لبنان آرام شد تا حزب الله و قطر برنده شوند
سرانجام پس از کش مکشهای فراوان و جلسههای سخت و نفسگیر گروههای لبنانی در دوحه که حداقل پنج شب خواب و استراحت را از چشمان آنان گرفت، صبح 21 می راس ساعت 10 مقامهای ارشد لبنانی به همراه امیر قطر و وزیر امور خارجه آن و رئیس اتحادیه عرب در مرکز تجمعات هتل شرایتون دوحه به دور هم جمع شدند و خبر از رسیدن به توافق نهایی برای پایان دادن به 18 ماه بحران سیاسی را رسما اعلام کردند.
بنا به گزارش منابع خبری، شیخ حمد بن جاسم آل ثانی نخستوزیر و وزیر امور خارجه قطر گفت: «به موجب اين توافقنامه ميشل سليمان، فرمانده ارتش لبنان به عنوان رييسجمهور توافقى ظرف 24 ساعت آينده همزمان با تشکيل دولت وحدت ملى و همزمان با توافق بر سر قانون انتخابات بر اساس اصول قضايى انتخاب مىشود.»
وزير امور خارجه قطر همچنین تاکید کرد، تمام گروهها متعهد شدند از بکارگيرى سلاح در مناقشات سیاسی داخلى اجتناب کنند و بدنبال از سرگيرى مذاکرات درباره تحکيم جايگاه دولت باشند. آنها پذیرفتند سلاح تنها در اختيار سازمانهاى امنيتى دولت باشد و تحت هيچ شرايطى از سلاح و ابزار خشونت استفاده نکنند.
حمد بن جاسم آل ثانى همچنین گفت: «تشکيل دولت متحد ملى بر اساس معيار 16 کرسى براى اکثريت، 11 کرسى براى مخالفان دولت و سه کرسى براى رئيسجمهوری انجام میشود و قانون انتخابات نيز بر اساس قانون انتخابات سال 1960 و تقسيم بيروت به سه حوزه انتخاباتى انجام خواهد شد.»
وى تاکید کرد، در اين توافقنامه بر توقف خشونتهاى مذهبى و طايفهاى و از سرگيرى مذاکرات ملى تحت نظارت رييسجمهوری توافق شده است.
وی همچنین گفت: «وزیران جدید باید متعهد شوند، از سمتهای خود استعفا نداده و هیچ موقع دولت را به حالت تعلیق در نیاورند.»
عمرو موسى، دبيرکل اتحاديه عرب نيز گفت: «ما به چارچوبى رسيديم که بر اساس غالب و مغلوب نيست و در واقع چارچوبى است که لبنانىها را از کشورى امن برخوردار مىکند.»
درهمین حال نبيه برى، رييس پارلمان لبنان نيز ضمن اعلام پايان تحصن گروههاى معارض در مرکز بيروت خواستار برگزارى جلسه پارلمان لبنان ظرف 24 ساعت آينده براى انتخاب رييسجمهوری شد.
نبیه بری همچنین گفت: «10452 کیلومتر مربع ]مساحت لبنان[ نتوانست ما را به دور خود جمع کند اما هواپیمایی قطر و هتل شرایتون دوحه توانست همه ما را در یک جا گردهم آورد. از این رو جای دارد از دولت قطر کمال تشکر را به جا آورم.»
بلافاصله پس از اعلام این تصمیم جمعآوری خیمههایی که در راستای اعتصاب مخالفان دولت در مقابل ساختمان نخستوزیری برپا شده بود، آغاز شد.
فواد سنيوره، نخستوزير لبنان نيز گفت: «خواهان مشارکت اتحاديه عرب براى بهبود روابط خود با سوريه هستيم.»
وى همچنین توافقنامه دوحه را توافقى استثنايى در مرحلهاى استثنايى و در شرايطى کاملا استثنايى خواند و تصریح کرد، ما بايد متعهد شويم در درگيرىها از سلاح استفاده نکنيم و از طريق مذاکرات مشکلاتمان را حل و فصل کنيم.
ولید جبنلاط نیز ضمن تشکر از دولت قطر گفت: «دولت قطر با انجام یک دیپلماسی هوشمندانه و دینامیکی با آرامش لبنانیها را به سمت حل مشکلاتشان هدایت کرد.»
وليد معلم، وزير امور خارجه سوريه به عنوان نخستین کشور عربی نيز از اين توافقنامه استقبال کرد و گفت: «سوريه از اين توافقنامه حمايت مىکند.»
پس از سوریه عربستان سعودی نیز حمایت کامل خود را از توافقنامه دوحه اعلام کرد.
نیکولا سارکوزی رئیس جمهوری فرانسه نیز با صدور بیانیهای از مقر خود در کاخ الیزه توافق تازه لبنانیها را تبریک گفت و آن را پیروزی بزرگی برای لبنانیها دانست که باید مفاد آن بطور کامل به اجرا در آید.
در همین حال بازار بورس لبنان پس از اعلام پیروزی گروههای لبنانی به سرعت رشد کرد و به بالاترین حد شاخص خود طی 18 ماه گذشته (از آغاز بحرانها تا کنون) رسید. در همین حال شرکتهای بزرگ گردشگری لبنان ابراز امیدواری کردهاند پس از دستیابی به این توافق تابستان امسال تابستان پررونقی باشد و رشد گردشگری کشور دوباره آغاز شود.
در شب آخر چه گذشت
لبنانیها 2:15 صبح چهارشنبه 21 می توافق کردند صبح پنجشنبه 22 می ژنرال میشل سلیمان را به عنوان رئیس جمهوری لبنان انتخاب کنند. همچنین مقرر شد اگر نمایندگان نتوانستند خود را تا صبح پنج شنبه به بیروت برسنند این مهم روز جمعه حتما انجام شود.
بنا به گزارش روزنامه النهار اوضاع مذاکرات تا ساعت 12:00 شب سهشنبه به شدت متشنج بود و به سمتی میرفت که شکست بر گفت و گوها کاملا مستولی شود. اما 15 دقیقه بامداد چهارشنبه 22 می امیر قطر شخصا وارد عمل میشود و تصمیم میگیرد به هر ترتیبی که شده طرفهای لبنانی را به توافق برساند.
وی در ابتدا با فئواد سنیوره نخست وزیر لبنان به گفت و گو مینشیند. پس از آن غطاس خوری نماینده سابق پارلمان لبنان و از نمایندگان جریان 14 مارس به جمعشان افزوده میشود. بلافاصله پس از آن امیر قطر از جلسه خارج شده و با میشل عون رئیس فراکسیون تغییر و اصلاح و سعد حریری رئیس فراکسیون المستقبل تشکیل جلسه میدهد.
در این میان این زمزمه میپیچد که امیر قطر توانسته دیدگاه گروههای لبنانی را به یکدیگر نزدیک کند. عمده اختلافها رو به حل شدن بود. در آن جلسه حریری پیشنهاد میدهد 19 نماینده پارلمان در مناطق بیروت به این ترتیب تقسیم شوند که 10 نماینده برای مزرعه، 5 نماینده برای شرقیه و چهار نماینده نیز برای باشوره باشد. اما میشل عون رد میکند و میگوید، باید برای مزرعه 9 نماینده در نظر گرفته شود و برای شرقیه 6 نماینده تعیین شود. گفت و گوها در این زمینه کمی ادامه پیدا میکند و در نهایت پیشنهاد حریری مورد تایید قرار میگیرد.
نزدیکیهای سحر نمایندگان ارمنی و اقلیتهای دیگر اعلام میکنند برای حفظ انسجام و دوری از بر هم خوردن توافقها با آنچه برایشان تعیین شده تمکین میکنند.
اما قبل از ورود شخص امیر قطر به جریان مذاکرات، گفت و گوها به سمتی میرفت که نزدیک بود تمام تلاشها نقش بر آب شود. موضوعی که حمد بن جاسم را مجبور کرد در دوحه باقی بماند و تا آخرین لحظه موضوع را پیگیری کند. وی قرار بود برای شرکت در نشست اعضای شورای عالی همکاری خلیج فارس راهی دمام در عربستان سعودی شود که در لحظه آخر سفرش را لغو میکند تا در روند مذاکرات مستقیما حضور داشته باشد.
چرا که بعد از خواندن بیانیه دولت قطر که گفته شده بود، دو پیشنهاد به طرفهای لبنانی ارائه شده است و یکی از طرفها خواستار دادن وقت اضافی برای بررسی آن شده، مخالفان دولت لب به اعتراض میگشایند و اعلام میکنند، هیچ موضوعی با آنها در میان گذاشته نشده است. به گونهای که میشل عون به نماینده نخستوزیری قطر با عصابنیت میگوید، کدام پیشنهادها را میگویید به ما کسی چیزی نگفته است.
مشابه چنین واکنشی را نمایندگان حزب الله و جنبش امل نیز از خود نشان میدهند که در این هنگام امیر قطر به نماینده خود دستور میدهد سریعا مشکل را رفع کن و بجای برگزاری کنفرانس مطبوعاتی مشترک، آنها را در جریان امور قرار بده قبل از آن که جنجال تازهای به پا شود.
جریان 8 مارس یا مخالفان دولت این گونه برداشت میکنند که ساخت و پاختی در جریان است تا آنها را در جریان عمل انجام شده، قرار دهند.
پس از آن که مخالفان دولت در جریان پیشنهادهای قطر قرار میگیرند، دو طرف پیشنهاد میدهند گروه تازهای تشکل شود تا موضوع اصلاح قانون انتخابات مورد بررسی قرار گیرد. با این پیشنهاد فورا موافقت میشود و از جناح اکثریت پارلمان اکرم شهیب و غطاس خوری نماینده سابق پارلمان و از جناح 8 مارس محمد فنیش وزیر مستعفی کابینه و علی حسن خلیل نماینده حزبالله در پارلمان به عنوان اعضای این کمیته انتخاب میشوند و آنها فورا وارد شور میشوند تا بررسیهای لازم درباره این موضوع را انجام دهند.
سعد حریری هنگامی که در هتل بود توسط شیخ حمد از جزئیات دو پیشنهاد قطر آگاه میشود. پس از آن شهیب آنچه در جلسه گذشت را به اطلاع ولید جنبلاط و سعد حریری میرساند. فنیش و خلیل نیز اطلاعات خود درباره جلسه را به اطلاع بری، عون و محمد رعد رئیس گروه حزب الله در دوحه میرسانند.
در این میان عمرو موسی مجبور شد به بحرین برود تا موضوعی خارج از جریان مذاکرات لبنان را پیگیری کند اما هشام یوسف مدیر دفتر خود و طلال امین مشاورش را مامور کرد مذاکرات را تعقیب کنند. اما بلافاصله شبانه از بحرین به قطر بازگشت.
در همین حال امین جمیل نیز با عمرو موسی، سمیر جعجع و بطرس حرب وارد جلسه شد تا درباره چگونگی حفظ موازنه سیاسی و چگونگی جلوگیری از شکست گفت و گوها با آنها وارد شور شود. پس از آن جمیل اعلام میکند، همانطور که مخالفان دولت بر حل مشکلات اصرار دارند ما نیز در دوحه میمانیم و تا هر لحظه که مذاکرات ادامه یابد به گفت و گوها ادامه میدهیم.
قطر پیروز میدان
بیشک قطر یکی از کشورهایی است که بیش از دیگر کشورها خصوصا در میان کشورهای عربی احساس خوشحالی و شعف در برابر تحولات لبنان میکند. قطر توانست وارد بازی شود که خود پیشنهاد آن را داده بود و با تمام مشکلات پیش رو آن را به نتیجه رساند و اکنون یکی از مدعیان تازه عرصه دیپلماتیک کشورهای عربی محسوب میشود.
مسئله لبنان مسئلهای بود که برای تمام کشورهای عربی و اروپایی از اهمیت ویژهای برخوردار است. این کشور از بحرانی رنج میبرد که تا دو هفته پیش سراسر لبنان را در نوردید و حتی آن را تا آستانه جنگ داخلی کشاند. بحران به اندازهای نگرانکننده شد که کشورهای عربی مجبور شدند فورا وارد عمل شده و دست و پا بزنند لبنان وارد یک جنگ داخلی نشود.
نکتهای که قطریها اکنون به آن میبالند این است که عربستانیها و اروپاییها اعم از فرانسه و اسپانیا و ایتالیا نتوانستند در 18 ماه گذشته موضوع لبنان را حل و فصل کنند اما آنها توانستند ظرف یک هفته همه چیز را به حالت عادی بازگردانده و مشکلات عمده آن را نیز حل کنند.
اگر نگاهی به گذشته بیاندازیم میبینیم، نبیه بری در مارس 2007 پیشنهاد داد، همانند معاهده مکه که میان حماس و فتح انجام شد (که در نهایت هم شکست خورد) نشستی نیز برای لبنانیها برگزار شود. آن جلسه هیچ گاه برگزار نشد و با شکست آن معاهده، نقش عربستان به عنوان مجری معاهده مکه نیز زیر سئوال رفت.
گروه اروپایی که شامل وزیران امور خارجه فرانسه، ایتالیا و اسپانیا میشود نیز چندین بار به لبنان آمدند و در نهایت بدون نتیجهای گو این که دیگر موضوع برایشان مهم نیست، لبنان را رها کردند و از تلاشهایشان برای حل بحران آن هم دست کشیدند. فرانسویها که ظاهرا خیلی دل نگران لبنان بودند، در جریان خشونتهای اخیر این کشور هیچ واکنشی نشان ندادند و گویا ثمرات سکوت را بیش از ثمرات مصالح خود در لبنان دیدند.
اما این بار این قطر بود که ابتکار کار را بدست گرفت و توانست نخستین موفقیت را در پرونده دیپلماسی خود ثبت کند.
در ابتدا دولت عربستان سعودی همان طور که در گزارشهای قبلی نیز به آن اشاره شده چندان با این حرکت دولت قطر همصدا نبود و حتی در صدد بود، تلاشهای آن کشور را به شکست بکشاند. مشابه چنین روندی را مصر نیز تبعیت میکرد. آنها از این که تلاشهای قطر موفقیتآمیز باشد و نقش آنها کمرنگ جلوه داده شود، نگران بودند.
اما قطر از ابزارهایی برخوردار بود که دیگر کشورهای عربی از جمله عربستان و مصر از آن برخوردار نبودند. آن هم شبکه ارتباطی دیپلماتیکی بود که دولت قطر توانسته بود برای خود برقرار کند.
بیشک یکی از طرفهای ماجرای لبنان ایران و سوریه بودند. روابط ایران و عربستان خصوصا پس از سخنان تند سعود الفیصل وزیر امور خارجه عربستان و عبدالعزیز خوجه سفیر عربستان در لبنان که با واکنش صریح شخص رئیس جمهوری ایران رو به رو شد، کمی تیره شده بود. از آن مهمتر بیاعتمادیای میان ایران و عربستان بوجود آمده بود که برداشتن گامهای موثر توسط عربستان را با مشکل مواجه میکرد. چنین فضایی در روابط ایران و مصر نیز برقرار بوده است.
اما دولت قطر از این مشاجرات بدور بود. اولا به تازگی با ایران پیمان امنیتی امضا کرده و این باعث شده علاوه بر نزدیک شدن روابط دو کشور حس اعتماد بیشتری نسب به عربستان میان دو طرف برقرار شود. از سوی دیگر دولت قطر تلویحا از جریان مقاومت لبنان حمایت کرده و حتی در نشست دوحه نیز به جمع حامیان حزبالله و مواضع سوریه پیوسته بود. از این رو میتوانست مورد حمایت این دو کشور قرار گیرد.
مضافا بر آن هنگامی که قطر برای ریاست کمیته اتحادیه عرب برای بحران لبنان انتخاب شد، مقاومت بیش از جریان اکثریت پارلمان لبنان از آن حمایت کرد و به استقبال از آن پرداخت که خود این حرکت نیز توانست یک برگ برنده برای مقاومت در برابر جریان اکثریت باشد. علاوه بر آن عربستان و جریان اکثریت پارلمان را در برابر یک عمل از پیش تعیین شده قرار داد. زیرا اگر عربستانیها و جریان اکثریت میخواستند کارشکنی کنند، مورد این اتهام قرار میگرفتند که بر سر راه حل بحران لبنان سنگاندازی کردهاند و این به ضررشان تمام میشد.
به هر حال با تمام این احوال قطر به عنوان نماینده اتحادیه عرب توانست حمایت کشورهای عرب را کسب کند و وارد عرصه مذاکرات دیپلماتیک با لبنانیها شود. بواسطه وجود ابزار اعتماد گام نخست را با موفقیت برداشت. لبنانیها پذیرفتند امنیت کشور را بدست ارتش دهند و شبه نظامیان خود را از خیابانها جمع کنند.
گام آخر که مهمترین گام بود نیز طی یک نشست پنج روزه برداشته شد که در نهایت با تمکین اجباری اعراب بویژه مصر و عربستان حل شد و لبنانیها به توافق نهایی برای حل بحران لبنان رسیدند.
اما در این میان یک جریان نیز برنده ماجرا بود. حزبالله بی شک این ماجرا را برد. حزبالله نه تنها با مقاومت در برابر خلع سلاح خود کوتاه نیامد و تا آخر این حق را برای خود حفظ کرد، بلکه در نهایت گروه اکثریت پارلمان یا 14 مارس را مجبور کرد به خواستههایش تمکین کند و در برابر دولت آینده آنچه میخواهد را به آن بدهد.
خلاصه آن که نشست دوحه تمام معادلات جاری در لبنان را بر هم زد. لبنانیها و شاید بتوان گفت خاورمیانه از امروز بازیگر تازهای پیش رو دارند. آن هم کشوری نیز جز قطر. حریف قدرتمندی دیگری نیز در این میان قدرت خود را تثبیت کرد و آن حزب الله است. حزب الله به هر چه میخواست رسید بدون از دست دادن چیزی.
نظر شما :