ممکن است پنس جای ترامپ را بگیرد؟
نیوزویک نوشت: اجبار مایکل فلین به استعفا به دلیل صحبت های تلفنی او با سفیر روسیه در آمریکا در ماه دسامبر بعد از تحریم های اوباما علیه مسکو بوده است.
به گزارش «انتخاب»؛ ترامپ زیر آتش حملات بسیاری از محافظه کاران و جمهوری حواهانی است که او را به ارتباط با ولادیمیر پوتین متهم میکنند. او مظنون به این است که به سنت های سیاست خارجی آمریکا وفادار نیست و همین مساله در استخدام فلین به عنوان مشاور امنیت ملی اش هویدا بود.
منتقدان معتقدند که فلین غیر قابل اعتماد بود و قضاوت و تحلیل های ضعیفی داشت. همکاران سابق او به شوخی به استدلال های او، «فکت ها و واقعیت های فلینی» می گفتند. فلین به دلیل روابط نزدیکش با پوتین نیز مورد انتقاد بود.
بسیاری از متخصصان سیاست خارجی سرهایشان را به دلیل رفتارهای نا مناسب و ادبیات اشتباه ترامپ در جمع مردم و معضل کامنت های او در توییتر و بی ثباتی و بی پروایی او به نشانه تاسف تکان می دهند.
حضور او در نشست علنی در مورد موشک های کره شمالی دریک ضیافت علنی شام جلوی تعداد قابل توجهی میهمان نشان دهنده بی مسئولیتی او بود. قطع کردن تلفن روی نخست وزیر استرالیا به عنوان یک شریک وفادار امریکا در چهار جنگ در صد سال گذشته یکی دیگر از نشانه های خطر است.
پیام های متناقض او در مورد چین و اینکه در ابتدا ایده دو چین را پذیرفت و بعد تحت فشار از این ایده اش کوتاه آمد یکی دیگر از رفتار های نگران گننده ترامپ است. تناقضات او در مورد پذیرش راه حل دو کشور برای حل و فصل مناقشات اسرائیل و فلسطین بعد از فشاری که بر او در مورد صحبت هایش در مورد عدم پذیرش این دکترین که یکی از اصلی ترین ایده های سیاست خارجی آمریکا بوده است یکی دیگر از این موارد است. او همزمان فاقد احترام لازم برای انگلا مرکل و برای ناتو است.
این واقعیت که مایک پنس نقش مهمترین در اخراج فلین داشت نشانه ای از این است که او خود را در مقابل ترامپ قرار داده است. واضح است که پنس نمیتواند بایستد و شاهد نابودی سیاست خارجی و امنیت ملی امریکا باشد؛ مردم این را نمی پذیرند.
مایک پنس جمهوری خواهی است که 12 سال در مجلس نمایندگان نماینده بوده است و قبل از این که به ریاست همایش های جمهوری خواهان برسد فرماندار ایندیانا بوده است.
پنس یک جمهوری خواه دو آتشه است که سیاست های او برگرفته از مسیحیت و دین است. زمانی که ترامپ او را به عنوان معاون خود برگزید تعداد رای او در نظر سنجی ها پایین بود. بسیاری شک داشتند که پنس بتواند پیروز دور دوم رقابت های فرمانداری بشود.
پنس می داند که چطور باید بازی کند و بر اساس زبان بدن و ژست های او روشن است که او در حضور بی پروایی ها و رفتارهای آزادانه و گستاخانه ترامپ معذب است.
تحقیقات در پرونده فلین قرار است بیشتر شود و رایان رییس مجلس نمایندگان ومیچ مک کانل رهبر اکثریت مجلس سنا پیگیر این پرونده شده اند. سناتورهایی مانند جان کورنین و روی بلانت، لیندسی گراهام، جان مک کین نیز برای برگزاری یک نشست استماع فشار وارد کرده اند.
پنس برای دفاع از ترامپ در جلسات بازرسی کار سختی در پیش دارد اما احتمالا قرار است پشت صحنه این حمایت ها را از او داشته باشد به ویژه در موارد امنیت ملی و سیاست حارجی.
پنس امروز با موقعیتی روبه رو است که به موقعیت جرالد فورد در دوران ریچارد نیکسون در زمان جنجال های نیکسون مشابه است و احتمالا آینده اقدامات کنگره علیه ترامپ نیز اگر او به رفتار های نامناسبش ادامه دهد و رهبری حزب جمهوری خواه را با مشکل و چالش مواجه کند و در سیاست خارجی نیز رویه مشابه داشته باشد مشابه نیکسون خواهد بود.
به گفته برخی نویسندگان پنس با وجود اینکه ترامپ به شدت با آن مخالف است اما بر اساس بند 4 25مین متمم قانون اساسی با تایید اکثریت کابینه میتواند نقش رییسجمهور با بازی کند. برخی این را کودتای داخلی می نامند اما پنس میتواند در این مورد بقیه را قانع کند که ادامه کار ترامپ در قدرت میتواند خطرناک باشد.
باید تصور کنیم چنین سناریویی اتفاق بیافتد و ترامپ استعفا دهد همان طور که نیکسون در سال 1974 استعفا داد . اما با شخصیت بی پروایی نظیر ترامپ چه کسی میتواند بگوید این شرایط امکان وقوع دارد؟
در این مورد ترامپ تنها در شرایطی قدرت را ترک خواهد کرد که مثل ویلیام هنری که 31 روز بعداز روی کار امدن در سال 1841 قدرت را ترک کرد (از مننژیت مرد) یا مثل جیمز کارفیلد که در سال 1881 بعد از 199 روز قدرت را ترک کرد (بر اثر اصابت گلوله در یک سو قصد به جان رییس جمهور جان باخت). در چنین شرایطی ریاست جمهوری پنس نیز اجتناب ناپذیر خواهد بود.
نظر شما :