد دلاری تسلیحات پیشرفته به کشورهای همسایه عرب ایران را ادامه میدهد،
چهارم: ایران تحت شدیدترین تحریمهای آمریکا قرار دارد،
پنج: آمریکا و متحدین منطقه ای از همه روشهای خصومت علیه ایران استفاده کرده و میکنند، ازجنگ سایبری تا حمایت از گروهک تروریستی منافقین که دستش به خون 17000 ایرانی آغشته است،
ششم: آمریکا گزینه حمله نظامی علیه ایران را روی میز نگه داشته و آنطور که جان کری افشاء کرد، متحدین عربش نیز از این گزینه حمایت میکنند،
هفتم: تهدید تروریستهای تکفیری داعشی در 60% مرزهای ایران همچنان وجود دارد.
لذا ایران "حضور منطقه ای بعنوان یک استراتژی بازدارنده" را برای مقابله با تهدیدهای مذکور و حفظ امنیت ملی خود ضروری میداند ضمن اینکه عربستان هم تلاش میکندایران را مقصر همه ضعغها،ناکارآمدیها ، فسادها و دیکتاتوریها در جهان عرب جلوه دهد.
آنچه برای کاهش تنش ها و خصومت ها و آغاز روند همکاری لازم است:
1- عربستان و ایران نیاز دارند که درک صحیح از نگرانیها و تهدیدات امنیت ملی یکدیگر داشته باشند. لازمه همکاری ایران و عربستان نیزاین است که ریاض وتهران بدون هرگونه پیش شرطی گفتگوهای دوجانبه را آغاز و همه نگرانیهای خود را روی میز مذاکره بگذارند.
2- مجمع گفتگوهای ایرانی-عربی برای بهبود روابط ایران و اعراب تشکیل شود.
3- برای مهار تقابل فرقه گرایی و اختلافات شیعه و سنی، مجمع گفتگوهای رهبران جهان تشیع و تسنن از جامعه الازهر مصر، جهان اهل سنت و حوزه های علمیه قم و نجف هر چه سریعتر تشکیل شود.
4- نشست وزرای خارجه هشت کشور حاشیه خلیج فارس شامل ایران، عراق، عربستان و سایر اعضاء کشورهای حوزه خلیج فارس باقصد گفتگوهای باز و صریح جهت رسیدن به تفاهمی ملموس و منصفانه برگزار شود.
5- طبق بند 8 قطعنامه 598 شورای امنیت سازمان ملل، دبیرکل سازمان ملل موظف است گفتگوهای خود با کشورهای حاشیه خلیج فارس برای تامین امنیت و ثبات منطقه را آغاز کند. این قطعنامه باید مبنای آغاز گفگوی منطقه ای و سازمان ملل برای تشکیل "سیستم همکاری و امنیت در خلیج فارس" شده و از تجربه اروپاییها در مورد تشکیل سازمان امنیت و همکاری اروپا و اتحادیه اروپا استفاده شود.
6- برای تامین ثبات و امنیت پایداردر حوزه خلیج فارس، سیستم مذکور همکاریهای جامع سیاسی، اقتصادی،فرهنگی، امنیتی و نظامی و عاریسازی منطقه از سلاحهای کشتار جمعی را شامل گردد.
قدرتهای بزرگ درمنطقه میایند و میروند اما ایران و عربستان و سایر کشورهای حوزه خلیج فارس میمانند و ناچارند باهم زندگی کنند. رهبران عربستان و ایران برای تحقق همکاریهای منطقه، باید مانع گسترش خصومت شده و اجازه ندهند تخم خصومت دائمی کاشته شود. توسعه و رونق هردوکشور و منطقه ایجاب میکند که کشورهای منطقه درکنار هم در سایه صلح و دوستی زندگی کنند.
نظر شما :