مرزها در خاورمیانه رنگ می بازند
« داوید گارتنشتاین-رس، رئیس بنیاد دفاع از دموکراسی ها، اوایل این هفته نوشت: سال گذشته برای القاعده و به طور کلی افراطیون، سال خوبی بود. گروه های مرتبط با القاعده، در حال حاضر مسئول به وجود آمدن بیشترین خشونت ها در عراق از سال 2007 تاکنون هستند، کنترل شهرهای زیادی در شمال سوریه را در دست دارند، حملات پیچیده ای را در شاخ آفریقا ترتیب داده اند که از آن جمله می توان به حمله به مرکز خرید وست گیت در نایروبی اشاره کرد و تعداد زیادی از خارجی ها را برای مبارزه در کنار خود جذب کرده اند.»
به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، "ست ماندل" در مطلبی برای پایگاه تحلیلی کامنتری به بررسی پیشرفت های اخیر القاعده در خاورمیانه پرداخته و نوشت: «این گزارش از دسته مواردی است که اخیرا اظهارات فاتحانه دولت باراک اوباما، رئیس جمهوری آمریکا، درخصوص موفقیت در مبارزه با القاعده را به چالش کشیده است. به نظر نمی رسد که القاعده در حال گریز باشد، بلکه این گروه تروریستی در حال گسترش و کامیابی است. کاری که تروریست های القاعده در خاورمیانه و شمال آفریقا انجام می دهند، تعقیب است نه عقب نشینی و در واقع دلایل کافی وجود دارد تا اتفاقات اخیر در منطقه را، فروکش کردن تروریسم در خاورمیانه ای که با آن غریبه نیست، تفسیر نکنیم.
شدیدترین اظهارنظر علیه تفسیر پیروزمندانه باراک اوباما را دیروز پیتر برگن از شبکه خبری سی ان ان مطرح کرد: القاعده اکنون از حلب در غرب سوریه گرفته تا فلوجه در مرکز عراق، کنترل بیش از 400 مایل را در قلب خاورمیانه در دست دارد. در واقع این میزان اراضی تحت کنترل القاعده در تاریخ تشکیل این گروه افراطی، بی سابقه است.
تمرکز رهبران القاعده همیشه بر این موضوع بوده است که رژیم ها ی کشورهای عربی را با مدل حکومتی طالبان در افغانستان جایگزین کنند و این حتی توسط ایمن الظواهری، رهبر طالبان نیز در سال 2001 مطرح شده بود. وی در نگارش شرح زندگی خود نوشته بود که مهمترین هدف القاعده، تسخیر یک کشور یا بخشی از آن در جهان اسلام است و اینکه بدون دستیابی به آن، اقدامات القاعده بی ثمر خواهد بود. اکنون که آن ها شهرهای فلوجه و بخشی از الرمادی در استان الانبار عراق را نیز اشغال کرده اند بیشتر به هدفشان نزدیک شده اند.
باور کنید یا خیر اوضاع وخیم تر از چیزی است که به نظر می رسد. القاعده به هدف خود که اعلام استقلال در بخشی از یک کشور است نزدیک شده است، اما اینکه این کشور عراق است، اوضاع را پیچیده تر می کند.
اما با در کنار هم قرار دادن هرج و مرج موجود در عراق و خونریزی های منطقه ای، می بینیم چیزی که در خطر است، سیستم های دولت ملت (دولت های ملی) در خاورمیانه و شاخ آفریقاست. این موضوع نوعی هشدار است و اوضاع هنوز به آن مرحله نرسیده است.
اما به فاجعه کنونی در سوریه و گزارش روزنامه وال استریت ژورنال از واقعیت در قدرت باقی ماندن اسد توجه کنید: به گفته مقامات آمریکایی سوریه از جهات مختلف در مفهومی که پیشتر می شناختیم دیگر وجود ندارد. جای آن را کشوری ضعیف و دچار افراط و جنگ های فرقه ای گرفته است که در سال های آینده جنجال های زیادی در خاورمیانه خواهد آفرید. در واقع مقامات آمریکایی معتقدند که شانس سر و سامان دادن به اوضاع سوریه بسیار کمرنگ شده است. در حالیکه ارزیابی های اطلاعاتی، پیشتر از قرار داشتن اسد در آستانه شکست خبری می دادند، اما اکنون نشان می دهند که او می تواند قدرت خود را در بخش هایی از سوریه که با لبنان و دریای مدیترانه هم مرز است، حفظ کند. آژانس های اطلاعاتی آمریکا معتقدند که او توانایی پس گرفتن کل سوریه را ندارد. مناطق خارج از کنترل اسد در حال تبدیل شدن به نواحی دچار درگیری های قبیله ای و فرقه ای هستند که در کنار پناهگاه های القاعده در مرز سوریه و عراق قرار دارند.
اما شرایط بدون شک باز هم وخیم تر خواهد شد. هر چند که پناهگاه القاعده از سوریه تا عراق شامل لبنان نمی شود، اما انحطاطی که در این کشور پیش از شروع درگیری های سوریه، آغاز شده بود، از آن تاثیر پذیرفته و در حال گسترس است. حزب الله اکنون ناحیه خود را در جنوب لبنان در اختیار دارد و علاوه بر آن بخش بزرگی از سیاست های لبنان را نیز کنترل می کند و همچنان در حال ارتقاء توانایی های جنگی خود است.
آوی ایساچاروف، تحلیلگر و خبرنگار اسرائیلی علاوه بر این ذکر می کند که خشونت های لبنان به اراضی تحت کنترل حزب الله نیز نفوذ کرده و ممکن است کل لبنان را به ورطه خشونت بکشاند. سربازها، افراطیون و پناهجویان بدون کنترل از مرزها عبور می کنند و این نشان دهنده ناپدید شدن مرزهاست.
واشنگتن پست به نقل از ولید جنبلاط، رهبر دروزیان لبنان نوشت: بین ایران و لبنان دیگر مرزی وجود ندارد.
این روزنامه در ادامه به شرایط پس از جنگ جهانی اول اشاره کرد که در آن مرزهای جدید تعیین شد و آن را پشت پرده مذاکرات صلح سوریه دانست. اما از نظر آن، دوران رسم دلخواه مرزهای بین کشورها گذشته است. احتمالی که محتمل تر است این است که با جابجایی قدرت در خاورمیانه و قدرت گرفتن قبایل به جای حکومت های مرکزی، این مرزها روز به روز ضعیف تر شوند. نکته طنزآلود این است که در شرایطی که القاعده به هدف خود یعنی تشکیل یک کشور اسلامی نزدیکتر می شود، با بی تاثیر شدن مرزها، این هدف به خودی خود بی ربط و نابجا به نظر می رسد.»
نظر شما :