راه ابریشمی که چین به دنبال آن است
یک کمربند، یک راه و قلمرویی به وسعت سه قاره
نویسنده: علی عطاران
دیپلماسی ایرانی: پروژه راهبردی دولت چین برای راه اندازی شبکه حمل ونقل یکپارچه از درون سرزمین خود تا قلب اروپا، عنوان دهن پرکنی ندارد: «طرح کمربند و راه» (Belt & Road Initiative)، یا آنطور که قبل تر نامیده می شد، «یک کمربند، یک راه». اما این ابرپروژه جاه طلبانه که از سال 2013 کلید خورده است بی تردید چهره جهان را در دهه های آتی تغییر خواهد داد.
هدف گذاری این طرح در وهله ی اول اقتصادی است: قرار است با توسعه زیرساخت های حمل و نقل و ارتباطات در آسیا، آفریقا و اروپا، کالاهای ساخت چین با سرعت بالاتری به بازارهای هدف اروپایی برسند. عنوان دیگر این برنامه بلندپروازانه «احیا راه ابریشم» است. با این حال، گستره کشورهای شامل این طرح بسیار بزرگتر از آن راه باستانی است. به همین مقیاس، اهداف طرح نیز بلندمدت تر و پیچیده تر هستند.
بنا بر آمار رسمی دولت چین، سرمایه گذاری کلی طرح برابر رقمی حدود یک تریلیون دلار یا هزار میلیارد دلار خواهد بود. بخش اعظم این سرمایه توسط حکومت چین تأمین و صرف ساخت خطوط راه آهن، بندر، اسکله، جاده، نیروگاه، مسیر فیبر نوری و مناطق ویژه اقتصادی، هم در خود کشور چین و هم در جنوب شرق آسیا، جنوب آسیا، آسیای مرکزی، روسیه خاورمیانه، آفریقا، جنوب اروپا و اروپای شرقی خواهد شد. با تکمیل این طرح، بیش از شصت کشور با سهمی عظیم از اقتصاد و جمعیت کل جهان، در مدار اقتصادی عظیمی درهم تنیده و یکپارچه خواهند شد.
اهداف اقتصادی پروژه مشخص اند: تسهیل انتقال کالا به بازارهای هدف در اروپا، ایجاد اشتغال برای نیروی کار عظیم این کشور، چه در داخل کشور و چه در ورای مرزها، فروش مازاد تولید فولاد و سیمان و ماشین آلات صنعتی. ضمن آنکه برای پکن، صرف ذخایر ارزی در پروژه های زیرساختی راهبردی، به صرفه تر از راه حل های قدیمی هم چون خرید اوراق قرضه با بهره پایین در بازارهای مالی ایالات متحده است.
با آنکه پکن همواره تلاش می کند بر سویه اقتصادی طرح کمربند و راه تأکید کند و آن را بازی برد-برد بخواند، دلالت های ژئوپلتیک طرح مدت ها است که نگرانی رقبای منطقه ای و جهانی، ژاپن، هند، اتحادیه اروپا و ایالات متحده را برانگیخته است.
برخی از اهداف بلندمدت طرح برای کشورهای دیگر تهدید محسوب نمی شوند. مثلاً با تکمیل این پروژه، تبت و ترکستان/سین کیانگ، دو منطقه تنش خیز چین با بافت قومیتی متفاوت که دهه ها است خواستار خودمختاری هستند، در ساختار اقتصاد این کشور هضم خواهند شد و همین امر، چالش های امنیتی پکن را تا حد قابل ملاحظه ای کاهش خواهد داد. دیگر پیامدهای طرح کمربند و راه اما به این سادگی نیستند. مشخص است که در منطقه راهبردی جنوب شرق آسیا، جایی که پکن در دهه اخیر مشغول کلنجار با چندین کشور کوچکتر اطراف خود به علاوه ایالات متحده، بر سر مالکیت آبها و جزایر دریای جنوبی چین است، سرمایه گذاری ها بیش از پیش موضع چین را تثبیت و کشورهای دیگر را تضعیف خواهد کرد. در همین ابتدای کار، سرمایه گذاری چین در اروپا دوستان وفاداری برای این کشور همراه آورده است:
از سال 2016، کوسکو، غول کشتیرانی چین، با خرید بخش قابل توجهی از سهام شرکت اداره کننده بندر «پیره» در جنوب یونان، تلاش های خود را برای مدرن سازی و گسترش ظرفیت این بندر شروع کرد. تا این لحظه، چین در این بندر 600 میلیون دلار سرمایه گذاری کرده است و آن را تبدیل به یکی از 50 بندر با ظرفیت بالای جهان کرده است که مرکز ترانزیت کالاهای صدها شرکت چینی و نیز شرکت های بزرگی همچون سامسونگ و اچ پی شده است. با توسعه این بندر، شاید نیاز نباشد که کشتی های چینی محموله های خود را به بنادری مثل هامبورگ و روتردام در شمال اروپا برسانند. تخلیه بار در جنوب اروپا و رساندن آن به مقصد از طریق راه های زمینی به صرفه تر خواهد بود. برخی تحلیلگران پیش بینی می کنند که جنوب اروپا تبدیل به پایگاهی برای چین شود که از آنجا محصولات ساخت خودش را نه فقط به داخل قاره سبز، بلکه به بازارهای نوظهوری مانند شرق مدیترانه و خاورمیانه نیز صادر کند. پس نباید تعجب کرد که همین یک ماه پیش، رأی منفی یونان مانع از صدور بیانیه اتحادیه اروپا علیه نقض حقوق بشر در چین شد.
در میان کشورهای مشمول طرح کمربند و راه، پاکستان، متحد قدیمی پکن، احتمالاً بیشترین نفع را خواهد برد. پکن 55 میلیارد دلار برای سرمایه گذاری در زیرساخت های این کشور، از بخش ترابری گرفته تا مخابرات و کشاورزی، تخصیص داده است تا «کریدور اقتصادی چین-پاکستان»، از غرب چین به دریای عمان برسد. در کرانه دریای عمان، بندر گوادر پاکستان قرار دارد. بندری که پکن سال هاست مشغول توسعه آن است تا تبدیل به پایگاه ترانزیت برای صادرات کالای چینی به خاورمیانه و اروپا شود.
کمتر از 100 کیلومتر آن طرف تر و در داخل خاک ایران، مشخص نیست که توسعه بندر چابهار، رقیب بندر گوادر، به کجا می انجامد.
با این حال، ایران در پروژه بلندپروازانه چین کماکان جایگاه مهمی دارد. در گزارشی به قلم «توماس اردبرینک»، خبرنگار نیویورک تایمز در تهران، نقش محوری ایران در پروژه «کمربند و راه» بررسی شده است. هر چه باشد ایران در طول تاریخ محل تلاقی شرق و غرب و گذرگاه کاروان های تجاری بوده است و در دوران معاصر می تواند بار دیگر این نقش را ایفاء کند. برای نمونه، پروژه دو میلیارد دلاری راه آهن تهران-مشهد که تأمین مالی آن توسط پکن صورت خواهد گرفت، ترکستان چین را از قزاقستان، قرقیزستان، ازبکستان، و ترکمنستان به ایران و در امتداد آن به اروپا متصل خواهد کرد؛ مسیری که کمک خواهد کرد صادرات کالا به روسیه، لهستان و شمال اروپا با سرعت بیشتری انجام شود.
تردیدی نیست که طرحی با این عظمت خالی از اشکال نیست. سرمایه گذاری در مناطقی مانند آسیای میانه که گرفتار حکومت های فاسد و ناکارآمد هستند شاید به صرفه نباشد، تضاد منافع میان نهادهای حکومتی مختلف در چین، مانند وزارت خارجه و اقتصاد، بر سر برخی پروژه ها، روند پیشرفت این طرح کلان را با اختلال مواجه می کند. واگذاری طرح به شرکت های چینی و و اشتغال کارگران چینی در کشورهای میزبان طرح های «کمربند و راه» هر از چند گاهی اعتراضاتی را رقم می زند. با این حال، این فراز و نشیب ها در ابرپروژه ای با این مقیاس، چندان به چشم نمی آیند. هر چه باشد، این طرح چین را تبدیل به قدرت اصلی اورآسیا، مهم ترین پهنه خاکی کره زمین، خواهد کرد، رقیبی برای بلوک های کلان سیاسی مانند بلوک اروپا-آمریکا و پیمان های بزرگ اقتصادی رقیب مانند پیمان تجاری اقیانوس آرام (TPP) خواهد بود، و در صورت موفقیت، برگ برنده دیگری در دستان پکن قرار خواهد داد تا الگوی حکومتداری مطلوب خود را، توسعه محور، دولتی و بدون اتکا به نهادهای دموکراتیک، در مقابل الگوی لیبرال دموکرات غربی، ترویج کند. در زمانه ای که دولت جدید ایالات متحده به رهبری ترامپ سنت دیپلماتیک چند دهه گذشته خود را کنار گذاشته و با روندهای جهانی شدن مخالفت می کند، طرح کمربند و راه، مهم ترین ابزار پکن برای تبدیل شدن به رهبر فاز دوم جهانی شدن است.
نظر شما :