اهمیت مساله حلب برای «ائتلاف ایران»

کردها اولویت ایران نیستند

۲۰ شهریور ۱۳۹۵ | ۱۸:۵۹ کد : ۱۹۶۲۸۵۴ نگاه ایرانی خاورمیانه
حسین ملائک، سفیر سابق ایران در چین در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می‌نویسد: اگر موضوع کردی در برنامه‌های ایران گنجانده شود انحرافی از برنامه اصلی و به هرز رفتن منابع تلقی خواهد شد.
کردها اولویت ایران نیستند

نویسنده: حسین ملائک، سفیر سابق ایران در چین

دیپلماسی ایرانی: ظرف چند هفته گذشته و پس از کودتای نافرجام ترکیه این کشور کنش های جدیدی در عرصه داخلی و منطقه ای را آغاز کرده است که لازم است مورد توجه جدی قرار گیرد. ترکیه بازیگر اصلی خارجی در بوجود آوردن تحولات سوریه است.

بحران سوریه برای ایران که در موضع دفاعی در آن کشور حضور دارد می تواند یک باتلاق باشد اگر به روزمرگی دچار و اولویت ها و اهداف و علل ورود به آن به فراموشی سپرده شود.

مهمترین تحول در صحنه سوریه در هفته های اخیر ورود ارتش ترکیه به شهر جرابلوس در شمال سوریه می باشد. این اقدام با اعلام مبارزه علیه کردها و جلوگیری از یکپارچه شدن مناطق کردی در شمال سوریه توسط ارتش سوریه صورت گرفته است. می توان به احتمال قریب به یقین این تجاوز آشکار به خاک سوریه را که در مرحله اجرا مورد تایید آمریکا قرار داشت و حتی در زمان حضور "بایدن " معاون ریاست جمهوری آمریکا در ترکیه آغاز شد و روسیه هم اعتراض مشخصی نکرد در راستای هماهنگی های آمریکا با ترکیه و با هدف کاهش تنش بین دو کشور پس از متهم شدن آمریکا به حمایت از کودتاگران ترکیه دانست. البته از اثرات این هماهنگی با آمریکا می توان به کمرنگ شدن و یا احتمالا فراموشی از موضوع همکاری سه جانبه ایران – ترکیه – روسیه در بحران سوریه اشاره نمود. به هرحال ظاهرا ترک ها در هماهنگی با آمریکا توانسته اند دو امتیاز بگیرند یکی تلاش برای تخلیه غرب فرات از نیروهای کردی و دیگر بوجود آوردن منطقه حفاظت شده در مرز برای حدود ٥٠٠ هزار مهاجر سوری که به گفته سازمان ملل در ترکیه بلاتکلیف هستند.

اینگونه به نظر می رسد آمریکا برای کاهش هیجانات ترکیه بعد از کودتا و جلوگیری از هرگونه اقدام پیش بینی نشده توسط آن کشور مایل به کاهش حساسیت آقای اردوغان است اما نه با شرایط و پیشنهادات ترکیه. بنابراین اعتراضات مقامات بلندپایه کاخ سفید و وزیر دفاع آمریکا از یکطرف و ابراز مخالفت جدی روسای جمهور اروپایی با تمایل ترکیه به گسترش حضور از جرابلس به طرف شهر "منبج" و درگیری بیشتر با کردها نشان می دهد که علیرغم بیانیه های ترکیه آن را باید محدود تلقی کرد. جبهه جدید گشوده شده در شمال استان افرین نیز ارزش نظامی جدی نباید داشته باشد اما حاوی پیام جدی به کردهای ترکیه است.

پاسخ به سئوالات زیر می تواند محیط سیاسی فعلی را شفاف تر نماید:

آیا ورود ترکیه به سوریه را باید حادثه ای گذرا و یا تحولی تعیین کننده در این بحران دانست که بیش از پنج سال است کشورهای زیادی را به انواع ائتلاف ها و تخاصمات کشانده است؟

آیا تاکید بر موضوع کردی و فشاری که ترکیه برای راندن آنها به شرق رودخانه فرات می نماید موضوع اصلی بحران سوریه است؟

اگر بر فرض کردها از غرب فرات به شرق آن تخلیه شوند کدام نیرو و یا سازمان قرار است این خلا را پر کند؟

دولت ترکیه بعد از کودتا و پاکسازی داخلی که منجر به تعلیق حدود صد هزار نفر از کارمندان دولت و مقامات لشکری و قوه قضاییه گردید بدنبال یافتن دشمنی بیرونی برای حل معضل وحدت ملی خود است. پرخطر نشان دادن کردهای سوریه و سپس کردهای ترکیه مطلوب ترین گزینه برای دولت ترکیه جهت تشویق و حفظ وحدت ملی است. بنابراین ترکیه تلاش دارد موضوع کردی را محوری ترین مسئله در سوریه نشان داده و حول آن سایر نیروهای امیدوار به همکاری با ترکیه را به واکنش بکشاند.

بنظر می رسد تنها خود کردها در آن منطقه استقرار خواهند داشت و هیچ نیرویی جایگزین آنها نیست.

توجه و مقایسه بین اولویت های ایران و ترکیه در سوریه برای اتخاذ هر نوع سیاست در آینده اهمیت دارد:

ترتیب اولویت های ایران در سوریه از آغاز بحران را می توان بصورت زیر ذکر کرد :

حفظ " دمشق " در محور سیاست مقاومت

حمایت از اقلیت پراکنده شیعه در منطقه که مورد تهاجم قرار گرفته است

تمامیت ارضی سوریه و جلوگیری از بهم ریختگی مرزی

اگرچه اولویت های دمشق و خصوصا مسکو می تواند بسیار متفاوت از موارد فوق باشد اما بدلیل نحوه ائتلاف شکل گرفته و محدودیت های موجود در مقطع زمانی کنونی آنها نیز تقریبا با اولویت های ایران خواسته و یا ناخواسته هماهنگ هستند.

ترتیب اولویت های ترکیه خصوصا در مقطع کنونی که این کشور با مشکلات داخلی و خارجی روبرو شده است اما بسیار متفاوت است:

جلوگیری از هم مرز شدن با یک هویت کردی در مرزهای جنوبی خود

پیدا کردن راه حل برای مهاجرین سوری و حل مسئله خود با اروپا در این فضا

تعیین تکلیف برای ساختار سیاسی دمشق

اولویت های آمریکا در سوریه را نیز به اجمال می توان به شرح زیر دسته بندی کرد:

محدود و یا نابود کردن داعش

باز پس گیری "رقه " از داعش

جلوگیری از برتری روسیه در صحنه بین المللی و نظامی سوریه

هیچ کدام از برنامه های ایران و یا "ائتلاف ایران" با اولویت های ترکیه همسو و منطبق نیست.

با در نظر گرفتن موارد فوق و شرایط روی زمین می توان گفت که برای "ائتلاف ایران" باید حل مسئله "حلب " بدلیل تاثیرگذاری در کل معادله سوریه در مرکز توجه سیاسی و نظامی بوده و باز پس گیری "رقه" از داعش اگرچه بسیار مهم است اما در مراحل بعدی ارزشگذاری قرار می گیرد. همچنین موضوع کردی در مرحله فعلی به هیچ عنوان نمی تواند برای ایران از اولویت برخوردار باشد. و لذا اگر موضوع کردی در برنامه های ایران گنجانده شود انحرافی از برنامه اصلی و به هرز رفتن منابع تلقی خواهد شد.

نهایت آنکه علیرغم هیاهو و تحولات جدید بنظر می رسد حفظ اولویت های ایران در بحران سوریه و تلاش برای حل موضوع حلب چه بصورت نظامی و یا مذاکراتی با طرف های درگیر از یکطرف و نیز گشایش یک خط مصالحه با گروه های معارض از طرف دیگر نباید توسط دیگر موضوعات از جمله موضوع کردی جایگزین گردد.

کلید واژه ها: کردها ترکیه سوریه حسین ملائک


( ۲ )

نظر شما :