شطرنج سیاسی چین و روسیه ادامه دارد
از الگوی همکاری رقابتی تا ائتلاف علیه آمریکا
دیپلماسی ایرانی: پس از پایان جنگ سرد، روابط اقتصادی و سیاسی و امنیتی روسیه و چین سیر صعودی را طی کرده است. در عین حال روسیه و چین، مجموعه ای از اهداف جهانی و منطقه ای را با رعایت ملاحظات سیاسی یکدیگر پیگیری می کنند. در حال حاضر همکاری های دو کشور به ویژه در زمینه اقتصادی و برگزاری مانورهای نظامی در سطح بالایی قرار داد. از طرفی روسیه و چین دو عضو اصلی و قدرتمند سازمان همکاری شانگ های هستند که وزنه مهمی در مقابل توسعه طلبی های آمریکا در منطقه آسیای میانه و منطقه اوراسیا است. کارشناسان ایالات متحده بر این عقیده اند که هم اکنون روابط استراتژیکی چین با روسیه تا حد روابط چین با آمریکا بالا رفته است. همین مساله موجب نگرانی آنها از آینده روابط چین و روسیه در مقابل آمریکا شده است. گرچه به نظر می رسد چین و روسیه دست به ائتلافی برای کاهش نفوذ آمریکا در منطقه آسیای میانه و همچنین سدی به منظور جلوگیری از پیشروی های این کشور در آسیای شرقی زده اند، اما عده ای بر این عقیده اند سطح همکاری های پکن و مسکو و همچنین نوع استراتژی که هر کدام از آنها با توجه به بحران های منطقه ای برای خود ترسیم می کنند و در عین حال نحوه تعاملات هر یک از آنها با آمریکا به گونه ای نیست که بتوان گفت این دو دست به ائتلاف زده اند. زیرا به باور آنها ائتلاف زمانی شکل می گیرد که منافع تهدید مشترک وجود داشته باشد. حال آنکه چین و روسیه در حال حاضر با کارت یکدیگر بازی کرده و در حال امتیازگیری از همدیگر هستند. با محسن شریعتی نیا، کارشناس مسایل چین در خصوص اما و اگرهای رابطه مسکو - پکن گفتگویی داشتیم که در زیر می خوانید:
روابط چین و روسیه طی چند سال اخیر به صورت گسترده ای در حوزه هایی مانند انرژی و برگزاری رزمایش های مشترک، افزایش یافته است. آیا اتحاد پکن و مسکو به منظور ایجاد سد دفاعی در مقابل نفوذ و نگاه آمریکا به حوزه شرق آسیا است؟
اتحاد یا ائتلافی بین چین و روسیه شکل نگرفته که بخواهیم در مورد چند و چون آن صحبت کنیم. ائتلاف زمانی شکل می گیرد که منابع تهدید مشترکی پیش روی کشورها باشد. مانند تهدید شوروی در دوران جنگ سرد که طیفی از کشورها را متحد کرده بود. در شرایط فعلی منابع تهدید روسیه و چین متفاوت است. بخشی از منابع تهدید مشترک بین دو کشور، تهدیدات درونی علیه نظام سیاسی است. به همین دلیل این کشورها از آنچه که به عنوان انقلاب های رنگی یاد می شود، نگران هستند. اما در حوزه خارجی و سیاست بین الملل سعی بر این دارند که با کارت یکدیگر در روابط با آمریکا بازی کنند، تا اینکه آمریکا را به عنوان یک تهدید مشترک در نظر بگیرند. از سویی درجه تهدید آمریکا برای هر یک از این کشورها و همچنین درجه فرصت هایی که برای هر یک ایجاد می کند، متفاوت است. آمریکا در وضعیت فعلی رویارویی جدی تری با روسیه دارد. در حالی که چین ترجیح می دهد رویارویی با آمریکا نداشته باشد. چین سعی می کند از فرصت هایی که به واسطه تعارض آمریکا با کشورهای دیگر به وجود می آید، برای پیشبرد دستور کار توسعه ای خود استفاده کند. بنابراین روابط دو کشور هنوز در سطح ائتلاف نیست. صرفا می توان گفت دو کشور به عنوان بازیگران فرصت طلب، از فرصت هایی که در صحنه بین الملل پیش می آید، برای گسترش روابط و امتیازگیری از همدیگر بهره می برند. البته در مواردی مانند بحران سوریه، منافع مشترک بین این دو کشور وجود دارد و این دو به صورت هماهنگ اقدام می کنند. در مواردی نیز مانند اختلاف چین با ژاپن، روسیه سعی می کند به ژاپن نزدیک تر شده تا از چین امتیاز بگیرد. در مقابل چین نیز سعی می کند از درگیری میان روسیه و اتحادیه اروپا بر سر بحران اوکراین امتیاز گیری کند. نماد این امتیازگیری در قرارداد اخیر گازی بود.
برخی رفتارهای روسیه و چین را به عنوان گذار از جهان تک قطبی به چند قطبی بودن تلقی می کنند. اقدامی که به کاهش نفوذ آمریکا در حوزه شرق آسیا و درحوزه خاورمیانه بیانجامد. تا چه میزان هماهنگی بین پکن و مسکو برای ایفای نقش خود به منظور کاهش نفوذ آمریکا در مناطق تحت سیطره خود وجود دارد؟
هیچ منطقه ای تحت سیطره چین و روسیه نیست. چین و روسیه در آسیای مرکزی و آسیای شرقی بازیگران مهمی هستند نه اینکه منطقه ای تحت سیطره این کشورها باشد. در مورد مقابله با رفتارهای آمریکا و مقابله با نظام بین الملل تک قطبی این بستگی به موضوعات و بحرانها دارد و اینکه در چه منطقه ای روی می دهند و طرف های درگیر چه کسانی هستند. چین در بحران اوکراین، هیچگونه مداخله ای نداشت و سعی کرد بین روسیه و آمریکا قرار بگیرد و از هر دو طرف امتیاز کسب کند. روسیه نیز در اختلافات چین در دریای چین شرقی، موضعی ندارد وسعی می کند به کشورهای مانند ویتنام نزدیک بشود و از چین امتیاز بگیرد. در برخی موارد هم که آمریکا کنش هایی را انجام می دهد مانند بحران فعلی عراق، چین به طور صریح و روسیه به طور ضمنی با آمریکا در یک جبهه و آن هم جبهه مقابله با تروریسم قرار می گیرند. بنابراین نمی توان گفت که این دو کشور در برنامه ای از پیش تعیین شده به دنبال ضربه ضدن یا کاهش نفوذ آمریکا در صحنه بین الملل هستند.
در جاهایی منافع مشترک و همکاری برای کاهش نفوذ آمریکا انجام می شود و در جای دیگر انجام نمی شود. ضمن اینکه زمانی که از نفوذ آمریکا کاسته شود، رقابتی بین این دو کشور شکل می گیرد. آسیای مرکزی در وضعیت فعلی نماد چنین چیزی است. در حال حاضر روس ها چندان نگرانی از نفوذ آمریکا در این منطقه ندارند. بلکه نگرانی اصلی آنها حضور چین بوده که دارد جای روسیه را پر می کند و حداقل در ژئواکونومی به بازیگر مسلط تبدیل می شود. بنابراین حتی اگر نظام بین الملل حرکت خود را به سمت چند قطبی شدن تکمیل کند و جهان وضعیت چند قطبی پیدا کند، ائتلاف بین چین و روسیه بعید است. بیشتر این دو کشور نوعی الگوی همکاری و رقابت خواهند داشت.
با توجه به اقداماتی که صورت گرفته اعم از همکاری های اقتصادی و برگزاری رزمایش های نظامی، واکنش واشنگتن چه خواهد بود؟ آیا اساسا آمریکا می تواند از همبستگی و همکاری های استراتژیکی میان چین و روسیه جلوگیری کند؟
آمریکا سعی می کند که به طور همزمان دشمن دو کشور تلقی نشود. اگر رقابت استراتژیکی را با روسیه پیگیری می کند در عین حال با چین دچار خصومت نشود. پرونده هایی که آمریکا برای چین و روسیه دارد، متفاوت است. آمریکایی ها روسیه را در آینده نظام بین الملل چندان جدی نمی گیرند. به این دلیل که معتقدند بنیان های قدرت در این کشور ضعیف بوده و جمعیت این کشور رو به زوال است. همچنین اهرم منابع انرژی این کشور در آینده مانند گذشته قادر به ایفای نقش در روابط خارجی روسیه نخواهد بود. از طرفی اقتصاد روسیه ضعیف و مبتنی بر نفت است. بنابراین آینده درخشانی برای روسیه در نظام بین الملل تصور نمی کنند. اما آمریکا در مورد چین ، هم به پیوند زدن پکن به نظام موجود بین الملل معتقد است و هم به گزینه مهارش تمایل دارد تا از این طریق چین را اقناع کند که پیوند خوردن به نظم موجود بیشتر منافع این کشور را تامین می کند تا جدا شدن و تقابل. در عین حال آمریکا آینده درخشانی را برای چین تصور می کند. زیرا بر این باور است که چین تنها کشوری است که می تواند با آمریکا هم آوردی داشته باشد. آمریکا تلاش می کند با چین همزیستی مسالمت آمیزی داشته باشد و این کشور را در نوعی تعامل شبکه ای درگیر کند. اما در مورد روسیه تلاش می کند چماق علیه آن به کار گیرد و با تهدید و ابزارهای دیگر روسیه را تنبیه کند.
آیا چین از ظرفیت کافی به منظور ایجاد همگرایی میان کشورهایی که در مقابل آمریکا به منظور کاهش نفوذش در شرق آسیا قرار گرفته اند، برخوردار است؟
چین در شرق آسیا از ظرفیت کمی برای این کار برخوردار است. زیرا عمده کشورهایی که در محیط پیرامونی چین قرار دارند، اول آنکه قدرتمند شدن و افزایش جایگاه چین را به عنوان یک تهدید بالقوه تلقی می کنند. دوم اینکه از دیر باز موتلف آمریکا بوده و منافع خود را همراستا با آمریکا تعریف می کنند. بنابراین در شرق آسیا به غیر از کره شمالی که متحدی نیم بند محسوب می شود و همچنین پاکستان، بقیه کشورها در طیفی از رقابت استراتژیک تا خصومت با چین قرار دارند. بنابراین احتمال تحقق گزینه بازیگری مسلط چین در آینده میان مدت، در این منطقه ضعیف است. احتمالا کشورها بیشتر به سمت توجه بیشتر به نگرانی های امنیتی چین حرکت می کنند.
انتشار اولیه : شنبه 1 شهریور 1393 / باز انتشار : جمعه 7 شهریور 1393
نظر شما :