معضلی که آبرومندانه حل شد
قفل هزار ساله بر در سفارت انگلیس؟!
دیپلماسی ایرانی: ۳۶ سال پیش دانشجویان انقلابی جوان نگران از بازگشت شاه و تکرار کودتای ۲۸ مرداد ۳۲، طرح تسخیر سفارت آمریکا در تهران را چیدند و حتی به مخالفت محمود احمدی نژاد هم اعتنایی نکردند که آن روز ها سودای اشغال سفارت شوروی در سر داشت. از بین دو روحانی نزدیک به دانشجویان انقلابی، آیت الله سید علی خامنه ای همراه هاشمی رفسنجانی در سفر حج عمره بودند و آن ها رو به روحانی دیگر، آیت الله سیدمحمد موسوی خوئینی ها کردند که رهبر انقلاب را از خواسته شان مطلع کند که او هم تازه پس از اشغال سفارت خبر را رساند و این پیام را پشت تلفن از سید احمد خمینی شنید که امام گفته اند «خوب جایی را گرفته اید. آنجا را ول نکنید!» بعد از ۴۴۴ روز گروگانگیری دیپلمات های آمریکایی هم قفل بر در سفارت زدند و خالی ماند. محسن رفیق دوست همین که وزیر سپاه شد، خواست سفارتخانه را وزارتخانه کند و برای کسب اجازه به دیدار امام رفت که پاسخ گرفت: «برای چه می خواهی آنجا بروی؟ مگر قرار است ما هزار سال با آمریکا ارتباط نداشته باشیم؟»
ساختمان سفارتخانه بی سفیر و دیپلمات ماند و موزه شد و میعادگاه تظاهرکنندگان ۱۳ آبان. ۸ سال قبل که خبر آمد تاجر ایرانی ساکن قبرس از دادگاهی رای گرفته که سفارت آمریکا در تهران را بفروشند و ۵۵۰ میلیون دلار غرامت دولت ایالات متحده به جرم آدم ربایی را به او بدهند، مقام قضایی سریع واکنش نشان داد و گفت مزایده ای برای فروش محل سفارت آمریکا در تهران اعلام نشده و معاون قضایی دادستانی تهران هم تاکید کرد طبق قوانین بین المللی، سفارتخانه ها قابل فروش نیست و چنین اقدامی از نظر قوانین داخلی ایران نیز دارای اشکال است و علاوه بر این، به وجهه بین المللی جمهوری اسلامی آسیب می رساند.
با این نشانه ها، معلوم است که سفارتخانه سابق آمریکا همین که هست می ماند؛ حتی اگر روزی که به گفته هاشمی رفسنجانی «غیرممکن» نیست، سفارت آمریکا در تهران بازگشایی شد، احتمال هست که دیپلمات های آمریکایی قصد جای دیگر کنند. این را حتی راهنمای گشت موزه سفارت آمریکا همین سه ماه پیش به روزنامه نگاری انگلیسی گفت که اگر روزی تغییری در روابط تهران و واشنگتن رخ داد، او نگران از دست دادن کارش نیست؛ احتمالا هم حق با اوست، سفارتخانه های آمریکا همیشه در مناطقی دورافتاده در شهر هستند که تسهیلات امنیتی بیشتری دارد؛ نه مرکز شهر و بهترین جا برای اینکه تظاهرکنندگان هر بار جلوی آن تجمع کنند. این نقطه از شهر در دهه ۲۰ که سفارت آمریکا آنجا ساخته شد، جزو حومه شهر بود و هنوز شهر آنقدر بزرگ نشده بود که سفارت را ببلعد و بعد از آن هم دانشجویان انقلابی اش آن را قورت دهند. دیپلمات ها بعید است به این سفارتی که جلوی چشم همه است برگردند.
۳۲ سال پس از تسخیر سفارت آمریکا، دانشجویانی دیگر در ۸ آذر ۱۳۹۰ قصد تسخیر سفارت انگلیس در تهران را کردند. این بار نه به کسی اطلاع دادند و نه بعضی شان می دانستند قرار است کجا را بگیرند. آن هایی که راه افتادند به قصد تصرف باغ قلهک به اعتراف یکی شان (حمید درویشی شاهکلایی، دانشجوی فوق لیسانس رشته معارف اسلامی و فرهنگ و ارتباطات در دانشگاه امام صادق) به نیت تجمع و سینه زنی مقابل سفارت سوار اتوبوس شدند و تازه در خیابان شریعتی فهمیدند که برای «فتح باغ قلهک» می روند و بعد ده ثانیه که نفر اول بالای در رسید و بعد یک دقیقه که در باز شد، وارد باغ شدند و پرچم بریتانیا را پایین کشیدند و بعد جستجوی اتاق به اتاق شروع شد. همین دانشجو گفته چون زمین غصبی بود، چیزی از اموال قیمتی برنداشتند «اما جایتان خالی! همه چیز بود. جواهرات باارزش، مشروبات الکلی، سری کامل هری پا تر نسخه اصلی، فیلم و مجلات مستهجن!»
به نوشته او، تعدادی از دانشجویان «برای رد گم کردن» به سفارت انگلیس در خیابان فردوسی رفته بودند تا نیروی انتظامی را فریب دهند و گروه دوم با غافلگیر کردن مأموران، به باغ قلهک وارد شوند. اما کارزار اصلی در سفارت بود. دانشجوی دیگری از دانشگاه علم و صنعت که خبر تسخیر سفارت انگلیس را شنید، خودش را آنجا رساند و حتی شنید که یکی از روی سکو می گوید «دستور از بالا آمده و امر، امر ولایی است که باید هر چه سریع تر اینجا را تخلیه کنیم و بیرون برویم» اما بی اعتنا به آن جستجوی اتاق به اتاق سفارت را پیش گرفت و عده ای از مهاجمان را دید که در یکی از اتاق ها «مشغول صرف شام بودند، عسل طبیعی با نان توست سرد». این راوی نوشته: «کوتاه و مختصر بگویم ما بازی خورده بودیم.» مجمع دانشجویان حزب الله هم سه روز بعد اطلاعیه ای صادر کرد و با انتقاد از حمله به سفارت انگلیس گفت «این اقدام نسنجیده دولت را به گوشه رینگ تدافع در برابر غرب کشانده است.»
فردای آن روز بلندپایه ترین مقامی که از این اقدام حمایت کرد، علی لاریجانی رئیس مجلس بود که گفت این خشم برخاسته از چند دهه اقدامات سلطه طلبانه انگلیس در ایران است. حتی حمید رسایی، نماینده مجلس که آن روز جلوی سفارت انگلیس بود، نتوانست از حمله به سفارت دفاع کند و به این بسنده کرد که «موضع من موضع مجلس است ضمن اینکه این موضوع به صورت ناگهانی اتفاق افتاد.» هیچ مقامی از این حمله دفاع نکرد، نه وزارت خارجه دولت احمدی نژاد که سخنگویش ساعاتی بعد از حمله تعرض به اماکن دیپلماتیک را غیرقابل قبول خواند و نه حتی حجت الاسلام سید احمد خاتمی، امام جمعه موقت تهران که به صراحت گفت: «با حمله به سفارتخانه ها و اشغال آن ها در جمهوری اسلامی مخالفم. داشتن روحیه انقلابی به معنای آن نیست که سفارتخانه های کشورهای خارجی در ایران، احساس نا امنی کنند و این به مصلحت کشور نیست.»
صریح ترین موضع درباره حمله به سفارت انگلیس را مقام رهبری داشتند که ۱۷ مرداد ۱۳۹۱ در دیدار با حدود هزار نخبه و فعال دانشجویی گفتند: «در قضیه اخیر اشغال آن سفارت خبیث، احساسات جوانان درست بود، ولی رفتنشان درست نبود.» سردار احمدی مقدم، فرمانده سابق نیروی انتظامی هم اردیبهشت ۹۲ درباره حمله به سفارت انگلیس گفت «وقتی خدمت حضرت آقا رسیدم ایشان فرمودند کار بسیار غلطی بود و به ضرر ما شد.»
بعد از حمله به سفارت، دولت بریتانیا ۴۸ ساعت به دیپلمات های ایرانی فرصت داد تا لندن را ترک کنند و همزمان با آن وزیر خارجه انگلیس به کاردار ایران اطلاع داد که دولت بریتانیا خواهان دریافت غرامت به دلیل خسارت های ایجاد شده به سفارت است. تازه بعد از آن معلوم شد که غرامت مهاجمان از به قول خودشان فتح لانه روباه، فقط عکس ملکه بریتانیا و پوستر جان تراولتا و ساموئل جکسون هفت تیر به دست در فیلم «پالپ فیکشن» ساخته کوئنتین تارانتینو نبود که همچون کشف سندی مهم رو به دوربین عکاسان گرفتند؛ بلکه در آن خروش ضد انگلیسی، پرتره ای ۲ میلیون دلار از فتحعلیشاه قاجار هم گم شد که کار رنگ روغن آقا احمد نقاش بود مربوط به سال ۱۸۸۲. کسی مهاجمان را مواخذه نکرد بابت ابراز خشمشان بر سر در و دیوار و پنجره های سفارت و کسی هم بازخواست و محاکمه نشد بابت مفقود شدن این تابلوی گرانبها.
با این نشانه ها، معلوم است که سفارتخانه انگلیس همینطور که هست نباید بماند. از دولت روحانی، مجید تخت روانچی معاون اروپا و آمریکای وزارت خارجه گفت در ماجرای سفارت انگلیس، بحث «غرامت» مطرح نیست و «خسارت» است. تصریح کرد خسارت را می دهیم «اما عذرخواهی نمی کنیم.» تا اینجا کسی نقد و اعتراضی نداشت. حمله به سفارت در نظام نه تنها هیچ حامی نداشت بلکه با آن عتاب رهبری هم مواجه شد و معلوم کرد آنچه ماندنی است خود سفارت است و فعالیتش. آنچه نمایندگان مجلس در آذر ۱۳۹۰ تصویب کردند هم کاهش سطح روابط دیپلماتیک با انگلیس بود و نه تعطیلی سفارت و حتی در تبصره آن آمده بود در صورت تغییر سیاست های لندن، وزارت امور خارجه می تواند سطح روابط را ارتقاء دهد. پس چرا وقتی خبر آمد سفارت انگلیس با حضور وزیر خارجه اش بازگشایی می شود، یکباره صدا ها بلند شد و بعضی یاد جدایی هرات از ایران و قرارداد دارسی و اشغال ایران در شهریور ۲۰ و کودتای ۳۲ و کمک به رژیم صدام در جنگ و... افتادند تا بگویند بازگشایی سفارت انگلیس «غیرقانونی» است؟ حالا که وزارت خارجه توانسته آبرومندانه موضوع سفارت انگلیس را حل و فصل کند و مدت هاست اعلام شده که بزودی سفارت بازگشایی می شود، چرا حالا می گویند در سفارت را نباید باز کنند؟ اصلا مگر قرار بود در سفارت انگلیس بسته بماند؟ کی و طبق کدام مصوبه قانونی چنین تصمیمی گرفته شده که حالا دولت خلافش عمل کرده است؟ هیچ طرحی هم از سوی مخالفان بازگشایی سفارت انگلیس برای تعطیلی دایم و تبدیل آن به موزه ارائه نشده است. اصلا ماموریت کاردار غیرمقیم در هر دو کشور بازسازی مناسبات و از جمله برداشتن گام های موقت با هدف بازگشایی سفارتخانه ها در تهران و لندن بود. این کاردارهای غیرمقیم هم آمدند و رفتند و طبیعتا باید به همین نتیجه ختم می شد که قفل سفارتخانه های ایران و انگلیس در پایتخت های دو کشور باز شود. پاسخی که رفیق دوست شنید را باید به مخالفان بازگشایی سفارتخانه ها هم گفت که مگر قرار بود ما هزار سال با انگلیس ارتباط نداشته باشیم؟
نظر شما :