ژنرال السیسی و سال پرمخاطره 2014
مردی که از پشت صحنه انقلاب را هدایت کرد
دیپلماسی ایرانی : ارتشبد عبدالفتاح سیسی لباس نظامی خود را کنار گذاشت ، و قدم در راهی گذاشت که ناگزیر با انتخابات بعدی ریاست جمهوری مصر به پایان خواهد رسید. سیسی هفته گذشته و پس از جلسه شورای عالی نیروهای مسلح، بازنشستگی خود از ارتش و ورود به عرصه سیاست را اعلام کرد. او در یک سخنرانی پخش شده از تلویزیون دولتی، به زبان عربی محاوره ای گفت:" من خاشعانه قصد خود را برای شرکت در انتخابات ریاست جمهوری دولت جمهوری عربی مصر اعلام می کنم." وی افزود:" مثل همیشه، من خود را سربازی متعهد در خدمت به ملت، در هر مقامی به خواست مردم، می دانم."
برای بسیاری از ناظران، ترفیع سیسی نشان دهنده بازگشتی خطرناک به وضعیت قبلی سیاست مصر است. صفحه سرمقاله تایم و همین طور واشنگتن پست، در هشت ماه گذشته، به طور مداوم فرمانده ارتش را برای نقض حقوق بشر و محروم کردن مردم از آزادی های دموکراتیک مورد حمله قرار داده اند. به گفته جماعت خیابان پانزدهم، ژنرال ها مصر را در جهتی معکوس- اساسا در جهت برقراری مجدد نظم سیاسی قدیم با هزینه آرمان های والای خیزش مردم در 2011- رهبری می کنند.
تنها سه سال پیش بود که حسنی مبارک سقوط کرد، اما درباره انقلاب از دست رفته مصر بسیار نوشته شده است. این تحلیل ها دقیق هستند- مصر به این زودی به دموکراسی دست نخواهد یافت. با این حال قاهره آن فضای سیاسی بی حاصلی که منتقدان تصور می کنند، که در آن اقتدارگرایان حاکمیت خود با گاز اشک آور و باتوم را اعمال می کنند، نیست. خط سیر این کشور به وضوح استبدادی است اما سیاست هایش به احتمال زیاد، حتی تحت ریاست جمهوری سیسی، به شدت مورد بحث خواهد بود.
از دید ناظران معمولی، سیسی تنها نیروی سیاسی در مصر به نظر می رسد. رسانه های طرفدار ارتش، سیسی را به عنوان " نجات دهنده مصر" نمایش داد و عکس های او به سرعت روی ناخن های عروس های مصری، شکلات های سیسی، ساندویج و لباس خواب نقش بست و همچنین پدیده متعارف در خاورمیانه: پوستر مرد قدرتمند بر هر ساختمان عمومی.
اما تب سیسی در واقع شکنندگی احتمالی موقعیت سیاسی فرمانده ارتش را آشکار کرد. به هر حال، اگر ارتشبد سیسی به شکلی گسترده پشتیبانی شده بود- به شکلی که حکومت می خواهد همه باور کنند- نیازی به اقرارهای متظاهرانه برای ایمان به او وجود ندارد. حتی آراء مردمی اخیر لزوما نشان دهنده حمایت قریب به اتفاق نیست: گرچه درست است که 98 درصد از رای دهندگان موافقت خود را با قانون اساسی جدید در رفراندوم ژانویه نشان دادند- رای که به طور گسترده به عنوان یک پروکسی برای آزمایش پشتیبانی از سیسی دیده می شود- اما در واقع تنها 38.6 درصد از رای دهندگان واجد شرایط به پای صندوق های رای رفتند.
واقعیت حرکت جسورانه سرکوب مخالفان توسط دولت موقت نشان دهنده این است که رهبران مصر در برابر چالش های سیاسی آسیب پذیر هستند. این فشار تنها محدود به اخوان المسلمین- که برخلاف انکارها، تلویحی و صراحتا تشویق به مقاومت در برابر خشونت را به کار گرفته اند-نیست، بلکه شامل روزنامه نگاران، دانشگاهیان و فعالانی که جرات چالش با موافقت ایجاد شده توسط وزارت دفاع و متحدانش را داشتند، نیز می شود. به عبارت دیگر، دولت مصر تقریبا آنچه را که همواره انجام داده، ادامه می دهد: با استفاده از ارعاب و مجازات میدان را از کسانی که از پیروی امتناع می کنند، پاک کند.
اما دقیقا چه چیز جدی ترین چالش سیاسی برای حاکمان جدید مصر است؟ موارد آشکار اخوان المسلمین و اقتصاد متزلزل، که می تواند مطالبات مشابهی مثل مایحتاج روزانه و شغل را که منجر به تضعیف مبارک شد، مطرح سازد. برای اخوان بهترین استراتژی سیاسی نظم و ترتیب دادن به منابع خود در دوحه، استانبول، لندن و واشنگتن است و در عین حال تداوم تظاهرات خیابانی خود برای سلب مشروعیت دولت. این نظریه غالب که محبوبیت ارتشبد سیسی حمایت سیاسی مورد نیازی که برای تصمیم گیری های دشوار در رابطه با آینده مصر- که به آن احتیاج دارد- را به او می دهد، اشتباه است: در عوض رئیس جمهور سیسی به احتمال زیاد بلافاصله با مخالفان از پیش ساخته شده مقابله می کند تا ضریب خطا خود را کاهش دهد.
با این حال اقتصاد بزرگترین نگرانی سیسی است و مسئله ای که مخالفان نظم جدید سیاسی قطعا آن را به نفع خود ، مطرح می کنند. تظاهرات سال 2013 علیه رئیس جمهور وقت، محمد مرسی، ارتباط نزدیکی با اقتصاد به شدت خراب و میلیاردها دلار بخشش در خلیج فارس، تنها میزان اندکی از نارضایتی های کادر ثابت ارتش مصر را کاهش داد. سیسی با شدت و قدرت سعی خواهد کرد تا از مشکلاتی که باعث سقوط رئیس جمهور پیش از وی شد، جلوگیری کند، اما در عین حال که ممکن است از خود چهره ای تاثیر گذار نشان دهد، همچنان کمبود سرمایه گذاری مستقیم خارجی، کاهش توریست، قطع مکرر برق، نرخ بالای بی کاری و فقر وجود خواهد داشت. حاکم جدید مصر حتی ممکن است با کمبود نان دیگری نیز مواجه شود، چرا که بحران اوکراین می تواند در قیمت جهانی گندم افزایش شدیدی ایجاد کند- کالایی که واردات آن در مصر از هر کشور دیگری بیش تر است.
با این حال ممکن است چهره های نزدیک به رژیم جدید برای سیسی به مراتب خطرناک تر از اخوان المسلمین باشند. طرفداران دوران مبارک نیز به دنبال راهی برای بازگشت هستند: فارن پالیسی اخیرا گزارش داد که دوستان مبارک و حسین سالم میلیاردر همین طور وزیر سابق تجارت و صنایع، محمد رشید، که هر دو پس از سقوط مبارک در تبعید زندگی می کنند، در حال مذاکره برای بازگشت به مصر هستند. به نظر می رسد چهره های تجاری دیگر مرتبط به رژیم گذشته که به دبی، بیروت و لندن گریخته اند، به آرامی مشغول بررسی امکان بازگشت به مصر بعد از ترفیع سیسی هستند.
در هم سویی منافع سیسی و جامعه بازرگانی شکی نیست- هردو خواستار ثبات هستند و بر این باورند که از بین بردن اخوان، گام اصلی برای رسیدن به این هدف است. و سیسی نمی تواند به راحتی جامعه بازرگانی را نادیده بگیرد، چرا که آن ها می توانند پول و سرمایه گذاری که مصر به شدت به آن نیاز دارد را فراهم کنند. اما در مقابل این بازرگانان دوران مبارک مطالبات خود را دارند: آن ها می خواهند به همان شکلی که اواسط دهه 2000 میلادی تجارت می کردند، تجارت کنند، در اوج دوران طلایی اصلاحات نئولیبرالی مصر.
این جاست که جریان پیچیده می شود: فرماندهان نظامی، که سیسی خود در صدر آن هاست، خودشان دولت گرایانی هستند که بخش بزرگی از منافع تجاری - نظامی را از اقتصاد جدا کرده اند. این ژنرال ها از اقتصاد دولتی سود جسته اند: صنایع نظامی از یارانه های دولتی، در قالب - به کار گماشتن- و مواد خام، که به آن ها اجازه می دهد هرگونه چالش را از طریق بخش خصوصی از میان ببرند.
بنابراین تاسیسات نظامی مصر هر آنچه که موجب تهدید امتیازات اقتصادی کشور باشد را رد خواهد کرد. چنین چیزی شامل سیاست های اقتصادی اواخر دوره مبارک- ارتباط مستقیم افسران ارشد نظامی با دوستان کاپیتالیسم، فساد و فقر گسترده- نیروهایی که تهدیدی برای همبستگی اجتماعی بوده و می باشند.
سیسی که تنها اظهار نظرش در رابطه با وضعیت اقتصادی عنوان " بسیار دشوار" بوده است، به احتمال زیاد به متنفدان اجازه کسب و کار آزادانه ای که در دوران مبارک از آن بهره می بردند را نخواهد داد. هرگونه سازشی که در حال حاضر میان ژنرال ها و بخش خصوصی وجود دارد، احتمالا کوتاه مدت خواهد بود. امروز هیچ کس جرات مخالفت آشکار با ارتشبد سیسی را ندارد- اما اگر سیسی شش ماه پس از اقامت در کاخ اتحادیه قادر به متوقف کردن رکود اقتصادی مصر نباشد و یا یک شوک بحران بدهی خارجی ایجاد شود چه خواهد شد؟
هیچ کس از مدیران اجرایی مصر، انتظار تسخیر میدان تحریر را ندارد، اما تعداد زیادی از مردم مصر شاید این انتظار را داشته باشند، و چنین چیزی برای تجار موقعیتی ایجاد می کند تا برای تحقق درخواست ها بر سیسی فشار وارد کنند. اگر جایگزین کارآمدی برای ارتشبد سیسی پیدا می شد، بخش خصوصی نیز می توانست پشتیبانی خود را تغییر و یا تقسیم کند. اعضای جامعه بازرگانی، شرمی در مورد سر و کار داشتن با سیاست ندارند: بعد از شورش 2011، تاجر میلیاردر نجیب ساویرس از حزب آزادی مصر حمایت مالی کرد، در حالی که به نظر می رسید عناصر دیگر در بخش خصوصی مایل اند تا خود را با حاکمیت اخوان المسلمین، در اوایل حکومت مرسی هم ساز کنند. تنها تا زمانی که همه چیز در نوامبر 2012 بر ضد او شد، عقب نشینی کنند.
عنوان مجموعه امنینی شکننده مصر ممکن است بزرگترین چالش سیاسی سیسی را به او نشان دهد. روزنامه نگاران و کارشناسان اغلب از این واژه به طور کلی برای اشاره به وزارت دفاع، وزارت کشور و سرویس اطلاعات عمومی استفاده می کنند- اما همان طور که حتی یک فرمانده نظامی ارشد با دیدگاه جهانی در میان ارتشیان نیست و همین طور با توجه به در تضاد بودن کارها و اهداف سه گروه حاکم، مجموعه امنیتی واحدی نیز وجود ندارد.
جهان از دید هر یک از این سازمان ها متفاوت است و رهبران آن ها مرتبا در حال مبارزه برای توافق هستند. فرماندهی نظامی، افسران ارشد پلیس و وزارت کشور را به شکل افرادی بی اطلاع که کارشان پست تر از شغل برجسته دفاع از کشورشان است، می دانند. در حالی که سرویس اطلاعات عمومی علاقه مند به اجرای عملیات امنیتی در مورد هر کسی است، در عین حال این حقیقت که وزارت کشور سال هاست به شدت در تلاش برای جایگزین کردن نیروهای مسلح به عنوان پایه نظام سیاسی است، بر کسی پنهان نیست.
این رقابت ها مدت ها به شکل دادن سیاست مصر کمک کرده است. هنگامی که انور سادات نیاز به جلب حمایت برای انقلاب اصلاحی خود بود، به فرماندهان پلیس وعده داد یک پلیس وزارت کشور را هدایت خواهد کرد، نه یک افسر نظامی. قبلا مرسی کلیه فرماندهان ارشد نظامی مصر را در یک اقدام ناگهانی، برای تضمین اقتدار خود بر ارتش، بازنشسته کرد. برای این کار، به فرماندهی که معتقد بود می تواند به او اعتماد کند رو کرد- ارتشبد سیسی.
رئیس اطلاعات سابق، عمر سلیمان، که در آخرین روزهای مبارک به عنوان معاون رئیس جمهور خدمت کرده بود، شاید بهترین نمونه این شکاف سیاسی باشد. علیرغم این واقعیت که او یک افسر ارتش بود، هرگز یک نظامی در سازمان اطلاعات عمومی نبود. مدتی است که سلیمان در لباس خدمت نیست، و با وزیر دفاع وقت، محمد حسین طنطاوی ارتباط رقابتی داشت و در رده های ارتش برای آلوده شدن در کارهای کثیف سیاسی مورد توجه بوده است. از این رو سلیمان عضو شورای عالی نیروهای مسلح، که مصر را بعد از سقوط مبارک اداره کرد، نبود- که این نشانه ای از بی اعتمادی ارتش به نفوذ او بود- با این حال سلیمان در نهایت با مبارک، پسران او و دیگر چهره های برجسته آن دوره پشت میله های زندان نرفت- احتمالا به این علت که پرونده ای از هریک از اعضای نظامیان حاکم در دست داشت.
بدون شک سیسی از حمایت گسترده وزارت دفاع، در نیروهای پلیس و در ارگان های اطلاعاتی برخوردار است. برای آن ها چشم انداز حکومت سیسی وعده احیای ثبات و نظم سیاسی بیشتر- و به دور از اخوان المسلمین- می باشد. شورش در شبه جزیره سینا ممکن است به سربازان، پلیس ها و ماموران مخفی کمک کند تا همه زیر پرچم سیسی قرار گیرند.
با این حال اگر جنگ علیه تروریسم اسلامی بی نتیجه باقی بماند و یا اقتصاد فرو ریزد، رقابت پنهان بین این موسسات مختلف بار دیگر پدیدار می شود. سیسی نیز باید نسبت به نیروهایی که امکان را برای فعال کردن آن ها ایجاد کرد هشیار باشد: در طی سه سال گذشته دو کودتای نظامی وجود داشته است، و سقوط مرسی تعیین کننده پیشینه ای برای مردم مصر است تا به دنبال جبران خسارت نارضایتی خود خارج از نهاد دولت باشند. در حالی که ممکن است سیسی، به عنوان یک فرمانده ارشد نظامی، که احتمال دارد مهار مخالفان احتمالی را به دست سرویس های امنیتی بسپارد، به سرنوشت مبارک و مرسی دچار شود.
مصر همواره به لحاظ ایدئولوژیکی غنی تر آنچه نشان می دهد، بوده است. از برخی جهات، سیاست در حکومت سیسی به نگاه کسانی که اخبار را از زمان سقوط مرسی دنبال کرده اند، آشنا خواهد بود، به خصوص که مسئله رویارویی بین اخوان المسلمین و دولت نیز مطرح است. و جالب ترین و مهم ترین مسئله کشمکش میان کسانی است که در چهارچوب رژیم قرار دارند.
در نهایت اخوان المسلمین و انقلابیون میدان تحریر نبودند که مبارک را از میان بردند. همین طور تظاهرات تابستان گذشته نبود که به دوره حکومت مرسی پایان داد. در عوض در هر دو مورد دسیسه مردان یونیفورم پوشی بود که تغییرات سیاسی را در مصر ایجاد کردند. هنگامی که سیسی جامه خدمت خود را با کت و شلوار عوض کند، بلافاصله در برابر تمام نیروهایی که پیشینیان او را از میان برداشتند، آسیب پذیر خواهد بود.
نویسنده: استیون کوک / منبع : فارن پالیسی
انتشار اولیه: سه شنبه 12 فروردین 1393 / باز انتشار: دوشنبه 18 فروردین 1393
نظر شما :