واقعیتهای جدید منطقهای در آستانه توافق هستهای
ایران و امریکا در حال تقسیم منطقه هستند؟
دیپلماسی ایرانی: تحولات در یمن بعد از انقلاب یا کودتایی که الحوثی ها به پا کردند و تحرکات تازه ای که رقم زدند، سرعت بیشتری به خود گرفتند، اگر چه تحولات یمن در چارچوب تحولات داخلی این کشور قابل ارزیابی است اما در چارچوب درگیری های منطقه ای به ویژه در چارچوب مذاکرات هسته ای ایران و نزدیک شدن دو طرف مذاکره کننده به توافق نهایی نیز قابل تفسیر است. اکنون همه نشانه ها حاکی از آن است که احتمال این که دو طرف تا قبل از 24 مارس آینده به توافق برسند بسیار بالا است. تا الآن این گونه بر می آید که دیپلماسی هسته ای ایران تلاش دارد با حمایت از الحوثی ها در یمن برگه برنده های بیشتری را تا قبل از رسیدن به توافق نهایی بر سر پرونده هسته ای ایران داشته باشد. حالا چه این توافق خوب باشد چه بد. مسئولان ایرانی تحولات در یمن را از جمله موفقیت هایشان در عراق و سوریه و لبنان قلمداد می کنند و آن را نشان دهنده تقویت نفوذ منطقه ای ایران دانسته اند که در مرحله بعد باعث می شود جایگاه ممتازی در منطقه داشته باشد. به ویژه که منطقه به سمتی می رود که پرونده های جدیدی را بگشاید و از لحاظ واشنگتن این مرحله مرحله بسیار حساسی است. علی خصوص که عربستان سعودی نیز در انتقال سیاسی قدرت به سر می برد.
ناظران می گویند تحولات اخیر که باعث شد الحوثی ها دست بالا را در قدرت در یمن داشته باشند نشان داد که ایالات متحده تا چه اندازه دستپاچه شده و این دستپاچگی این فرصت را به ایران داده است تا بتواند نفوذ خود را در منطقه گسترش دهد. از سوی دیگر در مذاکرات هسته ای نیز امریکا را وادار کند که نرمش بیشتری از خود نشان دهد و در عین حال این کشور را بر آن دارد که برای جنگ با دشمن مشترک در عراق و سوریه با یکدیگر همکاری کنند. بر خلاف انتقادهایی که ایرانی ها از سیاست های امریکا در مبارزه با داعش می کنند اکنون این گونه استنباط می شود که توافقی دو جانبه وجود دارد که در یک سو مسئولیت مبارزه با داعش در سرزمین های شام و لبنان به دوش حزب الله بیفتد و مسئولیت مبارزه با القاعده نیز بر دوش الحوثی ها باشد.
دستپچاگی امریکایی ها در واکنش تحولات منطقه به گونه ای است که می بینیم به استثنای دیدار وزیر امور خارجه امریکا، جان کری با همتایانش در شورای همکاری خلیج فارس در حاشیه نشست امنیتی مونیخ هیچ اتفاق دیگری نمی افتد. به گونه ای که حتی در کنفرانس مونیخ نیز امریکا هیچ واکنشی نسبت به تحولات یمن از خود نشان نمی دهد. حتی یکی از مسئولان امریکایی در مونیخ گفت که واشنگتن تا کنون نمی داند چگونه باید نگرش خود را نسبت به تحولات یمن بیان کند، در حالی که کشورهای عربی حوزه خلیج فارس به صراحت نگرانی خود را از آن چه در یمن می گذارد و احتمال تاثیر آن بر ثبات منطقه بیان داشته اند. البته آنها نیز بیانیه شدید اللحنی علیه تحولات جاری در یمن علیه الحوثی ها صادر نکرده اند مساله ای که نشان می دهد جامعه جهانی تصمیم قوی تری را در این زمینه گرفته که نمونه آن را در جلسه شورای امنیت دیدیم که بدون صدور بیانیه ای نسبت به کودتای الحوثی ها در یمن تنها تشکیل جلسه داد. در حالی که بان کی مون، دبیر کل سازمان ملل با عجله به ریاض آمد.
ناظران می گویند که واشنگتن مصلحتی حیاتی دارد که در یمن به جنگ با القاعده برود و تلاش کند که با الحوثی ها که می روند به زور قدرت را به کنترل خود درآورند، کنار بیاید. امریکایی ها در حال حاضر خود را در وضعیت سختی می بینند که از یک سو هم پیمانانشان در کشورهای شورای همکاری خلیج فارس قرار دارند که مصالح مستقیم و حیاتی با آنها دارند از جمله با عربستان سعودی از سوی دیگر ایران نیز به آنها فشار می آورد که با مصالحش در منطقه کنار بیایند و با نزدیک شدن به پایان مهلت مذاکرات هسته ای واقعیت جدیدی که خود بر منطقه مسلط کرده است را بپذیرند. این مساله شامل حال مبارزه با داعش در منطقه نیز می شود.
به اعتقاد کارشناسان تحولات یمن در نسخه اخیر خود اولین و بارزترین چالش برای حکومت جدید عربستان سعودی محسوب می شود، نشانه های موجود حاکی از آن است که تحولات جاری به سود سیاست خارجی عربستان تمام نخواهد شد. تا الآن مشخص شده است که انتظار نمی رود عربستان سعودی وارد تغییرات ریشه ای در سیاست خارجی خود شود. مگر این که احساس کند روند تحولات به سودی می رود که مصالحش را تهدید می کند. و الا تحولات یمن چیز جدیدی نیست، جدید این است که الحوثی ها می روند با قدرت حکومت را به دست گیرند و شورای ریاست جمهوری خود را بر آن تحمیل کنند.
تحولات یمن بخشی از آزمون یا رصدی است که در پی واکنش عربستان در سایه تحولات جدید حکومت داری در این کشور می بینیم. رسانه های عربی به سرعت به این سمت رفتند که از شورای همکاری خلیج فارس بخواهند که از نزدیکی به سلطه ای که می رود به دست الحوثی ها در یمن بیفتد، خودداری کند چرا که در این صورت مشابه همان سناریویی که در لبنان در سال 2008 اتفاق افتاد این جا هم تکرار خواهد شد. اعراب همان طور که در آن موقع در لبنان مجبور شدند در برابر فشارهای ایران تسلیم شوند در این جا نیز مجبور خواهند شد به قدرت ایران تن دهند. همه این تحولات مشکلی حیاتی برای ایالات متحده ایجاد خواهد کرد. با وجود این که باراک اوباما، رئیس جمهوری امریکا روز جمعه امنیت ملی جدید امریکا را در سایه تحولات منطقه اعلام کرد، سخنگوی کاخ سفید استراتژی جدید امریکا را "استراتژی صبر" توصیف کرد اما در عین حال گفت که روابط خود را با حکومت جدید عربستان حفظ خواهد کرد و اطمینان داد که خطوط همکاری ها را تقویت خواهد کرد.
منبع: النهار / تحریریه دیپلماسی ایرانی/11
نظر شما :