باربارا اسلاوین در گفت و گو با شورای روابط خارجی آمریکا
مذاکره ایران و آمریکا به امری عادی تبدیل شد
دیپلماسی ایرانی: چشم انداز توافق مقدماتی بین تهران و قدرت های جهانی بر سر محدود کردن برنامه های غنی سازی ایران، با برگزاری دور سوم مذاکرات هسته ای در ژنو، بیش از شانس پنجاه – پنجاه خواهد بود. این را باربارا اسلاوین می گوید، کارشناس امور ایران در شورای آتلانتیک. حسن روحانی، رئیس جمهور جدید ایران اکنون با فشار سیاسی فزاینده ای در داخل کشور مواجه است و به گفته اسلاوین هدف از این فشارها پیشبرد مذاکرات است. این تحلیلگیر مسائل ایران بر این باور است که روحانی به عبور از 100 روز نخست ریاست جمهوری اش نزدیک می شود و باید به توافقی با غرب دست یابد که به موجب آن بخشی از تحریم ها لغو شود اما هنوز نتوانسته این هدف را محقق کند. در همین حال، اسلاوین خاطرنشان می کند، قرارداد جداگانه ای بین ایران و آژانس بین المللی انرژی اتمی منعقد شده که به بازرسان اجازه نظارت های گسترده تر بر تاسیسات هسته ای ایران را می دهد و این یک گام مهم به شمار می رود.
آنچه در زیر می خوانید متن گفت و گوی شورای روابط خارجی آمریکا با باربارا اسلاوین است.
در هفته گذشته مذاکراتی فشرده بین ایران و گروه 1+5(آمریکا، انگلیس، فرانسه، چین، روسیه و آلمان) بر سر برنامه های هسته ای تهران انجام شد که به توافقنامه مقدماتی منجر نشد. طرفین تا چه اندازه به توافق نزدیک بودند؟
تصور من بر این است که با به توافق نزدیک بودیم. من در روزهای اخیر با شماری از مقامات حاضر در مذاکرات گفت و گو کرده ام و اغلب آنها می گویند که خوش بین هستند و فاصله زیادی با توافق وجود ندارد. با این وجود هنوز پرسش های مهمی مطرح است که باید به آنها پاسخ داده شود ، اما همانگونه که جان کری، وزیر خارجه آمریکا نیز خاطرنشان کرده است، در دور بعدی مذاکرات( 20 نوامبر در ژنو)، توافق شدنی است.
آیا از دلیلی که مانع امضاء توافقنامه شد، مطلع هستید؟
به نظر می رسد که فرانسوی ها چند موضوع را مطرح کرده و خواستار تعهد ایران به دست کشیدن از پروژه راکتور آب سنگین اراک شده اند. در مقابل ایرانیان نیز بر به رسمیت شناخته شدن حق غنی سازی اورانیوم تاکید داشتند. این درخواستی است که گروه 1+5، در مرحله نخست آن را نمی پذیرد. بنابراین طرفین نیاز داشتند تا برای رایزنی در خصوص موانع پیش روی مذاکرات به پایتخت های خود بازگردند.
روز دوشنبه ایران به طور جداگانه یک بیانیه مشترک با آژانس بین المللی انرژی اتمی منتشر کرد، اهمیت این بیانیه در چیست؟
این به طور کلی یک بیانیه مشترک بر سر چارچوب همکاری ها بود. این نخستین توافقنامه ای است که در شش سال اخیر بین ایران و آژانس امضاء می شود. جزئیات در این توافق مورد توجه قرار گرفته و بر اساس آن ایران باید در مورد ساخت هرگونه تاسیسات هسته ای جدید به آژانس از پیش اطلاع دهد. ایران به موجب عضویت در پیمان منع اشاعه هسته ای ، چنین تعهدی ندارد اما آژانس مدت هاست که به دنبال چنین توافقی با ایران بود و این یک گام بسیار مهم به شمار می رود.
در صورتی که پیوست این توافق نگاهی بیاندازید، در آن به دسترسی به معدن گچین در بندرعباس اشاره شده است. همچنین اطلاعات مربوط به تمامی راکتورهای تحقیقاتی جدید، و جزئیات درباره 16 سایت اختصاص داده شده به ساخت نیروگاه های هسته ای، در این پیوست وجود دارد.
در مورد تاسیاست اراک، ایرانیان اجازه دسترسی به تاسیاست تولید آب سنگین را داده اند اما بازرسان نیم توانند از راکتور واقعی که در دست ساخت است، بازرسی کنند. بنابراین اینجا نقطه ای است که در مورد آن اختلاف نظر وجود دارد. از سوی دیگر در این بیانیه به سایت پارچین اشاره نمی شود. سایتی که گفته می شود در آن فعالیت های هسته ای نظامی انجام می شود. از سوی دیگر ادعای پاکسازی این سایت که هم اکنون شبیه پارکینگ به نظر می رسد نیز مطرح است. نکته قابل توجه این است که آمانو در گذشته همواره خواستار دسترسی به پارچین بود اما روز دوشنبه سخنی از این سایت به میان نیاورد.
یک نکته دیگر اینکه من 10 روز قبل با آمانو در واشینگتن ملاقات کردم و تا به حال او را اینچنین امیدوار به همکاری ایران مشاهده نکرده بودم. او به من گفت که پس از سال ها گرفتار شدن در دور باطلی که در دوره احمدی نژاد وجود داشت، اکنون ایرانیان به واقع به دنبال پیشرفت هستند. بنابراین این بیانیه مشترک مهم است. البته این توافق کل اختلافات ایران و آژانس را حل نمی کند اما بخشی از آن چیزی است که آژانس به دنبال آن بود.
به مذاکرات ژنو باز گردیم. این مذاکرات با توجه به حضور شش وزیر خارجه بسیار جذاب بود. از سوی دیگر کری، ظریف و اشتون یک نشست سه جانبه پنج ساعته داشتند که در نوع خود بی نظیر بود. اینکه مقامات ایران و آمریکا در عالی ترین سطح پای میز مذاکره نشستند یک پیشرفت مثبت ارزیابی می شود. نظر شما در مورد این مذاکرات چیست؟
این یکی از مثبت ترین تحولاتی بود که تا کنون شاهد آن بودیم، زیر این امری متدوال نبود که مقامات ایران و آمریکا در سطح عالی مذاکره کنند. این نکته جدیت مذاکرات را نشان داد. اما اینکه فرانسوی ها مانع تراشی کردند ، مایوس کننده بود. به یاد می آورم زمانی که در حال تحقیق برای کتاب «دوستان تلخ، دشمنان صمیمی» بودم، با دیپلمات های فرانسوی گفت و گو می کردم و آنها از مانع تراشی آمریکا در دولت جورج بوش، ناراضی بودند. خبر خوب این است که ایران و آمریکا اکنون با یکدیگر به طور متداول گفت و گو می کنند و به طور حتم به نوعی درک رسیده اند. اکنون پرسش این است که آیا ایران و آمریکا می توانند این درک را به زبانی بیان کنند که برای همه قابل پذیرش باشد یا خیر.
چه چیزی باعث شد فرانسوی ها در این موضع قرار گیرند؟چرا آنها اینقدر سخت گیر شدند؟
آنها به طور کل موضع سرسختانه ای در قبال برنامه های هسته ای ایران دارند. زمانی که ایران با سه بزرگ اروپایی – انگلیس، فرانس] آلمان- مذاکره می کرد، دیپلمات های فرانسوی در دولت سارکوزی موضع قاطعی در برابر ایران داشتند. اکنون نیز این موضع دنبال می شود چرا که همان مشاورانی که به سارکوزی مشاوره می دادند، حالا به فرانسوا اولاند مشاوره می دهند.
بنابراین فرانسوی ها معمولا در این موضوع، سخت گیر بوده اند، اما موضوعات دیگری نیز وجود دارد. اولاند این هفته به اسرائیل می رود و بر سر این موضوع گفت و گو خواهد کرد. از سوی دیگر فرانسوی ها قراردادهای تسلیحاتی مهمی با سعودی ها دارند و از سوی دیگر اخیرا در مورد سوریه با آمریکا و انگلیس به مشکل خورده اند. چرا که باوجود حمایت همه جانبه فرانسه از آمریکا برای حمله به سوریه ، در نهایت کاخ سفید از حمله صرفنظر کرد و پارلمان انگلیس نیز به دولت اجازه ورود به جنگ سوریه را ندارد و به این ترتیب پاریس تنها ماند. به این ترتیب اینگونه به نظر می رسد که فرانسوی ها دوست دارند وقتی جهان به سمت راست می رود، به سمت چپ بروند و وقتی جهان به سمت چپ می رود، آنها به سمت راست بروند.
پس وقتی مذاکرات از سر گرفته می شود، شانس توافق مقدماتی چقدر خواهد بود؟
بیش از پنجاه –پنجاه.به گمان من این یک امر ضروری برای طرف ایرانی است تا به توافق برسد. من در ماه آگوست، زمانی که مراسم تحلیف روحانی انجام شد در ایران بودم و می شنیدم که او باید رای دهندگان را راضی کند. از سوی دیگر صد روزگی دولت پیش رو است و او باید بتواند دست کم بهشی از تحریم ها را لغو کند. بنابراین ایرانیان به واقع به تعدیل تحریم ها نیازمندند.
در نخستین گام، چه بخشی از تحریم ها لغو خواهد شد؟
به نظر من آنچه که در اوایل سال جاری میلادی روی میز گذاشته شده بود، همچنان نیز پیش روی ایران قرار دارد. لغو تحریم ها در صادرات پتروشیمی و تجارت فلزات ارزشمند. همچنین ایران احتمالا می تواند به پول نفتی که در کشورهایی مانند چین، ژاپن، کره جنوبی، ترکیه و هند، بلوکه شده، دسترسی پیدا کند.
گمان می کنید به نتیجه نرسیدن مذاکرات هفته آینده می تواند در سخت تر کردن موضع سناتورهای آمریکایی و حرکت آنها در جهت اعمال تحریم های بیشتر، نقش داشته باشد؟
این یک نگرانی بزرگ است. اکنون ما دو هفته زمان داریم. کنگره تا پیش از تعطیلات روز شکرگزاری دوباره جلسه دارد. کنگره در اواخر سال 2011 نیز در چنین روزهایی تحریم های جدیدی را علیه ایران تصویب کرد. در صورتی که تحریم های جدید تصویب شوند، پیامدهای مخربی به همراه خواهند داشت. در حال حاضر تحریم های جاری علیه ایران ، اقتصاد ایران را ضعیف کرده اند و این یکی از دلایل نشستن مقامات ایرانی پای میز مذاکره است. تحریم های بیشتر، مقامات عالی جمهوری اسلامی را مجاب می کند که انگیزه جدی برای مذاکره وجود ندارد و هدف نهایی غرب تغییر رژیم در ایران است. شاید برخی در کنگره با افزایش فشار بر ایران به دنبال امتیاز گرفتن در انتخابات آتی باشند اما این رویکرد برای مذاکرات مخرب است.
تحریریه دیپلماسی ایرانی / 10
توضیح: انتشار این مطلب به معنای تایید مفاد آن نیست و صرفا برای آشنایی خوانندگان با نظرات مطرح در رسانه های غربی منتشر شده است .
نظر شما :