ترکیه در سودای احیای امپراطوری عثمانی در افغانستان
چرا اردوغان به کابل سفر کرد؟
دیپلماسی ایرانی: پس از گذشت پنج دهه از روابط ترکیه و افغانستان برای نخستین بار رییس جمهوری ترکیه به افغانستان سفر کرد تا تفاهمنامه همکاری های اقتصادی، فرهنگی، نظامی و امنیتی را به امضا برساند. تفاهم نامه ای که به گفته احمدزی زمنیه همکاری های مشترک و بیشتر دو کشور را فراهم می آورد، زیرا ترکیه مثال رفاه و ثبات در جهان اسلام است. در حال حاضر نیروهای ترکیه در افغانستان گرچه در قالب نیروهای ناتو حضور دارند، اما این حضور تنها در حوزه فعالیت های فرهنگی و اجتماعی خلاصه می شود. از این رو ترکیه کمترین خسارت های انسانی را در گیری های افغانستان داشته است. نکته اساسی این است که گرچه ترکیه به یک کشور توسعه یافته بدل شده است و اما برخورد این کشور با شماری از کشورهای این منطقه برخورد نابرابر و نامتوازن است. نوستالژی دوران عثمانی در ذهن شماری از مسئولان ترکیه، این تصور را ایجاد کرده است که با کشورهای فقیر و توسعه نیافته همکاری خود از یک موضع اقتدار وارد شوند. از این رو برخی کارشناسان افغانستان نگران این مساله هستند که ترکیه مبادا در رابطه به افغانستان به چنین روشی متوسل شود. درباره حضور اردوغان در ترکیه و امضای تفاهم نامه آنکارا- کابل با عاشق حسین طوری کارشناس مسایل افغانستان گفت وگویی داشته ایم:
طی دیدار اردوغان با احمدزی، تفاهم نامه همکاری های اقتصادی، امنیتی به امضا رسید. این در حالی است که پیش تر قرار بود تفاهم نامه ای در این راستا میان ایران و افغانستان به امضا برسد. چرا افغانستان امضای تفاهم نامه با ترکیه را به ایران ترجیح داد؟
پس از گذشت نزدیک به پنج دهه، اردوغان به عنوان نخستین رییس جمهور ترکیه به افغانستان سفر کرد و در این کشور نشان عالی امان الله خان را دریافت کرد که می تواند حاکی از تلاش ترکیه و افغانستان برای رساندن مناسبات خود به عالی ترین سطح باشد. البته روابط ترکیه و افغانستان همواره با فراز و فرودهای بسیاری همراه بوده است، اما با به قدرت رسیدن امان الله خان و اعلام استقلال افغانستان فصل نوینی در روابط دو کشور گشوده و به نوعی موجب باز شدن درهای افغانستان به روی ترکیه شد. ترکیه پس از اتحاد شوروی سابق که دومین کشوری بود که استقلال افغانستان را به رسمیت شناخت و سال هایی که افغانستان تحت قیمومیت شوروی بود، آنکارا روابط حسنه ای با دولت کابل داشت. همچنین ترکیه به عنوان کشور عضو ناتو نیروهای خود را در قالب آیساف به افغانستان ارسال و اعلام کرد به جای مشارکت نظامی علاقه مند به فعالیت در زمینه های اجتماعی و فرهنگی است. ترکیه تا کنون میلیون ها دلار با هدف کمک های مالی و تاسیس یک آکادمی آموزش پلیس، مرمت مساجد، ایجاد دانشگاه ها، مدارس و بیمارستان ها، هزینه کرده است و اعلام کرده در بخش بازسازی زیربناهای افغانستان به دولت کابل کمک خواهد کرد. شاید ترکیه تمایل در ورای این کمک ها می خواهد حضور فعال تجاری خود را در افغانستان تقویت کند. درواقع تجارت و اقتصاد یکی از مهمترین اولویت ها در سیاست خارجی ترکیه است. البته در کنار آن دستیابی به جایگاه و موقعیت ممتاز سیاسی نه فقط در خاورمیانه و قاره آسیا، بلکه ارتقا به سطح یک قدرت جهانی برای دولت آنکارا مهم است. اینها مجموعه اهدافی بوده که در عمق استراتژیک داوود اوغلو بسیار مورد توجه قرار گرفته است. یکی از مولفه های دکترین ترکیه این است باید در مدیریت بحران های منطقه ای و بین المللی نقشی مهمی ایفا کند. حتی ادعا می شود که ترکیه از طریق همکاری اقتصادی، سیاسی و امنیتی با کشورهای منطقه باید نیاز مداخله قدرت های خارجی را از بین ببرد. در همین راستا است که اردوغان از عزم دولت این کشور برای میانجیگری بین افغانستان و پاکستان به خصوص در زمینه موضوعات مرتبط با تروریسم خبر می دهد. هرچند که در حال حاضر دولت آنکارا خود به واسطه برخی مسایل مبنی بر حمایت از گروه تروریستی داعش در منطقه و تعلل در مقابله با این گروه در معرض شدیدترین انتقادها قرار دارد. به نحوی که بسیاری از ناظران سیاسی، ناکامی ترکیه در کسب کرسی غیر دائم شورای امنیت را برآیند طبیعی چنین سیاست هایی از یک سو و ضعف دولت آنکارا در تحقق دکترین از سویی دیگر ارزیابی کردند. به هر حال ترکیه سعی می کند در سطح منطقه به نوعی خود را به عنوان یک سردمدار کشورهای اسلامی در مقابله با جمهوری اسلامی که به خاطر خاصیت خاص انقلاب اسلامی که خودجوشانه مردم الگوپذیری می کنند، جایگزین کند. به خصوص کشورهای اهل تسنن و برخی کشورها یا برخی آنهایی که نوعی همگرایی و همفکری با ترکیه دارند، سعی می کنند که به جای ایران ترکیه را الگو قرار دهند. مثلا در پاکستان برخی از این نوع افراد و گروه ها وجود دارد. یا در افغانستان آقای احمد زی سعی می کند با ترکیه به سرعت همکاری ها و روابط گسترده تر شود. احمدزی سعی می کند خود را بیشتر با کشورهایی که دم از لیبرالیسم می زنند دم خور کند. اگرچه ترکیه ادعای اسلامی بودن دارد، اما مشخص است، اسلامی بودن چه میزان واقعیت دارد. معاون اول احمدزی یعنی ژنرال دوستم می توان گفت از نژاد ترکی بوده و در گذشته از پان ترکیسم صحبت می کرده است. به این خاطر ترکیه سعی می کند خود را بیشتر در افغانستان مطرح کند. ولی با توجه به حمایت ترکیه از تروریسم در سوریه که هدف اصلی و استراتژیک حذف اسرائیل در منطقه بوده و خوش رقصی ترکیه سرنوشتی مشابه پاکستان پیدا خواهد کرد. پاکستان در دهه 80 نیز خوش رقصی هایی برای آمریکا در جنگ سرد با شوروی انجام داد که اکنون به چنین سرنوشتی دچار شده است. به هر حال ترکیه سیاست احیای امپراتوری عثمانی را در پیش گرفته است.
آقای احمدزی در دیدار با اردوغان گفته که ترکیه مثال رفاه و ثبات در جهان اسلام است. در حالی که ترکیه در داخل با چالش های سیاسی- اجتماعی مواجه بوده و در بیرون نیز در مظان اتهام حمایت از تروریست قرار دارد. با این تفاسیر آقای ترکیه می تواند الگوی اسلامی برای افغانستان در حال گذار به دموکراسی باشد؟
احمدزی یک افغانی الاصل با تابیعت آمریکایی و دارای همسری لبنانی الاصل و مسیحی است. او رفیق زلمی خلیل زاده بوده و در دانشگاه آمریکایی در بیروت درس خوانده است. شاید ترکیه برای او الگو باشد اما برای ملت افغانستان که سال ها از ارزش های اسلامی و همچنین در برابر شوروی دفاع کرده اند، نمی تواند الگوی خوبی باشد. ترکیه تنها لباس اسلام را به تن کرده است. ترکیه اسرائیل را به رسمیت می شناسد. حال چگونه می تواند الگویی برای مردم افغانستان باشد؟ در زمان امان الله او می خواست فرهنگ ترکیه را وارد کند. در حالی که آتاتورک نیز در حال پیاده سازی فرهنگ غرب بود. پیام این است که می خواهند فرهنگ غرب را در پوشش اسلام پیاده کنند. این نمی تواند برای مردم افغانستان الگو باشد.
با توجه به اینکه ترکیه در حوزه اقتصادی بعضا توانسته به عنوان یک نیروی مقتدر عمل کند، اما با چالش هایی که مواجه بوده، نوعی احتیاط ها را به وجود می آورد که افغانستان باید این احتیاط ها را مورد توجه قرار دهد. از جمله نوع نگاه ترکیه به مسایل خاورمیانه و تروریسم. بایدها و نبایدها روابط افغانستان و ترکیه چیست؟
ترکیه نیز به عنوان یک کشور اشغالگر در افغانستان محسوب می شود. هرچند که گفته شده فعالیت های ترکیه در حوزه فرهنگی و اجتماعی است. گرچه ترکیه صحبت از فعالیت های تجاری در افغانستان بر اساس این تفاهم نامه می کند، اما در ورای آن خواهان پیاده کردن فرهنگ خود است. حال کشوری که سال ها مردم آن برای اسلام و سنت های خود مقاومت کرده، چگونه می تواند ترکیه را برای آینده خود الگو قرار دهد؟ هرچقدر ترکیه در افغانستان حضور داشته باشد، مردم به واقعیت حضور این کشور پی خواهند برد. به شرط آنکه عینک تعصب شیعی و سنی را بردارند. در این صورت ترکیه در افغانستان جایگاهی ندارد. ممکن است دولت استقبال و سعی داشته باشد، ترکیه را جایگزین برخی کشورهای دیگر کند، ولی در دراز مدت مردم افغانستان نمی توانند قبول کنند.
با توجه به اینکه قرار است نیروهای آمریکایی تا پایان سال 2014 از افغانستان خارج شوند، به نظر می رسد ترکیه از این فرصت استفاده کرده و در حال محکم کردن جای پای خود در این کشور است. آیا ترکیه توان و ظرفیت پر کردن خلا ناشی از مسایل اقتصادی، نظامی و امنیتی در افغانستان را داراست؟
خیر. البته بر اساس قراداد امنیتی میان افغانستان و آمریکا که به امضا رسید، نیروهای آمریکایی و ناتو در این کشور باقی خواهند ماند. نیروهای ترکیه نیز در قالب همین نیروها حضور خواهند داشت. وقتی کشوری مانند پاکستان که هم مرز با افغانستان بوده و سرمایه گذاری هایی را بر روی طالبان داشته از چنین ظرفیتی برخوردار است، آنگاه ترکیه که هم مرز با افغانستان نیست، چگونه می تواند از این ظرفیت برخوردار باشد؟ ممکن است در شعار چنین ادعایی مطرح شود که ترکیه دارای ظرفیت پر کردن خلا اقتصادی و امنیتی در افغانستان را دارد، اما در عمل چنین چیزی نیست. مساله مهم برای افغانستان گسترش روابط با کشورهایی است که به دنبال ثبات در این کشور هستند. ترکیه کشوری است که از داعش حمایت کرده و به دنبال تامین منافع آمریکا و اسرائیل و همچنین امپراتوری عثمانی است. موضوعی که حتی جوبایدن معاون اول رییس جمهوری آمریکا آن را مطرح و بعد از آن عذرخواهی کرد. وقتی چنین عملکردی از ترکیه مشاهده می شود، حال آیا می تواند در افغانستان نقش پر کننده خلاهای اقتصادی، امنیتی و نظامی و فرهنگی را ایفا کند؟ این یک پارادوکس در سیاست خارجی ترکیه است.
انتشار اولیه: یکشنبه 27 مهر 1393 / بازانتشار: شنبه 3 آبان 1393
نظر شما :