رفتارشناسی جورج دبلیو بوش در 11 سپتامبر
دیدبان آمریکا- حسین هوشمند: دوازده سال از واقعه ی 11 سپتامبر سال 2001 و حمله به برج های مرکز تجارت جهانی و پنتاگون که منجر به کشته شدن 2977 نفر شد، گذشته است. هنوز سوالات مهمی در این رابطه بدون جواب مانده اند و ابعاد پنهانی در این رابطه وجود دارد که بررسی این وجوه، از حوصله ی این مقاله خارج است. اما هدف از این مقاله، بررسی تأثیر این حادثه بر ریاست جمهوری جورج دبلیو بوش، رئیس جمهور وقت آمریکاست.
میزان محبوبیت :
براساس نظرسنجی های مؤسسه گالوپ، حادثه 11 سپتامبر موجب افزایش 35 درصدی محبوبیت بوش شد که به مدت 105 هفته ادامه داشت این میزان بالاترین افزایش به صورت درصد و همچنین مدت زمان ادامه آن در بین رؤسای جمهور است. نکته ی جالب در این رابطه این است که این افزایش محبوبیت به خاطر انجام یک اقدام موفقیت آمیز نبوده بلکه یک حادثه موجب این افزایش شده است در طول تاریخ شاهد افزایش محبوبیت از این نوع بوده ایم مثلاً فرانکلین روزولت به خاطر حادثه پرل هاربر، 11 درصد افزایش محبوبیت داشت که 46 هفته ادامه پیدا کرد و یا جیمی کارتر برای حادثه تسخیر سفارت آمریکا، 19 درصد افزایش محبوبیت به مدت زمان 30 هفته داشت. برای آگاهی بیشتر در مورد جزئیات این افزایش محبوبیت باید نگاهی مقایسه ای به دیگر نظرسنجی هایی که در آن زمان انجام شد بیندازیم.
در جدول زیر نتایج نظرسنجی های معتبر را مورد بررسی قرار می دهیم:
مؤسسه نظرسنجی |
تاریخ آخرین نظرسنجی قبل از حادثه و میزان محبوبیت |
تاریخ اولین نظرسنجی بعد از حادثه و میزان محبوبیت |
بیشترین میزان محبوبیت بعد از حادثه |
مدت زمان ادامه محبوبیت بالای 55 درصد |
گالوپ |
10 سپتامبر - 51 درصد |
15 سپتامبر - 86 درصد |
22 سپتامبر - 90 درصد |
2 سال و 1 ماه |
ای بی سی نیوز – واشینگتن پست |
9 سپتامبر - 55 درصد |
13 سپتامبر - 86 درصد |
9 اکتبر - 92 درصد |
2 سال و 3 ماه |
فاکس نیوز |
23 آگوست - 55 درصد |
20 سپتامبر - 81 درصد |
15 نوامبر - 88 درصد |
2 سال |
ان بی سی نیوز – وال استریت ژورنال |
25 ژوئن - 50 درصد |
16 سپتامبر - 82 درصد |
11 نوامبر - 88 درصد |
1 سال و 10 ماه |
مرکز تحقیقات پیو |
21 آگوست - 51 درصد |
17 سپتامبر - 80 درصد |
25 سپتامیر - 86 درصد |
1 سال و 9 ماه |
گالوپ معتبرترین مؤسسه نظرسنجی است و همان طور که جدول نشان می دهد، بیشترین میزان محبوبیت در نظرسنجی گالوپ 90 درصد بود که این میزان بالاترین میزان محبوبیت در میان رؤسای جمهور آمریکاست که گالوپ از دوران هری ترومن (1945) تاکنون ثبت کرده است. همان طور که جدول نشان می دهد بیشترین میزان محبوبیت از 2 هفته تا 2 ماه بعد از حادثه ثبت شده است، علت آن را باید در سخنرانی ها و اقدامات بوش در این مقطع زمانی بررسی کرد. جورج دبلیو بوش در 11 سپتامبر به مدت10 ساعت در کاخ سفید حضور نداشت.از سال 1814 این اولین بار است که رئیس جمهور به دلیل مسایل امنیتی پایتخت را ترک می کند. وی در کجا مخفی شده بود؟ در ادامه به عکس العمل بوش نسبت به حادثه و سخنرانی های وی بعد از حادثه می پردازیم.
صبح 11 سپتامبر :
جورج بوش در شهر ساراسوتای فلوریدا به سر می برد و یک برنامه ی کتاب خوانی با دانش آموزان مدرسه ی راهنمایی اِما ای. بوکر دارد. کاروان حامل رئیس جمهور ساعت 8:35 صبح محل اقامت وی را ترک می کند و 8:55 به مدرسه می رسند. اولین سانحه در 8:46 رخ می دهد که پرواز شماره ی 11 به برج شمالی برخورد می کند، بوش بعداً ادعا کرد که صحنه ی برخورد هواپیما را قبل از این که وارد کلاس شود به صورت زنده در تلویزیون مدرسه که در راهرو بوده دیده در حالی که برخورد اول به صورت زنده پخش نشد و در بعد از ظهر برای اولین بار سی ان ان آن را نشان داد(نیویورک تایمز : 12 ژانویه 2002) و در برخورد دوم که پرواز شماره ی 175 به برج جنوبی اصابت کرد در 9:03 رخ داد که به صورت زنده پوشش داده شد که در آن موقع بوش در کلاس بود.(وال استریت ژورنال : 22 مارس 2004)
این اظهار نظر تناقض آمیز مورد انتقاد قرارگرفت به طوری که نکته ی جالب این که چطور فرمانده ی کل قوا نمی داند که برخورد اول را دیده یا دوم؟ چطور برخورد اول را دیده؟اگر منظورش برخورد دوم بوده که خودش اذعان کرده خبر آن را اندرو کارد در کلاس داده،آیا این آدم می تواند کشور را در این وضعیت مدیریت کند؟ (بوستون هرالد : 22 اکتبر 2002) در فیلم هایی هم که در آن لحظه گرفته شده نشان داده می شود که وقتی بوش سر کلاس بوده،اندرو کارد، رئیس دفتر وی،وارد کلاس می شود و در گوش رئیس جمهور می گوید دومین هواپیما هم به برج اصابت کرده است وآمریکا مورد حمله قرار گرفته است. تا قبل از این فکر می کردند برخورد اول یک تصادف بوده است، خبر را کارل روو مشاور بوش به وی داده بود و مشاور امنیت ملی وقت، کاندولیزا رایس هم تأیید کرده بود و احتمال داده بود که یک تصادف باشد و بوش این طور عکس العمل نشان داده که حتماً خلبان پیر بوده و شاید سکته قلبی کرده باشد اما بعد از مشخص شدن عمدی بودن قضیه، بوش تا 13 دقیقه بعد همچنان به کتاب داستان خواندن معلم گوش می داد و عکس العملی نشان نداد، این بی تفاوتی هم بعداً با دیدی انتقاد آمیز مورد بررسی قرار گرفت.
جیمز بمفورد در کتابش در رابطه با عکس العمل بوش نسبت به شنیدن خبر حادثه و بی تفاوتی وی تا 13 دقیقه بعد می گوید : برای فرمانده کل قوا اهمیتی ندارد که از جزئیات حادثه آگاه شود، وی در وضعیتی که کشور مورد حمله قرار گرفته در مورد تهدیدات صورت گرفته یا این که حملات توسط چه کسانی انجام شده و یا این که چگونه باید از کشور در صورت وقوع حملات دیگر دفاع کرد حرفی نمی زند، فرمانده کل قوا در پرل هاربر جدید به جز ادامه ی مراسم تبلیغاتی و نمادین کتاب خوانی کاری انجام نمی دهد.
جورج بوش در راه بازگشت از مدرسه و رفتن به فرودگاه در 9:37 خبر برخورد پرواز شماره ی 77 به پنتاگون را دریافت می کند (گزارش نهایی کمیسیون 11 سپتامبر : 24 ژوئیه 2004) در 9:43 هواپیمای بوش ساراسوتای فلوریدا را ترک می کند اما به کدام مقصد؟ دیک چنی و کاندولیزا رایس به رئیس جمهور هشدار می دهند که به واشینگتن نیاید این در حالی است که هر دو در پناهگاه اضطراری کاخ سفید در زیر زمین به سر می برند. (نیوزویک : 31 دسامبر 2001) بوش در تماسی که با رایس داشت می گوید آماده است که برگردد ولی رایس اعلام می کند شما نمی توانید برگردید، واشینگتن مورد حمله قرار دارد. (ام اس ان بی سی : 11 سپتامبر 2001)
ظهر :
هواپیمای بوش در حالی که توسط چهار فروند هواپیمای اف - 16 متعلق به گارد هوایی تگزاس، اسکورت می شد در 11:45 به شروپورت لوئیزیانا رسید. در تماس دوباره ای که چنی و رایس داشتند بار دیگر بوش را از برگشت به واشینگتن منع کردند بوش در مسیر بعدی اش در 2:50 به نبراسکا می رسد و کمی اوضاع را در مرکز فرماندهی استراتژیک نبراسکا از طریق تماس ویدئویی با واشینگتن بررسی می کند. در حالی که به طور عجیبی چنی و رایس همچنان مخالف برگشت بوش بودند وی اعلام کرد باید به واشینگتن برگردد. وی در 6:54 به کاخ سفید می رسد. (آسوشیتد پرس : 21 آگوست 2002)
فرمانده کل قوا در حالی به کاخ سفید بر می گردد که تصمیمات اساسی توسط چنی انجام شده از جمله اعلام وضعیت اضطراری ویژه در کشور و دستور انهدام هواپیماهای سرقت شده احتمالی، این در حالی است که بعداً در اظهاراتی تناقض آمیز بوش قصد داشت خودش را به عنوان تصمیم گیرنده معرفی کند. (سی ان ان :12 سپتامبر 2001) (ای بی سی نیوز : 23 نوامبر 2003) (واشینگتن پست : 27 ژانویه 2002)
هم چنین در مدت ادامه بحران، چنی و رایس در اتاق وضعیت کاخ سفید بودند ( اتاق وضعیت اتاقی است که مرکز فرماندهی عملیات هاست، همان اتاقی که در مارس 2011، اوباما عملیات کشتن بن لادن را در آن رهبری کرد) و بحران را آن طور که صلاح می دانستند مدیریت کردند. این اقدام، یعنی برنگشتن بوش به واشینگتن و حضور نداشتن وی مورد انتقاد قرار گرفت ، رابرت دالک مورخ، این اقدام بوش را اشتباهی بزرگ می داند و اعتقاد دارد بوش باید در کاخ سفید می بود. فرانک ریچ نویسنده نیویورک تایمز می گوید از 1814 که بریتانیایی ها به کاخ سفید حمله کردند این اولین بار است که رئیس جمهور به دلیل مسایل امنیتی پایتخت را ترک می کند. ( یو اس ای تودی : 12 سپتامبر 2001) .
آیا این بی تدبیری ها موجب افزایش محبوبیت بوش شد؟ مردم از این وقایع اطلاعی نداشتند و سخنرانی هایی که وی انجام می داد را می دیدند. اولین سخنرانی در همان مدرسه و در ساعت 9:29 انجام شد بوش در این نطق کوتاه اعلام کرد : امروز یک تراژدی ملی اتفاق افتاد و کشور ما مورد حمله ی تروریستی قرار گرفت. (فدرال نیوز سرویس : 11 سپتامبر 2001) دومین سخنرانی در پایگاه هوایی لوئیزیانا و در 12:36 انجام گرفت، این سخنرانی هم کوتاه بود و در آن بوش گفت :اقدامات امنیتی بدون هیچ گونه اشتباهی اتخاذ شده و ایالات متحده به شکار کردن و مجازات کسانی که مسئول این اقدامات بزدلانه بودند خواهد پرداخت وی همچنین گفت امروز صبح آزادی ما توسط این بزدلان بی چهره مورد حمله قرار گرفت و از آزادی دفاع خواهد شد. (ای بی سی نیوز : 11 سپتامبر 2001)
شب :
سومین سخنرانی بوش در 8:30 شب و از دفتر وی در کاخ سفید انجام شد این سخنرانی هفت دقیقه طول کشید، فضای کلی این سخنرانی تأکید بر مسائل نظامی و نوید حمله ی نظامی قریب الوقوعی را می داد و روحیه دادن به مردم و تأکید بر قدرت آمریکا و تحریک روحیه دینی مردم بود « امروز هزاران نفر توسط شیطان کشته شدند، تروریست ها شکست خورده اند، کشور ما قوی است، مردمی بزرگ برای دفاعی بزرگ آماده اند، تروریست ها توانستند بزرگ ترین ساختمان ما را نابود کنند ولی آنها هیچ آسیبی به اصول ما نمی توانند بزنند،ارتش ما قوی و آماده است،آمریکا به این دلیل مورد حمله قرار گرفت که ما فانوس دریایی درخشانی برای آزادی و فرصت در جهان هستیم، ملت ما امروز شیطان را دید، بدترین انسان ها را دید، من به طور مستقیم از طریق استفاده از منابع اطلاعاتی و راهکارهای قانونی عملیات اجرای عدالت را انجام می دهم. برای ما تفاوتی بین تروریست ها که این اعمال را انجام دادند وکسانی که به آنها پناه دادند وجود ندارد» (دن بالز نویسنده ی واشینگتن پست درباره ی این قسمت از سخنرانی بوش معتقد است که این همان دکترین بوش است و تأکید بر روی ،کسانی که به آنها پناه داده اند، نشان از برنامه ی دولت وی برای حمله به افغانستان و عراق دارد (واشینگتن پست : 27 ژانویه 2002)
بوش در ادامه می گوید « آمریکا، دوستان ومتحدینش، کسانی که خواهان صلح و امنیت برای جهان هستند، برای پیروزی در جنگ علیه تروریسم متحد هستند. در پایان برای کشته شدگان دعا می کند و قسمتی از کتاب مقدس را با این مضمون می خواند، اگرچه من از دره ی سایه ی مرگ عبور می کنم ولی ترسی از شیطان ندارم چون تو با من هستی» ( سی ان ان : 11 سپتامبر 2001)
در ساعت 9 جلسه شورای امنیت ملی برگزار می شود و در این جلسه بوش اعلام می کند که این یک فرصت بزرگ است، کشورها یا با ما هستند یا علیه ما و کشورها را مجبور به انتخاب می کنیم، همچنین مشخص می کنند که القاعده و بن لادن در پشت حملات هستند و دونالد رامسفلد اعلام می کند القاعده مهم نیست بلکه کشورهایی که حامی تروریسم هستند اهمیت دارند. همچنین رامسفلد یادآوری می کند که موانعی از نظر حقوق بین الملل در رابطه با حمله پیش دستانه وجود دارد که بوش با فریاد جواب می دهد من اهمیتی به حقوق بین الملل نمی دهم ما باید آن عوضی ها را با لگد بیرون بیندازیم. جلسه در ساعت 11 تمام می شود و تصمیم به جنگ افغانستان گرفته می شود. (واشینگتن پست : 27 ژانویه 2002)
علاوه بر سخنرانی شب 11 سپتامبر، بوش در 21 سپتامبر در کنگره هم سخنرانی مهمی انجام می دهد که همان موضوعات سخنرانی قبلی را با جزئیات بیشتری توضیح می دهد. 26 روز بعد یعنی 7 اکتبر 2001 جنگ خونین افغانستان آغاز می شود، اگر به جدول میزان افزایش محبوبیت بوش نگاهی بیندازیم متوجه می شویم که در نظرسنجی مؤسسات گوناگون افزایش محبوبیت وی بعد از سخنرانی 11 سپتامبر، سخنرانی 21 سپتامبر و شروع جنگ است.
جورج بوش با سوء استفاده از احساسات مردم جنگ هایی را شروع کرد تا از اعتبار و محبوبیتی که برای وی به وجود آمده بود در این راه استفاده کند و از طریق آن بتواند در انتخابات دور بعد هم پیروز شود، اتفاقی مشابه آن چه در 27 فوریه 1933 در آلمان رخ داد، آتش سوزی رایشستاگ (پارلمان آلمان)، در انتخابات مجلس، حزب نازی با این که بیشترین کرسی ها را کسب کرده بود ولی اکثریت قاطع را نداشت و دومین حزب بعد از آنها حزب کمونیست بود، هیتلر با ترفندی رئیس جمهور را مجاب می کند تا انتخابات را دوباره برگزار کنند، چند روز قبل از انتخابات جدید، رایشستاگ آتش می گیرد بلافاصله ماریوس وندرلوب، جوانی کمونیست به عنوان مسئول آن بازداشت می شود و به سرعت بعد از آن حزب کمونیست ممنوع الفعالیت می شود ، اعضای آن بازداشت می شوند، و اوضاع در انتخابات جدید به نفع حزب نازی می شود و زمینه ساز افزایش قدرت هیتلر به عنوان صدراعظم و داشتن قدرت تام الاختیار درآینده ای نزدیک می شود.
اما این اعتبار و محبوبیت برای بوش تا ابد نبود به طوری که همان مردمی که به وی محبوبیت 90 درصدی دادند در روزهای پایانی ریاست جمهوری اش فقط 23 درصد وی را قبول داشتند.
تصویر بالا تمام نظرسنجی های صورت گرفته توسط مؤسسه گالوپ در دوران بوش را نشان می دهد. رنگ آبی میزان رضایت، قرمز عدم رضایت و سبز کسانی بودند که نظری نداشتند. همان طور که تصویر نشان می دهد در ماه های پایانی 72 درصد از مردم از عملکرد وی راضی نبودند در حالی که فقط 25 درصد محبوبیت برای وی باقی مانده بود. همان طور که تصویر نشان می دهد از آوریل 2005 یعنی فقط چند ماه بعد از شروع دوره ی دوم ریاست جمهوری اش میزان نارضایتی از وی بیشتر از محبوبیت اش است و به جز 3 ماه ابتدایی دوره ی دوم ، تمام مدت دوره ی دوم اکثر مردم مخالف وی بودند به خاطر جنایت هایی که در افغانستان و عراق انجام داد، مدیریت اشتباه دو جنگ،به وجود آوردن بحران اقتصادی و دلایل بیشمار دیگر. بر اساس نظرسنجی هایی که از کارشناسان سیاسی و مورخین و اساتید دانشگاه که هر سال انجام می شود، بوش در نظرسنجی تایم در سال 2008 از بین 44 رئیس جمهور آمریکا، از لحاظ عملکرد 37 بوده است. در نظرسنجی سی اسپن 2009، 36 و نظرسنجی سیینا 2010، 39 رئیس جمهور بوده است.
نظر شما :