تهران همه نقشه ها را به هم ریخته است
تلاش جهت همگرائی های ضد ایرانی
نویسنده: سید احمد حسینی، کارشناس مسائل بین الملل
دیپلماسی ایرانی:
مقدمه:
مدتی است شاهد افزایش تلاش ها برای ایجاد همگرائی های جدید علیه جمهوری اسلامی ایران می باشیم. این اقدامات که با برجسته سازی و سیاه نمائی در موضوعاتی همچون: نقش منطقه ای و یا قدرت موشکی ایران صورت می گیرد، جبهه جدیدی از یارگیریها و سناریوسازی برای تحت فشار قرار دادن ایران را هدف گرفته و از طرق و ابزارهای گوناگون، سعی دارد دور جدیدی از کشمکش ها و رویاروئی ها را آغاز نمایند.
این قبیل اقدامات اخلال گرانه و ناجوانمردانه در شرایطی صورت می گیرد که هنوز مدت زمان زیادی از حصول توافق هسته ای ایران با قدرتهای جهانی نگذشته و ائتلافی که به بهانه فعالیت های هسته ای ایران شکل گرفته بود، به سستی گرائیده و موضوعیت خود را از دست داده است.
نظر به اهمیت و حساسیتی که این موضوعات برای منافع ملی جمهوری اسلامی ایران دارد، در این گفتار به برخی از ابعاد و جنبه های شرایط کنونی و الزامات و ضرورت هائی که دستگاه سیاست خارجی باید در پیش گیرد، پرداخته و پیشنهاداتی ارائه می گردد:
نقش منطقه ای ایران:
یکی از بحث های کلیدی در مقطع کنونی، نقش آفرینی و حوزه نفوذ ایران در منطقه است که جبهه غرب و شرکای عربی آنها، تلاش دارند با ادبیات خاص، جلوه های حضور ایران را با عناوین منفی و تحریک کننده به منطقه و جهان معرفی نمایند.
عباراتی چون: تلاش های برهم زننده ایران، تلاش جهت ایجاد امپراتوری فارسی، دخالت در امور کشورهای منطقه، ایجاد هلال شیعی و یا ایجاد هژمونی ایرانی بخشی از کلیدواژه هائی است که برای نشان دادن چهره خطرناک و تهدیدآفرین از رفتارهای ایران بکار برده می شود.
در این باره سخن بسیار است اما واقعیت این است که جایگاهی که ایران در منطقه بدست آورده است متکی بر شناخت درست و واقع بینانه روندها، عمل قاطع و بموقع و یک برنامه ریزی طولانی مدت است و حادثه خلق الساعه یک شبه نیست که ایران موقعیت هائی را بصورت تصادفی بدست آورده باشد.
اما غیر از بعد آشکار و ملموس حوزه اثرگذاری ایران که قابل مشاهده و اندازه گیری است، الهام بخشی و نفوذ معنائی کشور، نه تنها در منطقه بلکه در منظومه جهانی ظهور و بروز دارد، جنبه مهم تری است که کشورهای متکی به قدرتها از آن واهمه دارند و نگران هستند اگر یکی از سنگرها فروریزد مواضع دیگر بصورت دومینوئی از دست خواهد رفت.
قدرت بازدارندگی :
قدرت بازدارندگی جمهوری اسلامی ایران که تنها یک ضلع آن توان موشکی و بخش مهم تر آن اتکاء به ظرفیتهای داخلی، قدرت بسیج کنندگی نظام و مقاومت انسانهای مومن و طرف معامله با خداست آنچنان است که با حداقل امکانات و داشته ها، سناریوهای و نقشه های شیطانی مجموعه غرب، رژیم صهیونیستی و سعودیهای را بهم ریخته و آنها را عصبانی می سازد.
جالب اینجاست که کشورهای یاد شده ظهور و تبلور این قدرت را تنها در ظرفیتهای موشکی ایران می دانند و آن را تهدیدی برای منطقه و شرکای خود می دانند در حالیکه توان واقعی، ظرفیت و روحیه جوانانی است که در این مسیر به ایثارگری و تلاش خالصانه می پردازند.
هدف گذاری آمریکائی:
جملات و نکاتی که از قول مقامات آمریکائی و از جمله وزیر امور خارجه آن کشور طی هفته ها و روزهای اخیر شنیده می شود، حاوی نکات بسیار مهمی است که باید مورد توجه و دقت نظر قرار گیرد. رکس تیلرسون روز شنبه گذشته در نشست اندیشکده ویلسون در مورد روابط اروپا و آمریکا، بر ضرورت توجه به رفتارهای ایران تاکید نموده و خاطر نشان ساخت با خط مشی رئیس جمهور آمریکا، نقاط اشتراک این کشور با اروپا در مورد ایران بیشتر از نقاط اختلاف و جدا کننده است.
وزیر خارجه آمریکا یادآور شده که برجام دیگر تنها مرکز ثقل سیاست ایالات متحده آمریکا در برابر ایران نیست و واشنگتن متعهد به مقابله با مجموعه تهدیدات ایران است و از اروپا خواست که در این شرایط در برابر ایران به آمریکا بپیوندد.
شاید همین جملات و موضع گیری هاست که نگرانی ماه های اخیر روسها در مورد وضعیت برجام را بیشتر کرده و لاوروف سخنان ناامیدکننده ای مبنی بر احتمال فروپاشی برجام، بر زبان آورده است.
فرانسه، بازیگری غیرقابل پیش بینی:
برغم اصرار و تاکید مکرر مقامات اروپائی مبنی بر اهمیت برجام و فشار آنها بر مقامات آمریکائی و هیاتهایی که بین پایتخت های دو سوی آتلانتیک رد و بدل می شود، ریشه ها و دلائل رفتار فرانسه در قبال ایران را باید با هوشیاری مضاعفی مورد توجه قرار داد.
در سایه مشکلات و کم انگیزگی دو بازیگر دیگر اروپائی یعنی آلمان و انگلیس که در مسائل داخلی و اقتصادی خود غوطه ورند و نیز وضعیت آمریکا که در دوره ترامپ جاذبه، قدرت دیپلماسی و ائتلاف سازی آن کاهش یافته است، فرانسه فرصت مغتنمی برای خود تصور می کند که قدرت ایفای نقش و دیپلماسی خود را در چالش های مهم منطقه ای و جهانی، نشان دهد.
در یک ارزیابی کلی، پاریس دیپلماسی سه ستونی بین ایالات متحده، کشورهای عربی و ایران را در پیش گرفته و تلاش دارد با حرکت های رفت و برگشتی بین این سه ضلع، برای خود تولید ظرفیت و قدرت نماید. در مورد ایران بصورت خاص، توجه به سهم گیری و بازیابی فرصت های از دست رفته در سپهر اقتصادی و بازار آن و در عین حال به گروگان گرفتن هر گونه اقدامات عملی تا تعیین وضعیت سایر مسائل سیاسی، مد نظر است و از سوی دیگر، فرانسه هر گامی که در مورد ایران بر می دارد بعنوان ابزاری و اهرم چانه زنی در برابر مجموعه عربی استفاده می کند.
نکته دیگر مورد توجه پاریس، بالا بردن توان دیپلماسی و نقش فرانسه در تحولات و دگرگونی سیاسی در حوزه نفوذ سنتی آن کشور در خاورمیانه است که تبلور آنرا در موضوع بازگرداندن سعد حریری به لبنان، شاهد هستیم.
راهبرد ایران: الزامات و هوشیاری ها
از آنچه گفته شد روشن می گردد که ایران، کشور کانونی و محور تحولات در حال شکل گرفتن در منظومه سیاسی منطقه جنوب غرب آسیاست. بدون تردید، سرو صدا ها و موج هائی که برای تولید نگرانی در مورد نقش و رفتارهای ایران صورت می گیرد، حاکی از فتح سنگرها و مواضعی است که تهران در سایه درک درست تحولات، آینده نگری ها، تجیمع نیروها و بسیج امکانات مربوط به خود و جبهه مقاومت بدست آورده است.
در حال حاضر، گفتگوها و کشمکش نه در موضوع بازداشتن ایران از دستیابی به اهداف بلکه ناظر بر چگونگی بر بازپس گیری مواضع از دست رفته است و اکنون رسالت ما آن است که اولا عظمت و بزرگی این جایگاه رفیع نائل شده را بدانیم و ثانیا این امانت را با دقت و وسواس بسیار مدیریت و در جهت تثبیت نقش کنونی جایگاه جمهوری اسلامی ایران، قدم برداریم.
برای این منظور و انجام دقیق ماموریت و رسالتی که در پیش است، اقدامات و الزاماتی نیز وجود دارد که در این مجال به اهم آنها، اشاره می نمائیم:
الف-استفاده از هر دوبال توان و شایستگی های ایران در بخش نظامی، توان بازدارندگی و دیپلماسی متناسب و هم سنگ با واقعیت های میدانی بنحوی که این دو جبهه همدیگر را کامل و هم افزائی لازم و مورد انتظار، صورت گیرد.
ب-باید توجه داشت ائتلافهائی که صورت می گیرد یکپارچه و از یک جنس نیست و هر کدام، راهکار و تدبیر خاص خود را طلب می کند. مدیریت همگرائی بین فرانسه و آمریکا راه حل خود را دارد و تلاش عربستان برای تجمیع نیروهای عربی، نسخه خاص و دیگری را طلب می کند. نکته مهم در این بین آن است که مراقب بود اعماق سناریوی صهیونیستی در منطقه و هزینه از طرف کشورهای منطقه را تشخیص داد و از موضع کشوری بزرگ مانند ایران به این تحولات نگریست.
ج-همانطور که برجام را بعنوان یک تجربه برای پیشبرد مسائل سیاست خارجی خود انتخاب نموده ایم باید دقت و مراقبت بسیار نمائیم که صیانت و پاسداری از آن با تمام وجود، صورت گیرد. باید مراقب بود که همه کشورهای ذینفع و طرف گفتگو، مسئولیت خویش را متوجه و تا رسیدن به ساحل، داخل این قایق باشند. ناگفته پیداست اگر مسیر برجام بخوبی و اقتدار و آمادگی وهوشیاری لازم، طی نشود و اقدامات متقابل و هوشمندانه متناسب در برابر اخلالها و شیطنت های رقیب صورت نگیرد، تاثیرات و پیامدهای خود را بر موضوعات دیگر همچون نقش منطقه ای ایران که بسیار با اهمیت تر از برجام است را بر جای خواهد گذاشت.
د- عامل زمان در بازی های بزرگ کنونی، اهمیت و نقش بسیار دارد و باید توجه جامعی به آن صورت گیرد. آنچه در این باره می توان گفت این است که اولا باید خود را برای وزن کشی میان مدت و حتی طولانی با قدرتها و رقبا آماده کنیم و ثانیا اجازه دهیم که آسیب ها و نقاط ضعف و گسست جبهه مقابل از جمله: آمریکا و سعودیها، نمایان شود.
ه-یکی از موضوعات مهم در افزایش توان و قدرت بازدارندگی ایران در رویاروئی بزرگی که در پیش دارد، حفظ انسجام و یکپارچگی جامعه است. ایران کشور بزرگ با ملتی هوشیار است که حساسیت ها و ظرافت های مقطع کنونی را کاملا درک می کنند که آخرین تبلور آن در حادثه زلزله کرمانشاه نمایان شد. در عین حال نباید اجازه داد که جبهه مقابل از تجربه برجام و سایر زمینه ها، برای رخنه و دوقطبی سازی و بهم ریختن انسجام و اجماع داخلی، سوء استفاده نماید.
و- سرعت و عمق دادن به دیپلماسی فعال با همسایگان، کشورهای پیرامونی و کشورهای عربی منصف و علاقمند به روابط با ایران و تشریح دیدگاههای کشورمان در خصوص تحولات منطقه ای و بین المللی بنحوی که جاذبه دیپلماسی ایرانی، آشکار و نظم مورد نظر طرف های مقابل برهم زده شود.
ز-بکارگیری ادبیات وزین و مناسب در مورد نقش منطقه ای و توان موشکی ایران بنحوی که درعین نمایش اقتدار و صیانت از منافع ملی کشور، بوی تحریک و تهدید از آن به مشام نرسد.
نظر شما :