چرا پوتین و نتانیاهو به هم نزدیک شده اند؟
موازنه قوا؛ راز نزدیکی روسیه و اسرائیل
نویسنده: پل پیلار
دیپلماسی ایرانی: رابرت دانین اخیرا در مقاله ای اظهار کرد که نخست وزیر اسرائیل و رئیس جمهوری روسیه رابطه دوجانبه بسیار خوبی برقرار کرده اند و این رابطه حتی از روابط آنها به طور جداگانه با آمریکا هم بهتر است. در واقع رابطه این دو علاوه بر این که در سطح کلی خوب بوده، در سطح مقامات عالی رتبه نیز حکایت از صمیمیت و نزدیکی دارد. روابط دوستانه در سطح رهبران عالی رتبه به شخصیت و تمایلات فردی رهبران بستگی دارد. این موضوع بدون شک در مورد انتقادات زیادی که در آمریکا نسبت به عملکرد اوباما برای هدایت روابط دوجانبه با اسرائیل مطرح شده، صحیح است. اما توضیحات بیشتر و بهتری هم در مورد سیاست های دوکشور نسبت به یکدیگر، انتظارات سیاسی داخلی در مورد روابط خارجی و ارتباط آن با تعارض و اشتراک منافع وجود دارد. در نهایت منافع مشترک نسبت به ایستار رهبران نقش تعیین کننده تری در شکل گیری روابط دارد.
رابطه دوجانبه اسرائیل و آمریکا با انتظارات زیادی همراه است، بویژه در عرصه سیاست داخلی آمریکا این انتظار وجود دارد که رابطه دو جانبه با اسرائیل باید قوی و پابرجا باشد و هرگونه تخطی از این انتظار به مثابه انحرافی آشکار نگریسته می شود. این احساس نگرانی از تضعیف روابط، تداوم کمک های مالی و حمایت دیپلماتیک از اسرائیل و از طرف دیگر سیاست های دولت نتانیاهو را که از روابط قوی و نزدیک فاصله دارد، در نظر نمی گیرد. از جمله سیاست های دولت نتانیاهو می توان به تلاش های آن برای تضعیف اقدامات آمریکا در عرصه سیاست خارجی مانند توافق هسته ای با ایران یا عدم همکاری در به نتیجه رساندن مذاکرات صلح اسرائیل و فلسطین اشاره کرد. ضرب آهنگ روابط اسرائیل و آمریکا و جلسات برگزار شده میان رهبران دو کشور بازتاب دهنده تعارض منافع دو کشور، با توجه به نوع منافعی است که اکنون اسرائیل برای خود تعریف می کند.
رابطه آمریکا و روسیه با هیچ یک از انتظارات مواجه نیست که در رابطه آن با اسرائیل وجود دارد. بلکه در این مورد یک انتظار مخالف مورد قبل شایع است: روسیه همان طور که اتحاد جماهیر شوروری سابق در دوران جنگ سرد دشمن آمریکا بود، هم اکنون دشمن آمریکا است. این انتظار بر این پایه غلط استوار است که منافع روسیه در خاورمیانه و دیگر مناطق در حالتی صفر و صدی با منافع آمریکا وجود دارد. انتقادات داخلی از اوباما بیش از آن که در مورد عدم موفقیت وی در ایجاد روابط دوستانه با همتای روسی خود باشد، مربوط به عدم قاطعیت وی در برخورد با روسیه است. نگاه صفر و صدی مربوط به دوران جنگ سرد در ورای این دیدگاه به روسیه وجود دارد.
همواره در تفاسیر بعد از دیدارهای رهبران دو کشور روسیه و آمریکا تاکید بیش از حدی روی تیپ شخصیتی دو رئیس جمهور صورت می گیرد. اگر چه شخصیت رهبران مهم است، اما اهمیت آن به اندازه پیگیری منافع که نتایج عملی آن دیده می شود، نیست.
رابطه اسرائیل و روسیه با هیچ یک از انتظارات سیاسی داخلی که در مورد رابطه اسرائیل و آمریکا و رابطه روسیه و آمریکا وجود دارد، مواجه نیست. شاید تنها فاکتور احساسی دخیل در این رابطه دو جانبه، تعداد زیاد مهاجران روسی ساکن در اسرائیل باشد. بنابراین منافع ملی مهم ترین معیار تعیین کننده روابط این دو کشور است.
آن ابعادی که در آن منافع روسیه و منافع اعلانی اسرائیل با هم تعارض دارند، به خوبی آشکار هستند. این تعارض منافع شامل رابطه روسیه با ایران و حمایت روسیه از همان طرفی در جنگ سوریه است که مورد حمایت حزب الله و ایران هم است. اما در ورای مواضع اعلانی (به ویژه در مورد ایران) تعارض دو جانبه چندان جدی نیست. همان طور که بسیاری از کارشناسان امنیتی اسرائیل اذعان کرده اند توافق هسته ای با ایران با توجه به اعمال محدودیت های جدی بر توانمندی هسته ای این کشور با منافع امنیتی اسرائیل تطابق دارد. در مورد سوریه هم باید به این واقعیت اشاره کرد که اسرائیل توانست در سال های حاکمیت بشار اسد بدون دغدغه بر بلندی های جولان سلطه داشته باشد. اما تداوم این بحث در دوران هر جایگزین احتمالی دیگر محل بحث است.
دولت های فعلی روسیه و اسرائیل همچنین می توانند با هم در برخورد با جوامع مسلمان ناراضی ساکن در سرزمین های خویش اشتراکات زیادی داشته باشند.
اشتراک منافع در سال های اخیر میان اسرائیل و روسیه تا اندازه ای بوده که توانسته همکاری روی موضوعات امنیت ملی را توسعه دهد. هم اکنون خط ارتباطی مستقیم و امن میان دفتر پوتین و نتانیاهو برقرار است. اسرائیل تکنولوژی های نظامی پیشرفته از جمله پهپادهای جاسوسی به روسیه فروخته است. اسرائیل انتقادات خود از سیاست های روسیه در چچن و اوکراین را به شکل چشمگیری کاهش داده است و حتی به قطعنامه سازمان ملل در محکومیت اشغال کریمه از سوی روسیه نیز رای ممتنع داد.
در تحلیل رابطه اسرائیل و روسیه می توان به جایگاه آن مقابل ایالات متحده نیز متوسل شد. به گفته «آنا بورشچوکایا»، کارشناس موسسه سیاست خاو نزدیک، پوتین دوست دارد که غرب را ضعیف کند و برای نتانیاهو هم با توجه به تیره شدن روابط با اوباما، برقراری رابطه بهتر با پوتین قابل فهم است.
موقعیتی که در آن دو دولت کنار یکدیگر و مقابل بازیگر سومی قرار می گیرند، در تعبیر رئالیستی از روابط بین الملل موازنه قوا نامیده می شود. بنابراین تفسر رئالیستی به مراتب بهتر از تحلیل تیپ شخصیتی و زبان بدن رهبران در ملاقات با یکدیگر می تواند تحولات اخیر را توضیح دهد.
منبع: نشنال اینترست / ترجمه: تحریریه دیپلماسی ایرانی / 25
نظر شما :