با رفتن بخشی از میراث انقلاب
روحانی پا جای پای هاشمی میگذارد
دیپلماسی ایرانی: آیت الله «علی اکبر هاشمی رفسنجانی»، رئیس جمهور اسبق ایران که کنترل دولت این کشور را بین سال های 1989 تا 1997 در دست داشت، دیروز در سن 82 سالگی درگذشت. طی چهار دهه گذشته، هاشمی رفسنجانی همواره یکی از برجسته ترین و قدرتمندترین چهره های سیاسی نظام ایران بود و درگذشت وی درست در زمانی اتفاق افتاد که ایران به لحاظ سیاسی در شرایط بسیار حساسی قرار دارد و خود را برای انتخابات ریاست جمهوری سال آینده آماده می کند.
در حالی که «محمد خاتمی»، رئیس جمهور اصلاح طلب ایران در ممنوع التصویری به سر می برد و دیگران سران اصلاحات همچون «مهدی کروبی» نیز در حصر خانگی قرار دارند، آیت الله هاشمی رفسنجانی در سال های اخیر به عنوان رهبر ایدئولوژیک پایگاه های میانه رو در این کشور قلمداد می شد. علاوه بر این، از آن جا که آیت الله رفسنجانی خود یکی از بنیانگذاران جمهوری اسلامی ایران بود و در ایجاد دیدگاه های سیاسی نظام مشارکت گسترده ای داشت، می توانست این دیدگاه ها را به چالش بکشاند و این کاری بود که هیچ کس دیگر قادر به انجامش نبود. درگذشت رفسنجانی خلاء بزرگی را در جریان اعتدالگرایی در ایران ایجاد می کند و شکی نیست که رهبران میانه رو در این کشور برای پر کردن این خلاء باید تلاش و تقلای بسیاری کنند.
هاشمی رفسنجانی در طول دوران فعالیت های خود همواره خواهان ایجاد و برقراری تعادل بود. او در تمام سال های خدمت خود تلاش کرد چه در میان احزاب و جناح های سیاسی داخلی و چه در روابط ایران با دشمنانش، به خصوص کشورهای عربی منطقه و غرب، تعادلی را برقرار کند. در حقیقت، این هاشمی رفسنجانی بود که برای اولین بار تلاش کرد تا روابط میان ایران و ایالات متحده آمریکا را در دهه 1980 میلادی تاحدی بهبود بخشد. به واسطه سوابق تاریخی هاشمی رفسنجانی در برقرای ارتباط و تعامل سازنده با احزاب و جناح های سیاسی مختلف در ایران، وی موقعیت منحصر به فردی به دست آورد و توانست تا نظرات خود را به صراحت بیان کند، بدون آن که با پیامدهای جدی این امر مواجه شود.
در دهه 1980، هاشمی رفسنجانی به عنوان یک سیاستمدار محافظه کار کلیدی در کنار آیت الله خامنه ای قرار گرفت و در بسیاری از عرصه ها نقش برجسته ای را ایفا کرد. زمانی که آیت الله خمینی، رهبر و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران در سال 1989 درگذشت، هاشمی رفسنجانی اعلام کرد که بدون شک آیت الله خامنه ای بهترین گزینه برای رهبری نظام است. اما با وجود اتحاد و دوستی نزدیک میان آیت الله خامنه ای و آیت الله رفسنجانی، عقاید و دیدگاه های این دو چهره برجسته نظام از دهه 1990 میلادی به بعد تا حدی زیادی از یکدیگر فاصله گرفت، اما با وجود این اختلاف نظرات، احترام متقابل و همکاری و هماهنگی میان آنها همچنان ادامه یافت.
اگرچه هاشمی رفسنجانی از محبوبیت زیادی در میان اصلاح طلبان ایران برخوردار بود، اما دوران دولت داری وی با مناقشات و چالش هایی روبه رو بود. رفسنجانی در طی دوران ریاست جمهوری خود تلاش بسیاری کرد تا روابط میان ایران و جامعه جهانی را مجدداً برقرار کند؛ درست همان کاری که «حسن روحانی»، رئیس جمهور کنونی ایران در حال انجام آن است. هاشمی در دهه 1990 تعدادی از اصلاحات اقتصادی از جمله خصوصی سازی بخشی از نهادهای دولتی و همچنین امکان سرمایه گذاری های خارجی و سوق دادن شرکت های خارجی به بخش انرژی ایران را صورت داد، اما اصلاحات وی نهایتاً با شکست روبه رو شد و این امر به نارضایتی بسیاری از مردم ایران منجر شد.
در بحبوحه جنگ خلیج فارس که موجب بروز دشمنی های مجدد میان ایران و آمریکا شد و همچنین اقتصاد تنبل و راکد آن دوران، هاشمی رفسنجانی نتوانست اهداف مدنظر خود از اجرای این اصلاحات را محقق کند. در سال 2005 زمانی که وی دوباره برای انتخابات ریاست جمهوری در ایران نامزد شد، در مقابل رقیب پوپولیست خود یعنی محمود احمدی نژاد قرار گرفت و در نهایت نتایج انتخابات را به وی واگذار کرد.
در دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد روابط میان اصلاح طلبان و گروه های میانه رو تقویت شد و رفسنجانی جایگاه پیشین خود در میان عموم مردم را دوباره کسب کرد. در انتخابات سال 2016 مجلس خبرگان رهبری، هاشمی رفسنجانی با کسب دو میلیون و سیصد هزار رای، ثابت کرد که محبوبیت سابق خود در میان احزاب و جناح های سیاسی سراسر کشور و همچنین مردم را مجدداً به دست آورده است. هاشمی در دوران فعالیت خود در مجلس خبرگان رهبری که وظیفه تعیین رهبر آینده این کشور را بر عهده دارد، پیشنهاد تشکیل شورای رهبری را داد و همین پیشنهاد خود به خوبی نشان از قدرت هاشمی رفسنجانی داشت و این که وی این توانایی را داشت تا بدون آن که واکنش های چندانی را در فضای سیاسی کشور به وجود آورد، بتواند آزادانه طرح ها و پیشنهادهای خود را مطرح کند.
آیت الله خامنه ای، رهبری جمهوری اسلامی ایران زمانی در یکی از سخنرانی های خود عنوان کرد: «تا زمانی که هاشمی زنده است، انقلاب زنده خواهد بود». اگرچه هنوز هم چهره های برجسته، تأثیرگذار و بسیار مهمی در عرصه سیاسی ایران باقی مانده اند که می توانند دنباله رو عقاید و دیدگاه های انقلابی آیت الله خمینی، بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران باشند، اما بدیهی است درگذشت آیت الله هاشمی رفسنجانی تغییرات و پیامدهایی را با خود به همراه خواهد داشت. به نظر می رسد نسل جدید رهبران سیاسی ایران در یک دهه آینده از جمله «حسن روحانی»، رئیس جمهوری ایران، «علی لاریجانی»، رئیس قوه مقننه، «صادق لاریجانی»، رئیس قوه قضائیه و «سردار محمد علی جعفری»، فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی قطعاً مجبور خواهند شد تا عرصه سیاسی کشور را بدون داشتن بسیاری از چهره های انقلابی نظیر آیت الله هاشمی رفسنجانی هدایت کنند. علاوه بر این، درگذشت و فقدان آیت الله هاشمی رفسنجانی موجب خواهد شد تا مجلس خبرگان رهبری در آینده قدرت و توانایی خود برای انتخاب رهبری میانه روتر را از دست دهد.
اگرچه حسن روحانی به واسطه چندین دهه تجربه در قامت سیاستمداری میانه رو، حمایت، احترام و جایگاه خود را به دست آورده است اما برای او سخت خواهد بود که جا پای رفسنجانی بگذارد. در حالی که روحانی خود را برای انتخابات ریاست جمهوری آتی در این کشور آماده می کند، باید نشان دهد که می تواند دوران عدم قطعیت در روابط میان این کشور با ایالات متحده آمریکا را به خوبی اداره کند، اقتصاد در حال بهبود ایران را مدیریت کند و آرمان های انقلابی کشور که رهبری خواهان محافظت از آن است را حفظ کند. و حالا که رفسنجانی دیگر نیست و اردوگاه میانه روها و اصلاح طلبان ایران هیچ جایگزین دیگری ندارد، بدون شک این جایگاه به حسن روحانی خواهد رسید.
منبع: اندیشکده استراتفور/ مترجم: زهره شهریاری
نظر شما :