آمریکا و بحران سازی بر سر برجام
هیچ کس پشت سر ترامپ نمی ایستد
لارنس جی کورب
دیپلماسی ایرانی : گرچه کنگره آمریکا، قرارداد هسته ای را که دولت اوباما و پنج کشور دیگر با ایران امضا کردند، لغو نکرد، اما قرار بر این شده است که رئیس جمهور آمریکا، هر نود روز پایبندی ایران را تایید کند.
به رغم تعهدات ترامپ در مبارزه انتخاباتی خود مبنی بر پاره کردن برجام، وی هنوز از آن عقب نشینی نکرده است. در واقع ترامپ در ماه جولای، پایبندی ایران را به آن، هرچند با اکراه، تایید کرد. پس از آن، اعلام کرد که در اولین فرصت از قراراد عقب نشینی خواهد کرد.
نیکی هیلی، سفیر ایالات متحده در سازمان ملل در هفته گذشته، این موضوع را در موسسه امریکن اینترپرایز مطرح کرد. هیلی اظهار داشت که حتی اگر بازرسان بین المللی تایید کنند ایران برجام را نقض نکرده است، تصمیم آمریکا برای اعلام عدم پایبندی ایران "هم چنان پابرجاست" اما این امر به آن معنا نیست که "ایالات متحده از برجام عقب نشینی کرده است."
در این صورت، جهان پس از لغو توافقنامه چگونه خواهد بود؟ دیپلماسی آمریکایی در آن خریدار نداشته و روابط بین الملل بیش از پیش تیره خواهد شد. به احتمال زیاد ایران، روال عادی برنامه های هسته ای خود را از سر خواهد گرفت. همچنین احتمال ایجاد تنش و جنگ نیز بالا خواهد رفت.
برجام توافق بین ایران و آمریکا نیست، بلکه توافقی چند جانبه است. ایالات متحده و ایران، مذاکرات در خصوص این معامله را با هماهنگی نماینده عالی اتحادیه اروپا و پنج عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل به علاوه آلمان (گروه پنج به علاوه یک) انجام دادند. خروج ایالات متحده، تلاش های دیپلماتیک آینده را به خطر خواهد انداخت.
دیپلماسی نیازمند درجه ای، هرچند اندک، از اعتماد است که فقط تعامل منظم می تواند آن را ایجاد کند. اگر ایالات متحده از این معامله خارج شود، مهر تایید بر عدم اعتماد ایران به خود زده و اگر علاقه ایران را به مذاکرات آینده به کل از بین نبرد، سبب کاهش قابل ملاحظه آن خواهد شد.
اروپا بیشتر از آمریکا به توافقات اقتصادی با ایران علاقه مند است و بنابراین حتی تمایلی به اعمال مجدد تحریم ها ندارد، چه برسد به مقابله نظامی با ایران. در صورت خروج ایالات متحده و اتهام کذب نقض قرارداد هسته ای از سوی ایران، برتری روش های دیپلماتیک از بین می رود. امکان دارد جامعه جهانی، از جمله متحدان آمریکا، این کشور را به داشتن مقاصد شوم متهم کنند. این امر در آینده درصورت قصد ایجاد روابط دیپلماتیک با ایران به ضرر آمریکا خواهد بود.
نه تنها بیشتر متحدان آمریکا در اروپا علاقه ای به جنگ علیه ایران ندارند، بلکه روسیه و چین نیز از جنگ با این کشور حمایت نخواهند کرد. هر دو این کشورها در زمان تحریم ها، ایران را پشتیبانی کرده اند. ایران، نزدیکترین متحد روسیه در منطقه است و با اینکه چین و ایران چنین مناسباتی ندارند، اما منافعع چین از منابع انرژی خلیج فارس، چشمگیر است. چین بزرگترین وارد کننده نفت به دست آمده از خلیج فارس بوده و 26 درصد انرژی مورد نیاز خود در سال 2011 را بدین صورت تامین کرده است.
همچنین همانطور که روحانی، رئیس چمهور ایران عنوان کرده است، تهران روال عادی برنامه هسته ای خود را از سر خواهد گرفت. در این صورت، عدم اطمینان ایران از نیت آمریکا در این زمینه تایید خواهد شد. امکان دارد ایران دسترسی بازرسان بین المللی را محدود کند و به صورت مخفیانه به فعالیت های هسته ای خود بپردازد. این امر سبب منزوی شدن آمریکا در میادین دیپلماتیک خواهد شد.
واقعیت های هسته ای فرصت های محدودی را برای دشمنان ایران فراهم می کند. آنها می دانند اگر ایران پس از لغو برجام به ساخت تسلیحات هسته ای بپردازد، ممکن است باعث به وقوع پیوستن حمله ای قوی و پیشگیرانه به ایران شود. اما این حمله دو مشکل عمده استراتژیکی خواهد داشت:
اولا اقدامات تلافی جویانه ایران علیه متحدان آمریکا به وقوع خواهد پیوست، ثانیا، با اینکه حمله به ایران امکان دارد دستیابی این کشور به بمب هسته ای را به تعویق بیاندازد، اما ایران را برای به دست آوردن آن مصمم تر خواهد کرد.
حتی افراد بدبین به این قرارداد باید خطرات لغو آن را درک کنند. در واقع، تنش در کره شمالی نیز این خطر را تشدید می کند، چرا که می تواند ایالات متحده را در دو منطقه حساس با بحران (هسته ای) مواجه کند.
کاملا واضح است که اگر آمریکا از ساخت بمب توسط ایران نگران است، بهتر است به قرارداد هسته ای علاقه پیدا کند.
نظر شما :