وقتی ایرانیان را در مرز گوربولاغ آزار میدهند
رفتارهای ناهنجار ترکیه در قبال ایران
نویسنده: صادق ملکی، تحلیلگر و کارشناس ارشد سیاسی
دیپلماسی ایرانی: حمایت دولت ها از اتباع خود از وظایف ذاتی دولت هاست. اخیرا در فضای مجازی صحنه ای را شاهد هستیم که در آن یک مامور گمرگ در مرز گوربولاغ به بدترین شکل به ایرانیان توهین کرده و آنان را مورد ضرب و شتم قرار می دهد. برخی این فیلم را از ریشه رد کرده آن را مربوط به مرز گمرگ آذربایجان دانسته و برخی خبرها اعلام کردند مامور خاطی اخراج شده است. عده ای اعتقاد دارند فضای سازی ناشی از این موضوع هدفمند بوده و بخشی برای فشار به دولت و بخشی دیگر با هدف تهییج افکار عمومی علیه ترکیه برای کاستن از میزان تردد به این کشور می باشد. البته از این طیف تحلیل و برداشت ها باز می توان ذکر کرد اما آنچه کمتر بدان توجه می گردد اصل عدم رعایت شئونات ایرانیان در کشورهای مختلف و در این میان ترکیه می باشد. سال هاست ترکیه مهمترین مقصد گردشگران ایرانی بوده و می باشد. این موضوع دلایل مختلف اجتماعی، اقتصادی، سیاسی داشته که باید در جای خود بدان پرداخت. اما نپرداختن به آن، سبب نمی شود ما نسبت به اصل برخوردهای ناهنجار مامورین ترکیه با ایرانیان نپردازیم. به عنوان کسی که سال ها در این مسیر تردد کرده ام بارها شاهد رفتارهای مشابه و حتی بدتر این این صحنه بوده ام. ما عادت داریم وقتی برای موضوعی فضاسازی می شود مدتی به آن بپردازیم و پس از آن، موضوع را مشمول مرور زمان کرده و به فراموشی بسپاریم. حادثه قطار تهران - مشهد و پلاسکو و ... نمود بارز اهمال کارهایی بود که به بطور ریشه ای بدان پرداخته نشده و باز در آینده تکرار خواهد شد. می شود اصل این فیلم را منکر شد، اما برخورد غیرمتعارف در مرز امری جاری بوده و حتی بعضا فراتر و فجیع تر از فیلم مذکور می باشد.
در سال های اخیر آمار ورودی ایرانیان به ترکیه یک تا دو میلیون نفر بوده است. بنابر احتساب روزنامه حریت هر ایرانی بطور متوسط هزار دلار در ترکیه هزینه می کند. این رقم به معنای تزریق دو میلیارد دلار به اقتصاد ترکیه می باشد. وقتی بحران جاری اقتصادی در ترکیه را مدنظر قرار دهیم، بیشتر به اهمیت این رقم پی خواهیم برد. ترکیه ای که در این شرایط با اتباع ایرانی این چنین برخورد می کند، حتما در آینده که سامان یابد، بیشتر از امروز به رفتار ناهنجار خود ادامه خواهد داد.
پس از کودتا در چند نشست و جلسه ای که با سفیر ترکیه داشیم، مهمترین درخواست ایشان لغو محدویت ورود اتباع ایرانی به ترکیه بود. وی نه روی ادعای ایران مبتنی بر در کنار ترکیه بودن ایران در کودتا مانور داد و نه ارزشی به سخنان بیدار ماندن مقامات عالیرتبه ما تا صبح، قایل شد. البته اعتقاد داشتم این اظهارات از ریشه نباید مطرح می شد. ایران با ایجاد تسهیلات برای صنعت گردشگری ترکیه که از تنفس گاه های مهم این کشور است، به راحتی این امکان را فراهم می کند که ترکیه با جذب سرمایه های ایرانی بخش هایی از هزینه های سیاست های ایران ستیز خود در عراق، سوریه و... را تامین نماید. این امری عادی در روابط تهران و آنکاراست که ترکیه از مزایای اقتصادی روابط با ایران متنفع گردد اما در رویکرد سیاسی، امنیتی در مسیری حرکت نماید که مقابل ایران قرار گیرد. سال هاست ترکیه در مجامع منطقه ای و بین المللی علیه ایران فعالیت می کند و همانگونه که ما در موضوع برخورد نامناسب با اتباع ایرانی خود را به ندیدن می زنیم در این موضوع نیز خویش را فریب داده به این دلگرم می شویم که ترکیه همسایه خوب ماست. بله ما دغدغه های بزرگتر از ترکیه داریم اما ما را با ترکیه، امارات، عربستان زمینگیر کرده و فرصت پرداختن به دغدغه های بزرگتر را از ما می گیرند. شاید برخی نقش مثبت ترکیه در موضوع هسته ای را یادآور شوند که باید گفت آن نقش مثبت نیز با هماهنگی غرب صورت گرفته و مهمترین هدف آن رفع نگرانی آنکارا در موضوع هسته ای بود. نباید فراموش کرد که سپر موشکی ناتو و پاتریوت ها که ایران هدف اصلی آن است، در در دوران بحران هسته ای در ترکیه مستقر گردید. در حال حاضر نیز گشایش کنسولگری ریاض در اربیل، ایجاد درگیری میان پ ک ک و نیروهای بارزانی، تهدید کردهای سوری، ایجاد وقفه در آزادسازی موصل و .... در بخشی به هدف تزلزل موقعیت ایران به مدیریت آنکارا بوده که در آینده عقبه های بیشتری از آن ظاهر خواهد شد.
با این وجود ما همچنان استوار ایستاده ایم. رئیس جمهور ترکیه علنا در بحرین به ایران توهین می نماید. وزیر خارجه ترکیه در اجلاس مونیخ تهران را به اعمال سیاست مذهبی شیعی متهم می کند و ما می گذریم. اخم های اردوغان در ملاقات و خنده های آقای روحانی در حاشیه ملاقات اکو را تحلیل نمی کنیم. در ملاقات رئیس جمهور ایران از لزوم عدم دخالت در سوریه و عراق می گوید و اردوغان از ضرورت ارتقای روابط به 30 میلیارد دلار سخن می گوید. این همان روندی است که سال هاست ادامه دارد. ما در روابط تهران و آنکارا نتوانسته ایم اقتصاد را به سیاست و امنیت پیوند دهیم.
زمانی نوشتم لابی ترکیه در ایران قویست، اما اهمیتی داده نشد. الان اظهار داشته و هشدار می دهم که ترکیه در بحران های احتمالی آینده با استفاده از ابزارهای مختلف و حمایت منطقه ای و بین المللی و از همه مهمتر عقده های فروخورده خویش در خصوص ایران، نقشی بسیار مخرب در تحریکات قومی و مذهبی کشورمان ایفا خواهد نمود.
نکته آنکه ایران همسایه خوب ترکیه است و می خواهد ترکیه همان ملاحظاتی که برای اتباع و منافع داخلی و منطقه ای خود قایل است برای ایران نیز قایل باشد. مرزهای ایران و ترکیه قرن هاست مرزهای صلح بوده و باید همچنان باشد. نباید با رویا، تدوین سیاست کرد. اگر ترکیه و ایران نسبت به پیچیدگی بازی های بین المللی و منطقه ای آگاهی نیابند، این همسایگی ابدی نخواهد ماند. از آغاز بحران سوریه بارها گفته ام از اهداف اصلی بحران عراق و سوریه ایجاد جنگ میان ایران و ترکیه بوده و می باشد. نباید به ظهور آن فرصت داد.
سایکس – پیکوی جدید فقط و فقط حاصل درگیری ایران و ترکیه خواهد بود. جنگ ها به یکباره شروع نشده و در شیبی آرام برای آن بسترسازی می شود. در دوره لائیک ها ایران جز محبوبترین کشورها در میان مردم ترکیه بود . در حال حاضر بعد از اسرائیل و امریکا، منفورترین کشور است. چه کسانی این بستر ذهنی را ساخته و هدف این نفرت افکنی چیست؟ امریکا و اسرائیل سال هاست که در نزد مردم ترکیه در ردیف اولین دشمنان بوده اما دوست دولت ها در ترکیه بوده اند. ایران را در نزد مردم ترکیه کسانی دشمن نشان داده اند که دولت را در اختیار دارند. باید این مسیر را که جاده ای دوطرفه است، اصلاح نمود. تهران با عدم پاسخ همسان به اظهارات تند مقامات ترکیه و ادامه روند روابط مثبت در سطوح مختلف، نشان داده است که کماکان بدنبال رابطه مناسب با ترکیه می باشد. باید دید آیا آنکارا نیز در همین مسیر است؟
نظر شما :