روایت بازرسیهای هستهای
مذاکرات هسته یی ایران با ١+٥ در سال نو میلادی از روز چهارشنبه چهاردهم ژانویه با دیدار محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه کشورمان و جان کری ، همتای امریکایی اش به شکل رسمی آغاز خواهد شد. مذاکرات ایران با شش کشور حاضر در پای میز مذاکره در حالی تا پایان ماه ژوئن سال جاری تمدید شده است که ایران پس از روی کار آمدن دولت یازدهم مذاکرات هسته یی را از دو کانال فنی و سیاسی همزمان دنبال کرده است.
در مذاکرات فنی؛ ایران و آژانس بین المللی انرژی اتمی همکاری های گام به گامی را آغاز کردند که در یک سال و نیم گذشته با سرعت قابل قبولی پیش رفته بود اما از ماه آگوست دو طرف شاهد سکته زمانی در این میان هستند. در حالی که دولت ایران در یک سال و نیم گذشته آمادگی خود را برای پاسخ دادن به تمام ابهام های فنی آژانس بین المللی انرژی اتمی اعلام کرده است به نظر می رسد که جو سیاسی حاکم بر این نهاد مانع از اعلام نتیجه همکاری های ایران در یک سال گذشته بدون غرض ورزی های جانبی شده است.
بهروز کمالوندی، سخنگوی سازمان انرژی اتمی در گفت وگوی اختصاصی با« اعتماد» تاکید می کند که ١٦ مورد از ١٨ پرسش مدنظر آژانس بین المللی انرژی اتمی پاسخ داده شده است و از نظر ایران دو موضوع باقی مانده هم قابل حل و فصل در یک روز است اما جانبداری های سیاسی آژانس مانع از تحقق این امر می شود.
معاون روابط راهبردی و امور مجلس وزارت امور خارجه با اشاره به استقبال ایران از انعقاد قرارداد همکاری های هسته یی با غرب همزمان با روسیه تاکید می کند که غربی ها در اقدامی خودخواسته خویش را از این بازار رقابتی حذف کرده اند. متن گفت وگوی « اعتماد» با وی به شرح زیر است:
به نظر می رسد که از مرحله سوم همکاری های فنی ایران و آژانس بین المللی انرژی اتمی هنوز دو موضوع باقی مانده است. در حالی که دو طرف در ماه های نخست همکاری در دوره جدید مذاکرات با سرعت بسیار خوبی موفق به حل ١٦ مورد از سوال های مدنظر شدند، در چند ماه اخیر ما شاهد عدم پیشرفت در حل دو موضوع باقی مانده شدیم. دلایل توقف ایران و آژانس در این مرحله از همکاری ها چیست؟
روابط ما با آژانس بین المللی انرژی اتمی دو بعد دارد. یک بعد همکاری های پادمانی معمولی است که برای انجام آنها تعهد هم داده ایم و به شکل معمول در حال انجام است و گزارش های آن هم منظم منتشر و در شورای حکام مطرح می شود. هدف گزارش های پادمانی دو موضوع است: نخست پاسخ دادن به این پرسش که آیا انحرافی در فعالیت های هسته یی یک کشور دیده شده است یا خیر؟ و مساله دوم هم رسیدگی به احتمال عدم اجرای تعهدات است. جمهوری اسلامی ایران در هر دو این حوزه ها موفق عمل کرده و نتیجه یی که تا به حال از این گزارش ها داده شده همگی موید درستی برنامه های هسته یی ایران بوده است. گزارش های ما به آژانس در قالب پادمان حتی کوچک ترین فعالیت ها را هم شامل می شود و جمهوری اسلامی ایران هم کاملا در چارچوب تعهدات داده شده به پادمان هرگونه فعالیتی را اعلام می کند. گزارش های داده شده به آژانس در این خصوص دقیقا مانند حسابرسی مواد است که در سایه آن ایران موارد مصرف مواد در اختیار را به اطلاع آژانس می رساند.
اما بعد دوم همکاری ها در حقیقت همکاری هایی بوده است که الزامی برای انجام آن وجود نداشته اما جمهوری اسلامی ایران هم با آژانس و هم در قالب مذاکرات با ١+٥ این نوع همکاری را پیش می برد. در قالب ١+٥ که از یک سال پیش این گزارش ها به شکل مرتب داده می شود و در تمامی آنها تایید شده است که جمهوری اسلامی ایران به تمام تعهدات خود پایبند بوده است.
در خصوص پرسش هایی که آژانس بین المللی انرژی اتمی دارد باید به این مساله اشاره کنم که تعریف رابطه ما با این نهاد یک تعریف حقوقی است و وضعیت به اینگونه نیست که در خلأ یک تعریف خاص، آژانس هرچندوقت یک بار هر تعداد سوال که مدنظرش باشد را مطرح کند و ما هم موظف به پاسخ دهی باشیم. در این میان آژانس بین المللی انرژی اتمی بر اساس اطلاعاتی که به آن رسیده - که البته از نظر ما اطلاعات ساختگی و غلطی بوده است - سوالاتی دارد که مطرح می کند. رویه ما در گذشته این بود که ما از نظر قانونی مجبور به پاسخگویی به این پرسش ها نیستیم و ضروتی هم ندارد که به پرسش هایی که ناشی از اطلاعات ساختگی است پاسخ بدهیم. در دوره جدید همکاری های ایران و آژانس ما به این موضوعات هم توجه می کنیم و البته با وجود آنکه به عدم تعهد خود برای پاسخگویی واقف هستیم اما به پرسش های موجود پاسخ هم می دهیم.
البته ما روش آژانس برای پاسخگویی را نمی پذیریم بلکه به روشی عمل می کنیم که مورد پذیرش هر دو طرف و در راستای منافع هر دو طرف است. در روش جدید قرار ما این بود که مسائل را گام به گام حل کنیم. بر این اساس در هرگام چند موضوع مطرح و حل خواهد شد و قرار هم بر این بود تا زمانی که موضوعات در یک گام حل نشود وارد فاز بعدی و مرحله بعدی نشویم. به بیان دیگر قرار ما با آژانس این بود که این نهاد نتیجه موضوعات مطرح در یک گام را پس از بررسی های مکفی به ما اعلام کند.
در مرحله نخست همکاری ها میان ایران و آژانس ١٨ موضوع در سه گام داشتیم که در ١٦ موضوع آژانس اعلام کرد که اطلاعات ایران را دریافت کرده و متقاعد شده است. در دو موضوع که مربوط به گام سوم است مسائل باقی مانده که این دو موضوع مسائل بسیار ساده یی هستند و از نظر ما امکان حل و فصل آنها حتی در یک روز هم وجود داشت. یکی از این موضوعات پرسش هایی است که در خصوص یک مقاله در رابطه با ترابرد نوترون و مدل سازی و محاسبه های مربوطه دارند و ادعا می کنند که یکی از کاربردهای این مقاله می تواند تحقیق در خصوص کاربرد آن در سلاح هسته یی باشد. همکاران فنی ما اعتقاد دارند که ادعای مطرح شده درست نیست و آنچه در مقاله هم ذکر شده است استفاده یی غیر از سلاح هسته یی دارد و ضمن اینکه صرف انتشار این مقاله گویای نیت خاصی نیست و اگر نیت خاصی هم وجود داشت طبیعتا نباید علنی و منتشر می شد. این موضوع تقریبا حل شده است البته به نظر می رسد که اعلام رسمی حل این موضوع را هم منوط به مورد بعدی کرده اند.
یکی از این دو مورد باقی مانده مربوط به انفجارات قوی در مریوان است. پیش از این ایران اعلام کرده بود که آژانس باید محل دقیق مورد نظرش در منطقه مریوان را به ما بگوید. آیا پیشرفت خاصی در این مورد هم حاصل شده است؟
مساله اینجاست که آژانس در خصوص انفجارهای قوی ای که ادعا می کند در منطقه مریوان صورت گرفته سوالاتی دارد. آژانس ادعا می کند که این انفجارها در نتیجه شبیه سازی برای آزمایش سلاح هسته یی است. مساله ما با آژانس این است که آنها اطلاعات را در اختیار ما قرار نمی دهند و تنها ادعای شفاهی است که مدارک آن در اختیار ما قرار نمی گیرد. حرف ما این است که ما اصالت این ادعاها را قبول نداریم. با این همه مدتی پیش نماینده دایم ما در آژانس اعلام کرد که ما آماده هستیم دسترسی مدیریت شده به شما بدهیم به این شرط که شما مختصات منطقه یی را که ادعا می کنید انفجار در آن صورت گرفته است در اختیار ما قرار دهید. ما هنوز منتظر هستیم که یا آژانس این اطلاعات را در اختیار ما قرار دهد یا در صورتی که به این نتیجه رسیده که اطلاعات در اختیارش نادرست بوده با صداقت این مساله را اعلام کند. قطعا اعلام این اشتباه تغییر عمده یی را در جریانی ایجاد می کند که تاکنون علیه ما اعمال شده است.
ایران پیش از این اشکالات جدی را به مدارک ارایه شده در رابطه با برخی اسامی مورد نظر در این مدارک وارد دانسته بود و ادعا کرده بود که اسامی که ارایه شده به نظر می آید جعلی است و ایرانی نیستند بلکه با تلفظ هایی صهیونیستی نوشته شده است. آیا آژانس به این ابهام ایران جواب داده است؟
این سوال را دوستان ما در مذاکرات هم مطرح می کنند اما طرف مقابل ترجیح می دهد با طفره رفتن از پاسخ در حقیقت از کنار سوال ها و مطالبه های ما بگذرد. اصلی ترین مشکل این است که آژانس بین المللی انرژی اتمی در این خصوص کارآیی ندارد یا به زبان دیگر برای پرداختن به این قبیل مسائل تاسیس نشده است. فردی که به انحراف در برنامه هسته یی یک کشور شک دارد باید تخصص رسیدگی به این امر را هم داشته باشد و این در حالی است که آژانس برای محاسبه این انحراف متخصص کافی را در اختیار ندارد.
آژانس باید توجه داشته باشد که تطویل این روند نه تنها خواست ایران نیست که به نفع ما هم نیست که در مسیر حل این موضوع کارشکنی انجام بدهیم. آژانس بین المللی تمام این سوال ها را از دل موضوعی به نام اطلاعات ادعایی خارج می کند که در زمان خود اصلا موضوع قابل توجهی نبود اما هنر دستگاه های امنیتی غرب این است که از هیچ، هیاهو ساخته و بر آن پایه تبلیغات رسانه یی هم انجام می دهند. این اسناد در حالی تبدیل به مساله یی میان ایران و آژانس شده است که افرادی چون هانس بلیکس و محمد البرادعی هم در اظهارنظرهای خود استناد به آنها و پرسش سازی از آنها را اشتباه می دانند. با این همه ایران به ادعاهای مطرح شده در راستای شفافیت سازی پاسخ هم می دهد اما زمانی که گزارش های ایران به دست آژانس می رسد افراد مغرض اقدام به فضاسازی منفی در این خصوص می کنند.
مرحله بعدی همکاری های فنی ایران و آژانس در صورت عبور موفقیت آمیز از دو موضوع ذکر شده در بالا شامل چه مواردی خواهد شد؟
در شرایطی که این دو موضوع حل شود تقریبا پرسشی باقی نخواهد ماند چرا که مبنای پرسش های آژانس این بود که ایران به دنبال دست یافتن به سلاح هسته یی است اما زمانی که در بررسی های انجام گرفته مشخص می شود که ایران چنین نیتی نداشته و ندارد فرض اولیه هم از میان می رود. شاید به دلیل تهی بودن چنته آژانس برای تحت فشار قرار دادن بیشتر ایران است که در حال حاضر هم این نهاد از تعیین تکلیف کردن دو موضوع باقی مانده سرباز می زند.
بنابراین هنوز آژانس مرحله بعدی را مشخص نکرده است؟
خیر. ما تاکنون چندین بار اعلام کرده ایم که اگر هنوز سوال و ابهامی وجود دارد آن را اعلام کنند.
به نظر می رسد یکی از درخواست های آژانس که مرتبا هم تکرار می شود بازدید از سایت نظامی پارچین است. این در حالی است که تا کنون دو مورد بازرسی آژانس از سایت پارچین و همچنین شش مورد نمونه برداری بازرسان از آنجا انجام شده است. موضع جمهوری اسلامی ایران در برابر این درخواست چیست؟
پارچین برای غرب ارزش جنگ روانی دارد. زمانی که برخی ها در غرب ادعا می کنند ایران به سمت بمب هسته یی رفته است بهترین مکان برای منتسب کردن این فعالیت به انجام آن در پارچین است که مدت ها روی آن کار تبلیغاتی انجام داده اند و البته یک سایت نظامی هم هست. یک بار هاینونن این جمله را گفت که پارچین به تاریخ پیوست اما اصرار امروز آژانس نشان می دهد که این پرونده همچنان باز است و به تاریخ نپیوسته است. اصرار غرب بر پارچین با علم به اینکه می دانند ایران به دلایل امنیتی و حاکمیتی اجازه چنین بازرسی را به مصلحت نمی داند. اما پاسخ به این پرسش که چرا دادن چنین اجازه یی به مصلحت نیست این است که با توجه به حقوق حاکمیتی و سوابق موضوع دلیلی برای تکرار این مساله برای سومین بار وجود ندارد.
مهم ترین حرف ما این است که چرا آژانس بین المللی انرژی اتمی خود را وارد بازی های سیاسی می کند؟ ایران و آژانس بر اساس قرارداد پادمانی باید همکاری هایی داشته باشند که در مسیر خود در حال طی شدن است. در این میان ایران زمانی پروتکل الحاقی را پذیرفت که آن هم یک تعریف دیگر مختص خود دارد و البته بر اساس پروتکل الحاقی هم این گونه نیست که آژانس هر زمان اراده کرد بتواند از یک سایت نظامی بازدید کند. ما زمانی پروتکل الحاقی را داوطلبانه اجرا کردیم اما همان زمان هم این مساله به تایید مجلس شورای اسلامی نرسیده بود و زمانی که دولت به این نتیجه رسید که ادامه این روند به صلاح نیست اجرای پروتکل الحاقی را متوقف کرد. آن زمان پرسش های بسیاری مطرح شد اما امروز به تمام آن پرسش ها پاسخ داده شده است و پرسش بی پاسخی باقی نمانده است. برای بازی روانی یا باید پرسش های جدیدی مطرح کنند که با توجه به میزان فعالیت های ایران کار ساده یی نیست و یا اینکه باید پرسش های پیشین را دایما تکرار کنند.
آیا غرب ادعا می کند که پس از بازرسی های پیشین ایران فعالیت خاصی در پارچین انجام داده است؟
یکی از ادعاهایی که مطرح می شود این است که ایران مخزنی با جداره فولادی در زیر زمین درست کرده که آزمایش های انفجاری در آن صورت می گیرد تا با این ترفند مواد هسته یی از داخل مخزن خارج نشود. این ادعا در حالی مطرح می شود که کارشناسان فنی غربی هم این ادعا را واهی دانسته و آن را غیرعملی می دانند. این مساله که شما یک مخزن تانک مانند ساخته و پس از انفجار آن را دور بیندازید با هیچ منطق فنی تطبیق ندارد.
دلایل احداث دو نیروگاه اتمی بیشتر در بوشهر که اخیرا قرارداد آن میان ایران و روسیه امضا شده است، چیست؟ آیا ایران در حال حاضر از نیروگاه های اتمی موجود کمال استفاده فنی را دارد که به سمت ایجاد نیروگاه های بیشتر رفته است؟
نیروگاه فعلی ما نیروگاه بوشهر است که با تمام ظرفیت کار می کند. در سال گذشته اگر نیروگاه بوشهر کار نمی کرد در زمستان به مشکل برمی خوردیم. در میانه زمستان گذشته هنگامی که زمان تعویض سوخت نیروگاه فرارسیده بود، وزرای نیرو و نفت از آقای صالحی خواستند که این زمان را به تعویق بیندازد چرا که اگر ١٠٠٠ مگاوات از مدار خارج شود برای جبران آن باید به نیروگاه های گازی متوسل شد و این در حالی است که مردم با کمبود گاز مواجه خواهند شد. خوشبختانه مشکلی برای مردم به وجود نیامد چرا که ما نیروگاه هزار مگاواتی داشتیم که نیاز به نفت و گاز نداشت. بنابراین در نیاز به تنوع منبع انرژی در کشوری مانند ایران که کشور کوچکی نیست شکی وجود ندارد و با توجه به جمعیت و وسعت ایران ما نه تنها به تمام توان نیروگاه بوشهر نیاز داریم بلکه باید شانزده تا هفده نیروگاه دیگر در اندازه نیروگاه بوشهر هم در اختیار داشته باشیم.
بحث ساخت نیروگاه برق هسته یی در کشور به کجا رسیده است؟ آیا برنامه یی برای توسعه این تکنولوژی داریم؟
برنامه ریزی های ما در این خصوص ادامه دارد و غربی ها به خوبی این مسائل فنی را می دانند. سه مدل نرم افزار وجود دارد به نام هایEtsap، Leap و Message که شناخته شده و از نظر آژانس بین المللی انرژی (IEA) و آژانس بین المللی انرژی اتمی هم اعتبار دارد و مورد تایید این دو مرجع است. این سه مدل نرم افزارهایی هستند که اطلاعات خود را در آن قرار می دهید و بر اساس آن به شما گفته می شود که چه میزان از برق شما باید برق هسته یی باشد. این عدد می تواند از رقمی مانند صفر باشد تا رقمی مانند ٦٠ یا ٧٠. در مورد ایران این سه مدل تاکید دارند که بین ٨ تا ١٢ درصد از برق ما باید اتمی باشد. می توانیم حداقل را در نظر بگیریم و فرض را بر این بگذاریم که ٨ درصد از برق ما باید هسته یی باشد. در این جا باید تاکید کنم که مساله انرژی یک موضوع است و مساله امنیت انرژی مساله دیگری که مهم تر از اولی هم به حساب می آید.
منظور از امنیت، تامین دراز مدت انرژی است و این بدان معنا است که اگر زمانی ما از نظر منابع گازی دچار مشکل شدیم بتوانیم بر حجم تولید برق هسته یی برای جبران آن کمبود بیفزاییم. برای کشوری مانند ایران که در حال حاضر حدود ٧٠ هزار مگاوات برق دارد قرار است تا ٢٠ سال آینده این رقم به ١٢٠ هزار مگاوات برسد. اگر تمام این نیاز را از منابع گازی و نفت تامین کنیم وابستگی ما هر روز به این دو منبع بیش از گذشته می شود. در شرایطی که بخواهیم ٨ درصد از این ١٢٠ هزار مگاوات نیاز را با برق هسته یی تامین کنیم رقم به دست آمده ٩٦٠٠ مگاوات خواهد شد. این بدان معنا است که رقمی حدود ١٠ هزار مگاوات از ١٢٠ هزار مگاوات مورد نیاز باید هسته یی باشد.
برای تامین این ١٠ هزار مگاوات ما به ١٠ نیروگاه به اندازه نیروگاه بوشهر نیاز داریم. ساخت این نیروگاه ها هم به ٧ تا ١٠ سال زمان نیاز دارد. فرق نیروگاه های هسته یی با نفتی و گازی این است که هزینه آن بیشتر اما مصرف سوخت آن کمتر است. در حال حاضر نیروگاه بوشهر تنها ٦٠ میلیون دلار هزینه سوخت سالانه دارد اما اگر قرار باشد این میزان برق را یک نیروگاه گازی یا نفتی تولید کند دو میلیارد دلار باید هزینه شود. بنابراین با توسل به نیروگاه های هسته یی سالانه از نظر مالی نیز صرفه جویی های بسیاری صورت خواهد گرفت. علاوه بر این عمر نیروگاه های هسته یی هم بیش از نیروگاه های نفتی و گازی است و رقمی مابین ٦٠ تا ٧٠ سال است و این رقم با بازسازی هایی هم که اندک اندک در سطح بین المللی مرسوم شده به ١٠٠ سال هم می رسد.
بنابراین یک تدبیر اقتصادی بلندمدت هم به ما یادآوری می کند که باید مساله ساخت نیروگاه های هسته یی را جدی تر بگیریم. علاوه بر این از منظر آلاینده ها نیز استفاده بیشتر از نیروگاه های تولید برق هسته یی به مراتب سالم تر از تولید برق در نیروگاه های نفتی و گازی است. اگر از یک نیروگاه گازی به اندازه نیروگاه بوشهر انتظار تولید برق سالانه داشته باشیم حدود ٧ میلیون تن آلاینده سالانه وارد جو خواهد کرد. ایران در بهترین حالت می تواند ١٥ درصد از برق خود را با استفاده از انرژی آب تولید کند و با روند خشکسالی که اندک اندک دنیا را در برخواهد گرفت این رقم هم هر روز کمتر خواهد شد.
چرا تنها شریک هسته یی ایران در ساخت تاسیسات جدید روس ها هستند. پیش از این گفته شده بود که اروپایی ها هم می توانند شریکی برای این قبیل فعالیت ها باشند.
روسیه در حال حاضر با کشورهای غربی هم در زمینه هسته یی همکاری می کند. این کشور هم اکنون برای فنلاند هم که یک کشور پیشرفته غربی است نیروگاه می سازد. همین کشور برای هندوستان هم چهار نیروگاه در دست ساخت دارد و در چین هم که کشور پیشرفته یی است در حال ساخت چندین نیروگاه هسته یی است. امروز در میان کشورهای صادر کننده نیروگاه، روسیه یکی از دو یا سه کشور اول است. من این نکته را به طرف مذاکره کننده روس هم گفتم که عادلانه این است که ما یک مسابقه بین المللی برای ساخت نیروگاه هسته یی در ایران داشته باشیم و روسیه پس از یک رقابت با کشورهای اروپایی به پیروزی برسد اما به این دلیل که غربی ها خود را از این بازار رقابتی بیرون کشیده اند ما با روس ها که تجربه موفقی از همکاری با آنها داریم کار می کنیم. همین امروز هم اگر غربی ها در این خصوص اقدام کنند جمهوری اسلامی ایران از همکاری با آنها استقبال می کند.
البته ساخت نیروگاه بوشهر هم از جانب روس ها با تعلل های فراوان همراه بود.
بله اما بحث هایی که در این خصوص مطرح می شود را نباید صرفا در یک چارچوب سیاسی دید و بخش عمده یی از تعلل های صورت گرفته را باید به طبیعت اجرایی شدن مراحل ساخت یک نیروگاه مربوط دانست. نیروگاه بوشهر در دنیا هم منحصر به فرد است. بخشی از نیروگاه بوشهر طراحی شده بود که آلمان ها در میانه کار، پروژه را رها کرده و رفتند. ما نیز تمایلی به از صفر شروع کردن کار نداشتیم و ضمن اینکه نیروگاه تا آن مرحله از نظر ایمنی ویژگی هایی داشت که ما اصرار بر حفظ آن داشتیم. تصور ما این بود که روسیه می تواند کار ساخت نیروگاه را به این دلیل که با کمپانی های غربی برای خرید تجهیزات مشکل ندارد به خوبی و در زمان مشخص پیش ببرد که کارشکنی های غرب منجر به برخی تاخیرهای عمدتا فنی شد. البته من در مقام توجیه کردن عملکرد روس ها نیستم اما باید در قضاوتی منصفانه بخشی از دلیل این بدقولی روس ها را هم به ایرادهای فنی مرتبط کرد اما موارد سیاسی هم وجود داشت که نمی توان آن را کتمان کرد. به هرحال بر هیچ کس پوشیده نیست که غرب به هیچ وجه تمایلی به وجود نیروگاه هسته یی در ایران نداشت چرا که زمانی که نیروگاه وجود داشته باشد غنی سازی هم در داخل کشور توجیه دارد. حسن نیروگاه بوشهر هم این است که از نظر ایمنی از هر نیروگاه دیگری در منطقه ایمن تر است.
شما یک بار در برنامه متن حاشیه شبکه سوم سیما با اشاره به نیازهای آینده ایران در مورد غنی سازی گفتید: «اگر بتوانیم در آینده نیازهای غنی سازی خود را با قیمتی ارزان تر از تولید سوخت در داخل خریداری کنیم حتماً این کار را انجام خواهیم داد.» آیا در حال حاضر خرید سوخت ارزان تر از تولید آن نیست؟ با توجه به اینکه تولید سوخت هزینه سیاسی هم برای ما دارد.
بله ما آمادگی داریم که سوخت مورد نیاز خود را خریداری کنیم اما مساله اینجاست ما زمانی به سراغ غنی سازی ٢٠ درصد رفتیم که غربی ها از فروش سوخت به ما خودداری کردند.
اگر در قالب توافق جامع هسته یی فروش این سوخت به ایران تضمین شود چطور؟
اگر توافق جامع هسته یی به این معنا باشد که به ما گفته شود شما حقی برای تولید سوخت دارید اما باید از آن صرف نظر بکنید، طبیعتا مورد پذیرش ما نخواهد بود اما این مساله که ما در منطق اقتصادی به این نتیجه برسیم که خرید ماده یی از تولید آن برای ما به صرفه تر خواهد بود مساله دیگری است. البته در بحث اقتصادی هم تنها قیمت مدنظر نیست و موضوعات حاشیه دیگری مانند اشتغال هم به میان می آید. علاوه بر اینکه توانایی هسته یی ما در مسیر استفاده صلح آمیز بایدبه سمت بهبود هم حرکت کند و به طور کلی باید از ارتقای صنعت داخلی حمایت کرد. علاوه بر تمام این مسائل ملاحظات استراتژیک هم در میان است. فرض کنیم که غرب به روند عدم ارایه سوخت ٢٠ درصد به ایران ادامه داده بود و ایران هم توانایی تولید این سوخت را نداشت، در این شرایط چه سرنوشتی در انتظار چندمیلیون بیماری بود که برای تشخیص بیماری؛ درمان یا حتی تحمل درد به رادیوایزوتوپ های هسته یی نیاز دارند؟
غربی ها در بسیاری از تصمیم گیری های سیاسی خود ملاحظه های انسانی را در نظر نمی گیرند. بدقولی غربی ها که در گذشته در خصوص تحویل سوخت مورد نیاز به ما رخ داد در آینده هم قابل تکرار است و حتی در شرایطی که ما در حال مذاکره هم هستیم باز با زبان تهدیدآمیز گاهی گفته می شود که تمام گزینه ها روی میز است. بنابراین ما باید توانایی های فنی خود را هر روز ارتقا دهیم و اگر روزی به این نتیجه رسیدیم که تامین سوخت از خارج به صرفه تر است می توانیم بخشی از فعالیت خود را متوقف کنیم اما در صورت نیاز و عدم وفای به عهد طرف مقابل باز هم توانایی از سرگیری این فعالیت ها را خواهیم داشت.
ایران حتی در دوره یی حاضر شد مواد را هم به خارج از کشور منتقل کند اما حرف غربی ها در آن زمان این بود که نه تنها باید مواد را خارج کنید که دستگاه های تولیدکننده آن را هم از بین ببرید اما امروز غرب پذیرفته است که ایران این میزان تاسیسات هسته یی را در اختیار دارد و قطعا هم به دنبال ارتقای این توانایی است. اما مساله اینجاست که به شکل همزمان در چارچوب دینی و انسانی ما دستیابی به بمب اتم حرام است. استفاده از تکنولوژی هسته یی تنها تولید انرژی را شامل نمی شود بلکه در مسائلی چون لیرز درمانی، سترون کردن یا رفع برخی آفت های طبیعی که به محصولات کشاورزی صدمه وارد می کند هم می توان از این تکنولوژی استفاده کرد. از سوی دیگر کشوری مانند ایران اگر به دنبال اقتدار در سطح بین المللی است باید به منابع اقتدار خود را مجهز کند و از جمله منابع اقتدار هم علم و تکنولوژی در تمام حوزه هاست.
بنابراین مشکلاتی که ما امروز در عرصه مذاکرات هسته یی با آن دست و پنجه نرم می کنیم چالش اقتدار است. ایران دو راه بیشتر ندارد یا باید مقتدر باشد تا مستقل باشد یا باید دنباله رو باشد. ایران سال هاست شعار استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی را انتخاب کرده و بنابراین باید به فکر اقتدار بیشتر باشد.
چندی پیش خبرگزاری آسوشیتدپرس به نقل از دو دیپلمات خبری را در خصوص توافق ایران و امریکا برای انتقال سوخت ایران به روسیه منتشر کرد. آیا فکر می کنید یکی از راه های پایان دادن به اختلاف ایران و غرب بر سر میزان غنی سازی ایران می تواند انتقال سوخت به خارج از کشور باشد؟
خوشبختانه ما از یک مرحله که غنی سازی بود عبور کردیم. همان طور که می دانید غربی ها با توجه به تعبیری که از ان پی تی دارند اصل غنی سازی را قبول نداشتند و آقای دکتر ظریف هم اخیرا درست گفتند که غربی ها دیگر در خصوص حق ایران برای غنی سازی حرفی ندارند بلکه تنها در خصوص میزان غنی سازی در حال حاضر اختلافاتی وجود دارد. دکتر ظریف هم تاکنون بارها اعلام کرده اند که ایران به دنبال غنی سازی صنعتی است و غنی سازی دکوری را به هیچ وجه نمی پذیرد. اما در خصوص میزان غنی سازی ما هم در برنامه مشترک اقدام آمده است که نیاز عملی ایران باید مدنظر قرار گرفته شود. در حال حاضر هم دو طرف در حال مذاکره روی شیب نیاز عملی ایران به غنی سازی در بازه های زمانی امروز، آینده نزدیک و دور هستند.
به نظر من می رسد که روند مذاکراتی که تاکنون طی شده در مسیر پیشرفت قرار دارد و فاصله ها نیز کمتر شده است. بحث انتقال سوخت به خارج از کشور زمانی که ما قصد خرید سوخت ٢٠ درصد را داشتیم مطرح بود و پس از آن هم نه هیچگاه ایران این موضوع را مطرح کرد و نه هیچ وقت بحثی در این خصوص عنوان شد.
آژانس در آخرین گزارش خود به سنت همیشه تکرار کرده است که آژانس در وضعیتی قرار ندارد که اطمینان موثقی درباره فقدان فعالیت ها و مواد هسته یی اعلام نشده در ایران ارایه دهد و بنابراین نمی تواند نتیجه گیری کند که تمامی مواد هسته یی در ایران در فعالیت های صلح آمیز است. چندین سال است که این جملات در گزارش های آژانس تکرار می شود و به نظر می رسد که امضای توافقنامه ژنو و همکاری های آتی تهران هم تاثیری بر این مساله نداشته است.
آژانس هم مانند سایر ارگان های بین المللی یک ظاهر و یک باطن دارد. ظاهر این نهاد این است که سازمانی حرفه یی است اما باطن آن این است که به این دلیل که سازوکارهای انتخابات افراد در آن سیاسی است، بسیاری از تصمیم گیری ها در آن حرفه یی نیست. واقعیت این است که نه آژانس بین المللی انرژی اتمی و نه شورای امنیت و نه حتی نهادی مانند فائو نمی توانند فارغ از فشارهای سیاسی عمل کنند. ایران به خوبی به ماهیت سیاسی بسیاری از رفتارهای آژانس اشراف دارد اما با جواب دادن به سوال های موجود و شفاف سازی در حال گرفتن بهانه های بیشتر از این نهاد است. این جمله یی که شما به آن اشاره کردید جمله یی است که زمانی که شما پروتکل الحاقی را پذیرفتید، پاسخ آن باید از سوی آژانس داده شود.
در حال حاضر ما هنوز انجام پروتکل الحاقی را نپذیرفته ایم. جمله یی که پس از پذیرش پروتکل در گزارش آژانس باید قید شود این است که «تمام فعالیت های اعلام شده (اعم از اعلام شده و نشده) صلح آمیز است». در حال حاضر آژانس بدون آنکه ما پروتکل الحاقی را پذیرفته باشیم شرایط و محدودیت های زمان پذیرش آن را برای ما در نظر می گیرد و به همین دلیل این جمله را قید می کند که این سازمان در شرایطی نیست که صلح آمیز بودن فعالیت های هسته یی ایران را تایید کند. این اقدام آژانس در راستای اجرای خواسته غیر قانونی شورای حکام آژانس و شورای امنیت سازمان ملل صورت می گیرد که البته ما همواره به آن معترض بوده و آن را نپذیرفته ایم. غیر قانونی است به این دلیل که احاله موضوع توسط شورای حکام به شورای امنیت درصورتی می تواند صورت گیرد که انحراف از مسیر صلح آمیز در فعالیت های هسته یی کشور مورد بررسی (diversion) یا عدم اجرای تعهدات (non complaince) در بررسی ها مشاهده و محرز شده باشد که در مورد ایران هیچ انحراف و نقض تعهدی وجود نداشته است.
آیا با امضای پروتکل الحاقی این مشکل حل خواهد شد؟
بلافاصله حل نخواهد شد اما در مسیر حل شدن قرار می گیرد. این مساله تنها در مورد ما مصداق ندارد و حتی ژاپن هم که به نوعی متحد امریکا به حساب می آید پنج سال منتظر قید این جمله در گزارش های آژانس در خصوص برنامه هسته یی خود بود. بنابراین در بازی های سیاسی برای اینکه این جمله قید شود هزینه هایی برای طرف مقابل درنظر گرفته می شود که ممکن است این هزینه ها صرفا در خصوص برنامه هسته یی کشور هدف نباشد و درخواست های غیرهسته یی هم در این میان مطرح شود. بنابراین ما باید همچنان با زیرکی و تدبیر و دقت مسیر تعیین شده در مذاکرات را طی کرده و از بهانه های طرف مقابل هم کم کنیم.
در مذاکرات فنی؛ ایران و آژانس بین المللی انرژی اتمی همکاری های گام به گامی را آغاز کردند که در یک سال و نیم گذشته با سرعت قابل قبولی پیش رفته بود اما از ماه آگوست دو طرف شاهد سکته زمانی در این میان هستند. در حالی که دولت ایران در یک سال و نیم گذشته آمادگی خود را برای پاسخ دادن به تمام ابهام های فنی آژانس بین المللی انرژی اتمی اعلام کرده است به نظر می رسد که جو سیاسی حاکم بر این نهاد مانع از اعلام نتیجه همکاری های ایران در یک سال گذشته بدون غرض ورزی های جانبی شده است.
بهروز کمالوندی، سخنگوی سازمان انرژی اتمی در گفت وگوی اختصاصی با« اعتماد» تاکید می کند که ١٦ مورد از ١٨ پرسش مدنظر آژانس بین المللی انرژی اتمی پاسخ داده شده است و از نظر ایران دو موضوع باقی مانده هم قابل حل و فصل در یک روز است اما جانبداری های سیاسی آژانس مانع از تحقق این امر می شود.
معاون روابط راهبردی و امور مجلس وزارت امور خارجه با اشاره به استقبال ایران از انعقاد قرارداد همکاری های هسته یی با غرب همزمان با روسیه تاکید می کند که غربی ها در اقدامی خودخواسته خویش را از این بازار رقابتی حذف کرده اند. متن گفت وگوی « اعتماد» با وی به شرح زیر است:
به نظر می رسد که از مرحله سوم همکاری های فنی ایران و آژانس بین المللی انرژی اتمی هنوز دو موضوع باقی مانده است. در حالی که دو طرف در ماه های نخست همکاری در دوره جدید مذاکرات با سرعت بسیار خوبی موفق به حل ١٦ مورد از سوال های مدنظر شدند، در چند ماه اخیر ما شاهد عدم پیشرفت در حل دو موضوع باقی مانده شدیم. دلایل توقف ایران و آژانس در این مرحله از همکاری ها چیست؟
روابط ما با آژانس بین المللی انرژی اتمی دو بعد دارد. یک بعد همکاری های پادمانی معمولی است که برای انجام آنها تعهد هم داده ایم و به شکل معمول در حال انجام است و گزارش های آن هم منظم منتشر و در شورای حکام مطرح می شود. هدف گزارش های پادمانی دو موضوع است: نخست پاسخ دادن به این پرسش که آیا انحرافی در فعالیت های هسته یی یک کشور دیده شده است یا خیر؟ و مساله دوم هم رسیدگی به احتمال عدم اجرای تعهدات است. جمهوری اسلامی ایران در هر دو این حوزه ها موفق عمل کرده و نتیجه یی که تا به حال از این گزارش ها داده شده همگی موید درستی برنامه های هسته یی ایران بوده است. گزارش های ما به آژانس در قالب پادمان حتی کوچک ترین فعالیت ها را هم شامل می شود و جمهوری اسلامی ایران هم کاملا در چارچوب تعهدات داده شده به پادمان هرگونه فعالیتی را اعلام می کند. گزارش های داده شده به آژانس در این خصوص دقیقا مانند حسابرسی مواد است که در سایه آن ایران موارد مصرف مواد در اختیار را به اطلاع آژانس می رساند.
اما بعد دوم همکاری ها در حقیقت همکاری هایی بوده است که الزامی برای انجام آن وجود نداشته اما جمهوری اسلامی ایران هم با آژانس و هم در قالب مذاکرات با ١+٥ این نوع همکاری را پیش می برد. در قالب ١+٥ که از یک سال پیش این گزارش ها به شکل مرتب داده می شود و در تمامی آنها تایید شده است که جمهوری اسلامی ایران به تمام تعهدات خود پایبند بوده است.
در خصوص پرسش هایی که آژانس بین المللی انرژی اتمی دارد باید به این مساله اشاره کنم که تعریف رابطه ما با این نهاد یک تعریف حقوقی است و وضعیت به اینگونه نیست که در خلأ یک تعریف خاص، آژانس هرچندوقت یک بار هر تعداد سوال که مدنظرش باشد را مطرح کند و ما هم موظف به پاسخ دهی باشیم. در این میان آژانس بین المللی انرژی اتمی بر اساس اطلاعاتی که به آن رسیده - که البته از نظر ما اطلاعات ساختگی و غلطی بوده است - سوالاتی دارد که مطرح می کند. رویه ما در گذشته این بود که ما از نظر قانونی مجبور به پاسخگویی به این پرسش ها نیستیم و ضروتی هم ندارد که به پرسش هایی که ناشی از اطلاعات ساختگی است پاسخ بدهیم. در دوره جدید همکاری های ایران و آژانس ما به این موضوعات هم توجه می کنیم و البته با وجود آنکه به عدم تعهد خود برای پاسخگویی واقف هستیم اما به پرسش های موجود پاسخ هم می دهیم.
البته ما روش آژانس برای پاسخگویی را نمی پذیریم بلکه به روشی عمل می کنیم که مورد پذیرش هر دو طرف و در راستای منافع هر دو طرف است. در روش جدید قرار ما این بود که مسائل را گام به گام حل کنیم. بر این اساس در هرگام چند موضوع مطرح و حل خواهد شد و قرار هم بر این بود تا زمانی که موضوعات در یک گام حل نشود وارد فاز بعدی و مرحله بعدی نشویم. به بیان دیگر قرار ما با آژانس این بود که این نهاد نتیجه موضوعات مطرح در یک گام را پس از بررسی های مکفی به ما اعلام کند.
در مرحله نخست همکاری ها میان ایران و آژانس ١٨ موضوع در سه گام داشتیم که در ١٦ موضوع آژانس اعلام کرد که اطلاعات ایران را دریافت کرده و متقاعد شده است. در دو موضوع که مربوط به گام سوم است مسائل باقی مانده که این دو موضوع مسائل بسیار ساده یی هستند و از نظر ما امکان حل و فصل آنها حتی در یک روز هم وجود داشت. یکی از این موضوعات پرسش هایی است که در خصوص یک مقاله در رابطه با ترابرد نوترون و مدل سازی و محاسبه های مربوطه دارند و ادعا می کنند که یکی از کاربردهای این مقاله می تواند تحقیق در خصوص کاربرد آن در سلاح هسته یی باشد. همکاران فنی ما اعتقاد دارند که ادعای مطرح شده درست نیست و آنچه در مقاله هم ذکر شده است استفاده یی غیر از سلاح هسته یی دارد و ضمن اینکه صرف انتشار این مقاله گویای نیت خاصی نیست و اگر نیت خاصی هم وجود داشت طبیعتا نباید علنی و منتشر می شد. این موضوع تقریبا حل شده است البته به نظر می رسد که اعلام رسمی حل این موضوع را هم منوط به مورد بعدی کرده اند.
یکی از این دو مورد باقی مانده مربوط به انفجارات قوی در مریوان است. پیش از این ایران اعلام کرده بود که آژانس باید محل دقیق مورد نظرش در منطقه مریوان را به ما بگوید. آیا پیشرفت خاصی در این مورد هم حاصل شده است؟
مساله اینجاست که آژانس در خصوص انفجارهای قوی ای که ادعا می کند در منطقه مریوان صورت گرفته سوالاتی دارد. آژانس ادعا می کند که این انفجارها در نتیجه شبیه سازی برای آزمایش سلاح هسته یی است. مساله ما با آژانس این است که آنها اطلاعات را در اختیار ما قرار نمی دهند و تنها ادعای شفاهی است که مدارک آن در اختیار ما قرار نمی گیرد. حرف ما این است که ما اصالت این ادعاها را قبول نداریم. با این همه مدتی پیش نماینده دایم ما در آژانس اعلام کرد که ما آماده هستیم دسترسی مدیریت شده به شما بدهیم به این شرط که شما مختصات منطقه یی را که ادعا می کنید انفجار در آن صورت گرفته است در اختیار ما قرار دهید. ما هنوز منتظر هستیم که یا آژانس این اطلاعات را در اختیار ما قرار دهد یا در صورتی که به این نتیجه رسیده که اطلاعات در اختیارش نادرست بوده با صداقت این مساله را اعلام کند. قطعا اعلام این اشتباه تغییر عمده یی را در جریانی ایجاد می کند که تاکنون علیه ما اعمال شده است.
ایران پیش از این اشکالات جدی را به مدارک ارایه شده در رابطه با برخی اسامی مورد نظر در این مدارک وارد دانسته بود و ادعا کرده بود که اسامی که ارایه شده به نظر می آید جعلی است و ایرانی نیستند بلکه با تلفظ هایی صهیونیستی نوشته شده است. آیا آژانس به این ابهام ایران جواب داده است؟
این سوال را دوستان ما در مذاکرات هم مطرح می کنند اما طرف مقابل ترجیح می دهد با طفره رفتن از پاسخ در حقیقت از کنار سوال ها و مطالبه های ما بگذرد. اصلی ترین مشکل این است که آژانس بین المللی انرژی اتمی در این خصوص کارآیی ندارد یا به زبان دیگر برای پرداختن به این قبیل مسائل تاسیس نشده است. فردی که به انحراف در برنامه هسته یی یک کشور شک دارد باید تخصص رسیدگی به این امر را هم داشته باشد و این در حالی است که آژانس برای محاسبه این انحراف متخصص کافی را در اختیار ندارد.
آژانس باید توجه داشته باشد که تطویل این روند نه تنها خواست ایران نیست که به نفع ما هم نیست که در مسیر حل این موضوع کارشکنی انجام بدهیم. آژانس بین المللی تمام این سوال ها را از دل موضوعی به نام اطلاعات ادعایی خارج می کند که در زمان خود اصلا موضوع قابل توجهی نبود اما هنر دستگاه های امنیتی غرب این است که از هیچ، هیاهو ساخته و بر آن پایه تبلیغات رسانه یی هم انجام می دهند. این اسناد در حالی تبدیل به مساله یی میان ایران و آژانس شده است که افرادی چون هانس بلیکس و محمد البرادعی هم در اظهارنظرهای خود استناد به آنها و پرسش سازی از آنها را اشتباه می دانند. با این همه ایران به ادعاهای مطرح شده در راستای شفافیت سازی پاسخ هم می دهد اما زمانی که گزارش های ایران به دست آژانس می رسد افراد مغرض اقدام به فضاسازی منفی در این خصوص می کنند.
مرحله بعدی همکاری های فنی ایران و آژانس در صورت عبور موفقیت آمیز از دو موضوع ذکر شده در بالا شامل چه مواردی خواهد شد؟
در شرایطی که این دو موضوع حل شود تقریبا پرسشی باقی نخواهد ماند چرا که مبنای پرسش های آژانس این بود که ایران به دنبال دست یافتن به سلاح هسته یی است اما زمانی که در بررسی های انجام گرفته مشخص می شود که ایران چنین نیتی نداشته و ندارد فرض اولیه هم از میان می رود. شاید به دلیل تهی بودن چنته آژانس برای تحت فشار قرار دادن بیشتر ایران است که در حال حاضر هم این نهاد از تعیین تکلیف کردن دو موضوع باقی مانده سرباز می زند.
بنابراین هنوز آژانس مرحله بعدی را مشخص نکرده است؟
خیر. ما تاکنون چندین بار اعلام کرده ایم که اگر هنوز سوال و ابهامی وجود دارد آن را اعلام کنند.
به نظر می رسد یکی از درخواست های آژانس که مرتبا هم تکرار می شود بازدید از سایت نظامی پارچین است. این در حالی است که تا کنون دو مورد بازرسی آژانس از سایت پارچین و همچنین شش مورد نمونه برداری بازرسان از آنجا انجام شده است. موضع جمهوری اسلامی ایران در برابر این درخواست چیست؟
پارچین برای غرب ارزش جنگ روانی دارد. زمانی که برخی ها در غرب ادعا می کنند ایران به سمت بمب هسته یی رفته است بهترین مکان برای منتسب کردن این فعالیت به انجام آن در پارچین است که مدت ها روی آن کار تبلیغاتی انجام داده اند و البته یک سایت نظامی هم هست. یک بار هاینونن این جمله را گفت که پارچین به تاریخ پیوست اما اصرار امروز آژانس نشان می دهد که این پرونده همچنان باز است و به تاریخ نپیوسته است. اصرار غرب بر پارچین با علم به اینکه می دانند ایران به دلایل امنیتی و حاکمیتی اجازه چنین بازرسی را به مصلحت نمی داند. اما پاسخ به این پرسش که چرا دادن چنین اجازه یی به مصلحت نیست این است که با توجه به حقوق حاکمیتی و سوابق موضوع دلیلی برای تکرار این مساله برای سومین بار وجود ندارد.
مهم ترین حرف ما این است که چرا آژانس بین المللی انرژی اتمی خود را وارد بازی های سیاسی می کند؟ ایران و آژانس بر اساس قرارداد پادمانی باید همکاری هایی داشته باشند که در مسیر خود در حال طی شدن است. در این میان ایران زمانی پروتکل الحاقی را پذیرفت که آن هم یک تعریف دیگر مختص خود دارد و البته بر اساس پروتکل الحاقی هم این گونه نیست که آژانس هر زمان اراده کرد بتواند از یک سایت نظامی بازدید کند. ما زمانی پروتکل الحاقی را داوطلبانه اجرا کردیم اما همان زمان هم این مساله به تایید مجلس شورای اسلامی نرسیده بود و زمانی که دولت به این نتیجه رسید که ادامه این روند به صلاح نیست اجرای پروتکل الحاقی را متوقف کرد. آن زمان پرسش های بسیاری مطرح شد اما امروز به تمام آن پرسش ها پاسخ داده شده است و پرسش بی پاسخی باقی نمانده است. برای بازی روانی یا باید پرسش های جدیدی مطرح کنند که با توجه به میزان فعالیت های ایران کار ساده یی نیست و یا اینکه باید پرسش های پیشین را دایما تکرار کنند.
آیا غرب ادعا می کند که پس از بازرسی های پیشین ایران فعالیت خاصی در پارچین انجام داده است؟
یکی از ادعاهایی که مطرح می شود این است که ایران مخزنی با جداره فولادی در زیر زمین درست کرده که آزمایش های انفجاری در آن صورت می گیرد تا با این ترفند مواد هسته یی از داخل مخزن خارج نشود. این ادعا در حالی مطرح می شود که کارشناسان فنی غربی هم این ادعا را واهی دانسته و آن را غیرعملی می دانند. این مساله که شما یک مخزن تانک مانند ساخته و پس از انفجار آن را دور بیندازید با هیچ منطق فنی تطبیق ندارد.
دلایل احداث دو نیروگاه اتمی بیشتر در بوشهر که اخیرا قرارداد آن میان ایران و روسیه امضا شده است، چیست؟ آیا ایران در حال حاضر از نیروگاه های اتمی موجود کمال استفاده فنی را دارد که به سمت ایجاد نیروگاه های بیشتر رفته است؟
نیروگاه فعلی ما نیروگاه بوشهر است که با تمام ظرفیت کار می کند. در سال گذشته اگر نیروگاه بوشهر کار نمی کرد در زمستان به مشکل برمی خوردیم. در میانه زمستان گذشته هنگامی که زمان تعویض سوخت نیروگاه فرارسیده بود، وزرای نیرو و نفت از آقای صالحی خواستند که این زمان را به تعویق بیندازد چرا که اگر ١٠٠٠ مگاوات از مدار خارج شود برای جبران آن باید به نیروگاه های گازی متوسل شد و این در حالی است که مردم با کمبود گاز مواجه خواهند شد. خوشبختانه مشکلی برای مردم به وجود نیامد چرا که ما نیروگاه هزار مگاواتی داشتیم که نیاز به نفت و گاز نداشت. بنابراین در نیاز به تنوع منبع انرژی در کشوری مانند ایران که کشور کوچکی نیست شکی وجود ندارد و با توجه به جمعیت و وسعت ایران ما نه تنها به تمام توان نیروگاه بوشهر نیاز داریم بلکه باید شانزده تا هفده نیروگاه دیگر در اندازه نیروگاه بوشهر هم در اختیار داشته باشیم.
بحث ساخت نیروگاه برق هسته یی در کشور به کجا رسیده است؟ آیا برنامه یی برای توسعه این تکنولوژی داریم؟
برنامه ریزی های ما در این خصوص ادامه دارد و غربی ها به خوبی این مسائل فنی را می دانند. سه مدل نرم افزار وجود دارد به نام هایEtsap، Leap و Message که شناخته شده و از نظر آژانس بین المللی انرژی (IEA) و آژانس بین المللی انرژی اتمی هم اعتبار دارد و مورد تایید این دو مرجع است. این سه مدل نرم افزارهایی هستند که اطلاعات خود را در آن قرار می دهید و بر اساس آن به شما گفته می شود که چه میزان از برق شما باید برق هسته یی باشد. این عدد می تواند از رقمی مانند صفر باشد تا رقمی مانند ٦٠ یا ٧٠. در مورد ایران این سه مدل تاکید دارند که بین ٨ تا ١٢ درصد از برق ما باید اتمی باشد. می توانیم حداقل را در نظر بگیریم و فرض را بر این بگذاریم که ٨ درصد از برق ما باید هسته یی باشد. در این جا باید تاکید کنم که مساله انرژی یک موضوع است و مساله امنیت انرژی مساله دیگری که مهم تر از اولی هم به حساب می آید.
منظور از امنیت، تامین دراز مدت انرژی است و این بدان معنا است که اگر زمانی ما از نظر منابع گازی دچار مشکل شدیم بتوانیم بر حجم تولید برق هسته یی برای جبران آن کمبود بیفزاییم. برای کشوری مانند ایران که در حال حاضر حدود ٧٠ هزار مگاوات برق دارد قرار است تا ٢٠ سال آینده این رقم به ١٢٠ هزار مگاوات برسد. اگر تمام این نیاز را از منابع گازی و نفت تامین کنیم وابستگی ما هر روز به این دو منبع بیش از گذشته می شود. در شرایطی که بخواهیم ٨ درصد از این ١٢٠ هزار مگاوات نیاز را با برق هسته یی تامین کنیم رقم به دست آمده ٩٦٠٠ مگاوات خواهد شد. این بدان معنا است که رقمی حدود ١٠ هزار مگاوات از ١٢٠ هزار مگاوات مورد نیاز باید هسته یی باشد.
برای تامین این ١٠ هزار مگاوات ما به ١٠ نیروگاه به اندازه نیروگاه بوشهر نیاز داریم. ساخت این نیروگاه ها هم به ٧ تا ١٠ سال زمان نیاز دارد. فرق نیروگاه های هسته یی با نفتی و گازی این است که هزینه آن بیشتر اما مصرف سوخت آن کمتر است. در حال حاضر نیروگاه بوشهر تنها ٦٠ میلیون دلار هزینه سوخت سالانه دارد اما اگر قرار باشد این میزان برق را یک نیروگاه گازی یا نفتی تولید کند دو میلیارد دلار باید هزینه شود. بنابراین با توسل به نیروگاه های هسته یی سالانه از نظر مالی نیز صرفه جویی های بسیاری صورت خواهد گرفت. علاوه بر این عمر نیروگاه های هسته یی هم بیش از نیروگاه های نفتی و گازی است و رقمی مابین ٦٠ تا ٧٠ سال است و این رقم با بازسازی هایی هم که اندک اندک در سطح بین المللی مرسوم شده به ١٠٠ سال هم می رسد.
بنابراین یک تدبیر اقتصادی بلندمدت هم به ما یادآوری می کند که باید مساله ساخت نیروگاه های هسته یی را جدی تر بگیریم. علاوه بر این از منظر آلاینده ها نیز استفاده بیشتر از نیروگاه های تولید برق هسته یی به مراتب سالم تر از تولید برق در نیروگاه های نفتی و گازی است. اگر از یک نیروگاه گازی به اندازه نیروگاه بوشهر انتظار تولید برق سالانه داشته باشیم حدود ٧ میلیون تن آلاینده سالانه وارد جو خواهد کرد. ایران در بهترین حالت می تواند ١٥ درصد از برق خود را با استفاده از انرژی آب تولید کند و با روند خشکسالی که اندک اندک دنیا را در برخواهد گرفت این رقم هم هر روز کمتر خواهد شد.
چرا تنها شریک هسته یی ایران در ساخت تاسیسات جدید روس ها هستند. پیش از این گفته شده بود که اروپایی ها هم می توانند شریکی برای این قبیل فعالیت ها باشند.
روسیه در حال حاضر با کشورهای غربی هم در زمینه هسته یی همکاری می کند. این کشور هم اکنون برای فنلاند هم که یک کشور پیشرفته غربی است نیروگاه می سازد. همین کشور برای هندوستان هم چهار نیروگاه در دست ساخت دارد و در چین هم که کشور پیشرفته یی است در حال ساخت چندین نیروگاه هسته یی است. امروز در میان کشورهای صادر کننده نیروگاه، روسیه یکی از دو یا سه کشور اول است. من این نکته را به طرف مذاکره کننده روس هم گفتم که عادلانه این است که ما یک مسابقه بین المللی برای ساخت نیروگاه هسته یی در ایران داشته باشیم و روسیه پس از یک رقابت با کشورهای اروپایی به پیروزی برسد اما به این دلیل که غربی ها خود را از این بازار رقابتی بیرون کشیده اند ما با روس ها که تجربه موفقی از همکاری با آنها داریم کار می کنیم. همین امروز هم اگر غربی ها در این خصوص اقدام کنند جمهوری اسلامی ایران از همکاری با آنها استقبال می کند.
البته ساخت نیروگاه بوشهر هم از جانب روس ها با تعلل های فراوان همراه بود.
بله اما بحث هایی که در این خصوص مطرح می شود را نباید صرفا در یک چارچوب سیاسی دید و بخش عمده یی از تعلل های صورت گرفته را باید به طبیعت اجرایی شدن مراحل ساخت یک نیروگاه مربوط دانست. نیروگاه بوشهر در دنیا هم منحصر به فرد است. بخشی از نیروگاه بوشهر طراحی شده بود که آلمان ها در میانه کار، پروژه را رها کرده و رفتند. ما نیز تمایلی به از صفر شروع کردن کار نداشتیم و ضمن اینکه نیروگاه تا آن مرحله از نظر ایمنی ویژگی هایی داشت که ما اصرار بر حفظ آن داشتیم. تصور ما این بود که روسیه می تواند کار ساخت نیروگاه را به این دلیل که با کمپانی های غربی برای خرید تجهیزات مشکل ندارد به خوبی و در زمان مشخص پیش ببرد که کارشکنی های غرب منجر به برخی تاخیرهای عمدتا فنی شد. البته من در مقام توجیه کردن عملکرد روس ها نیستم اما باید در قضاوتی منصفانه بخشی از دلیل این بدقولی روس ها را هم به ایرادهای فنی مرتبط کرد اما موارد سیاسی هم وجود داشت که نمی توان آن را کتمان کرد. به هرحال بر هیچ کس پوشیده نیست که غرب به هیچ وجه تمایلی به وجود نیروگاه هسته یی در ایران نداشت چرا که زمانی که نیروگاه وجود داشته باشد غنی سازی هم در داخل کشور توجیه دارد. حسن نیروگاه بوشهر هم این است که از نظر ایمنی از هر نیروگاه دیگری در منطقه ایمن تر است.
شما یک بار در برنامه متن حاشیه شبکه سوم سیما با اشاره به نیازهای آینده ایران در مورد غنی سازی گفتید: «اگر بتوانیم در آینده نیازهای غنی سازی خود را با قیمتی ارزان تر از تولید سوخت در داخل خریداری کنیم حتماً این کار را انجام خواهیم داد.» آیا در حال حاضر خرید سوخت ارزان تر از تولید آن نیست؟ با توجه به اینکه تولید سوخت هزینه سیاسی هم برای ما دارد.
بله ما آمادگی داریم که سوخت مورد نیاز خود را خریداری کنیم اما مساله اینجاست ما زمانی به سراغ غنی سازی ٢٠ درصد رفتیم که غربی ها از فروش سوخت به ما خودداری کردند.
اگر در قالب توافق جامع هسته یی فروش این سوخت به ایران تضمین شود چطور؟
اگر توافق جامع هسته یی به این معنا باشد که به ما گفته شود شما حقی برای تولید سوخت دارید اما باید از آن صرف نظر بکنید، طبیعتا مورد پذیرش ما نخواهد بود اما این مساله که ما در منطق اقتصادی به این نتیجه برسیم که خرید ماده یی از تولید آن برای ما به صرفه تر خواهد بود مساله دیگری است. البته در بحث اقتصادی هم تنها قیمت مدنظر نیست و موضوعات حاشیه دیگری مانند اشتغال هم به میان می آید. علاوه بر اینکه توانایی هسته یی ما در مسیر استفاده صلح آمیز بایدبه سمت بهبود هم حرکت کند و به طور کلی باید از ارتقای صنعت داخلی حمایت کرد. علاوه بر تمام این مسائل ملاحظات استراتژیک هم در میان است. فرض کنیم که غرب به روند عدم ارایه سوخت ٢٠ درصد به ایران ادامه داده بود و ایران هم توانایی تولید این سوخت را نداشت، در این شرایط چه سرنوشتی در انتظار چندمیلیون بیماری بود که برای تشخیص بیماری؛ درمان یا حتی تحمل درد به رادیوایزوتوپ های هسته یی نیاز دارند؟
غربی ها در بسیاری از تصمیم گیری های سیاسی خود ملاحظه های انسانی را در نظر نمی گیرند. بدقولی غربی ها که در گذشته در خصوص تحویل سوخت مورد نیاز به ما رخ داد در آینده هم قابل تکرار است و حتی در شرایطی که ما در حال مذاکره هم هستیم باز با زبان تهدیدآمیز گاهی گفته می شود که تمام گزینه ها روی میز است. بنابراین ما باید توانایی های فنی خود را هر روز ارتقا دهیم و اگر روزی به این نتیجه رسیدیم که تامین سوخت از خارج به صرفه تر است می توانیم بخشی از فعالیت خود را متوقف کنیم اما در صورت نیاز و عدم وفای به عهد طرف مقابل باز هم توانایی از سرگیری این فعالیت ها را خواهیم داشت.
ایران حتی در دوره یی حاضر شد مواد را هم به خارج از کشور منتقل کند اما حرف غربی ها در آن زمان این بود که نه تنها باید مواد را خارج کنید که دستگاه های تولیدکننده آن را هم از بین ببرید اما امروز غرب پذیرفته است که ایران این میزان تاسیسات هسته یی را در اختیار دارد و قطعا هم به دنبال ارتقای این توانایی است. اما مساله اینجاست که به شکل همزمان در چارچوب دینی و انسانی ما دستیابی به بمب اتم حرام است. استفاده از تکنولوژی هسته یی تنها تولید انرژی را شامل نمی شود بلکه در مسائلی چون لیرز درمانی، سترون کردن یا رفع برخی آفت های طبیعی که به محصولات کشاورزی صدمه وارد می کند هم می توان از این تکنولوژی استفاده کرد. از سوی دیگر کشوری مانند ایران اگر به دنبال اقتدار در سطح بین المللی است باید به منابع اقتدار خود را مجهز کند و از جمله منابع اقتدار هم علم و تکنولوژی در تمام حوزه هاست.
بنابراین مشکلاتی که ما امروز در عرصه مذاکرات هسته یی با آن دست و پنجه نرم می کنیم چالش اقتدار است. ایران دو راه بیشتر ندارد یا باید مقتدر باشد تا مستقل باشد یا باید دنباله رو باشد. ایران سال هاست شعار استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی را انتخاب کرده و بنابراین باید به فکر اقتدار بیشتر باشد.
چندی پیش خبرگزاری آسوشیتدپرس به نقل از دو دیپلمات خبری را در خصوص توافق ایران و امریکا برای انتقال سوخت ایران به روسیه منتشر کرد. آیا فکر می کنید یکی از راه های پایان دادن به اختلاف ایران و غرب بر سر میزان غنی سازی ایران می تواند انتقال سوخت به خارج از کشور باشد؟
خوشبختانه ما از یک مرحله که غنی سازی بود عبور کردیم. همان طور که می دانید غربی ها با توجه به تعبیری که از ان پی تی دارند اصل غنی سازی را قبول نداشتند و آقای دکتر ظریف هم اخیرا درست گفتند که غربی ها دیگر در خصوص حق ایران برای غنی سازی حرفی ندارند بلکه تنها در خصوص میزان غنی سازی در حال حاضر اختلافاتی وجود دارد. دکتر ظریف هم تاکنون بارها اعلام کرده اند که ایران به دنبال غنی سازی صنعتی است و غنی سازی دکوری را به هیچ وجه نمی پذیرد. اما در خصوص میزان غنی سازی ما هم در برنامه مشترک اقدام آمده است که نیاز عملی ایران باید مدنظر قرار گرفته شود. در حال حاضر هم دو طرف در حال مذاکره روی شیب نیاز عملی ایران به غنی سازی در بازه های زمانی امروز، آینده نزدیک و دور هستند.
به نظر من می رسد که روند مذاکراتی که تاکنون طی شده در مسیر پیشرفت قرار دارد و فاصله ها نیز کمتر شده است. بحث انتقال سوخت به خارج از کشور زمانی که ما قصد خرید سوخت ٢٠ درصد را داشتیم مطرح بود و پس از آن هم نه هیچگاه ایران این موضوع را مطرح کرد و نه هیچ وقت بحثی در این خصوص عنوان شد.
آژانس در آخرین گزارش خود به سنت همیشه تکرار کرده است که آژانس در وضعیتی قرار ندارد که اطمینان موثقی درباره فقدان فعالیت ها و مواد هسته یی اعلام نشده در ایران ارایه دهد و بنابراین نمی تواند نتیجه گیری کند که تمامی مواد هسته یی در ایران در فعالیت های صلح آمیز است. چندین سال است که این جملات در گزارش های آژانس تکرار می شود و به نظر می رسد که امضای توافقنامه ژنو و همکاری های آتی تهران هم تاثیری بر این مساله نداشته است.
آژانس هم مانند سایر ارگان های بین المللی یک ظاهر و یک باطن دارد. ظاهر این نهاد این است که سازمانی حرفه یی است اما باطن آن این است که به این دلیل که سازوکارهای انتخابات افراد در آن سیاسی است، بسیاری از تصمیم گیری ها در آن حرفه یی نیست. واقعیت این است که نه آژانس بین المللی انرژی اتمی و نه شورای امنیت و نه حتی نهادی مانند فائو نمی توانند فارغ از فشارهای سیاسی عمل کنند. ایران به خوبی به ماهیت سیاسی بسیاری از رفتارهای آژانس اشراف دارد اما با جواب دادن به سوال های موجود و شفاف سازی در حال گرفتن بهانه های بیشتر از این نهاد است. این جمله یی که شما به آن اشاره کردید جمله یی است که زمانی که شما پروتکل الحاقی را پذیرفتید، پاسخ آن باید از سوی آژانس داده شود.
در حال حاضر ما هنوز انجام پروتکل الحاقی را نپذیرفته ایم. جمله یی که پس از پذیرش پروتکل در گزارش آژانس باید قید شود این است که «تمام فعالیت های اعلام شده (اعم از اعلام شده و نشده) صلح آمیز است». در حال حاضر آژانس بدون آنکه ما پروتکل الحاقی را پذیرفته باشیم شرایط و محدودیت های زمان پذیرش آن را برای ما در نظر می گیرد و به همین دلیل این جمله را قید می کند که این سازمان در شرایطی نیست که صلح آمیز بودن فعالیت های هسته یی ایران را تایید کند. این اقدام آژانس در راستای اجرای خواسته غیر قانونی شورای حکام آژانس و شورای امنیت سازمان ملل صورت می گیرد که البته ما همواره به آن معترض بوده و آن را نپذیرفته ایم. غیر قانونی است به این دلیل که احاله موضوع توسط شورای حکام به شورای امنیت درصورتی می تواند صورت گیرد که انحراف از مسیر صلح آمیز در فعالیت های هسته یی کشور مورد بررسی (diversion) یا عدم اجرای تعهدات (non complaince) در بررسی ها مشاهده و محرز شده باشد که در مورد ایران هیچ انحراف و نقض تعهدی وجود نداشته است.
آیا با امضای پروتکل الحاقی این مشکل حل خواهد شد؟
بلافاصله حل نخواهد شد اما در مسیر حل شدن قرار می گیرد. این مساله تنها در مورد ما مصداق ندارد و حتی ژاپن هم که به نوعی متحد امریکا به حساب می آید پنج سال منتظر قید این جمله در گزارش های آژانس در خصوص برنامه هسته یی خود بود. بنابراین در بازی های سیاسی برای اینکه این جمله قید شود هزینه هایی برای طرف مقابل درنظر گرفته می شود که ممکن است این هزینه ها صرفا در خصوص برنامه هسته یی کشور هدف نباشد و درخواست های غیرهسته یی هم در این میان مطرح شود. بنابراین ما باید همچنان با زیرکی و تدبیر و دقت مسیر تعیین شده در مذاکرات را طی کرده و از بهانه های طرف مقابل هم کم کنیم.
منبع: روزنامه اعتماد
نظر شما :