مشکلات سال تحصیلی جدید برای کودکان کرانه باختری
مدرسه ما در منطقه C بود
روزبه آرش: اینجا کرانه باختری رود اردن است. ده ها دانش آموز ابتدایی در ستون هایی منظم به خط شده اند. معلم ها با آنها صحبت می کنند. نرمش می کنند، تشویق می شوند، سرود ملی فلسطین را می خوانند و با صف به کلاس های خود می روند. این صحنه ای عادی در سراسر کرانه باختری است: بچه هایی که برای رفتن به کلاس آماده می شوند. بچه های مدرسه «جوبت عبد دبیح» سرودشان را خوانده اند و صف آنها آماده است تا روزشان را در کلاس درس آغاز کند. صحبت از کلاس به معنی میز و نیمکت، اتاقی مرتب ، تمیز و تخته سیاهی روی دیوار نیست. این بچه ها البته که چنین کلاس هایی داشتند اما این کلاس ها در بمباران اسرائیل نابود شد و حالا آنها در مدرسه ای از چادر درس می خوانند. مدرسه ای با6 چادر بزرگ برای 6مقطع تحصیلی که نزدیک به 80 دانش آموز در آن تحصیل می کنند. مدرسه آنها سال پیش، درست یک شب پیش از آغاز سال تحصیلی جدید با حمله ارتش اسرائیل نابود شد.
ابتسام شیبات، معلم ریاضی و عربی بچه ها می گوید: «ما سال تحصیلی جدید را شروع کرده ایم درحالی که یک سال گذشته را به طور کامل از دست دادیم. حالا این چادرها بنا شده تا حداقل بتوانیم کار آموزش را شروع کنیم. روز اول مدرسه زودتر از همه ساعت 7:30 اینجا بودم. چادرها را دیدم و احساسی وحشتناک داشتم. سال تحصیلی آغاز شده اما کل ساختمان یک مدرسه دیگر اینجا نیست و جایش چادرهایی محقر بنا شده است.» شیبات اما به خودش مسلط می شود، فکرهایش را جمع می کند و می داند که شرایط این طور است و فعلا چاره ای نیست. «نباید غر بزنیم. فعلا تنها چیزی که مهم است بچه ها و ادامه تحصیل آنهاست. این بچه ها به اندازه کافی از درس عقب افتاده اند و دیگر نباید بیشتر از این عقب بیفتند. تا چاره دیگری پیدا شود ناچاریم به همین شکل ادامه دهیم.»
روزی که مدرسه این منطقه زیر بمباران نابود شد، برخی پدر و مادرها به ناچار از شهر به جایی دیگر مهاجرت کردند تا برای بچه هایشان مدرسه ای دیگر پیدا کنند. حالا این مدرسه دوباره باز می شود درحالی که همه بچه های قبلی به آن بازنگشته اند. این محیط مناسبی برای بچه ها نیست؛ پدر و مادرها هم این را می دانند اما در کرانه غربی پیداکردن مدرسه جدید برای بچه ها کار آسانی نیست. مشکل کمبود امکانات در تمام این منطقه دیده می شود و مهاجرت از شهری به شهر دیگر هم برای مردم منطقه یک تراژدی سخت و دشوار است. شیبات می گوید: «با معلم های دیگر جلسه ای برگزار کردیم. حرف زدیم و تصمیم گرفتیم با همین وضع به خاطر بچه ها ادامه دهیم. باید مشکلات را بپذیریم و سعی کنیم کمترین خسارت متوجه بچه ها شود. مشکل فضا نداریم، فعلا هم هوا خوب است و تا روزهای سرد زمستان باید هرچه می توانیم پیش بیفتیم. نزدیک ترین مدرسه از این منطقه پنج کیلومتر فاصله دارد. تازه آن مدرسه هم تمام صندلی هایش پر است و جایی برای بچه دیگری ندارد. در این روستا حدود 160 خانوار زندگی می کنند و دور تا دور این منطقه کوهستانی است. به این معنی که امکان وجود سرویس مدرسه برای بچه ها وجود ندارد و اگر بخواهند مدرسه دیگری را هم انتخاب کنند، رفت وآمد بچه ها مشکلی اساسی خواهد بود.»
فدیا الواش، یکی از والدین می گوید با توجه به تمام مشکلات تصمیم گرفته فرزندش را در همین مدرسه ثبت نام کند. او می گوید «کل جمعیت اینجا دوست دارند که این مدرسه دوباره سرپا شود زیرا جایی بهتر و نزدیک تر از اینجا نداشتیم. نمی دانم اسرائیلی ها چطور و چرا تصمیم گرفتند دقیقا این نقطه را بمباران کنند. اینجا یک مدرسه برای بچه های معصوم و بی گناه بود که هیچ خطری برای آنها نداشت. نمی توانم اجازه دهم پسرم هر روز کیلومترها به تنهایی راه برود تا به مدرسه ای دیگر برسد. قبل از اینکه این مدرسه برپا شود، وضع این طور بود. پسر بزرگ من مجبور بود این راه را برود و این مسیر هرروزه برای سلامتی اش گران تمام شد. حالا ساختمان تازه ساخته شده مدرسه نابود شده و بازهم همان ماجرا برای پسر کوچکم تکرار می شود.»
همه اینها درحالی مطرح می شود که سخنگوی سازمان دولتی مبارزه با تروریسم اسرائیل به الجزیره گفت که ساختمان مدرسه مذکور در منطقه ای غیرقانونی ساخته شده بود و به همین دلیل شبانه تخریب شد. از نظر آنها چادر و تأسیسات فعلی هم غیرقانونی است و باید هرچه سریع تر جمع آوری شود. کارشناس الجزیره در این رابطه می گوید: «این مدرسه در منطقه C قرار دارد. این منطقه تحت کنترل تشکیلات خودگردان فلسطین است و اسرائیلی ها حق دخالت در نحوه استفاده از زمین های آن را ندارند؛ بنابراین ساختمان این مدرسه هیچ مشکل امنیتی برای اسرائیل به حساب نمی آمده است و ازبین بردن آن کاملا غیرقانونی است. علاوه براین ، این تنها یک مدرسه است و چه مشکلی می تواند برای ارتش اسرائیل ایجاد کند؟» درحالی که دعواها بر سر ساختمان مدرسه ادامه پیدا می کند، بچه های این مدرسه هرروز صف می بندند و به چادرهای خود می روند با این امید که درس بخوانند و آینده خود را بسازند. اما چشم ها و قلب هایی باید هرروز نگران آنها باشد زیرا هر لحظه ممکن است موشکی از آسمان به سوی چادرهای محقر آنها پرتاب شود و رویاهای شیرین این بچه ها را تبدیل به کابوس هایی تلخ کند.
نظر شما :