دودلی در حفظ متحدان سنتی واشنگتن
امریکاییها از متحدانشان گله دارند
نویسنده: اندرو شیرر
دیپلماسی ایرانی: اتحادها چه به لحاظ هزینه های مالی و چه به لحاظ هزینه های انسانی بسیار پرهزینه هستند. در طی نیم قرن اخیر، ایالات متحده تریلیون ها دلار سرمایه مالی و نیز سرمایه های انسانی خود را در راستای حفظ یکپارچگی شبکه جهانی متحدانش سرمایه گذاری کرده است. در بدترین حالت، منطق این بازدارندگی گسترده این است که ایالات متحده برای دفاع از متحدانش، شهرهای خود را در معرض خطر حملات هسته ای و نابودی قرار داده است؛ هیچ تعهدی تا بدین حد عواقب و پیامدهای منفی با خود به همراه ندارد. با توجه به چنین خطراتی و نیز اعمال فشار دولت بر مالیات دهندگان آمریکایی شهروندان این کشور حق دارند که در مورد سودمندی و نیز بهای چنین اتحادهایی شک و تردید داشته باشند.
اما متحدان هم بار چندانی از روی دوش آمریکا در این زمینه بر نمی دارند. «باراک اوباما»، نخستین رئیس جمهور آمریکا نبود که در مورد عدم مسئولیت پذیری متحدان این کشور گله و شکایت کرد. موضوع مسئولیت پذیری متحدان به اندازه این اتحادها قدمت دارد؛ به عنوان مثال، دولت های اروپای غربی پس از دوران جنگ جهانی دوم، همچنان که برای احیای دوباره خود تلاش و تقلا می کردند اما تمایل چندانی برای قبول مسئولیت و به گردن گرفتن بخشی از سهم بار دفاعی از خود نشان نمی دادند. سهم متحدان در دفاع از خود و تعهد آنها برای تأمین امنیت جمعی به دلیل برخی عوامل و فاکتورها همچون سیاست داخلی، فشارهای اقتصادی یا تغییر شکل تهدیدات، اغلب متغیر است. برای بسیاری از متحدان روابط امنیتی نزدیک با ایالات متحده به این معنی است که آنها می توانند برای دفاع از خود هزینه کمتری بپردازند و بدین ترتیب به اولویت های داخلی خود توجه بیشتری داشته باشند.
در حال حاضر، بسیاری از قدیمی ترین و مهم ترین متحدین ایالات متحده نیز تحت فشار هستند. پیامدهای برگزیت هنوز هم برای ناتو چندان روشن و مشخص نیست، اما چندی است که روند فروپاشی در داخل اتحادیه اروپا و نیز کاوش های روسیه در شرق اروپا میزان استحکام این اتحاد را به بوته آزمایش گذاشته است. در پی کودتای نافرجام ماه ژوئیه در ترکیه، روابط با این کشور به عنوان متحدی حیاتی در تقاطع میان اروپا، خاورمیانه و آسیا تا حدی دچار تنش شده است. اختلافات به وجود آمده میان آمریکا با اسرائیل و متحدان سنتی این کشور در منطقه خاورمیانه به واسطه توافق هسته ای با ایران را نمی توان انکار کرد. در فیلیپین، کشوری که به لحاظ جغرافیایی کلید دسترسی گسترده نظامی ایالات متحده به منطقه آسیای جنوب شرقی محسوب می شود، اخیراً رئیس جمهوری روی کار آمده که خواهان جدایی از آمریکا و اتحاد با چین است. روابط دفاعی با تایلند، دیگر متحد دیرینه آمریکا در منطقه نیز از زمان کودتای نظامی اخیر در این کشور روبه سردی گراییده است. از سوی دیگر، روابط آمریکا با کره جنوبی، یکی دیگر از متحدان مهم آسیایی، نیز به واسطه رسوایی های سیاسی اخیر رئیس جمهور این کشور دستخوش تنش های جدی شده است.
بسیاری از متحدان آمریکا نیز درست همانند این کشور درگیر مشکلاتی چون رشد اقتصادی ضعیف، پوپولیسم و مناقشات متعدد سیاسی هستند. بروز چالش های متعدد داخلی موجب شده تا این کشورها از آمادگی روانی و مادی لازم برای مقابله با تهدیدات فزاینده و چالش های بیرونی برخوردار نباشند؛ تهدیداتی نظیر ماجراجویی های روسیه در شرق اروپا و خاورمیانه، ابراز وجود چینی ها در غرب اقیانوس آرام، حرکت کره شمالی به سوی دستیابی به توانمندی اجرای حملات هسته ای بین قاره ای، طرح های ایران برای منطقه خاورمیانه یا تهدید ناشی از داعش و دیگر شبکه های تروریستی. نتیجه اخیر انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده نیز عنصر جدیدی به این عدم قطعیت افزود.
البته آمریکا هنوز هم می تواند به این اتحادها امیدوار باشد و دلایل خوبی نیز برای آن وجود دارد. نخست آن که، همه متحدان آمریکا سست و غیرقابل اعتماد نیستند. پس از واقعه 11 سپتامبر، ناتو و استرالیا با استناد به معاهدات امنیتی موجود به تعهدات خود عمل کرده و حتی با گذشت 15 سال از شروع جنگ افغانستان، همچنان به مبارزات خود در این کشور ادامه می دهند. بریتانیا، آلمان و دیگر اعضای ناتو حضور خود را در لهستان و دیگر کشورهای آسیب پذیر حوزه بالتیک تقویت کرده اند. تعدادی دیگر از اعضا نیز اگرچه با کمی وقفه اما در حال افزایش هزینه های دفاعی خود هستند. کشور ژاپن نیز تحت رهبری «شینزو آبه» نه تنها سهم عمده ای از هزینه پایگاه های نظامی آمریکا در این کشور را تامین می کند بلکه اخیراً قانون امنیتی جدیدی را به تصویب رسانده که بر اساس آن اجازه داده تا سهم بیشتری را در زمینه ارتقای امنیت بین المللی بر عهده گرفته و محدوده وظایف خود در این اتحاد را نیز گسترش دهد. امروزه استرالیا در حال بهبود و ارتقای توانمندی های خود در عرصه دریایی است و به عنوان دومین کشور حامی ائتلاف نظامی مبارزه با داعش در عراق و سوریه شناخته می شود. کره جنوبی نیز در سال 1999 به مداخله نیروهای چند ملیتی در تیمور شرقی کمک شایانی کرد و در سال 2003 حدود 3500 سرباز خود را در عراق مستقر کرد. همچنین سران کره شمالی اخیراً با استقرار سیستم دفاع موشکی جدید ایالات متحده در خاک این کشور موافقت کرده اند. همچنین متحدان آمریکا در طی این سال ها کمک های قابل توجهی را به منظور حفظ صلح و ثبات جهانی، توسعه، امداد رسانی، ظرفیت سازی و دیپلماسی انجام داده اند.
بسیاری از متحدان آمریکا در حال ترک میدان هستند چرا که می بینند تهدیدات امنیتی در حال گسترش است. اما شرکای جدیدی در حال ظهور هستند؛ کشورهایی همچون اردن و امارات متحده عربی مشارکت و همکاری های خود را با آمریکا افزایش داده اند. در آسیا، سنگاپور میزبان ناوهای جنگی ایالات متحده است. یک ربع قرن پس از جنگ ویتنام، آمریکا یک بار دیگر ممنوعیت فروش تجهیزات دفاعی را برداشته و کشتی های نیروی دریایی این کشور مجدداً وارد خلیج «کام رانه» شده اند. روابط دفاعی و امنیتی آمریکا با هند نیز از زمان انعقاد توافق هسته ای صلح آمیز میان این دو کشور در زمان دولت بوش، شکوفا شده است. کشورهای آسیب پذیر شرق اروپا خواهان روابط نزدیک تر با ایالات متحده و غرب هستند. هریک از این کشورها و مناطق تلاش می کنند تا خود را به آمریکا نزدیک کنند چرا که همه آنها از تهدیدات مشابهی هراس دارند و خواهان پذیرش سهم و مسئولیت خود در حمایت از نظم بین المللی هستند.
دشمنان آمریکا از این که ببینند اتحاد این کشور با دیگر کشورها خاتمه یافته است، بسیار خوشحال خواهند شد و آمریکا به همین دلیل نباید متحدان خود را کنار بگذارد. برچیده شدن ناتو در اروپا در صدر فهرست آرزوهای ولادیمیر پوتین است. مقامات چینی در سراسر آسیا، این شعار را سر داده اند که متحدان دیرینه آمریکا باقی مانده های جنگ سرد هستند و آمریکا نمی تواند به آنها تکیه کند. روسیه و چین برخلاف آمریکا، از نیروهایی نیابتی و شرکای موقتی بهره می گیرند و متحد بلندمدتی ندارند.
آخرین دلیل آمریکا برای رها نکردن متحدینش شاید این باشد که انتخاب دیگری وجود ندارد. ایالات متحده آمریکا با تهدیدها و چالش های بسیاری روبروست که باید خود به تنهایی آنها را مدیریت کند. آمریکا به شرکای قابل اعتماد و بلندمدتی نیاز دارد که نه تنها از توانمندی های نظامی برخوردار باشند بلکه بتوانند دسترسی، هوش، بینش و طیف وسیعی از مشارکت غیرامنیتی را نیز برای آمریکا فراهم کند.
پس از انتخابات ریاست جمهوری بی سابقه آمریکا که ارزش تمامی این اتحادها را آشکارا زیر سوال برد، شاید سوال اصلی این نیست که آیا آمریکا می تواند همچنان به متحدینش تکیه کند، بلکه این است که آیا متحدان آمریکا همچنان می توانند به آمریکا تکیه کنند؟ همچنان که دولت جدید آمریکا تیم امنیتی خود را انتخاب می کند، جهت گیری سیاست خارجی آنها موجب به وجود آمدن موجی از حدس و گمان ها در واشنگتن و دیگر کشورهای سراسر جهان به ویژه متحدان آمریکا شده است. نشانه های اولیه تا حدی مثبت هستند؛ رئیس جمهوری منتخب از هم اکنون با نخست وزیر ژاپن دیدار داشته و با بسیاری از متحدین خود نیز گفتگو داشته و تقریباً در تمامی این گفتگوها بر حفظ اتحادهای کلیدی از جمله تاتو و اتحاد عمده در آسیا تاکید کرده است.
مدت کمی به شروع کار دولت جدید آمریکا باقی مانده، تنها کاری که باید کرد این است که منتظر بمانیم و ببینیم که آیا نسل جدید رهبران سیاسی ایالات متحده در برابر چالش ها خواهند ایستاد یا نه. آن چه مسلم است متحدان ایالات متحده آمریکا و دشمنان این کشور همگی به دقت اوضاع را زیر نظر دارند.
منبع: مرکز مطالعات استراتژیک و بین الملل آمریکا / مترجم: زهره شهریاری
نظر شما :