آنهایی که مخاطب این پیام هستند
ضربه قاطع موشکی سپاه، پیامی برای مدیریت بحران
علیرضا اکبری، دانش اموخته صلح سازی و حفظ صلح، و معاون وزیر دفاع پیشین: ضربه موشکی صاعقه وار سپاه اول مغز تحلیلگر و طراحی ایالات متحده را هدف قرار داد. دوم، پیامی صریح برای رژیم صهیونیستی بود که، "تصاعد بحران، یعنی ناامن شدن تمام نقاط فلسطین اشغالی؛ سوم، پیام به ریاض، که جنگ فراگیر، نخستین قربانی خود را در شبهه جزیره عربستان خواهد گرفت.
علیرضا اکبری، دانش اموخته صلح سازی و حفظ صلح، و معاون وزیر دفاع پیشین
دیپلماسی ایرانی: سپاه پاسداران، در ٢٨ خرداد یک مقر داعش را در سوریه - دیرالزور- هدف حملات موشکی خود قرار داد. این اقدام بسیار مهم، از جنبه های گوناگون قابل ارزیابی است. شاید بتوان مهمترین ابعاد این اقدام راهبردی را به این شرح، بیان کرد:
- تروریست های لازمان و لامکان، دارای ماهیت چند گانه هستند. افرادی فاقد بینش مذهبی که در مدارس وهابی شست وشوی مغزی شده اند. هویت ذاتی ایشان همچون "خوارج" اند. خوارج، علیه همه دیگر مسلمین، خروج مسلحانه کرده اند، بنابراین قیام علیه ایشان، امری ضروری و مسجل است.
- تروریست ها (داعش و دیگران) ساخته و پرداخته سرویس های امنیتی کشورهای رقیب یا معارض جمهوری اسلامی ایران هستند. سازماندهی، آموزش، تامین، هدایت و عملیات ایشان، مستقیما توسط سرویس های دشمن آشکار یا غیر آشکار، صورت گرفته و می گیرد. طیف اهداف گسترده ای در ورای این پروژه بسیار بزرگ قرار دارد. مهمترین اهداف، تامین و توسعه رژیم صهیونیستی و "تجزیه و ترکیب" منطقه خاورمیانه، ذیل ایده آمریکایی "خاورمیانه جدید" است. جمهوری اسلامی ایران در مرکز طرح های تخریب منطقه، به عنوان یک هدف عملیاتی (استراتژیک و ژئوپولیتیک) قرار دارد. تروریسم داعشی نیز، موتور محرک این طرح بزرگ ویرانگر است. از این جهت، تقابل و مهار تروریست ها، یک ضرورت امنیت ملی برای جمهوری اسلامی ایرانی محسوب می شود.
- روند ظهور و خیزش و افت و هزیز داعش، شرح مبسوطی دارد، اما، بدون تردید، نقش سپاه پاسداران و جمهوری اسلامی ایران، در کور کردن برنامه جامع تجزیه و ترکیب منطقه توسط روند تروریسم، بی بدیل و بی تردید است. عربستان سعودی به نیابت از رژیم صهیونیستی و ایالات متحده، پس از شکست در شامات و عراق و یمن، به طور جدی تلاش کرد که عملیات تروریستی و جنگ را به داخل مرزهای جمهوری اسلامی ایرانی بکشاند. گسستن حلقه ایران از زنجیره جبهه مقاوت و روسیه، مهمترین عامل تضعیف مقاومت بود، اگر انجام می گرفت. این گسست، با پلان های سیاسی، بین المللی، حقوقی، امنیتی و عملیاتی و نظامی، در دستور کار آمریکا، اسرائیل و قدرت های رقیب منطقه ای ما قرار گرفت. طرح تحریم آمریکا، یا فعال شدن مجدد محور آنکارا - تل اویو، تل آویو - مسکو، ریاض - مسکو، ریاض - آنکارا و واشنگتن با همه محیط پیرامونی ما و قدرت های بزرگ، در همین راستا قابل ارزیابی است.
- محیط داخلی کشور، بعد از دوران انتخابات، شاهد افت و خیز و نوسانات شدید بود. چنین نوساناتی، قاعدتا پیام تضعیف را صادر می کند. کشاندن عملیات تروریستی در قلب پایتخت و نیز مناطق مستعد چالش و درگیری، بر حسب تحلیل و برنامه "درگیر کردن تهران در جنگی گسترده داخلی و بیرونی"، هم یک "سونداژ" بود و هم یک چاشنی انفجاری. شکست تروریست ها و انهدام خطوط نفوذ و عقبه آنها، بخش مهمی از طرح دشمن و رقیب را عقیم کرد.
- عبور جمهوری اسلامی ایران از بحران داغ، نیازمند یک راهبرد فراگیر و دقیق و همه جانبه است. انسجام همه توان ملی و ترتیب اهداف فوری و ضروری، بسیج کردن قوای راهبردی ملی، و اثبات آمادگی کامل برای مدیریت و کنترل بحران و تسلط بر شرایط، از شروط لازم عبور از بحران است. تحرک مکمل و همپوشانی قدرت عملیاتی و دیپلماتیک کشور، در سطوح عالی و میانی، شرط کافی برای کنترل بحران است.
- وارد آوردن ضربه بر مغز طراحی دشمن و نیز استفاده از امکان تلافی بازدارنده، در چارچوب "استراتژی ضربه دوم"، در شرایطی که تشریح شد، بسیار ضروری و لازم بود. حمله موشکی سپاه به یک مرکز عملیاتی مهم داعش، به نحوی که هیچ تلفات غیر نظامی نیز بر جای نداشت، و به وسیله موشک های قابل هدایت و "نظارت گریز"، از چند نقطه مختلف، و گرفتن تلفات قابل ملاحظه از تروریست ها، همزمان پیام های متعددی را ارسال کرد. این عملیات، نشانگر تفاوت ماهوی ایران، با همه دیگر قدرت های منطقه، به لحاظ اقتدار و پیچیدگی رفتار استراتژیک است.
- ضربه موشکی صاعقه وار سپاه اول مغز تحلیلگر و طراحی ایالات متحده را هدف قرار داد. دوم، پیامی صریح برای رژیم صهیونیستی بود که، "تصاعد بحران، یعنی ناامن شدن تمام نقاط فلسطین اشغالی"؛ سوم، پیام به ریاض، که جنگ فراگیر، نخستین قربانی خود را در شبهه جزیره عربستان خواهد گرفت. این یک هشدار رسمی بود. چهارم، پیام به دیگر حامیان تروریست ها، که ختم پروژه تروریسم در شامات، نمی تواند آغاز دست اندازی بر محیط های حساس سوریه و عراق باشد. پنجم، پیام به تروریست ها که، مرگتان به اشد وجه نزدیک است، تا آخرین نفرات شما، و در عمق مخفی گاه تان. ششم، پیام به جهان که ایران در نابود سازی تروریسم بدون زمان و مکان، جدی و مجهز است. نگران نباشید، که برخورد قاطع در صورت لزوم، قطعی خواهد بود.
- یک نکته بسیار ضروری آنکه، برنامه جامع صلح سازی و ثبات آفرینی در پیرامون ایران و سرتاسر منطقه، قطعا مستلزم هماهنگی کامل همه قوای ملی ایران است. هماهنگی دیپلماسی رسمی، با دیپلماسی پنهان و دیپلماسی امنیتی، دیپلماسی دفاعی و نیز پلان تعامل منطقه ای و بین المللی کشور با نیروهای صلح جو و ثبات خواه، حتما باید به موازات پیام های قاطع بخش دفاعی، تنظیم شده باشد و پیش و حین و بعد از هر گونه اقدام موثر نظامی و عملیاتی، به اجرا گذاشته شود. فعالیت دستگاه دیپلماسی کشور در نقد دستاوردهای سیاسی و دیپلماتیک این اقدام هشدار دهنده و بازدارنده، فوق العاده ضروریست. ای بسا در صورت اجرا نشدن پلان مکمل، چنین اقدام موثر و ضروری، به طور ناخواسته تبدیل به عاملی برای تصاعد بحران و گسترش درگیری شود. هرچند که جمهوری اسلامی ایران برای پاسخ قاطع و ضربه بازدارنده دوم، همیشه آماده است، اما، قرار گرفتن در کانال توسعه نبرد و تصاعد جنگ، از اهداف دشمن است، و تسهیل کننده طرح "تجزیه و ترکیب منطقه". اقتدار روزافزون برادران دلاور و تیزهوش در نیروهای مسلح، به ویژه سپاه پاسداران، را آرزو داریم.
نظر شما :