معاون آسیا، اقیانوسیه وزارت امورخارجه در گفت و گو با دیپلماسی ایرانی

دولت یازدهم از سیاست خارجی تهاجمی فاصله گرفت

۱۰ دی ۱۳۹۲ | ۱۶:۰۱ کد : ۱۹۲۶۵۴۴ آسیا و آفریقا انتخاب سردبیر
ابراهیم رحیم پور، معاون آسیا- اقیانوسیه وزارت خارجه در گفت و گو با دیپلماسی ایرانی تاکید می کند که دولت یازدهم با فاصله گیری از سیاست خارجی تهاجمی نشان داده است که می توان با دنیا از موضع عزت، حکمت و مصلحت تعامل بر قرار کرد.
دولت یازدهم از سیاست خارجی تهاجمی فاصله گرفت

دیپلماسی ایرانی: کشورهای همسایه شرقی و شمالی ایران و حتی کشورهای آسیای شرقی از جایگاه قابل توجهی بر خوردارند. هر کدام از این کشورها با توجه به منابعی که در اختیار دارند، می توانند بر مناسبات منطقه ای و بین المللی ایران اثرگذار باشند. چه آنها که در نوار حاشیه ای دریای خزر هستند، چه آنها که در نوار مزر شرقی _ پاکستان و افغانستان _ و چه آنها که در آسیای دور مانند چین. اما آنچه مشخص است طی سال های گذشته ایران سطح روابط خود را محدود به دو کشور روسیه به نمایندگی از شمال، و چین به نمایندگی از شرق آسیا کرده بود. از این رو برخی کارشناسان بر این باورند که ایران از بسیار منابع کشورهای اطراف خود و نقش مهمی که می توانست به عنوان قدرت منطقه ای بازی کند، غافل مانده است. سهم بندی دریای خزر، مسایل امنیتی با کشورهایی مانند پاکستان و افغانستان، مسایل اقتصادی با ترکیه و همچنین چالش های مرزی با آذربایجان از جمله این موارد است. تمام این مسائل  بهانه ای شد تا با ابراهیم رحیم پور معاون آسیا، اقیانوسیه وزارت امورخارجه به گفت وگو پرداخته  و چشم انداز سیاست دستگاه دیپلماسی را در قبال کشورهای آسیایی جویا شویم. متن این گفتگو به شرح زیر است :

نگاه دولت قبل در سیاست خارجی خلاصه در دو کشور چین و روسیه و البته برخی کشورهای آفریقایی می شد. این موضوع موجب شد که ما از برخی کشورها از جمله کشورهای همسایه و اروپایی فاصله بگیریم دلیل این نگاه و رویکرد دولت گذشته مبنی بر نزدیکی با دو کشور چین و روسیه چه بود؟ آیا مسایل هسته ای در این زمینه دخالت داشت؟

در مورد سیاست خارجی دولت گذشته بحث جداگانه نیاز است که همه صاحبنظران بتوانند تحلیلی کامل در مورد چگونگی آن دوران و همچنین به کجا رفتن و چه شدن آن انجام دهند. البته چه شد را مردم با گوشت و پوست خودشان لمس می کنند. به همین دلیل هم آرای مردم به طرف کسانی رفت که کاملا متفاوت از دولت گذشته به سیاست خارجی و هسته ای فکر می کردند. اگر سیاست خارجی فقط به این دو کشور ختم می شد، مشکلی نبود. ما با چین یک رابطه اقتصادی یک طرفه را صورت دادیم که وارد آن نمی شوم. دولت جدید هم به دلیل تعهداتی که داشته خلاف آن عمل نکرده است  و می خواهیم به طور منطقی تری با چین کار کنیم. روابط ما بر اساس منافع ملی خواهد بود نه به خاطر اضطراب ها و استرس هایی که در سیاست خارجی به ما وارد می شد و ما نیز به همین دلیل به این کشورها پناه برده و در قراردادهایمان شرایط نرمال را رعایت نکردیم. با روسیه نیز مباحث در حوزه سیاسی و امنیتی بوده نه اقتصادی، که در این زمینه نیز فراز و نشیب هایی بود و حتی در موضوع هسته ای نیز در مقاطعی دلخوری هایی پیش آمد.  از این رو سیاست خارجی گذشته دارای نوسان بوده و به آن سیاست خارجی تهاجمی می گویند. با این حال در ماه های اخیر نشان داده شد که می توان با دنیا از موضع عزت، حکمت و مصلحت تعامل بر قرار کرد.

طی سال های اخیر کشورهایی مانند روسیه، چین و هند بهره های کافی از تحریم های اعمال شده بر ایران بردند وعملا رابطه ایران با این کشورها به یک اقتصاد یک طرفه  تبدیل شد و با با مسایل مالی که پیش آمد، ایران را به نوعی وابسته خودشان کردند. دلیل بروز چنین اتفاقی چیست؟

در سایه سیاست خارجی قطع نامه ای که شاید بتوان گفت کشور را به سمت قطع نامه  شورای امنیت هم سوق داد و تحریم های مضاعفی که بر ایران وارد شد، دیگر نمی توان این پرسش را مطرح کرد که چرا تنها با چین و روسیه و هند رابطه قرار شد. به ناچار باید با تعدادی از کشورهایی که به طریقی یا آمریکا زورش به آنها نمی رسید یا چراغ سبز آمریکا را داشتند ارتباط برقرار کرده و با فروش بحشی از نفت خود به انها  نان ، گوشت و ارزاق اولیه مردم را تامین می کردیم. این مساله ای است که در بخش نخست پاسخ به سوال شما باید آن را مدنظر داشت. در بخش دوم باید تاکید کنم که سود برخی کشورها از این تحریم ها طبیعی بود. در شرایط فعلی می دویم تا مشکلاتی که در آن سیاست خارجی با همین کشورها ایجاد شد به حد نرمال برسد. در حال حاضر نیز مذاکرات بانکی با کشور هند و چین انجام می شود که این نیز قسمت زیادی از انرژی و وقت سیاستمداران و اقتصاددان های کشور را برای برگشتن به شرایط نرمال اشغال می کند.

کشوری مانند چین موافقت کرده که به ازای پول های بلوکه شده نفتی ایران، حدود ۲۰ میلیارد دلار فاینانس (اعتبار خارجی) در قالب طرح های عمرانی در ایران سرمایه گذاری کند. این مساله موجب شد تا برخی توافق مالی با چینی ها را نوعی کاپیتولاسیون بدانند. تا چه حد چنین اقداماتی می تواند مورد تایید قرار گیرد و اگر مورد تایید نیست، چه راهکاری را می توان در سیاست خارجی مد نظر قرار داد تا چنین مسایلی مطرح نشود؟

اگر منظور این است که اگر کشور در شرایط نرمال در دنیا قرار دارد پس چرا نحوه تعامل ما با دیگر کشورها به این شکل است  مقداری علامت سوال و تعجب شما طبیعی است. اما وقتی کشوری را دارید با شرایط ویژه تحریمی، نمی توانید مانند سویس و حتی مانند ترکیه حرف بزنید. کشورها در معادلات جهانی قانونمندی هایی را پذیرفته اند که بر اساس آن عمل می کنند. اما در شرایط فعلی  به خصوص بعد از مذاکره دکتر روحانی با رییس جمهور چین در بیشکک، فرمولی تعیین شد که بر اساس آن بتوان از پول هایی موجود  با تضمین فاینانس چینی ها در پروژه ها ایران بهره مند شویم. البته قادر نیستم به طور کامل پول ها را برگردانیم. این توافق مناسبی است و ما هم عجله  داریم که این پروژه ها زودتر در ایران اجرا تا قسمتی از مشکلات ما حل شود. به زودی نیز اقدام هایی از طرف ما برای اجرایی شدن این فرمول صورت می گیرد.

وقتی کشوری را دارید با شرایط ویژه تحریمی، نمی توانید مانند سویس و حتی مانند ترکیه حرف بزنید. کشورها در معادلات جهانی قانونمندی هایی را پذیرفته اند که بر اساس آن عمل می کنند

در چند سال اخیر ما شاهد تحولاتی در منطقه به خصوص در شرق کشور بودیم. کشورهایی مانند افغانستان با مسایل امنیتی داخلی رو به رو بودند، مذاکرات پاکستان و طالبان، هند و چالش های مرزی آن با پاکستان و دیگر موارد حتی در شرق آسیا هرکدام به پرونده ای قطور و نیاز به بازبینی تبدیل شده اند. این در حالی است که طی سال های گذشته ایران نقش بازیگری را به ترکیه واگذار کرده بود؛ حال چگونه می توان خلا بازیگر را جبران کرد؟

جمهوری اسلامی ایران در شرایط فعلی با وجود مشکلات تحریمی و بد سلیقگی های سال  های گذشته، از منظر استانداردهای جهانی دارای نفوذ ویژه ای است که در این مورد تردیدی وجود ندارد. اگر منظور شما از بازیگر معنای نوعی میانجیگر است  به نظر می رسد شاید  باید کلمه ای کامل تر با بار معنایی بهتر را   انتخاب کرد. ضرورتی نیست که ایران همواره میانجی باشد. ما باید در مورد مسایلی پیش آمده در آسیا و اطراف صاحب نظر و صاحب نفوذ باشیم. از طرفی در بسیاری از موارد که با حضور امریکا روبه رو هستیم ، نمی توانیم نقش میانجی را ایفا کنیم.. تردیدی ندارم که در عراق، سوریه و افغانستان صاحب نفوذ هستیم. الویت های ما کشورهای اطراف  و همسایه است . اما موارد دیگری مانند قره باغ، کشمیر یا قبرس یا شبیه به آن داریم که با طرف های قضیه در مذاکرات دائمی بودیم و این موضوعات را رصد می کنیم و رفت و آمدهای بالایی در سطح منطقه در خصوص این پرونده ها داشته ایم.

در مورد افغانستان گفته شده امضای پیمان نامه نظامی موجب تامین امنیت و مسایل اقتصادی افغانستان خواهد شد؛ اما شما بیان کرده اید که امضای پیمان نامه به نفع آینده این کشور نیست، دلیل شما چیست؟

دلیل آن استنادهای  تاریخی است.. اگر به تاریخ نگاه کنید، حضور آمریکایی ها و نیروهای خارجی در افغانستان منجر به حل مشکل به صورت اساسی نشده است نه تروریسم و نه مواد مخدر و نه مسایل اقتصادی، هیچ کدام با حضور بیگانگان حل نشده است. قراردادی که می خواهد امضا شود، بلند مدت بوده و دارای ابعاد ناشناخته است. همچنین دارای مواردی است که مشخص نمی کند بعد از امضا  وضعیت افغانستان به چه سمتی خواهد رفت. به تعبیر یکی از مسئولان افغانستان،  آمریکایی ها با دعوت به این کشور نیامدند. در این بین اقبال ها و بد اقبال هایی هم وجود داشت. این قرارداد یعنی ماندن آمریکایی ها در این کشور و سوال اینجاست که حضور انها چه دستاورد و منفعتی برای مردم افغانستان خواهد داشت؟ این پرسشی است که ما در خصوص این توافقنامه مطرح می کنیم و تاکنون هم کسی به آن پاسخ نداده است . حتی تردیدهایی در دولت افغانستان برای امضای آن وجود دارد و تنشی بین آمریکایی ها با آقای کرزی به چشم می خورد. به نظر می رسد ضررهای آن در بلند مدت بیشتر باشد. در حال حاضر نزدیک به سه میلیون آواره در ایران وجود دارد که اگر وضعیت بهتر شده چرا بر نگشتند. این نشان می دهد که چنین نیست. نه از لحاظ امنیتی نه اقتصادی و نه سیاسی وضعیت بهتر نشده است. طبیعی است که ما به عنوان یک دوست از دولت افغانستان بخواهیم نسبت به این پیمان نامه دقت بیشتری داشته باشد.

آیا ایران قصد مذاکره با طرف های خارجی در افغانستان پیرامون آینده این کشور را ندارد؟ همانند آنچه که در ابتدای حمله نظامی به افغانستان روی داد؟

طی ماه های آینده در سطوح مختلف جلساتی در مورد افغانستان میان کشورهای تاثیرگذار انجام می شود که ایران هم دعوت شده است .  جمهوری اسلامی ایران ما با برگزاری این نشست ها و تبادل نظرها موافق  است . اما در خصوص اجرایی شدن تصیماتی که  در آن جلسات گرفته می شود، شک  و شبهه هایی وجود دارد  زیرا تبادل نظرها عمومی است و تصمیمات مهم توسط قدرت ها به صورت انفرادی گرفته می شود. در عین حال ما در افغانستان صاحب نفوذ هستیم  و تحرکات و اقدامات ما بر اساس کمک به مردم افغانستان بوده و خواهد بود.

بپردازیم به مساله روسیه. طی ماه های اخیر شاهد تحرکات خاصی از طرف این کشور بودیم. سفرهای منطقه ای مسئولان روسیه و اظهارنظرها و اقداماتی که دلتمردان روسی برای تعمیق بیشتر روابط با ایران انجام می دهند. برخی این نوع تحرکات را متاثر از  امضای توافقنامه ژنو می دانند که براین عقیده اند روسیه به این فکر است در صورت نزدیکی روابط ایران با آمریکا، جای پای خود را در ایران محکم تر کند. از دید شما اینگونه رفتارهای روسیه متاثر از چه مواردی است؟

با هر نگاهی که بخواهید روسیه را برانداز کنید، این کشور دارای بزرگی و قدرت بوده و بر روی مسایل منطقه و دنیا اثر گذار است. نمونه آخر آن حمله نکردن آمریکا به سوریه بود. این جز یک تدبیر و تفاهم در منطقه نبود که روس ها با آمریکایی به این نتیجه رسیدند و این حمله انجام نشد. ما روسیه را  به خوبی می شناسیم  و با پتانسیل های آن آشنایی داریم و با تناسب با این کشور در حال رایزنی ها در  سطوح بالا هستیم.

با وجود تمام تعامل ها و همکاری های  همچنان مسایلی میان ایران و روسیه حل نشده باقی مانده از جمله سهم دریای خزر و تسلیحات نظامی به خصوص فروش موشک های اس – 300، چگونه می توان این مسایل را حل و فصل کرد؟

سهم ایران روسیه از دریاچه خزر در زمان اتحاد جماهیر شوروی سابق مشترک به معنی عام یعنی مشاع و تنها حدود ساحلی برای ماهیگیری تعیین شده بود که مربوط به آن دوره است. به دنبال فروپاشی شوروی  این دید به وجود آمد که اکنون با شکل گیری پنج کشور ،  دریای خزر نیز باید بخش بر پنج شود. مبنای آن هم حق انصاف در حقوق بین الملل است و چون هیچ قانونی بر این دریاچه حاکم نیست، کار دشوراتر می شود.  در این  17 سال که مذاکرات گروه کاری در حال انجام است پیشرفت هایی حاصل شده  اما پیشرفت نهایی و نزدیک به تفاهم قطعی صورت نگرفته است. دو طرف دریاچه نیز دو قدرت بزرگ هستند و طبیعی است اگر  ایران و روسیه بتوانند به رایزنی قوی دست پیدا کنند، شاید بر حل نهایی سهمی که باید منصفانه ایران از این دریاچه داشته باشد، اثرگذار باشند. به نظر می رسد این شرایط در دولت یازدهم فراهم شده و در دستورکار ما که در اجلاس آستاراخان روسیه که در شهریور ماه سال آینده برگزار می شود، نیز این طرح قرار دارد که  بتوانیم در کمتر از یک سال سرعت رایزنی های خود را برای سهم دریاچه افزایش دهیم. این معنی رسیدن به نتیجه نهایی نیست. ما یک از پنج کشور هستیم و امیدواریم که مقداری تکلیف این دریاچه زودتر مشخص شود و تا مشخص نشدن شرایط جدید ،  قانونمندی های سابق وجود دارد.ما در حال حاضر  بر روی 20 درصدی که اعلام کرده ایم  به ما تعلق دارد اصرار داریم. در مورد امور دفاعی هم مذاکرات خوبی داشته و داریم و سفرهایی هم  برای حل و فصل این موضوع خواهیم داشت. این موضوع دوجانبه میان ایران و روسیه است و به قدرت ها و کشورهای دیگر ارتباطی ندارد. ما شریک خوبی برای ابزارهای دفاعی در منطقه داریم و آن روسیه است. اختلاف نظرهایی داریم اما در نظر داریم در این گفت و گوها و رفت و آمدها به نتایجی درباره موردی که شما گفتید دست یابیم.

در ماه های اخیر شاهد برخی تحرکات در نوار مرزی در شرق کشور بودیم که حادثه سراوان مهمترین آن است. گفته شده این اقدامات با حمایت های برخی دولت ها صورت گرفته است. اقدمات دستگاه دیپلماسی برای عدم تکرار و همکاری برای پیشگیری از اقدامات تروریستی با کشورهای همسایه شرقی چه بوده است؟

قسمتی از اقدام های انجام گرفته  داخلی بوده که مربوط به نهادهای داخلی جمهوری اسلامی ایران است. در این رابطه نیز جلسات متعددی برگزار  و تدابیری در نظر گرفته شده است. البته از این وضعیت خرسند نیستیم به همین دلیل با طرف پاکستان رفت و آمدهایی صورت گرفته و تبادل نامه و یادداشت نیز انجام شده است. همچنین چند سفر به زودی بین مقام های دو کشور به خصوص کمیسیون مرزی دو کشور انجام خواهد شد. آنچه در مرزهای ما اتفاق می افتد عامل خارجی است و این عامل خارجی از خاک پاکستان استفاده می کند. این در مسئولیت دولت پاکستان است که مانع از  طمع ورزی  قدرت های منطقه ای و جهانی شده و با ممانعت از تکرار انها پایه های دوستی دو همسایه را مستحکم تر کند.

ترکیه از جمله مهمترین و استراتژیک ترین کشورهایی است که با ایران به لحاظ سیاسی و البته اقصادی همکاری های نزدیکی داشته که البته چند روزی است با چالش های درونی مواجه شده که عده ای اتفاق های پیش آمده را به نزاع میان دو شخص، یعنی اردغان و فتح الله گولن  مرتبط میدانند و البته ماجرای فسادهای اقتصادی پیش آمده نیز متاثر  بر حرارت داستان افزوده است. در همین حال برخی رسانه های ترکی از دست د اشتن بانک های ایرانی در فساد اقتصادی برای دور زدن تحریم ها خبر داده اند، مواضع دستگاه دیپلماسی ما در قبال این نوع رویدادهای ترکیه چیست؟

هنوز اتهامی علیه ما زده نشده یا اگر زده شده، روزنامه ای بوده که این روزنامه ها نیز به جنجال آفرینی ها معروفند. آنچه مشاهده می شود، توطئه ای خارجی است  علیه آقای اردغان. در این موضوع طبعا همکاری های گسترده اقتصادی ایران و ترکیه هم هدف گذاری شده است. یک جنانجال های تبلیغاتی به همراه دستگیری هایی در داخل سیستم ترکیه اتفاق افتاده و نه کسی محاکمه شده نه کسی محکوم شده است. البته موضوع مهم و مورد توجه ماست و ما بررسی های خودمان را می کنیم و تدابیر لازم را برای مسایل و اتفاقات آینده در نظر می گیریم ولی اینکه این مسیر به کجا ختم می شود، نمی دانیم و فکر نمی کنیم که آقای اردغان مشکل بزرگی داشته باشد به ویژه از شواهد معلوم است که توطئه علیه ایشان از خارج از مرزهای ترکیه طراحی شده است

این مسایل تاثیری بر روی سفرهای احتمالی آقای روحانی به ترکیه و آقای گل به ایران می گذارد؟

در خصوص ماهیت شکل گیری این سفرها صحبت شده ولی تاریخ ها نهایی نشده است و چون تاریخ ها نهایی نشده با توجه به وضعیتی که وجود دارد، حتما  این حوادث به نوعی در تعیین تاریخ سفرهایی که قرار است انجام بگیرد هم تاثیرگذار خواهد بود.

مساله  دیگر تنش هایی  است که در رابطه  میان ایران و آذربایجان صورت گرفته است. در همین حال بعضا مواضعی در این کشور علیه ایران مطرح شده و حتی به تازگی در سالگرد مراسم بزرگذاشت مولانا نام ایران و زبان فارسی حذف شده بود. دلیل اینگونه اقدامات چه بوده و نحوه واکنش به آن چگونه می تواند باشد؟

در بین همسایگان ایران،  آذربایجان از جایگاه ویژه ای برخوردار است. این جایگاه به دلیل تشابهات مثبت بود که همین تشابهات نیز مشکلاتی برای ما فراهم کرده است. درواقع از این تشابهات سو استفاده می شود و نمی خواهیم بگوییم از سوی چه کسی است اما از داخل آذربایجان این کار انجام می شود. احتمالا باید عواملی باشند که از خارج از  آذربایجان در آنجا تحرکاتی را انجام می دهند. در این راستا اطلاعاتی در اختیار داریم. از این نظر توصیه ما به آذربایجان این است که مراقب باشند تا مرزهای ما مورد سواستفاده دیگران قرار نگیرد. قسمتی از مشکلات، مشکلات طبیعت همسایگی و مرزی است که وجود دارد. طرفین با هم قوم و خویش هستند و رفت و آمدها هم کم نیست و در اینگونه موارد نیز مسایلی ایجاد می شود.  اما گاهی حرکاتی انجام می شود که فراتر از اینهاست که باعث نگرانی ما می شود و فکر می کنم لاینحل نیست. ما منتظر دیدار میان مقام های دو کشور در سطوح بالاتر هستیم و در سطح کارشناسی جلسات مختلفی حتی در مرز برای مسایل مرزی خودمان داشته ایم. باید با صبر و حوصله به جلو برویم. در دولت یازدهم که توسعه روابط در منطقه در اولویت قرار دارد،  نباید قضاوت زود هنگام داشته باشیم. تاکنون چندین  مساله که ممکن بود باعث سو تفاهم شود، با تدبیر عمل  دولت یازدهم حل شد.

چه مسایلی؟

مسایلی بود که ختم به خیر شد و  قرار بود اتفاقی برای موضوعی انجام شود که با تدبیر موضوع حل شد و مورد رضایت طرف مقابل قرار گرفت.

شما به در اختیار داشتن اطلاعاتی اشاره کردید که بیانگر دست داشتن نیروهایی خارج از  آذربایجان در روابط دوجانبه ایران با این کشور بود.، آیا این اطلاعات را در اختیار دولت آذربایجان هم قرار داده اید؟

ایران و آذربایجان در سطوح انتظامی، سیاسی و مذهبی دائم در تماس هستند. مراودات و رد و بدل کردن اطلاعات ما به صورت مداوم بوده است. توقع و انتظار ما این است که مرزهای ما مرزهای دوستی و صلح بوده و باشد و نباید اجازه ندهند که از وضعیتی که در آذربایجان است دیگران سو استفاده کنند.

با توجه به سفر شما به کشور ترکمنستان، این کشور چه جایگاهی در سیاست خارجی ما دارد؟

این کشور یکی از منابع عظیم تغذیه به خصوص گوشت است. اما به دلیل برخی ملاحظات که از سوی وزارت بهداشت صورت گرفته در حال حاضر ما به سمت برزیل سوق داده شده ایم. اما به نظرم این نیست که با یک ایراد بشود کل موضوع را حذف و از رده خارج کرد. در عین حال به خاطر بعد مسافت و مناب ،  تغذیه گاز ما از کشور ترکمنستان صورت می گیرد در حال حاضر ترکمنستان علاقه مند  است که خط لوله این کشور  از طریق  ایران به ترکیه برود اما ما هنوز در این خصوص اعلام موافقت نکرده ایم.

ترکمنستان چه ویژگی هایی می تواند برای ایران داشته باشد؟

ما در ایران قوم ترکمن داریم این فاکتور بزرگی است و نمی توان از کنار ان ساده گذشت .  بی توجه بود. از این رو مباحث قومیتی، اقتصادی مطرح می شود. روز به روز وضعیت اقتصادی این کشور به دلیل منابع گازی بهتر می شود، به همین دلیل وقتی همسایه ایران به لحاظ اقصادی قوی می شود، ترکمن های ایرا را به سمت خود جلب می کند . بحث قومیت ها مساله بسیار مهمی است که ایران هم باید به ان به خوبی بپردازد.

مسیر  مهاجرت های ایرانی به کشورهای اروپایی  به دلیل سختی های موجود تغییراتی داشته است و ما شاهد نگاه مثبت مهاجران ایرانی به استرالیا هستیم در این میان شاهد اتفاق های ناگواری بودیم که البته به دلیل مهاجرت های غیرقانونی به وجود آمد. البته  طی سال های گذشته سطح روابط دیپلماتیک ایران و استرالیا کاهش پیدا کرد. برنامه های شما برای تسهیل در مهاجرت و عدم وقوع چنین اتفاق هایی چه خواهد بود؟

در حال حاضر استرالیا علاقه مند به کار تجاری بیشتر با ایران است. در وضعیتی که تحریم ها همچنان برقرار است، مانع تجارت دو کشور برطرف نشده است. اما حجم تجارت، تاثیرگذار بر تصمیمات نیست. معمولا اهرم های اقتصادی می تواند اثرگذار باشد اما در مورد ایران و استرالیا اینگونه نیست. از طرفی ما کشور بسته ای نیستیم و هر کسی بخواهد می تواند محل زندگی، تحصیل یا کار خود را ورای  مزرهای ایران تعیین کند. از این جهت استرالیا نیز جاذبه هایی دارد. مسیر استرالیا برای افرادی که دارای امتیازهایی هستند، مانند نخبگان و تحصیلکرده ها یا تجاری که دارای سرمایه مناسبی هستند، باز است. ممانعت های صورت گرفته تنها برای کارگران ساده است. مسیری هم که برخی ایرانیان انتخاب می کنند قانونی نبوده و ما نیز با آن موافق نیستم و خلاف توصیه های ما عمل می کنند که در نهایت دچار مشکلاتی می شوند. با توجه به محدود شدن مسیر مهاجرت به غرب، اقشار کارگری به سمت شرق سوق پیدا کرده اند که در این میان برخی موفق شدند به صورت غیرقانونی مهاجرت کنند؛ دولت استرالیا هم با این شیوه ها برخورد می کند. ما هم نمی خواهیم خلاف قوانین آنها عمل کنیم. توصیه ما این است که فقط حقوق انسانی و حقوق بشر آنها حتی در صورتی که دستگیر می شوند، رعایت شود.


انتشار اولیه: شنبه 7 دی 1392/ باز انتشار: سه شنبه 10 دی 1392

کلید واژه ها: ابراهیم رحیم پور افغانستان


نظر شما :