نگاه پیتر جنکینز به کتاب حسین موسویان
از دوستی میان ایران و امریکا خبری نیست
دیپلماسی ایرانی: سید حسین موسویان نویسنده ی کتاب "ایران و ایالات متحده: دیدی خودی به گذشته ی شکست خورده و راهی به سوی صلح" دو هدف را مطرح می کند: به خوانندگان آمریکایی کمک می کند تا دید ایرانی ها نسبت به روابط با آمریکا را درک کنند و از تلاش های مستمر برای شکستن چرخه ی دشمنی با ایران که از انقلاب 1979 شروع شده است، حمایت می کند. سوء ظن هایی که در دو طرف وجود دارد ممکن است برای بعضی از خوانندگان این سوال را به وجود آورد که آیا توصیف موسویان از ایران قابل اعتماد است؟ به اعتقاد نگارنده که موسویان – سفیر سابق ایران که از سال 2009 در آمریکا زندگی می کند – را از سال 2004 می شناسم، وی در تلاش است تا مخاطبین را از حقیقت آگاه کند.
همخوانی زیادی میان واقعیت و اطلاعاتی که وی می دهد وجود دارد. شاید بعضی ها بگویند که وی به طور کامل درباره چیزی توصیح نمی دهد، اما باید به یاد داشت، کسانی که همانند موسویان، در قلب یک دولت فعالیت می کنند، باید درباره ی واقعیت های خاصی به صورت موجز و مختصر صحبت کنند. نظام سیاسی ایران را می توان به راحتی به دو جریان عمده تقسیم کرد. دسته ی اول کسانی هستند که نارضایتی و بی اعتمادی گسترده ای نسبت به ایالات متحده دارند و امیدوارند که این جنگ سرد 35 ساله هیچ وقت تمام نشود. دسته ی دوم کسانی هستند که معتقدند افزایش این نارضایتی ها بیهوده است، آنها می دانند که آمریکا هم نارضایتی های مشروع خودش را دارد. این جریان بر این باورند که تنش زدایی به نفع هر دو کشور می باشد.
موسویان به جریان دوم تعلق دارد. حسن روحانی که از آگوست 2013 به عنوان رئیس جمهور انتخاب شده است و محمد جواد ظریف وزیر خارجه اش و رئیس تیم مذاکره کننده هم جزء این دسته هستند. محمود احمدی نژاد رئیس جمهور ایران مابین سال های 2005 تا 2013، که غرب دیدی تاسف آور به وی داشت و او با انکار هلوکاست هدیه ی بزرگی به جریان تبلیغی اسرائیلی ها بخشید، متعلق به دسته ی اول می باشد. اما یکی از نکات کتاب موسوی این است که احمدی نژاد بیش از هر رئیس جمهور دیگری به دنبال برقراری روابط با ایالات متحده بوده است. کتاب جذاب موسویان نشان می دهد که احمدی نژاد قصد داشت با تنش زدایی خودش را نزد رای دهندگان محبوب کند تا بتواند ولادیمیر پوتین ایران شود.
بخش میانی کتاب مربوط به شواهد دست اول نویسنده از رابطه ی ایران و آمریکا می باشد. موسویان از پرداختن به همه ی جوانبی که منجر به نارضایتی طرفین شده است، مضایقه نمی کند. وی به شروع نادرست و فرصت های از دست رفته اشاره می کند و همچنین به کاوش در حوادثی می پردازد که موجب عدم بهبود رابطه آن هم در زمانی که انتظار می رفت این مسئله به وجود آید، می پردازد. ارتباطات موسویان با سران نظام در این 35 سال موجب شده است تا فصول این کتاب تبدیل به روایتی جذاب از فضایی سیاسی شود که خارجی ها اطلاع چندانی از آن ندارند.
موسویان در کتاب به مسئله ی قابل توجهی اشاره می کند که زمان هایی که فرصتی برای بهبود رابطه به وجود آمده بود، اتفاقی باعث بدتر شدن روابط شده است. در سال 1992، انتشار اطلاعاتی درباره خرید هسته ای ایران، حسن نیت ایجاد شده به خاطر وساطت ایران برای آزادی گروگان های آمریکایی در لبنان را نابود کرد. در سال 1996، حادثه کلاهدوز موجب شد که روابط با اروپا که از اوایل دهه ی 90 برقرار شده بود، قطع شود. در سال 2002 جورج دبلیو بوش رئیس جمهور آمریکا با نفی همکاری ایران با این کشور بعد از حادثه 11 سپتامبر، در سخنرانی سالیانه اش در کنگره، ایران را جزء کشورهای محور شرارت قرار داد.
موسویان معتقد است که این حوادث اتفاقی نیستند و وی به افرادی که هیچ علاقه ای به گرم شدن روابط ندارند، مظنون است. با این وجود چگونه می توان به بهبود روابط ایران و آمریکا دست یافت؟ موسویان معتقد است که موانع بسیار بزرگی پیش روی عادی سازی کامل روابط وجود دارد، همچنین وی شک دارد که ایران و آمریکا به این زودی ها تبدیل به بهترین دوستان یکدیگر شوند.
منبع: لوب لاگ/ ترجمه: تحریریه دیپلماسی ایرانی/20
انتشار اولیه: جمعه 25 مهر 1393 / انتشار مجدد: 5 آبان 1393
نظر شما :