تهران مراقب حساسیت کشورهای منطقه باشد
لزوم تنش زدایی همزمان از رابطه با اعراب و واشنگتن
دیپلماسی ایرانی: نزدیکی ایران و امریکا، حسادت صهیونیست ها و اعراب. روز پنجشنبه در حالی که وزیر خارجه ایران و آمریکا در حال مذاکره با هم بودند یک دیپلمات عربستانی با نزدیک شدن به همتای صهیونیستی خود با تعجب به وی گفت: اینجا چه خبر است؟! یک مقام رژیم اسرائیل هم گفته است در روزهای اخیر دیدارها و تماس های بسیاری میان دیپلمات های این رژیم و عربستان،اردن،امارات متحده عربی و برخی کشورهای حاشیه خلیج فارس صورت گرفته است که در تمامی این تماس ها شاهد نگرانی و تشویش طرف ها از مذاکرات ایران و آمریکا بوده ایم. همچنین نمایندگان امارات متحده عربی، مصر،اردن و کویت در حاشیه نشست مجمع عمومی سازمان ملل با جان کری وزیر خارجه آمریکا دیدار کرده و در خصوص مذاکرات ایران و آمریکا ابراز نگرانی کرده اند. نتانیاهو نیز با نگرانی از تعامل تهران واشنگتن عزم خود را برای سفر به امریکا جزم کرده تا جزئیات تغییر سیاست خارجی اوباما را از دهان خودش بشنود. با حسین رویوران، تحلیلگر مسائل خاورمیانه در خصوص ترس اعراب و اسرائیل از نزدیکی ایران و امریکا، دلیل نگرانی آنها، احتمال نزدیکی اعراب و رژیم صهیونیستی و واکنش اسرائیل به گفتگو نشستیم:
گفتگوی تلفنی اوباما و روحانی و همچنین دیدار میان جان کری و ظریف موجی از نگرانی را در کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس و اسرائیل به وجود آورده است. ریشه این نگرانی در چه مسائلی نهفته است ؟
ایران و امریکا از ابتدای پیروزی انقلاب تا به امروز در مساحت های اختلاف و تقابل در مقابل یکدیگر قرار داشتند. در حال حاضر تحولات زیادی در سطح منطقه اتفاق افتاده همانند سوریه و پدیده افراط گرایی سلفی های چند ملیتی که ایجاب می کند ایران و امریکا از مساحت های اختلاف خارج شده و در مساحت های اشتراک تعامل پیدا کنند. در مساحت های اختلاف قاعده بازی تقابل است و در مساحت اشتراک قاعده تعامل. باید تاکید کرد که حسن روحانی نیز بر اساس چنین سیاستی به قدرت رسیده و اوباما سیاست تغییری را دنبال کرده که این مساله را پیگری می کند. به دلیل آنکه اوباما همتا نداشته تحت فشار لابی های صهیونیستی در تقابل با ایران بوده است، اما در حال حاضر شرایط جدیدی به وجود آمده که اجازه می دهد نوعی تعامل میان دو کشور تعریف شود. اما این تعامل به معنای تسلیم امریکا در مقابل خواسته های ایران و تسلیم ایران در مقابل خواسته های امریکا نیست. چراکه دو طرف ماهیت متفاوتی دارند، ایران نتیجه انقلاب است و امریکا نتیجه رشد قدرت سرمایه داری و سلطه گر جهانی است. بنابراین این روند تسلیم پذیری نیست بلکه نوعی تعامل است که می تواند به شرایط امنیتی و برطرف کردن تهدیدها در سطح منطقه کمک کند.
تا زمانی که بحث تقابل میان ایران و امریکا مطرح بود (این تقابل ممکن است اختلاف ایدئولوژیک یا تزاحم ژئوپولتیک باشد) شرایط کاملا برای کشورهای عربی و اسرائیل ایده آل و امریکا نیز با آنها کاملا همراهی داشت، اما اگر رفتار امریکا در قبال ایران تغییر کند بسیاری از شعارها و برنامه هایی که دنبال می کنند ناگزیر نباید در تعارض با امریکا باشد و نمی توانند با امریکا تقابل کنند، چرا که در زیر چتر امریکا حاشیه مجاز اختلاف داشتند. قطعا هرگونه تعامل میان تهران واشنگتن این حاشیه را کمرنگ تر خواهد کرد که همین امر سبب نگرانی آنها شده است.
رسانه هایی چون هاآرتص ، رویترز و نیویورک تایمز در تحلیل این نگرانی، نزدیکی اعراب به اسرائیل را پیش بینی می کنند. آیا با این تحلیل موافق هستید و در صورت شکل گیری این نزدیکی چه نظم منطقه ای جدید ی را پیش بینی می کنید؟
پس از جنگ 33 روزه ، منطقه میان جبهه مقاومت و اعتدال و سازش دو قطبی شد، این دو قطبی شدن اسرائیل را در کنار بسیاری از کشورهای عربی قرار داد اما تحولاتی که پس از انتخابات در ایران رخ داد این پرسش را مطرح کرد که آیا نزدیک شدن و تعامل ایران با امریکا، کشورهای شیخ نشین خلیج فارس را به اسرائیل نزدیک می کند؟ به نظر می رسد که چنین اتفاقی نیفتد، به دلیل آنکه سیاست روحانی در جهت تعامل در سطح منطقه ای و بین المللی است. به عبارت دیگر در اولویت سیاسی رئیس جمهور جدید ایران تنش زدایی با کشورهای منطقه از جمله عربستان سعودی و ترکیه قرار دارد. در نتیجه این سیاست مانع از این می شود که کشورهای عربی در کنار اسرائیل قرار گیرند. به دلیل آنکه ایران با رژیم صهیونیستی تضاد کامل دارد و این تضاد باقی خواهد ماند، اما با کشورهای منطقه عمده تفاوت ها اختلاف میان ایران و عربستان است که این اختلاف ها قابل حل هستند. بنابراین اگر ایران به موازات تعامل بین المللی تعامل منطقه ای را مدیریت کند، مقابل این پدیده یعنی نزدیکی کشورهای عربی به اسرائیل گرفته خواهد شد.
عربستان و امارت به شکل خاص از برخورد اوباما با مساله اخوان در مصر ، حذر وی از حمله نظامی به سوریه و تماس تلفنی او با تهران گلایه دارند. آیا اوباما عمدا در حال تغییر استراتژی خود در خاورمیانه است ؟
به نظر می رسد شرایط تهدید و حمله به سوریه پیش و پس از آن متفاوت است. پیش از آن امریکا بر اساس شرایط گذشته رفتار کرد اما زمانی که مخالفت های جدی روسیه، چین، ایران و حزب الله را دید، تصمیمات خود را تغییر داد که به نوعی پذیرش نظم جدید منطقه ای و بین المللی است. اینکه امریکا از روسیه بخواهد که حتما موافقت ایران را در توافق امریکا و روسیه بگیرد به معنای پذیرش ایران به عنوان قدرت منطقه ای است. به نظر می رسد این مسائل شاخص های مهمی در خصوص نظم منطقه ای جدیدی است که بر اساس نظم متفاوتی با نظام تک قطبی گذشته است. بنابراین برخی کشورها همچنان بر اساس نظم گذشته رفتار می کنند و تحولاتی که اخیرا اتفاق افتاده را هنوز درک و هضم نکردند.
برخی اعراب ادعا می کنند که امروز گفتگوی تلفنی با ایران مطرح است و فردا پذیرش نقش منطقه ای و ایران هسته ای به شکلی که همین امروز وجود دارد. آیا در طرف امریکایی چنین عزم جدی برای نزدیکی به تهران می بینید و تا چه اندازه اعتقاد دارید که امریکا در حال دوری از متحدان عرب خود و نزدیکی به تهران است؟
خیر من موافق این نظر نیستم که دوری از اعراب و نزدیکی به ایران در حال اتفاق است. چرا که این مساله تقابل منطقه ای را منعکس می کند در حالیکه ایران و امریکا به دنبال تنش زدایی در سطح منطقه و حل بحران ها از طریق راه حل سیاسی هستند.
قاعده ای در اصول دیپلماتیک وجود دارد که آیا می توان در مذاکرات سیاسی توافق در عین اختلاف داشت؟ بله این مساله رویه ای در زمان جنگ سرد بوده و علیرغم آنکه نظام بین المللی به دو بلوک تقسیم شده بود (بلوک به معنای اردوگاه نسبتا مسلط و بسته است) و شرایط آن نظام دو قطبی سالت 1و2و 3 امضا می شود. یعنی در شرایط اختلاف هم می توان توافق کرد. آنچه که میان ایران و امریکا وجود دارد تسلیم شدن در مقابل یکدیگر نیست چراکه هر کدام از دو طرف با ایدئولوژی خاص خود وارد صحنه شدند، اما آنها به دنبال اشتراکاتی هستند تا توافقی در عین اختلاف داشته باشند. اراده آنها بر اساس تقابل نیست و بر پایه احترام به یکدیگر و حقوق کشورهای منطقه است و برای حفظ امنیت در سطح منطقه با کمترین هزینه قدم برمی دارند. بنابراین در مقابل مدل جدیدی از رفتار در سطح منطقه هستیم که معنای آن انطباق نیست بلکه هماهنگی است. در نتیجه به دلیل آنکه توافق ایران و امریکا انطباق نیست و به موازات آن دولت فعلی در ایران به دنبال تنش زدایی با کشورهای منطقه است، نزدیکی امریکا به ایران سبب دوری از اعراب نخواهد شد.
ایران و امریکا در حالی به نوعی وارد مراحل مقدماتی تنش زدایی شده اند که بحث مذاکرات صلح همچنان با وجود تداوم بسیار دور از ذهن به نظر می رسد . آیا اعراب به تلافی نزدیکی تهران - واشنگتن در این مسیر عملا کنار اسرائیل خواهند ایستاد؟
اعراب نمی توانند در کناراسرائیل قرار گیرند، به دلیل آنکه اسرائیل رژیم اشغالگری است که سرزمین های اعراب را اشغال کرده و اگر هم ارتباطاتی میان اعراب و اسرائیل وجود داشته پنهانی بوده و تنها نظامی که به شکل علنی با آنها رابطه داشته مصر بوده است که پس از بیداری اسلامی شاهد بودیم مردم مصر چگونه به سفارت اسرائیل حمله کردند و پرچم رژیم غاصب را پایین آوردند. تمامی این مسائل نشان دهنده واقعیتی است که در عرصه اجتماعی عرب ها هیچ گونه پذیرشی برای رژیم صهیونیستی وجود ندارد، اما چرا برخی از کشورها پنهانی با تلاویو در ارتباط هستند، به دلیل نوع تضاها و دسته بندی هایی است که در سطح منطقه اتفاق افتاده و متاسفانه این وضعیت را به وجود آورده است. در حال حاضر ایران سعی بر آن دارد تا با تعامل با کشورهای منطقه آرمان فلسطین را ارتقا داده و پایگاه حمایتی از آن را در سطح منطقه افزایش دهد. بنابراین تصور بر این است اگر تنش زدایی در سطح منطقه آغاز شود میزان وابستگی برخی از قدرت های عربی به رژیم صهیونیستی کاهش پیدا کند.
نتانیاهو در آستانه سفر به امریکا برای سخنرانی در مجمع عمومی سازمان ملل از وزرای خود درخواست کرده که در مقابل گفتگوی اوباما و روحانی سکوت اختیار کنند. دلیل این موضع گیری را چه می دانید ؟ پیش بینی شما از عکس العمل احتمالی اسرائیل به این ماجرا چیست ؟
گفتگوی تلفنی روحانی و اوباما و مذاکره محمد جواد ظریف و جان کری اسرائیل را در پارادوکسی قرار داده است. در گذشته ایران با امریکا و اسرائیل دشمن بوده و ائتلاف این دو در مقابل ایران بسیار طبیعی و بدون هزینه بوده است. اما در حال حاضر ایران به دنبال تعامل است و این تعامل سیاست خارجی امریکا را تحت چالش قرار می دهد بدین معنا که یا امریکا باید از استقلال خود حمایت کند و تحت تاثیر لابی صهیونسیتی قرار نگیرد و منافع ملی خود را در تعامل با ایران دنبال کند و یا اینکه منافع خود را زیرپا گذاشته و منافع اسرائیل را دنبال کند. این وضعیت چالشی امریکا رژیم صهیونسیتی را نیز درگیر می کند. دستور نتانیاهو برای سکوت کاملا مرتبط با این مساله است که تلاویونشین ها به گونه ای عمل نکنند که فاصله امریکا و اسرائیل زیاد شود و این پارادوکس تبدیل به چالش شود. تصور من بر این است که امریکا قطعا منافع خود را بر منافع هر همپیمان دیگری ترجیح خواهد داد.
تحریریه دیپلماسی ایرانی/14
انتشار اولیه: دوشنبه 8 مهر 1392/ باز انتشار: جمعه 12 مهر 1392
نظر شما :