آمریکا در اولویت نیست
بیانیه استراتژی امنیت ملی باعث اندوه است
دیپلماسی ایرانی: استراتژی های امنیت ملی که توسط کنگره تعیین شده را در اغلب موارد اصلا نمی توان استراتژی عنوان کرد. آنها اسنادی برای استفاده عموم هستند به جای اینکه راهنمایی برای تصمیم گیری در مورد مشکلات سیاست خارجی باشد.
این مشاهدات پیرامون استراتژی های امنیتی منتشر شده دولت ترامپ، در مورد سایر دولت ها هم صادق است. گرچه که بعضی از زیردستان ارشد دولت ترامپ کاملا قادر به تفکر استراتژیک هستند، اما هر بار که پای امنیت ملی به میان می آید، رئیس جمهور می خواهد نشان دهد که خودش نیز اندکی از استراتژی سردرمی آورد. صحبت های ترامپ درباره ی این موضوع، به جای اینکه حاکی از تفکر عمیق باشد، نشان دهنده تناقض، عدم دانش کافی به خاطر بی تجربگی و نگرانی یک رهبر عوام فریب برای جلب نظر مردم بود.
همچنین دیگر جای تعجب ندارد رئیس جمهوری که میزان دورغ گویی اش از سایر سیاستمداران بیشتر است، مدراکی منتشر کند که فریبکارانه باشد. این فریب تا جایی پیش رفته که او درباره ی اهداف مورد صحبتش، هیچ سیاستی را اتخاذ نکرده است. اسناد منتشره دولتی می بایست "استراتژی واقع گرایی اصولی" باشد در حالی که سیاست های خارجی ترامپ اصلا واقع گرایانه نیست مخصوصا که او میخواهد دنیا را به دو دسته دوست و دشمن تقسیم کند. این اسناد همچنین به مفهوم "توازن قدرت" نیز اشاره دارند که سیاست های خارجی ترامپ بسیار متفاوت از این اصل است.
اسناد دولت ترامپ به جای تحقق اهداف، آن ها را نابود کرده است. در این اسناد آمده است که "دیپلماسی لازمه اتخاذ و اجرای راه حل است" و " ما می بایست توانایی های دیپلماتیک خود را بهبود ببخشیم" این در حالی است که وزارت امور خارجه در حال نابودی است و ماموریت های دیپلماتیک وزارتخانه نیز یکی پس از دیگری با شکست مواجه می شود. در اسناد آمده است که "بدهی ملی که اکنون بالغ بر 20 تریلیون دلار است، تهدیدی جدی برای اقتصاد و در نتیجه امنیت ملی آمریکاست". اسنادی که رئیس جمهور می خواهد با خوشحالی و بی هیچ اکراهی امضا کند ، پر نقص ترین نوع تصویب قانون در سال های گذشته است.
اساس اسناد استراتژی همان شعار معروف "اول آمریکا" است. گری کوهن، مشاور اقتصادی و اچ آر مک مستر، مشاورامنیت ملی کاخ سفید اوایل امسال اعلام کردند که " اول آمریکا" به این معنا نیست که " آمریکا فقط به فکر خودش باشد" اما دولت ترامپ بیش از هر دولت پیشین دیگری خود را محدود کرده است.
ایالات متحده آمریکا تنها کشور در دنیا می باشد که موافقتنامه تغییرات اقلیمی پاریس را با هدف نجات کره زمین، نادیده گرفته است. ترامپ همچنین پیمان تجاری بین آمریکا و کشورهای حوزه اقیانوس آرام را رد کرده است که باعث شده سایر کشورها بدون آمریکا پیش بروند و میدان برای حضور پررنگ تر چین مهیا شده و همچنین نپدیرفتن برجام، باعث شده که آمریکا منزوی تر شود. ر همین چند روز گذشته، خانم نیکی هیلی، قطعنامه سازمان ملل که علیه تصمیم دولت ترامپ در مورد بیت المقدس بود، را وتو کرد.
این تصمیم در مورد بیت المقدس، کاملا متضاد با شعار " اول آمریکا" است و این تصمیم در جهت منافع اسرائیل اتخاذ شذه است. مانند تصمیم ایجاد ناآرامی در خلیج فارس که چند سال پیش در راستای منافع رژیم سعودی اتخاذ شده بود.
با در نظر گرفتن اسناد استراتژی و بیشتر گفته های ترامپ، این نیاز احساس می شود که باید به تقویت آمریکا از درون پرداخت اما باز هم این تضاد بین گفته ها و سیاست های اتخاذ شده وجود دارد. دونالد ترامپ صحبت های خوبی در مورد ایجاد زیر ساخت ها کرده بود اما برای عملی کردن آنها هیچ اقدامی انجام نداده است. یکی از کمبود های زیر ساختی که مربوط به پرداخت نکردن بودجه برای تکنولوژی جلوگیری از سرعت بیش از حد قطارها بود، باعث حادثه تصادف قطار در ایالت واشنگتن شد.
حداقل همان قدر که حضور یک آمریکای مقتدر در عرصه جهانی مهم است، تمامیت و اقتدار در دیپلماسی آمریکا نیز اهمیت دارد. یکی دیگر از مشکلات از زمان روی کار آمدن ترامپ مساله احتمال دخالت روسیه در انتخابات آمریکا است.
بحث وگفتگوی آزاد و صادقانه، لازمه عملکرد سالم هر دموکراسی است اما دروغ گویی های روز افزون ترامپ باعث از بین رفتن این فرصت شده است.
به عنوان مثال، از دید دنیا، آمریکای تحت فرمان دونالد ترامپ از اقتدار و اهمیت کمتری نسبت به آمریکای تحت فرمان رونالد ریگان و جان وینتروپس برخورداری است و این بیشتر مایه شرمندگی است.
انتظار این را نداشته باشید که بتوانید در بیانیه استراتژی امنیت ملی، استراتژی بیابید. باید اندوهگین بود از تضاد بین کلمات خوشایند در این اسناد و آنچه در عمل توسط مردی که نامش در پای این اسناد آمده است، اجرا می شود.
منبع : نشنال اینترست / ترجمه تحریریه دیپلماسی ایرانی / 33
نظر شما :