نظر هیکل در خصوص انقلاب مصر

۲۵ بهمن ۱۳۹۲ | ۲۳:۵۳ کد : ۱۹۲۸۶۸۹ سرخط اخبار

محمد حسنین هیکل نویسنده و مورخ معروف عربی و مصری درباره آخرین تحولات جاری مصر در سومین سالگرد انقلاب ملت مصر بر ضد حسنی مبارک رئیس جمهوری مخلوع این کشور به پرسش خبرنگار نشریه الاهرام مصر پاسخ داد.

به گزارش تسنیم به نقل از پایگاه خبری السفیر؛ این روزنامه مصری بحث خود را با محمد حسنین هیکل چنین آغاز کرد: در سومین سالگرد انقلاب ملت مصر شما دست آوردهای حاصل از آن را چگونه ارزیابی می کنید؟ آیا به عقیده شما مصر روزی روی خوش آرامش را مجدداً باز خواهد یافت؟

محمد حسنین هیکل گفت: شما از لفظ انقلاب در سوال خودتان استفاده کردید، نظر من کمی با شما متفاوت است و برای توضیح آن به کمی وقت نیاز دارم، اگر به نوشته ها و گفته هایم از آغاز آن روز یعنی 25 ژانویه سال 2011 را تا به امروز ملاحظه کرده باشید، متوجه خواهید شد، من تا جایی که امکان داشت برای وصف آن چه روی داد، از کاربرد لفظ "انقلاب" پرهیز کردم، چرا که انقلاب مراحلی دارد و در پس آن نیز مراحلی وجود دارد.

وی افزود: ملتی ممکن است دوره ای را قبول نداشته باشد یا تحمل نکند و می کوشد با قیامش آن را تغییر دهد، پس از آن این ملت باید در خود توان تغییر و رسیدن به مرحله بهتر را بتواند نوید دهد، پس از آن باید این قیام یک رهبری مورد قبولی در بین مردم داشته باشد تا ملت را به آرمان های مد نظرش برساند، بعد از آن باید شاهد سرنگونی نظام قبلی و فروپاشی تمام ارکان رژیم سابق باشیم، آنگاه پروژه های نوین با رهبری نخبگان در کشوری که در آن این مراحلی را که بر شمردم اجرا شوند.

این نویسنده سرشناس مصری افزود: این یک چرخه کامل با داستانی کامل است، این داستان بر روی صحنه میهن جریان دارد، قهرمانی دارد، که ملت قهرمان این داستان هستند، و هدفی را دنبال می کند و همانا سرنگونی نظام سابق است، و در پایان و پیش از کشیده شدن پرده پایان نمایش نظام جدیدی باید جایگزین قبلی شود که معیارهای بهتری را دنبال می کند.

این مورخ مصری در ادامه توضیح می دهد: چنین انقلابی را در همین گذشته نه چندان دور سراغ داریم، انقلاب بلشویک ها در روسیه، ملتی را خاندان "رومانوف" به استضعاف کشیده بودند، آنها را سزارها به بندگی کشیده بودند، تا این که اندیشه ای در برابر آنها شکل گرفت، آن اندیشه کمونیسم بود، هدف انقلابیون برچیدن سلسله رومانوف ها بود، و آرزویی هم در نهایت امر دنبال می شد و آن آرزو پایان دادن به ظلم خاندان حاکم با روی کار آمدن نظامی که به فکر مردم باشد. لنین این هدف را دنبال کرد، انقلابیون دور او حلقه زدند، قدرت را سرنگون کردند، سزار سقوط کرد و تمام خاندان حاکم برچیده شدند، و رهبران جدید با افکار جدید بر سر کار آمدند.

این نویسنده معروف جهان عرب در ادامه گفت: نمونه بارز و مشخص تری را هم در انقلاب اسلامی ایران شاهد بوده و هستیم، ملت ایران از سلطه نظام "شاه" به ستوه آمده بودند، آیت الله خمینی رهبری انقلابی را به دست گرفت که در آن طومار خاندان پهلوی پیچیده شد، آن گاه آیت الله خمینی رهبری جامعه را براساس مرجعیت امام غایب به دست می گیرد، و نظام جمهوری اسلامی ایران جایگزین نظام شاهنشاهی در ایران می شود.

وی درخصوص مصر هم گفت: در مصر هم می توان نمونه ای را ذکر کرد، 23 ژوئیه 1952 ملتی خشمگین شد، جوانانی از ارتش سرکشی و نافرمانی را آغاز کردند، ملک فاروق و خاندان محمد علی از مصر اخراج می شوند، انقلابیون با کمک ملت مصر به دنبال قدرتی مردمی بودند، سپس با تصمیم جمال عبد الناصر و ملی شدن کانل سوئز رؤیای مصری جدید رقم می خورد.

این نویسنده مصری گفت: حال با این اوصاف کجای آن چه در مصر تاکنون شما دیده اید، این تصور را در اذهان شما تداعی بخشید که در مصر انقلابی مردمی روی داده است ؟

وی توضیح می دهد: در مصر حالتی از انقلاب را شاهد بودیم که خشمی مهار ناشدنی و بدون برنامه و بدون رهبری و بدون هدف بود، ملت از اوضاع موجود ناراضی بودند، به خشم آمدند این خشم تا به آنجا پیش رفت که قدرت حاکمه سرنگون شد، اما با وجود حضور ملت و فریادهای انقلاب گونه آنها و تنها به این دلیل که رهبری و هدف مشخص نداشتند، تنها چهره ها و افراد حاکم تغییر کردند و به دلیل خلاء حاکمیت در مصر این چرخه قادر به رسیدن به مرحله پایانی نشد و ناکام ماند.

این مورخ سرشناس مصری افزود: خیلِ عظیم از ملت به خروش آمدند، هر روز میدانی را برای تظاهرات انتخاب کردند و روزی دیگر مکانی دیگر را برای بیان یکی دیگر از خواسته های خود اختصاص دادند، چون رهبری نداشتند نمی دانستند این نیروهای انقلابی را به کدام سو سوق دهند، از این رو بعد از مدتی و به دلیل نداشتن هدف سرد شدند، شور و هیجان انقلابی مصر به این دلیل به نتیجه نرسید، چون شور مردمی فاقد رهبری و هدف بود و پیش از آن که برنامه ای داشته باشد، آغاز شده بود.

کلید واژه ها: مصر


نظر شما :