چشم قاطع قاره سبزنشین ها به آمریکا و اسرائیل

اروپایی ها حلقه را بر حزب الله تنگ تر کردند

۰۵ مرداد ۱۳۹۲ | ۱۶:۲۴ کد : ۱۹۱۸۹۲۶ گفتگو خاورمیانه
قاسم محبعلی مدیر کل پیشین بخش خاورمیانه وزارت امور خارجه و تحلیل گر مسائل منطقه در گفتگو با دیپلماسی ایرانی به بررسی دلایل تصویب درج نام حزب الله در لیست تروریستی از سوی اتحادیه اروپا پرداخته است
اروپایی ها حلقه را بر حزب الله تنگ تر کردند

دیپلماسی ایرانی : سرانجام 28 عضو اتحادیه اروپا موافقت خود را با در لیست گروه های تروریستی قرار دادن شاخه نظامی حزب الله لبنان اعلام کردند. اتحادیه اروپا پیش از این طرح درج نام حزب الله در لیست ترور خود را در دستور کار قرار داه بود، اما به علت مخالفت های برخی از اعضا موفق به تصویب آن نشد، اما با ورود آمریکا و رژیم صهیونیستی به خط فشار بر کشورهای مخالف این طرح، بالاخره این طرح به تصویب رسید. مخالفان این طرح عمدتا از کشورهایی هستند که نیروهای نظامی آنها در قالب نیروهای یونیفل در لبنان فعالیت می کنند.‬ شکاف و اختلاف بین اعضای اتحادیه اروپا باعث شد که این کشورها تنها با قرار دادن شاخه نظامی حزب الله در لیست ترور موافقت کنند.این حرکت اتحادیه اروپا که با اصرارهای بریتانیا در ماه می میلادی برای درج نام حزب الله در لیست گروه های تروریستی آغاز شد ، صدای بسیاری از تحلیل گران مسائل خاورمیانه و کارشناسان تحولات لبنان را بلند کرده است. منتقدان این حرکت اتحادیه اروپا با تکیه بر این حقیقت که تفکیک قائل شدن میان شاخه سیاسی و نظامی حزب الله ممکن نیست و این رای می تواند مادر موجی از بی ثباتی های سیاسی در لبنانی شود که هم اکنون هم از ترکش های جنگ در سوریه و اختلاف میان شیعه و سنی محروم نمانده است. با تصویب این مساله در اتحادیه اروپا از این پس اعضای حزب الله که در خاک قاره سبز زندگی می کنند قادر به وازیر کمک های نقدی خود به این گروه نیستند و البته دیپلمات های اروپایی هم حق دیدار با هیچ کدام از اعضای حزب الله را نخواهند داشت. وزارت خزانه داری امریکا در آگوست سال 2012 ، حزب الله را به اتهام آنچه که حمایت از دولت بشار اسد در سوریه خوانده بود در لیست گروه های حامی ترور قرار داد. امریکا از سال 1995 تا به امروز نام حزب الله را در لیست سیاه خود قرار داده است. عدنان منصور وزیر خارجه دولت پیشبرد امور لبنان نیز پیش از این با درخواست از اتحادیه اروپا در رد این طرح اعلام کرده بوده که حزب الله یکی از ساختارهای اساسی جامعه لبنان است و این اقدام پیامدهای منفی در عرصه سیاسی لبنان دارد.در خصوص تاثیر این امر بر سیاست داخلی دولت لبنان و فعالیت های سیاسی حزب الله در داخل و خارج از لبنان با قاسم محبعلی مدیر کل پیشین بخش خاورمیانه وزارت امور خارجه و تحلیل گر مسائل منطقه به گفتگو نشستیم:

امروز با اصرار برخی کشورها و به ویژه رژیم صهیونیستی و با وجود نامه عدنان منصور به اتحادیه اروپا شاخه نظامی حزب الله در لیست تروریستی قرار گرفت. آیا اصولا تفکیک میان شاخه نظامی و سیاسی حزب الله ممکن است ؟

اساسا این تفکیک در خصوص حزب الله غیرممکن است، چرا که درست است که آنها شخصیت های پارلمانی و سیاسی دارند اما هیچ گاه تصویری دال بر جدایی حلقه سیاسی و شاخه نظامی و فعالیت های جداگانه آنها در ذهن وجود نداشته است.  حزب الله حزبی سیاسی نظامی است که وارد عرصه سیاست لبنان شده و قدرت آن با قدرت نظامی اش تعریف می شود. اگر سلاح از آنها گرفته شود به شکل حزبی همانند امل در خواهد آمد و شاید حتی آراء کمتری را هم به خود اختصاص دهد. تا به امروز حزب الله در لیست گروهای تروریستی امریکا قرار داشت و از امروز نیز در اتحادیه اروپا هم چنین عنوانی برای آنها انتخاب شد. برخی کشورهای یونیفل که در لبنان نقش ویژه تاریخی دارند با این امر مخالف بودند. چراکه این قدرت ها بیمناک هستند که اگر اوضاع لبنان به هم بخورد و یا درگیری هایی جدی شکل گیرد ممکن است لبنان از هم بپاشد و اداره آن غیرممکن شود. بنابراین آنها تا به امروز با آن مخالفت کرده بودند اما با اصرار اسرائیل و عربستان و امریکا و با توجه به حوادث سوریه در نهایت این همصدایی در اتحادیه اروپا رخ داد. با وجود چنین مساله ای حلقه بر حزب الله تنگ تر شده است.

تبعات چنین مساله ای برای سیاست داخلی لبنان چه خواهد بود و عکس العمل حزب الله را چگونه پیش بینی می کنید؟ این مساله چه تاثیری بر فعالیت های سیاسی حزب الله در داخل خواهد گذاشت؟

حزب الله در اروپا حضور خاصی نداشته که از این بعد چنین تصمیمی بر این حضور تاثیرگذار باشد. اما در عرصه داخلی لبنان و در مناطق دیگری همچون افریقای عربی و امریکای جنوبی که لبنانی ها زیاد هستند این مساله برای شیعیانی که به نحوی با حزب الله در ارتباط بودند، مشکلاتی به وجود خواهد آورد و سبب می شود تا آنها تحت تدابیر امنیتی قرار گیرند.

در داخل لبنان هم نباید منتظر اتفاق خاصی باشیم به دلیل آنکه از دهه 80 این گروه همیشه با اروپایی ها به دلیل مواضع ضداسرائیلی و امریکایی اش مشکل داشته و  همانطور که می دانید در آنچه که برای سفارت فرانسه و امریکا در لبنان اتفاق افتاده حزب الله را متهم کرده اند. اینبار نیز به دلیل حوادثی که در بلغارستان اتفاق افتاده که در کشوری اروپایی بوده بازهم این گروه را متهم کرده اند و یکی از دلایل اصلی تصمیم امروز اروپایی ها هم همین مساله بیان شده است. طبیعتا چنین تصمیمی موقعیت حزب الله را در داخل لبنان مشکل خواهد کرد چرا که امکان تفکیک شاخه نظامی و سیاسی حزب الله دشوار است، بنابراین اگر حزب الله درخواست شرکت در پارلمان و دولت و یا حتی در مذاکرات را کند حتما دچار مشکل خواهند شد.

به نظر می رسد که عکس العمل حزب الله پذیرفتن این مساله است. اما مساله تروریست خوب و بد به وجود می آید. به نظر می رسد افرادی که با آنها موافق و افرادی هم مخالف خواهند بود و شاید حزب الله در داخل کمپینی را به راه اندازد تا از این طریق آثار این تصمیم را کاهش دهد. حزب الله با برخی از مسیحیان و گروه های دیگر روابط خوبی دارند مگر آنکه مسیحیانی که با اروپاییان در ارتباط خوبی دارند بر برخی مسائل تاثیرگذار باشند.

 آیا حضور حزب الله  در سوریه سبب ساز این مساله شده است و تا چه اندازه بر فعالیت های نظامی  اش در سوریه تاثیرگذار خواهد بود؟

مداخله حزب الله درسوریه به عنوان نیروی لبنانی شیعی تفسیر می شود.تفکیک اوضاع لبنان و سوریه  از نظر طائفی تقریبا غیرممکن است. بدین معنا که امتداد اهل سنت لبنان و سوریه به هم می رسد و امتداد شیعه لبنان و سوریه نیز بر اساس همان طایفی گری به هم می رسد. بنابراین زمانی که حزب الله وارد سرزمین سوریه شد طبیعتا این شکاف میان اهل سنت و شیعه در لبنان تعمیق شده و این شکاف نیز وارد همان بازی ها و منازعات منطقه ای شد. زمانی که حزب الله وارد سوریه شد حماس و اخوان از حزب الله فاصله گرفتند به دلیل آنکه آنها عمدتا سنی بودند. از آن زمان در حقیقت درگیری ها در سوریه نیز وارد جنگ طایفی شد در حالیکه سوریه به عنوان پایگاه مقاومت عربی در مقابل اسرائیل بود، این خاستگاه به تدریج تغییر پیدا کرد. در نتیجه جنگ عربی و اسرائیلی تبدیل به جنگ داخلی سوریه و در نهایت شیعه و سنی شد. دایره ای که علوی ها و شیعیان را در یک سو و در جبهه مقابل سلفی ها و سنی ها و حتی برخی از عرب های مهاجر را قرار می دهد. در این میان قدرت های دیگر همچون عربستان و ترکیه، اهل سنت عراق و اردن  را نیز تحریک کرد که بیش از پیش پرچم مقاومت را از دست حزب الله گرفته و دیگر حماس هم به دلیل پایگاه حزبی و مردمی خود  نمی تواند کنار حزب الله و بشار اسد قرار گیرد.

صحبت از این شده است که لبنان باید پس از عید فطر دولت خود را تشکیل دهد. سوال این است که تا به امروز چه موانع و مشکلاتی بر سر راه تشکیل دولت در این کشور بوده است؟ مطالبات گروه هایی همچون 14 مارس و 8 مارس در این میان چیست؟

لبنان ساختار طایفی دارد و در تمامی ساختارهای حکومتی کشور لبنان معمول است که این ترکیب های طایفی رعایت می شود. توافقی طائب بود و یک توافقی هم در دوحه بود که در آنجا یکی از نکات آن این بود که اقلیت یک سوم کابینه را داشته باشد تا بتواند در صورت لزوم برای تصویب قانون اساسی و تاثیر گذار که دو سوم کابینه را نیاز دارد جلوی آن را سد کند. بدین معنا که بر این اساس اپوزسیون یا به عنوان مثال حزب الله و متحدین آنها به نام گروه 8 مارس در مقابل اکثریت که گروه 14 مارس بوده این حق را داشته باشد. اصل این ماجرا هم به ترور رفیق حریری و دادگاه وی باز می گردد. از مسائل مهم دیگر بحث خلع سلاح گروه های سیاسی و مقاومت بود. دولت نجیب میقاتی پس از ماه ها کشمکش استعفاء داد که بخشی از آن نیز تحت تاثیر اختلافاتی بود که در داخل لبنان پس از بحران سوریه میان طرف های منازعه شدید شده بود که در نهایت دولت تمام سلام تشکیل شد که مورد حمایت گروه 14 مارس است. بنابراین انتظار اقلیت که حزب الله و میشل عون هستند  این است که توافق دوحه رعایت شود. اما دولت جدید با کوچک کردن دولت تحت عنوان دولت وحدت ملی اعلام کرده که قصد ندارد چنین توافق نامه ای را رعایت کند. بنابراین پر واضح است که در این شرایط تشکیل دولت با مشکل مواجه شده است. از سوی دیگر در پارلمان نیز میان حزب الله و 14 مارس و از سوی دیگر میان میشل عون و حزب الله نیز اختلافاتی وجود دارد. در نتیجه اوضاع لبنان در حال حاضر در حالت انجماد است و هیچ طرحی پیش نمی رود. همانطور که می دانید پارلمان تصمیم گرفت که در همین دوران باید انتخابات پارلمانی برگزار شود و دولت تمام سلام هم بنا داشت تا در این موعد این انتخابات را برقرار کند اما به دلیل همین اختلافاتی که وجود دارد و نا امنی ها و انتقال اختلافات سوریه به این کشور، بحث تعویق انتخابات تا 17 ماه بعد مطرح شده که در خصوص آن هم تصمیم نهایی گرفته نشده است.

بندر بن سلطان رئیس دستگاه امنیتی و اطلاعاتی عربستان به کشورهای اروپایی سفرهایی داشته است و روابط صمیمانه ای با تلاویو و واشنگتن دارد. به نظر می رسد که عربستان در سر دارد با همکاری سعد حریری و سمیر جعجع شاخه نظامی سنی در مقابل حزب الله تاسیس کند. به نظر شما تا چه میزان احتمال موفقیت آنها با توجه قدرت و نفوذ حزب الله در میان شیعیان وجود دارد؟

ساختار طائفی لبنان سبب شده است که خاستگاه هر گروهی در این کشور طایفه و قبیله شان باشد. مسیحیان و مسلمانان هم به همین شکل است که پایگاه شیعیان حزب الله و پایگاه اهل سنت هم سعد حریری و جنبلاط نیز پایگاه دورزی هاست. تنها احزابی که در لبنان ملی و فراملی و فراطائفی بودند حزب بعث و کمونیست بودند. بنابراین پایگاه حزب الله در داخل شیعه بود و خارج از آن جایگاهی ندارد. از گذشته نیز بر اساس چنین منازعات طائفی اکثر آنها مسلح بودند و همه طوائف بر طبق ویژگی هایی که دارد با یک قدرت منطقه ای و فرامنطقه ای در ارتباط هستند. بدین معنا که اهل سنت که همان گروه سعد حریری می باشند از دیرباز متحد عربستان بوده و بخشی دیگر با مصری ها ارتباط داشتند. شیعیان امل نیز از سال های گذشته با علوی های سوریه در ارتباط بود و حزب الله نیز با جمهوری اسلامی همراه بودند که پس از اتفاق های این دو با یکدیگر متحد سوریه شدند. برخی نیز همانند جنبلاط در نوسان بودند و به این نگاه می کردند که در شرایط منطقه ای کدام طرف وضعیت بهتری دارد با آن متحد شوند، یک روز با حزب الله یا مسیحی ها و یک روز هم با چپ ها و سنی ها همکاری می کنند و در منطقه هم به همین شکل عمل می کند یک روز با عربستان و روز دیگر با ایران است و با نقشی که دارد به سمت پیروز میدان میل می کند. یکی از عوامل سقوط دولت پیشین و تشکیل دولت میقاتی خروج جنبلاط از آن ائتلاف و پیوستن به 8 مارس بود که سبب شد دولت میقاتی تشکیل شود.

در نتیجه قدرت های منطقه ای نیز سعی می کنند هر کدام نیروی خود را در کشور لبنان حمایت و تقویت کنند. از گذشته های دور و در حال حاضر این روند یکی از سیاست های عربستان بوده و هست و حتی سعی می کند تا بخش های دیگری از اهل سنت و مسیحیان و حتی شیعیان را با خود همراه کرده و توجه آنها را جلب کند تا بتواند پایگاه خود را در این کشور گسترش دهد. همانطور که سایر کشورها از جمله ایران و سوریه و دیگر کشورهای عربی نیز به دنبال برقراری همین پایگاه ها هستند.

و آیا به نظر شما عربستان شانس تشکیل پایگاه قدرتمندی علیه حزب الله را در دست دارد؟

طبیعی است، شرایط منطقه ای هم به این مساله کمک می کند. حزب الله از ابتدا به عنوان جنبشی شیعی مطرح شد، اما باتوجه به اینکه پرچم مقاومت را در دست گرفته بود سعی کرد تا خود را از این حلقه طایفی و مذهبی بیرون آورد، اما زمانی که وارد سوریه شد این درگیری ها حلقه را به شدت برای حزب الله و در قفس طایفی تنگ تر کرده است. در نتیجه آنها این فرصت را پیدا کرده تا بتوانند نیروهای دیگر را علیه آنها تجهیز کنند.

تحریریه دیپلماسی ایرانی/14


انتشار اولیه: دوشنبه 31 تیر 1392/ باز انتشار: شنبه 5 مرداد 1392

کلید واژه ها: لبنان قاسم محبعلی حزب الله


نظر شما :